موحد؛ نماید روحانیت آوانگارد و خستگی ناپذیر

کبنا ؛متن ارسالی: دیرینه شناسی موحد به سال‌ها کار قضایی و سیاسی و حضور در دل توده‌های مردم گذار می‌یابد و هماره در هر منصب و مسندی که بوده و حتی آن هنگام که بی هیچ جایگاه و مسندی بوده است، مدارا و دلجویی از خلق مشی وی بوده و پیگیر مسایل آن‌ها بوده است. شاید به جرأت بتوان گفت که موحد از نوادر مقامات و قضات مردمی دوران انقلاب بوده که در دستگاه قضایی مدارا با مردم و حسن خلق و خوش خلقی و احترام به ارباب رجوع را مدنظر داشت و حرمت و کرامت انسان در کوریدرهای دادگستری را پاس داشت و بر آن تأکید مضاعف می‌نمود.
اگرچه برخی از بدخواهان موحد را کهنسال می‌دانند و وی را برای نمایندگی مردم خسته می‌خوانند، اما باید دانست که موحد روز به روز شاداب تر و تنومندتر و قوی تر به پیش می‌تازد و گویی وی آب حیات خورده است و خستگی در خدمت و سیاست را به هیچ وجه نمی‌شناسد. گویی موحد روز به روز جوان تر می‌شود و برای خدمت و دلسوزی به مردم دیدار کهسنال تاریخ کهگیلویه بیدارتر می‌شود و به پیش می‌تازد.
موحد از جوانان امروزی پر انرژی تر و شاداب تر است و به عنوان روحانیت پیشرو در همه عرصه‌ها پیشتاز است و از جوانان تا کهنسالان را به مبارزه و مسابقه می‌طلبد. کدام جوان امروزی (تحصیل کرده و غیر تحصیلکرده) را می‌توان یافت که بسان موحد شاداب و پرانرژی بتواند ساعت‌ها برای پاسخگویی به مردم، بی خواب بماند و برای دیدار با مردمان دشت‌ها و روستاها و کوه‌های کهگیلویه بزرگ به سرعت شتاب کند؟
خستگی و نشستگی و کنج عزلت گزیدن در مرام موحد نبوده و نیست و در سال‌هایی که کهگیلویه توفیق نمایندگی ایشان را از دست داده بود نیز محل رجوع مردمان و ملجأ و پناه دلخستگان نومید از سیاسیون و مقامات بوده و در تهران، بعد از خدا موحد همچنان برای آن‌ها مرجع امید و نوری تابان بوده است و این مردم شریف می‌خواهند دگر باره موحد در قامت نماینده پارلمان، تکیه گاه آنان در پایتخت باشد.
موحد مسلط بر قوانین و مقررات کشور و دارای تجربه صدور رأی مبتنی بر قانون است و از این منظر اهل پارلمان و قانون گذاری است. وی روحانیت استان کهگیلویه و بویراحمد و بلکه شأن کلی روحانیت را در منظر جامعه بالا برد و فرضیه عدم کارکرد بیرونی برخی از روحانیت را رد کرد؛ نشان داد که به عنوان روحانیت پیشرو و پیشتاز تحولات اجتماعی و سیاسی حضور دارد و بار یاری و همراهی مردم این دیار را به دوش می‌کشد و خستگی و سستی در مرام وی جایگاهی ندارد. او آونگاردی خستگی ناپدیر پا به پای مردم و بلکه دستگیر مردم بلادشاپور است.

------------------------------
میلاد باشنگ