پشت پرده وارونه خوانی سخنان سردار

کبنا ؛سید علی عباس محدث

از آنجا که متأسفانه تعداد اندکی از سایت ها استان، مثل جلسات روزانه زنان، به دنبال نشر پاسخگویی های مضحکه آمیز به برخی دیگر هستند، تصمیم داشتم تا بیشتر غصه این مصیبت فرهنگی را احساس کنم، ولی همانطور که گاهی سکوت می تواند بلندترین فریاد و شیواترین تفهیم مطلب باشد، در بعضی مواقع نیز سکوت، اجحاف در حق فرهنگ، ادب و واقعیت های اجتماعی است. یادم هست که قبل از انتخابات ۱۳۸۴ که رقابت بین آیت الله هاشمی رفسنجانی و آقای احمدی نژاد بود، برنامه اقتصادی آقایان توسط نمایندگانشان به مناظره انجامید که آقای دکتر خوش چهره نماینده آقای احمدی نژاد، خطاب به آقای نوبخت گفتند که نمی خواستم در این جلسات شرکت کنم و از کسی دفاع کنم، منتهی آنقدر ....... دیدم که دیگر نتوانستم ساکت بنشینم. حالا هم، سردار عدل هاشمی در نشست «بررسی زمینه های همکاری دانشگاه علوم و تحقیقات و دانشگاه آزاد یاسوج» ، در پاسخ به سؤالی پیرامون وضعیت مجمع نمایندگان استان می گوید که؛ «نمایندگان استان کاملاً متحد و هماهنگ برای پیگیری مطالبات مردم حرکت می کنند و اگر سایتها و فضای مجازی بگذارند ما هیچ مشکلی با همدیگر نداریم». همین جمله برای عده ای از مثلاً سیاسی دانان رسانه ای آنچنان مبهم و غیر قابل فهم بوده که اتهامی را ساختند، محاکمه کردند و برای اجرای حکمشان نیز ذره ای انصاف و ایمان را نیز جایز ندانستند. لذا اینجا است که دیگر نباید مدیریت فرهنگ و فکر مردم را باید به دست هر کسی داد. چراکه این سیاسی دانان اولاً، برای سردار هاشمی سابقه ای در حاشیه سازی درست کردند. دوماً، ایشان را متهم به اتهام زنی کردند. سوماً، علت العلل این جمله ای را که خود نفهمیده اند، منافقانه به سؤال دیگری که آنجا هم پاسخ سردار را نفهمیده بودند، ربط دادند. این در حالی است که همین گونه تفسیر های آبکی، مصداق نگرانی مسئولان نظام از نشانه رفتن تفاهم و اتحاد مدیران و مردم توسط برخی از سایت ها و فضای مجازی است. تعدادی از این سایت ها که قبلاً نیز با یک کارت هدیه دویست هزار تومانی و کیف دستی، پایگاه تبلیغاتی مدیران با تفکرات دوران پارینه سنگی شده بودند، مدتی است که مطالبی را نه به جهت تنویر افکار عمومی و انجام رسالت خطیر مطبوعاتی، بلکه برای بزرگ جلوه دادن برخی از به اصطلاح دگراندیشان و بت های شکسته شده و شوالیه های پوشالی جامعه، مطلب می زنند و به دیگران، غیرمنصفانه حمله می کنند. این حضرات که نمی توانند بیش از آنچه که چشم شان می بیند، بفهمند و عقل شان تنها از زاویه ی احساسشان تفسیر می کند، به جای نقد های مکرر علمی و منطقی و اصلاح طلبانه(نه اصلاح طلبی که در بدترین هیبت اصولگرایی ممزوج شده، بلکه منظور توسعه یافتگی و پیشرفت است)، می خواهند جهتِ عکسِ آنچه مردم می بینند، وجاهت رفته را بازگردانند و با تفسیر های مخرب و وهن آمیز خود، چهره های امتحان پس داده ی موفق را، بد جلوه دهند.
قصد مدیحه سرایی مثل حضرات را ندارم ولی بر حسب وظیفه علمی و انسانی خود، لازم می دانم که چند نکته را متذکر شوم:
۱- جناب آقای سردار عدل هاشمی، در طول انتخابات، حرف هایی را مطرح کرده و قول هایی را داده است که اولاً؛
- نگاه ملی به حل مشکلات استان دارند. پس تیشه ی نادانی را کنار بگذارید و کتاب آگاهی را از «بَر» کنید.
- وفاق جمعی و انسجام همه جریان ها، گروه ها، مدیران، اقشار و صنوف مختلف جامعه استانی را در بحران زدایی استان می بیند. لازم است از نفاق و افتراق در بیان تحلیل ها ممانعت شود.
- معتقد به پرهیز از سوگیری های قومی، منطقه ای، سیاسی و قبیله ای است. با ترازوی ناامیدی خود، او را وزن نکنید.
- معتقد است که از برخوردهای حذفی و عقده گشایی هایی که در اذهان کم دانش عده ای وجود دارد، باید صرفنظر نمود. لذا دور دست تر از دنیای کوچک و مشوش شما، جهانی پر از صفا و آرامش وجود دارد.
- به توانایی های اقتصادی کشورمان در حل مشکلات عمرانی، معیشتی، اجتماعی و اقتصادی در کاهش نرخ بیکاری، طلاق، آسیب های اجتماعی، فقر و محرومیت ایمان دارد.
دوماً؛
- به ظرفیت نیروی انسانی استان برای تعالی استان کهگیلویه و بویراحمد یقین دارد.
- به توانمندی جوانان استان برای اجرای برنامه های ملی اعتقاد ویژه ای دارد.
- وحدت و همدلی نمایندگان استان را برای خدمت و ساختار سازی اقتصادی استان، باور قلبی دارد.
۲- در گذشته نیز بدون از تفسیر و تعریف و تمجید های دروغین، مدیری ملی بود که چون فراتر از اذهان بسته ی برخی از چپ و راست های منفعت طلب خدمت می کرد، امروز این گونه سایت ها، نباید هم بفهمند که چه می گوید.
۳- چون اینگونه سایت ها همچنان افتخار دارند که بر قبری بگریند که مرده ای در آن نیست و به اصطلاح محلی« نازبالا گوی» کسانی باشند که به جز نامشان، هیچ یادی از آنها باقی نمانده، لذا سخنان سردار هاشمی را وارونه می خوانند تا مهمترین ویژه گی اصحاب رسانه که «درک مطلب» و «فهم موضوع» است را، زیر سؤال ببرند.
۴- در ساده ترین و بی تکلف ترین جمله گفتند که، «ما نمایندگان استان اتحاد و هماهنگی خوبی داریم. البته اگر سایت ها بگذارند». لازم می دانم که از مدیران و مجموعه ی سایت هایی که این بیان را صداقت، درایت، ذکاوت و هوشمندی مجمع نمایندگان استان برای تصمیم گیری در حل مشکلات مردم فهمیدند و بر این ادعای نماینده هم استانی، به عنوان سرمشقِ «خدمتِ بی منت» و «هم آرایی» برای رفع محرومیت ها و محدودیت های کهن مردم استان کهگیلویه و بویراحمد فهمیدند، تشکر و سپاس خالصانه داشته باشم.
آنچه از ساده انگاری این به اصطلاح اصحاب رسانه مترتب شده است، بی خیالی در مقابل اجحاف ها و بی احساسی در برابر دردهای اجتماعی است. آنجا که؛
- در مقابل مدیریت هوشمندانه مردم بویژه جوانان، و کاندیداهای دوم، سوم و چهارم شده ی انتخابات، که مانع اتفاقات ناخوشایندی بعد از انتخابات ۷ اسفند شدند، سکوت کردند و بلکه نتوانستند که بفهمند مردم ولایتمدار استان، همواره قانون و شریعت دینی را فصل الخطاب نظم و اقتدار جامعه اسلامی می دانند و این امنیت و بزرگی ملت ایران را بر همه هستی خود مهمتر می دانند، پس «صمٌ بکمٌ لا یفهمون» ماندند.
- پس از اخراج برخی از کارکنان در دستگاه های دولتی استان، آنهم اندکی پس از انتخابات ۷ اسفند، که گویا با این عمل شنیع و تأسف بار، انگار اسرائیلی ها و آمریکائیها را اخراج کرده بودند، فقط سکوت کردند و یا توجیح متناسب به فهم خود را منتشر کردند در حالیکه مطالبه حق مردم را داشتن، صفتی به نام«حقیقت گویی» را آرزو است.
- پس از درج مطلبی نغز و علمی از جناب آقای حمید طاهری بویراحمدی، پیرامون بخشی از انتخابات ۹۴ و افراد مؤثر در آن و پاسخ مجددِ فوق العاده مستند و مسجل ایشان به منتقدشان، در بند۸ مطلبشان، جمله ای را از روی صداقت و البته کمی باعصبانیت، بیان فرمودند که؛« بنده{نه} به عنوان بازمانده خوانین (که به آن افتخار می کنم. همان خوانینی که نیاکان شما زمانی به رعیت بودنشان افتخار می کردند) بلکه به عنوان یک فعال اصلاح طلب ......»، گرچه همه مطالب ایشان پر از صداقت گویی و شناخت به موضوع بود، لیکن از آنجا که درصد بالایی از مردم این استان و از جمله بنده، رعیت زاده ایم(به معنای زحمتکش و کسانی که برای تأمین معیشت خانواده رنج بسیار می دیدند)، این جمله خیلی دردآور بود. و یقیناً کسی مثل آقای طاهری بویراحمدی با آن دانش و آگاهی که در مطالبشان می توان فهمید، بعید می دانم از بیان این جمله، خود را سرزنش نکرده باشد. ولی باز، ضمن احترام به جسارت شان، و تشکر از مدیریت محترم سایت « وزین و حقیقت گوی» کبنا نیوز که امانت دار بیان عقیده ی آقای طاهری بویراحمدی بودند، از بی دردی و بی احساسی برخی اصحاب رسانه ای که نه طعنه زجر آور آقای طاهری بویراحمدی را فهمیدند و نه جمله ی دعوت به وحدت آفرینی سردار هاشمی را درک می کنند، باید تأسف خورد، آنهم صدچندان.
- همه می دانیم که یکی از مهمترین برنامه های روزانه ما، تشکیل اجتماعات و شرکت در مراسمات فاتحه خوانی است. به ماهیت موضوع کاری ندارم. منتهی در این چند سال، چه تعداد از سوره هایی که خواندیم، هدیه به روح جوانانی بوده که مقتول بحران های اجتماعی، روانی و فرهنگی شده اند؟ کدام یک از این رسانه های مدیحه سرا، یا خود مطلب نوشته اند و یا از صاحب نظران خواسته اند و یا مدیران ارشد استانی را برای رسیدگی به این معضل اجتماعی که نرخ آن تقریباً در خیلی از استانهای دیگر یا صفر شده و یا به حداقل رسیده است، مطلبی نوشته یا بازخواستی کرده اند؟
- پس از قبولی دکتر وکیلی و خانم حسینی در انتخابات پایتخت و داشتن سه نماینده در استان، آیا استفاده از توانائی های ۵ نماینده در مجلس شورای اسلامی(۳ نفر مستقیم و ۲ نفر غیر مستقیم) برای استان، به ذهن کوچک شما شایسته بود یا همچنان بی تفاوت مانده اید؟ مخصوصاً اینکه کسانی مثل دکتر تاجگردون در رأس کمیسیون برنامه و بودجه و دکتر وکیلی در هیئت رئیسه قرار دارند و سردار هاشمی نیز می تواند در یکی از کمیسیون های انرژی یا عمران مؤثر باشند. پس تعلقات منطقه ای و بی اثر را کنار بگذارید که شاید این فرصت دیگر تکرار نشود. مطمئناً از این وارونه گویی ها و عقده گشائی های منطقه ای سودی نمی برید.
علی ایحال، هنوز هم دیر نیست. می توان فکری نو اندیشید. کل سیاست مان همان بود که چهار گروه با چهار پرچم مختلف برای یک ادعایی که در یک شب نتیجه داد، در یک منطقه، عَلَمِ اصلاح طلبی برافراشتند و نتیجه اش را دیدند. کل اصولگرایان استان مان در یک لحظه و در نتیجه یک شعاری که معلوم نبود منشاء آن که بود و چه هدفی داشت، در طرفه العینی هم دوش دیگری شدند. همه صحبت های مرجعی که باید تصمیم گیرنده نهایی در یک مسئله مهم سیاسی باشد، به اشاره ی ابرویی تغییر می کند. تنها با دویست هزار تومان، نالایقی را می توان فراتر از اذهان بشریت تبیین کرد و طومار چهره ای علمی را می توان در کتابهایش بیچید. ولی این مردم و ایمانی که صادقانه به حریم ولایت داشته و اعتقادشان به نظام، امام(ره) رهبری و اسلام دارند، هرگز خریدنی نیست. اگر تاکنون منتقد بودیم که باید هم اینگونه می بودیم، اینک لازم است حب و بغض ها را کنار نهاده و ابتدا نمایندگان استان و مدیران شان را حمایت کنیم تا شاید در پشت این صحبت های قشنگ، میدان آرزوهایمان باشد. البته، نقد، نقد و نقد هر بیشتر را، ولو به فرمایش مقام معظم رهبری، مغرضانه هم که باشد، لازم داریم و می توان در آنها کلید موفقیت و بهتر شدن را بدست آوریم. «وارونه» نخوانید تا «ویرانه ها» را آباد کنند.....