کبنا ؛بهنام عکاشه
تازه در این وقت ها می فهمم که داشتن آرشیو چه موهبتی می تواند باشد و اتفاقا داشتن آرشیو نامنظم چه دردسرهائی دارد.
ساعت ها طول کشید تا بتوانم تصاویر متناسب با این خبر را در آرشیو عکس هایم پیدا کنم. آنقدر گشتم تا توانستم چند عکس متناسب با این خبر را کار کنم و این از آن دسته متن هائی است که با توجه به تصویر محتوای آن را انتخاب کرده ام.
تصویری از بزرگواری که عتاب آلود استاندار را نگاه می کند یکی از تصاویری بود که نگاهم را جلب کرد در روزهائی که بزرگواری و خادمی ارتباطات خوبی داشتند و همچنین تصویری که بزرگواری و خادمی مشغول نهارخوردن در مرقد بی بی حکیمه(س) هستند و اتفاقا هر دو عکس هم در یک روز برداشته شده اند.
جالب است که بزرگواری از معدود کسانی است که در یک تصویر نیست ولی بیشترین حاشیه ها را به خاطر آن به پا کرد. عکسی که در منزل قدرت آریائی از موحد، سیدقدرت و هدایتخواه برداشتم مهم ترین تصویر یا خبر در سال ۱۳۹۰ بود . در خبری از آن به تشکیل مثلث قدرت یاد کردم.
تصویر کسانی که بزرگواری همان روز به همایش شان واکنش نشان داده و گفت: مثلث شان را به زیر می کشم.
و حجه الاسلام بزرگواری این کار را کرد...
موحد را برای برای همیشه(احتمالا) از صفحه سیاسی کهگیلویه حذف کرد. سیدقدرت و هدایتخواه هم توسط همکاران آینده اش در مجلس(تاجگردون و حاج زارع) حذف شدند و او همچنان وکیل مردم ماند تا به قدرت اول حوزه انتخابیه اش و یکی از مردان بانفوذ استان بدل شود.
موحد به صراحت از احتمال دست داشتن این رقیب خود در رد صلاحیتش پرده برداشت و گفت: خود این آقایان در جاهای مختلفی گفته اند که باید از توان خود برای رد صلاحیت موحد استفاده کنم.
وی از توضیح بیشتر در این باره خودداری کرد و گفت: در این مورد بعدا بیشتر سخن خواهم گفت.
و حجه الاسلام موحد این کار را نکرد...
اینچنین بود که بزرگواری به مانورهای سیاسی اش در استان ادامه داد و پایگاه اجتماعی و سیاسی اش را تثبیت کرد.
سخنان او علیه جریان اصلاحات و فتنه و دوم خرداد از او به عنوان نیروی اصولگرای هوادار احمدی نژاد چهره ای تصویر کرد که وقتی حمایت او از ولایتی تیتر رسانه ها شد همه با تعجب اخبارش را می خواندند. شاید برای آنها حمایت بزرگواری از سعید جلیلی قابل باورتر بود تا روحانی.
جدال رسانه ای او با جبهه پایداری نیز از او چهره ای خبرساز ساخته بود اما آنچه به واقع او را مردی جهانی کرد سخنان او در روز رای اعتماد به وزرای روحانی رئیس جمهور بود.
آنجا که وزرا را تهدید به استفاده از چماق لری کرد. اگرچه این سخنان به شوخی گفته شد ولی آنقدر تبعات منفی برای وی داشت که احتمالا اگر در انتخابات بعدی موفق نشود حداقل راقم دلیل اصلی اش را همین می دانم.
بزرگواری با واژه چماق جهانی شد اما نشان داد چندان هم چماق به دست نیست. او سیاست هویج و چماق را به خوبی درک کرده است. هویج های معروف او که هر از گاهی به اصلاح طلبان حوزه کهگیلویه نشان می دهد گواه این مدعاست.
این واکنش های بزرگواری اگرچه احساسی تلقی می شود ولی حاوی پیامی مهم برای اصلاح طلبان است و به وضوح با قصد ایجاد شکاف میان آنها با یکدیگر و استاندار با آنها بیان می شود.
بزرگواری از این طریق می تواند بخشی از اصلاح طلبان یا به گفته خود «گزینه های معتدل اصلاح طلب» که از جریان حاکم بر استان راضی نیستند را جذب کند و به نوعی از عملکرد مدیریت استان تبرئه جوید.(آقای خادمی نیروهای اصلاح طلب را در حوزه انتخابیه ما «لت و پار» کرده و به گونه ای عمل می کند تا این جریان سیاسی از ما ناراضی شوند و احساس کنند این کار توسط نماینده مردم در مجلس شکل می گیرد.)
اصلاح طلبان این حوزه در این دوره وضعیت خاصی دارند. بدنه جریان اصلاح طلب کاملا از هم پاشیده و اختلاف میان لاهوتی و منطقیان به نوعی اجتماع آنها را دچار تزلزل نموده است.
با ادامه این روند احتمال گرایش بخشی از اصلاح طلبان به بزرگواری در این دوره وجود دارد. بزرگواری به یک قدرت غیرقابل انکار تبدیل شده و این در روند تصمیم گیری ها در آن حوزه و استان به وضوح مشاهده می شود.
اخیرا برای فرار از اختلافات میان دو طیف اصلاح طلب، روشی میان اصلاح طلبان آن حوزه زمزمه می شود. اگرچه هنوز هیچ یک از موثرین درباره آن اظهارنظری نکرده است ولی به نظر می رسد راهی معقول برای مقابله با بزرگواری باشد.
بخشی از اصلاح طلبان آن حوزه به بزرگان شان پیشنهاد می دهند کسی را کاندیدادی دور بعد کنند که هر دو جریان روی او اتفاق نظر داشته باشند یا لااقل دیدگاه بدی به او نداشته باشند.
سیدکامل تقوی نژاد مدیر بانک سپه کشور یکی از نام هائی است که بیش از دیگران به گوش می رسد. اگرچه سیدکامل خود استقبالی از این موضوع نکرده ولی نام او هنوز بر سر زبان ها مانده است.
احتمالا واکنش بزرگواری هم در همین راستا ارزیابی می شود(متاسفانه آقای استاندار با آقای تقوینژاد مدیرعامل بانک سپه معاملهگری کردند).
ولی بزگواری نگفت بر روی چه چیزی معامله کردند. منطقا اگر معامله بر روی انتخابات آینده بوده باشد این خادمی است که باید در ازای حمایت از سیدکامل امتیازی گرفته باشد و این چندان با واقعیت مطابقت نمی کند.
به نظر می رسد بزرگواری با بیان این سخنان قصد دارد هزینه تغییر مدیران را در آینده بالا برده و حضور خود در فضای تغییرات را تثبیت نماید.
استاندار هم با پافشاری بر روی مدیر جدید در واقع میزان هزینه و فایده تغییرات را آزموده، به میزان حساسیت رقیب پی می برد و آستانه واکنش او را تخمین می زند و احتمالا خود را آماده حذف مدیرانی می کند که از طیف اصولگرای حامی احمدی نژادند و حضور آنها در این دولت به خادمی فضار زیادی آورده است.
شاید جعفری فرماندار کهگیلویه مدیری باشد که هدف نهائی هر دو طرف برای اعمال سیاست های شان باشد.
بزرگواری به صراحت هدف خود را مشخص می کند آنجا که می گوید:«حرکت خزنده ای در حوزه انتخابیه ما با هدایت آقای استاندار شروع شده و قصد دارند انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی را در حوزه انتخابیه کهگیلویه یکسویه و یکطرفه برگزار کنند».
انتخابات کهگیلویه هدفی است که از الان بزرگواری و یارانش تمام انرژی خود را معطوف به آن کرده اند و نمی خواهند این کرسی را که هشت سال برای آن جنگیده اند را به راحتی از دست بدهند.
فرماندار جعفری گزینه ای است که قطعا بهتر از هر فرماندار اصلاح طلبی خواسته های بزرگواری را تامین می کند. تلاش اصلاح طلبان برای حذف وی تا کنون نتیجه نداده است و حتی کرامت اله کریمی هم که گزینه ای مورد توافق و مرضی الطرفین میان جریانات اصلاح طلب بود به صخره بزرگواری خورد و به استانداری رفت.
به نظر می رسد انتخابات دوره بعد حساسیت های خاص خود را داشته باشد و رسانه ها از الان خود را آماده پوشش کامل این رقابت ها می کنند.
بزرگواری به تدریج بر فضای مدیریت استان چیره شده بود و از چینش مدیران راضی به نظر می رسید اما به وضوح می توان گفت او نگران آینده است. آینده ای که چندان مطابق میل او نیست.
چینش مدیران در استان که زمانی در دستان بزرگواری بود، به تدریج به دست تاجگردون افتاد و حالا کاملا در اختیار زارع قرار گرفته است.
او به تدریج فضای کهگیلویه را هم دارد از دست می دهد. جنگ حیثیتی او برای حفظ جعفری قطعا در آینده زیباتر خواهد بود.
مقابله همزمان او با دو جریان قدرتمند اصلاح طلب و اصولگرای سنتی احتمالا در ابتدای سال آینده وارد مرحله جدیدی می شود. منطقیان و لاهوتی رهبران این طیف بوده که در کنار موحد که رهبر جریان سنتی کهگیلویه می باشد به مبازرات انتخاباتی سال بعد شکل می دهند.
بزرگواری که چندی پیش موفق شده بود مثلث قدرتی را که در گچساران شکل گرفته بود بشکند حالا با مثلث دیگری روبروست.
موحد، اصلاح طلبان و حالا بزرگواری، استاندار را هم به اینها اضافه کرده است تا مثلث کامل شود. انگار هنر او فقط در خرد کردن مثلث هاست.
باید دید اگر ضلع چهارمی به این مثلث آمده و آن را تبدیل به مربع کند او باز هم می تواند آن را بشکند؟ تمام توان او برای حذف ضلع چهارم از معادله قدرت مخالفان است.
به گمان او ضلع چهارم سیدکامل تقوی نژاد می باشد و سعی در حذف او دارد.
اما او یک بانکی است و مانند همکارانش خواهان حفظ وضع موجود. آنها از ریسک و هیجان دوری می کنند.
باید دید او مانند یک بانکی عمل می کند یا این بار این بانکی کهگیلویه ای ساداتی اصلاح طلب همه معادلات را به هم می ریزد.
هم سنت دیرینه بانک ها را و هم انتخابات حوزه کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده را.
تازه در این وقت ها می فهمم که داشتن آرشیو چه موهبتی می تواند باشد و اتفاقا داشتن آرشیو نامنظم چه دردسرهائی دارد.
ساعت ها طول کشید تا بتوانم تصاویر متناسب با این خبر را در آرشیو عکس هایم پیدا کنم. آنقدر گشتم تا توانستم چند عکس متناسب با این خبر را کار کنم و این از آن دسته متن هائی است که با توجه به تصویر محتوای آن را انتخاب کرده ام.
تصویری از بزرگواری که عتاب آلود استاندار را نگاه می کند یکی از تصاویری بود که نگاهم را جلب کرد در روزهائی که بزرگواری و خادمی ارتباطات خوبی داشتند و همچنین تصویری که بزرگواری و خادمی مشغول نهارخوردن در مرقد بی بی حکیمه(س) هستند و اتفاقا هر دو عکس هم در یک روز برداشته شده اند.
جالب است که بزرگواری از معدود کسانی است که در یک تصویر نیست ولی بیشترین حاشیه ها را به خاطر آن به پا کرد. عکسی که در منزل قدرت آریائی از موحد، سیدقدرت و هدایتخواه برداشتم مهم ترین تصویر یا خبر در سال ۱۳۹۰ بود . در خبری از آن به تشکیل مثلث قدرت یاد کردم.
تصویر کسانی که بزرگواری همان روز به همایش شان واکنش نشان داده و گفت: مثلث شان را به زیر می کشم.
و حجه الاسلام بزرگواری این کار را کرد...
موحد را برای برای همیشه(احتمالا) از صفحه سیاسی کهگیلویه حذف کرد. سیدقدرت و هدایتخواه هم توسط همکاران آینده اش در مجلس(تاجگردون و حاج زارع) حذف شدند و او همچنان وکیل مردم ماند تا به قدرت اول حوزه انتخابیه اش و یکی از مردان بانفوذ استان بدل شود.
موحد به صراحت از احتمال دست داشتن این رقیب خود در رد صلاحیتش پرده برداشت و گفت: خود این آقایان در جاهای مختلفی گفته اند که باید از توان خود برای رد صلاحیت موحد استفاده کنم.
وی از توضیح بیشتر در این باره خودداری کرد و گفت: در این مورد بعدا بیشتر سخن خواهم گفت.
و حجه الاسلام موحد این کار را نکرد...
اینچنین بود که بزرگواری به مانورهای سیاسی اش در استان ادامه داد و پایگاه اجتماعی و سیاسی اش را تثبیت کرد.
سخنان او علیه جریان اصلاحات و فتنه و دوم خرداد از او به عنوان نیروی اصولگرای هوادار احمدی نژاد چهره ای تصویر کرد که وقتی حمایت او از ولایتی تیتر رسانه ها شد همه با تعجب اخبارش را می خواندند. شاید برای آنها حمایت بزرگواری از سعید جلیلی قابل باورتر بود تا روحانی.
جدال رسانه ای او با جبهه پایداری نیز از او چهره ای خبرساز ساخته بود اما آنچه به واقع او را مردی جهانی کرد سخنان او در روز رای اعتماد به وزرای روحانی رئیس جمهور بود.
آنجا که وزرا را تهدید به استفاده از چماق لری کرد. اگرچه این سخنان به شوخی گفته شد ولی آنقدر تبعات منفی برای وی داشت که احتمالا اگر در انتخابات بعدی موفق نشود حداقل راقم دلیل اصلی اش را همین می دانم.
بزرگواری با واژه چماق جهانی شد اما نشان داد چندان هم چماق به دست نیست. او سیاست هویج و چماق را به خوبی درک کرده است. هویج های معروف او که هر از گاهی به اصلاح طلبان حوزه کهگیلویه نشان می دهد گواه این مدعاست.
این واکنش های بزرگواری اگرچه احساسی تلقی می شود ولی حاوی پیامی مهم برای اصلاح طلبان است و به وضوح با قصد ایجاد شکاف میان آنها با یکدیگر و استاندار با آنها بیان می شود.
بزرگواری از این طریق می تواند بخشی از اصلاح طلبان یا به گفته خود «گزینه های معتدل اصلاح طلب» که از جریان حاکم بر استان راضی نیستند را جذب کند و به نوعی از عملکرد مدیریت استان تبرئه جوید.(آقای خادمی نیروهای اصلاح طلب را در حوزه انتخابیه ما «لت و پار» کرده و به گونه ای عمل می کند تا این جریان سیاسی از ما ناراضی شوند و احساس کنند این کار توسط نماینده مردم در مجلس شکل می گیرد.)
اصلاح طلبان این حوزه در این دوره وضعیت خاصی دارند. بدنه جریان اصلاح طلب کاملا از هم پاشیده و اختلاف میان لاهوتی و منطقیان به نوعی اجتماع آنها را دچار تزلزل نموده است.
با ادامه این روند احتمال گرایش بخشی از اصلاح طلبان به بزرگواری در این دوره وجود دارد. بزرگواری به یک قدرت غیرقابل انکار تبدیل شده و این در روند تصمیم گیری ها در آن حوزه و استان به وضوح مشاهده می شود.
اخیرا برای فرار از اختلافات میان دو طیف اصلاح طلب، روشی میان اصلاح طلبان آن حوزه زمزمه می شود. اگرچه هنوز هیچ یک از موثرین درباره آن اظهارنظری نکرده است ولی به نظر می رسد راهی معقول برای مقابله با بزرگواری باشد.
بخشی از اصلاح طلبان آن حوزه به بزرگان شان پیشنهاد می دهند کسی را کاندیدادی دور بعد کنند که هر دو جریان روی او اتفاق نظر داشته باشند یا لااقل دیدگاه بدی به او نداشته باشند.
سیدکامل تقوی نژاد مدیر بانک سپه کشور یکی از نام هائی است که بیش از دیگران به گوش می رسد. اگرچه سیدکامل خود استقبالی از این موضوع نکرده ولی نام او هنوز بر سر زبان ها مانده است.
احتمالا واکنش بزرگواری هم در همین راستا ارزیابی می شود(متاسفانه آقای استاندار با آقای تقوینژاد مدیرعامل بانک سپه معاملهگری کردند).
ولی بزگواری نگفت بر روی چه چیزی معامله کردند. منطقا اگر معامله بر روی انتخابات آینده بوده باشد این خادمی است که باید در ازای حمایت از سیدکامل امتیازی گرفته باشد و این چندان با واقعیت مطابقت نمی کند.
به نظر می رسد بزرگواری با بیان این سخنان قصد دارد هزینه تغییر مدیران را در آینده بالا برده و حضور خود در فضای تغییرات را تثبیت نماید.
استاندار هم با پافشاری بر روی مدیر جدید در واقع میزان هزینه و فایده تغییرات را آزموده، به میزان حساسیت رقیب پی می برد و آستانه واکنش او را تخمین می زند و احتمالا خود را آماده حذف مدیرانی می کند که از طیف اصولگرای حامی احمدی نژادند و حضور آنها در این دولت به خادمی فضار زیادی آورده است.
شاید جعفری فرماندار کهگیلویه مدیری باشد که هدف نهائی هر دو طرف برای اعمال سیاست های شان باشد.
بزرگواری به صراحت هدف خود را مشخص می کند آنجا که می گوید:«حرکت خزنده ای در حوزه انتخابیه ما با هدایت آقای استاندار شروع شده و قصد دارند انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی را در حوزه انتخابیه کهگیلویه یکسویه و یکطرفه برگزار کنند».
انتخابات کهگیلویه هدفی است که از الان بزرگواری و یارانش تمام انرژی خود را معطوف به آن کرده اند و نمی خواهند این کرسی را که هشت سال برای آن جنگیده اند را به راحتی از دست بدهند.
فرماندار جعفری گزینه ای است که قطعا بهتر از هر فرماندار اصلاح طلبی خواسته های بزرگواری را تامین می کند. تلاش اصلاح طلبان برای حذف وی تا کنون نتیجه نداده است و حتی کرامت اله کریمی هم که گزینه ای مورد توافق و مرضی الطرفین میان جریانات اصلاح طلب بود به صخره بزرگواری خورد و به استانداری رفت.
به نظر می رسد انتخابات دوره بعد حساسیت های خاص خود را داشته باشد و رسانه ها از الان خود را آماده پوشش کامل این رقابت ها می کنند.
بزرگواری به تدریج بر فضای مدیریت استان چیره شده بود و از چینش مدیران راضی به نظر می رسید اما به وضوح می توان گفت او نگران آینده است. آینده ای که چندان مطابق میل او نیست.
چینش مدیران در استان که زمانی در دستان بزرگواری بود، به تدریج به دست تاجگردون افتاد و حالا کاملا در اختیار زارع قرار گرفته است.
او به تدریج فضای کهگیلویه را هم دارد از دست می دهد. جنگ حیثیتی او برای حفظ جعفری قطعا در آینده زیباتر خواهد بود.
مقابله همزمان او با دو جریان قدرتمند اصلاح طلب و اصولگرای سنتی احتمالا در ابتدای سال آینده وارد مرحله جدیدی می شود. منطقیان و لاهوتی رهبران این طیف بوده که در کنار موحد که رهبر جریان سنتی کهگیلویه می باشد به مبازرات انتخاباتی سال بعد شکل می دهند.
بزرگواری که چندی پیش موفق شده بود مثلث قدرتی را که در گچساران شکل گرفته بود بشکند حالا با مثلث دیگری روبروست.
موحد، اصلاح طلبان و حالا بزرگواری، استاندار را هم به اینها اضافه کرده است تا مثلث کامل شود. انگار هنر او فقط در خرد کردن مثلث هاست.
باید دید اگر ضلع چهارمی به این مثلث آمده و آن را تبدیل به مربع کند او باز هم می تواند آن را بشکند؟ تمام توان او برای حذف ضلع چهارم از معادله قدرت مخالفان است.
به گمان او ضلع چهارم سیدکامل تقوی نژاد می باشد و سعی در حذف او دارد.
اما او یک بانکی است و مانند همکارانش خواهان حفظ وضع موجود. آنها از ریسک و هیجان دوری می کنند.
باید دید او مانند یک بانکی عمل می کند یا این بار این بانکی کهگیلویه ای ساداتی اصلاح طلب همه معادلات را به هم می ریزد.
هم سنت دیرینه بانک ها را و هم انتخابات حوزه کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده را.