کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

در نقد یادداشت «حمید محمدی زاده»؛

در دفاع از «غلامرضا پاکدل»؛ از کوزه همان برون تراود که در اوست

محمد مهدی نیکو وصال

6 آبان 1398 ساعت 15:48

واقعا کسی که از یک خانواده اصیل و صاحب نام نیک، شاگرد اول استان، دانش آموخته برتر یکی از بهترین دانشگاههای کشور، رزمنده و ایثارگر، مولف کتاب، دارای بیش از بیست و پنج سال سابقه موفق مدیریتی و مدیر عامل بزرگترین شرکت خشکی و مدیر تولید بزرگترین شرکت دریایی و از مدیران ارشد شرکت ملی نفت، دارای چهار فرزند پزشک، صاحب خدمات ارزنده ای که خدمات سه ساله ایشان در کسوت مدیر عاملی نفت گچساران با عملکرد هشت ساله نماینده برابری میکند، را مردم گچساران و باشت نمی شناسند که شما ابتدای مرقومه تان با آن تعبیر زشت بیان می کنید که یکی خواست شناخته شود رفت فلان کار زشت را کرد!! به والله خجالت و قباحت دارد.البته از همان جمله ماهیت و وزنتان را مشخص کردید ولی باید قبول کرد، از کوزه همان برون تراود که در اوست.


متن ارسالی: بعد از انتشار مطلب حمید محمدی زاده [کلیک کنیددر نقد مطلب غلامرضا پاکدل در خصوص اظهارات تاجگردون در روستای آرو، یکی از مخاطبان به آن پاسخی داده که از نظر خوانندگان می‌گذرد؛

جناب آقای حمید محمدی زاده! یادداشت شما [کلیک کنید] را (به قول خودتان) در پاسخ به آقای پاکدل خواندم. باور کنید مات و متحیر ماندم و وقتی با چند نفر صحبت کردم و کامنتهای زیر یاداشتتان را هم خواندم متوجه شدم که مردم هم مات و متحیرند ولی جالب آن است که هم آقای پاکدل را خوب شناخته‌اند و هم شما را.
آخر برادر عزیزم اولاً طی دو سال نقدها و یادداشتهای آقای پاکدل در رسانه‌ها در حال انتشارند، آیا علمی‌تر، مستدل‌تر، مستندتر، مؤدبانه‌تر، منصفانه‌تر و منطقی‌تر از آنها یافته‌اید؟ با چه استدلال و منطقی به ایشان اتهام برچسب زنی، غوغا گری، شایعه سازی، بی انصافی، غیر علمی، غرض ورزی و .... زده‌اید؟ مگر قرار است هر چه کلمه در دایره المعارف یافتید را بدون فکر کردن به معانی آنها ردیف کنید؟
ثانیاً کاش می‌دانستید این شما و امثال شمایید که با دادن پست یا گرفتن پست یا دادن نان و گرفتن نان موضعتان تغییر می‌کند و به همین دلیل فکر می‌کنید شاید پاکدل هم اینگونه باشد. به قول معروف کافر همه را به کیش خود پندارد. ولی بدانید اتفاقاً این پاکدل بود که زیر با خواسته‌های بناحق و زیاده خواهیهای آقای تاجگردون نرفت و گرنه اگر خواسته‌هایش را عملی می‌کرد و مانند سایرین بجای مدیر، مرید می‌شد همچنان می‌ماند تا ماشین امضا باشد ولی با افتخار در مسئولیتهای بالاتر خدمت کرد و سیستم ارباب و رعیتی را که امثال شما با آن به نان نوا می‌رسید نپذیرفت.
ثالثاً" برعکس فرمایشات! شما آقای پاکدل سه جمله از آقای تاجگردون را که فرموده بودند: نماینده نباید به مردم دروغ بگوید، من چه خیانتی کرده‌ام، منتقدین اگر حرفی دارند بیایند رودرو بگویند، نقل قول کرده و صریح و شفاف پاسخشان را داده و از ایشان سوالاتی کرده و خواسته‌اند تا اگر پاسخی دارند بدهند، ایشان نه تنها پاسخی نداشتند بلکه یک دروغ بزرگ نُه ملیاردی! را هم بعد از ان تحویل مردم دادند و از شفاف سازی و پاسخگویی هم فراریند. حالا شما چه احباری دارید و به چه قیمت و چه چشمداشتی قلمتان را که در حد و اندازه این بحثها هم نیست فروخته و خواسته‌اید به قول خودتان پاسخ دهید؟
رابعاً: حال که برای خوش رقصی و خوش خدمتی به امید تکه نان یا گوشه چشمی خودتان را فروخته‌اید آیا بهتر نبود قبل از آن کمی آداب و فرهنگ نوشتن را از کسی پرسیده و می‌آموختید؟ آخر برادر عزیز این همه بی ادبی، بی حرمتی، عبارات و کلمات زشت و رکیک نتیجه کدام پرورش است؟ ما که از ایل اصیل بویراحمد انتظارات بیشتری داریم. واقعاً کسی که از یک خانواده اصیل و صاحب نام نیک، شاگرد اول استان، دانش آموخته برتر یکی از بهترین دانشگاههای کشور، رزمنده و ایثارگر، مؤلف کتاب، دارای بیش از بیست و پنج سال سابقه موفق مدیریتی و مدیر عامل بزرگترین شرکت خشکی و مدیر تولید بزرگترین شرکت دریایی و از مدیران ارشد شرکت ملی نفت، دارای چهار فرزند پزشک، صاحب خدمات ارزنده‌ای که خدمات سه ساله ایشان در کسوت مدیر عاملی نفت گچساران با عملکرد هشت ساله نماینده برابری می‌کند، را مردم گچساران و باشت نمی‌شناسند که شما ابتدای مرقومه تان با آن تعبیر زشت بیان می‌کنید که یکی خواست شناخته شود رفت فلان کار زشت را کرد!! به والله خجالت و قباحت دارد. البته از همان جمله ماهیت و وزنتان را مشخص کردید ولی باید قبول کرد، از کوزه همان برون تراود که در اوست.
حالا پارادوکسهای نوشته‌تان جالب است که بی ادبی و بی اخلاقی و بی انصافی و عصبانیت در سراسر متنتان موج می زند و بعد به سعه صدر و ... هم توصیه می‌کنید. البته خنده دار و مضحک است ولی از این منظر می‌تواند مفید باشد که، به قول معروف: ادب از که آموختی از بی ادبان. بدون شک خیلی از کسانی که متن شما و این جوابیه را بخوانند می‌توانند نتیجه بگیرند که انسانیت، آدمیت، حُرّیّت، اصالت، متانت و شهامت ایجاب می‌نماید که نوکر و برده کسی نبوده و نخود هر آشی نشویم و برای دنیا و مافیها خودمان را نفروشیم.
امیدوارم لحظه‌ای بیندیشید و به خود آیید.
------------------------------------
محمد مهدی نیکو وصال


کد مطلب: 414278

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/414278/دفاع-غلامرضا-پاکدل-کوزه-همان-برون-تراود-اوست

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1