تاریخ انتشار
دوشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۳۶
کد مطلب : ۴۰۳۹۲۷
بررسی سخنان معاون اول رئیس جمهور؛
آقای جهانگیری! وعدههاییکه دادید «یادتان هست»؟!
۰
کبنا ؛سرویس سیاسی-روزنامه قانون نوشت؛ «جای جهانگیری بودم در کابینه نمی ماندم»،«چرا جهانگیری با این شرایط در کابینه مانده است»،«آنچه دیروز جهانگیری بیان کرد بخشی از وضعیتش در دولت است»؛این سخنان بخشی از نظراتی بود که پس از سخنان دیروز جهانگیری در همایش بیست و سومین سالروز ملی صادرات گفته بود.سخنانی که به سرعت در فضای رسانه ای و سیاسی کشور چرخید و باعث اظهار نظرات بسیاری در این باره شد.حضور دیروز اسحاق جهانگیری به عنوان معاون اول دولت که در برهه انتخابات یار کمکی روحانی در مناظره ها و فضاسازی انتخاباتی بود باحاشیه های بسیاری همراه شد. این همایش که با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول ريیسجمهوری، محمد شریعتمداری وزیر پیشین وزارت صنعت، معدن و تجارت، رضا رحمانی سرپرست وزارت صنعت، معدن و تجارت و جمعی از فعالان اقتصادی، اعضای اتاق بازرگانی و صادرکنندگان برگزار شد، در همان ابتدا با سخنان تند جهانگیری آغاز شد که ازعدم تمایل خود برای حضور در این مراسم گفت. معاون اول ريیسجمهوری در ابتدای صحبتهای خودگفت: «نمیخواستم امروز به این مراسم بیایم و تصمیمم بر نیامدن بود. با وجود اینکه دیشب آقای شریعتمداری با من صحبت کرد و از من برای این مراسم دوباره دعوت کرد، من به او گفتم شرایطم به گونهاي است که شاید در این مراسم شرکت نکنم، اما وقتی در بخش خبری ساعت هشت صبح اعلام شد جلس ه امروز با حضور من برگزار میشود، فکر کردم که تعبیر و تفسیر دیگری از نیامدن من بشود، بنابراین آمدم که خدمت صادرکنندگان عرض ادب کنم».شوخی معاون اول رییس جمهوری با وزیر پیشین وزارت صنعت، معدن و تجارت که دو شب گذشته از سمت خود استعفا داد و صبح ديروز طی نامهای از سوی رییس جمهوری به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی معرفی شد، از دیگر حواشی این مراسم بود. او همچنین با شوخی خطاب به شریعتمداری ادامه داد:«آقای شریعتمداري یک جور پشت تریبون حرف میزند و میگوید من بیکارم؛ این در حالی است که همین امروز ، پشت در منتظر ماند و وقتی مطمئن شد وزیر بعدی است، وارد جلسه شد و بر صندلی خود نشست».
سخنان جنجالی معاون اول
اما سخنان جنجالی جهانگیری آنجا بود که در پاسخ به برخی از حرفهاي شریعتمداری این بار شاید بی محاباتر از زمان مناظره های انتخاباتی به توصیفی از وضعیت خود در دولت پرداخت.معاون اول رییس جمهوری با اشاره به بخشهایی از صحبتهای شریعتمداری در مراسم اشاره کرد و گفت:«آقای شریعتمداری از این موضع صحبت کرد که مدیران کشور ترسیدهاند. این در حالی است که من بارها گفتهام در شرایط فعلی مدیران ریسکپذیر را میخواهیم. در واکنش به این صحبتهای من برخی میگویند چرا در این شرایط مدیران را برکنار نمیکنید؛ آنها فکر میکنند که در دستان من قلم و کاغذ است و راه که میروم، میتوانم مدیر را برکنار کنم. این در حالی است که من تا الان اجازه برکناری مدیرم را پیدا نکردهام چه برسد به وکیل، وزیر و ... ».
واكنش به اظهارات معاون اول
این سخنان بود که واکنش های بسیاری را به ناگاه برانگیخت. درماه های گذشته روایت های بسیاری از احتمال جدایی جهانگیری از دولت مطرح شده بود. این موضوع که رییس دفتر روحانی یعنی واعظی و اسحاق جهانگیری با هم اختلاف دارند و تکیه روحانی بیشتر به رییس دفتر خود است و نه معاون اولش، بارها دستمایه گزارشهايي مطبوعات شد و حتی در مراحلی کار چنان بالا گرفت که گفته شد جهانگیری استعفای خود را داده است در بهار سال 97 خبرهایی حکایت از این داشت که معاون اول قصد جدایی از دولت را دارد و درمحل کارش حاضر نمیشود. اولويتهايي که هرکدام فقط در حد همان شایعه باقی ماندند اما وجودشان و سخن از این موقعیت ها نشان می داد که قطعا حرف هایی در پس پرده پنهان مانده است.سخنان دیروز جهانگیری اما بار دیگر شائبه اختلافات عمیق در دولت و میان رییس جمهور و معاونش را به صدر اخبار بازگرداند. در همین باره و با توجه به سخنان جهانگیری بود که کرباسچی در واکنش به جمله معاون اول ريیسجمهوربه «آنا»گفت : «من صحبت آقای جهانگیری را شنیدم اما نمیدانم چرا این حرف را زد؟ اگر من به جای او بودم که حتی نمیتوانستم منشی خودم را تغییر دهم، یک روز هم در کابینه دولت نمیماندم».
شهرداري يا معاون اولي؟
این سخنان کرباسچی را شاید عصر دیروز بسیاری دیگر ازسیاسیون نیز بیان کردند.سوالی که چرا جهانگیری با همه این شائبه ها همچنان در دولت مانده است و البته سوال مهم تر اينکه چرادرهمان ابتدای تشکیل دولت و شورای شهراصلاح طلبان که بسیاری معتقد بودند جهانگیری مناسب ترین گزینه برای شهرداری تهران است، وی از کابینهای که حالا حتی در حد جابه جایی منشی در آن توان ندارد، خارج نشد.نکته مهم دیگر اما این است که جهانگیری در روزی عدم اختیار و قدرت خود در کابینه روحانی را مطرح می کند که پس از مدت ها بالاخره روحانی ، وزرای جدید را به جای دو وزیر استیضاح شده و دو وزیر مستعفی اعلام کرده است.هر چند یکی از وزرای پیشنهادی همچنان محمدشریعتمداری وزیر مستعفی وزارت صنعت، معدن و تجارت بوده است و اتفاقا در همایش دیروز نیز جهانگیری به این موضوع اشاره کرده است اما شاید بتوان اشاره معاون رییس جمهور به عدم اختیارش در حد یکی منشی را تعبیر به این موضوع کرد که جهانگیری در جریان انتخابات وزرای تازه هیچ تاثیری نداشته است.طبق آنچه تاکنون گفته شده است، آقایان محمد اسلامی برای تصدی پست وزارت راه، فرهاد دژپسند برای تصدی پست وزارت اقتصاد، رضا رحمانی برای وزارت صنعت، معدن و تجارت و محمد شریعتمداری برای تصدی پست وزارت کار از سوی ريیسجمهور انتخاب شده اند و البته بر اساس شنیده ها هر سه عضو تازه ای که روحانی امیدوار است پس از رای اعتماد از مجلس به کابینه خود اضافه کند،به جریان مشهور واعظی-لاریجانی نزدیک هستند.به نظر می رسد با جدایی های رخ داده در کاروان دولت و از ابتدای تشکیل کابینه دولت دوم روحانی، گردش رییس این کاروان به سمت اصولگرایان معتدل بوده و باعث قدرت گرفتن واعظی در پاستور شده است. این در حالی است که پایگاه اصلی اجتماعی که روحانی از آن طریق به کرسی ریاست جمهوری رسیداز طریق اصلاحطلبان بوده که نماینده اصلی خود در کابینه را اسحاق جهانگیری می دانستند.
جهانگیری می ماند یا می رود؟
با توجه به آنچه دیروز جهانگیری بیان کرد كه گلایه ای تلویحی از انتخاب وزرای تازه هیات دولت محسوب می شد، حال به نظر می رسد باردیگر بخشی از بدنه اصلاح طلبان و بخشی از سیاسیون کارکشته تر معتقد هستند جهانگیری باید از دولت جدا شود. بسیاری از این بدنه اجتماعی معتقد هستند جهانگیری بارها خود را هزینه دولتی کرده است که به وی تقریبا هیچ اختیاری طبق گفته خودش نمیدهد و حالا زمان آن رسیده است که جهانگیری از دولت خارج شود و حتی برخی معتقد هستند در صورت خروج جهانگیری از دولت دو اتفاق خوب برای اصلاح طلبان رخ خواهد داد. اول اینکه جهانگیری امتیاز و توان آن را دارد که به راحتی ردای شهردار تهران که به نظر می رسد با حکم دیروز مجلس باید عوض شود، را بر تن کند.
این گروه معتقد هستند اما و اگرها در مورد جهانگیری برای رسیدن به کرسی شهرداری بسیار کمتر و اجماع بر وی بیشتر از هر گزینه دیگری است و همچنین آنان اعتقاد دارند دولت روحانی کمترین نسبت با اصلاحات و بیشترین هزینه را بر دوش اصلاحطلبان و پایگاه اجتماعی آنان تحمیل کرده است و خروج اسحاق جهانگیری در این برهه می تواند بخشی از این هزینه را کم کند چرا که جهانگیری که خود از عدم اختیارش در دولت سخن می گوید وحداقل با خروج از دولت می تواند به شائبه و خطای اینکه دولت روحانی را دولت اصلاح طلبان ميدانند، پایان دهد.
حال باید منتظر بود و دید پس از سخنان دیروز معاون اول رییس جمهور که واکنشهای بسیاری برانگیخت،اخبار پشت پرده از چه حکایت خواهدکرد؟آیا همان واکنش های بین سیاسیون و شبکه های اجتماعی در بدنه دولت نیز دیده می شود یا خیر؟ و در نهایت آیا پس از همه اما واگرهای حضور جهانگیری در کابینه دولت دوازدهم که از همان ابتدای تشکیل کابینه وجود داشت،در نهایت منجر به جدایی معاون اول خواهد شد؟ جداییاي که شاید برای دولت ، سنگین باشد اما احتمال آنکه بالاخره شهرداری تهران را به ثبات و سامان برساند نیز پس از آن وجود دارد.
آقای جهانگیری! وعدههاییکه دادید «یادتان هست»؟!
اما سخنان جنجالی جهانگیری آنجا بود که در پاسخ به برخی از حرفهاي شریعتمداری این بار شاید بی محاباتر از زمان مناظره های انتخاباتی به توصیفی از وضعیت خود در دولت پرداخت.معاون اول رییس جمهوری با اشاره به بخشهایی از صحبتهای شریعتمداری در مراسم اشاره کرد و گفت:«آقای شریعتمداری از این موضع صحبت کرد که مدیران کشور ترسیدهاند. این در حالی است که من بارها گفتهام در شرایط فعلی مدیران ریسکپذیر را میخواهیم. در واکنش به این صحبتهای من برخی میگویند چرا در این شرایط مدیران را برکنار نمیکنید؛ آنها فکر میکنند که در دستان من قلم و کاغذ است و راه که میروم، میتوانم مدیر را برکنار کنم. این در حالی است که من تا الان اجازه برکناری مدیرم را پیدا نکردهام چه برسد به وکیل، وزیر و ... ».
واكنش به اظهارات معاون اول
این سخنان بود که واکنش های بسیاری را به ناگاه برانگیخت. درماه های گذشته روایت های بسیاری از احتمال جدایی جهانگیری از دولت مطرح شده بود. این موضوع که رییس دفتر روحانی یعنی واعظی و اسحاق جهانگیری با هم اختلاف دارند و تکیه روحانی بیشتر به رییس دفتر خود است و نه معاون اولش، بارها دستمایه گزارشهايي مطبوعات شد و حتی در مراحلی کار چنان بالا گرفت که گفته شد جهانگیری استعفای خود را داده است در بهار سال 97 خبرهایی حکایت از این داشت که معاون اول قصد جدایی از دولت را دارد و درمحل کارش حاضر نمیشود. اولويتهايي که هرکدام فقط در حد همان شایعه باقی ماندند اما وجودشان و سخن از این موقعیت ها نشان می داد که قطعا حرف هایی در پس پرده پنهان مانده است.سخنان دیروز جهانگیری اما بار دیگر شائبه اختلافات عمیق در دولت و میان رییس جمهور و معاونش را به صدر اخبار بازگرداند. در همین باره و با توجه به سخنان جهانگیری بود که کرباسچی در واکنش به جمله معاون اول ريیسجمهوربه «آنا»گفت : «من صحبت آقای جهانگیری را شنیدم اما نمیدانم چرا این حرف را زد؟ اگر من به جای او بودم که حتی نمیتوانستم منشی خودم را تغییر دهم، یک روز هم در کابینه دولت نمیماندم».
شهرداري يا معاون اولي؟
این سخنان کرباسچی را شاید عصر دیروز بسیاری دیگر ازسیاسیون نیز بیان کردند.سوالی که چرا جهانگیری با همه این شائبه ها همچنان در دولت مانده است و البته سوال مهم تر اينکه چرادرهمان ابتدای تشکیل دولت و شورای شهراصلاح طلبان که بسیاری معتقد بودند جهانگیری مناسب ترین گزینه برای شهرداری تهران است، وی از کابینهای که حالا حتی در حد جابه جایی منشی در آن توان ندارد، خارج نشد.نکته مهم دیگر اما این است که جهانگیری در روزی عدم اختیار و قدرت خود در کابینه روحانی را مطرح می کند که پس از مدت ها بالاخره روحانی ، وزرای جدید را به جای دو وزیر استیضاح شده و دو وزیر مستعفی اعلام کرده است.هر چند یکی از وزرای پیشنهادی همچنان محمدشریعتمداری وزیر مستعفی وزارت صنعت، معدن و تجارت بوده است و اتفاقا در همایش دیروز نیز جهانگیری به این موضوع اشاره کرده است اما شاید بتوان اشاره معاون رییس جمهور به عدم اختیارش در حد یکی منشی را تعبیر به این موضوع کرد که جهانگیری در جریان انتخابات وزرای تازه هیچ تاثیری نداشته است.طبق آنچه تاکنون گفته شده است، آقایان محمد اسلامی برای تصدی پست وزارت راه، فرهاد دژپسند برای تصدی پست وزارت اقتصاد، رضا رحمانی برای وزارت صنعت، معدن و تجارت و محمد شریعتمداری برای تصدی پست وزارت کار از سوی ريیسجمهور انتخاب شده اند و البته بر اساس شنیده ها هر سه عضو تازه ای که روحانی امیدوار است پس از رای اعتماد از مجلس به کابینه خود اضافه کند،به جریان مشهور واعظی-لاریجانی نزدیک هستند.به نظر می رسد با جدایی های رخ داده در کاروان دولت و از ابتدای تشکیل کابینه دولت دوم روحانی، گردش رییس این کاروان به سمت اصولگرایان معتدل بوده و باعث قدرت گرفتن واعظی در پاستور شده است. این در حالی است که پایگاه اصلی اجتماعی که روحانی از آن طریق به کرسی ریاست جمهوری رسیداز طریق اصلاحطلبان بوده که نماینده اصلی خود در کابینه را اسحاق جهانگیری می دانستند.
جهانگیری می ماند یا می رود؟
با توجه به آنچه دیروز جهانگیری بیان کرد كه گلایه ای تلویحی از انتخاب وزرای تازه هیات دولت محسوب می شد، حال به نظر می رسد باردیگر بخشی از بدنه اصلاح طلبان و بخشی از سیاسیون کارکشته تر معتقد هستند جهانگیری باید از دولت جدا شود. بسیاری از این بدنه اجتماعی معتقد هستند جهانگیری بارها خود را هزینه دولتی کرده است که به وی تقریبا هیچ اختیاری طبق گفته خودش نمیدهد و حالا زمان آن رسیده است که جهانگیری از دولت خارج شود و حتی برخی معتقد هستند در صورت خروج جهانگیری از دولت دو اتفاق خوب برای اصلاح طلبان رخ خواهد داد. اول اینکه جهانگیری امتیاز و توان آن را دارد که به راحتی ردای شهردار تهران که به نظر می رسد با حکم دیروز مجلس باید عوض شود، را بر تن کند.
این گروه معتقد هستند اما و اگرها در مورد جهانگیری برای رسیدن به کرسی شهرداری بسیار کمتر و اجماع بر وی بیشتر از هر گزینه دیگری است و همچنین آنان اعتقاد دارند دولت روحانی کمترین نسبت با اصلاحات و بیشترین هزینه را بر دوش اصلاحطلبان و پایگاه اجتماعی آنان تحمیل کرده است و خروج اسحاق جهانگیری در این برهه می تواند بخشی از این هزینه را کم کند چرا که جهانگیری که خود از عدم اختیارش در دولت سخن می گوید وحداقل با خروج از دولت می تواند به شائبه و خطای اینکه دولت روحانی را دولت اصلاح طلبان ميدانند، پایان دهد.
حال باید منتظر بود و دید پس از سخنان دیروز معاون اول رییس جمهور که واکنشهای بسیاری برانگیخت،اخبار پشت پرده از چه حکایت خواهدکرد؟آیا همان واکنش های بین سیاسیون و شبکه های اجتماعی در بدنه دولت نیز دیده می شود یا خیر؟ و در نهایت آیا پس از همه اما واگرهای حضور جهانگیری در کابینه دولت دوازدهم که از همان ابتدای تشکیل کابینه وجود داشت،در نهایت منجر به جدایی معاون اول خواهد شد؟ جداییاي که شاید برای دولت ، سنگین باشد اما احتمال آنکه بالاخره شهرداری تهران را به ثبات و سامان برساند نیز پس از آن وجود دارد.
اسحاق جهانگیری در روز ملی صادرات طی سخنانی اظهار داشت: ما در کشور در این شرایط مدیر ریسکپذیر میخواهیم و من دستم قلم و کاغذی نیست که کسی را برکنار کند و این در حالی است که من تا این لحظه اجازه برکناری منشی خودم را نداشتهام، پس از من انتظار نداشته باشید که وکیل و وزیر را تغییر دهیم.
این اظهارات که مدعی بیاختیار بودن جهانگیری و در نتیجه رفعکننده مسئولیت از او است مردم را به یاد مناظرههای انتخاباتی میاندازد که سخنان وی در این مناظرهها امروز با ترجیعبند «مردم عزیز، یادتان هست وضعیت اقتصادی چگونه بود؟» در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی منتشر و با وضعیت کنونی اقتصادی و معیشتی مردم مقایسه میشود.
بخشی از اظهارات جهانگیری در مناظره دوم را به یاد او میآوریم که اگر یادش رفته آنها را مرور کند و با سخنان امروز خود منطبق سازد!
یادتان میآید؟!
جهانگیری در مناظره دوم یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری که 15اردیبهشت سال گذشته برگزار شد اظهار داشت: مردم یادتان هست وضعیت اقتصاد چگونه بود، دارو پیدا نمیشد، کره، پنیر و شیر خشک پیدا نمیشد. سیلوهای گندم خالی بود؟ یادتان هست برخی شبها در صف بانکها میخوابیدید تا صبح چند سکه بخرید؟ اما شما مشکلات را میتوانید حل کنید. شما هر وقت به صحنه آمدید تهدیدات را
برطرف کردید.
جهانگیری گفت: من به عنوان مدیری که سالهای گرم و سرد کار در حوزه اقتصادی را چشیدم اعتراف میکنم گرچه تلاش بسیاری شده، اما راه درازی باقی مانده است ما توانستیم ماشین اقتصاد را از دره بیرون بیاوریم و در مسیر قرار بدهیم اما هنوز آن را به سرعت خود نرساندهایم. ما با اتحاد تمام گروهها، قومیتها و تفکرات سیاسی برای آینده ایران نیاز داریم.
وی اظهار کرد: از نگاه اصلاحطلبانه میگویم باید از تمام ظرفیتها زنان، مردان، جوانان و بازنشستگان استفاده کنیم.
جهانگیری با تاکید بر اینکه من یک مدیر جهادی و جهادگر هستم، گفت: با صداقت به مردم میگویم که با به صحنه آوردن همه جریانهای سیاسی کشور سایه شوم جنگ را از منطقه برطرف کنیم. ما میتوانیم با مدل تفاهم و گفتوگوی ملی همه مسائل پیچیده پیش روی ملت را یک به یک حل کنیم.
وی در بخش دیگری از این مناظره گفته بود: جایگاه ریاستجمهوری محل کارآموزی نیست، اقتصاد این مملکت و مردم این کشور تحمل و حوصله تنش، دعوا و کارآموزی سیاستمداران تازهکار را ندارد. مردم عزیز هوشیار باشید؛ میخواهید فردای فرزندان شما چگونه باشد؟ محدودیت میخواهید یا آزادی؟ توسعه میخواهید یا آشفتگی؟ عزت بینالمللی میخواهید یا انزوای بینالمللی؟ تنش میخواهید یا آرامش؟ شما یک لحظه رأی میدهید و آینده کشور رقم میخورد.
اظهارات جهانگیری حاکی از آن بود که اقتصاد کشور توسط دولت یازدهم از ته دره خارج و به سوی اوج شکوفایی در حرکت بوده است و امروز کمی بیشتر از یک سال از مناظرههای انتخاباتی و آغاز به کار دولت دوازدهم میگذرد و جهانگیری پس از آن نطقهای طوفانی که خود را مدیری جهادی خوانده بود امروز از ناتوانیاش برای تغییر یک منشی سخن میگوید تا مردم از دولت انتظاری بیهوده نداشته باشند.
جالب اینکه جهانگیری از سوی حامیان دولت در سالهای گذشته یک سوپرمن معرفی شده بود، بعد از آنکه جهانگیری روز دوشنبه 20فروردین سال جاری از دلار 4200 تومانی که بعدها به دلار جهانگیری مشهور شد رونمایی کرد روزنامه سازندگی مرتبط با حزب کارگزاران در صفحه نخست شماره چهارشنبه 22 فروردین از وی تصویر یک سوپرمن را تداعی کرد که به جنگ دلار رفته و در حال سرکوب و پائین آوردن نرخ آن است!
این سوپرمن امروز اظهار عجز و ناتوانی میکند و میگوید چه انتظاری از من دارید، من که نمیتوانم حتی منشی خودم را تغییر داده و او را برکنار کنم!
به هر حال یک سال از آن سخنها و حدیثهای زمان انتخابات میگذرد و امروز باید دید دولت در چه وضعیتی قرار دارد؟!
کابینهای که تکلیف وزارتخانههای اقتصادی آن روشن نیست!
با گذشت نزدیک 17 ماه از انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری تکلیف وزارتخانههای اقتصادی روشن نیست، نامه معرفی وزرای پیشنهادی رئیسجمهور برای وزارتخانههای کار، اقتصاد، صنعت و راه دیروز در صحن علنی مجلس خوانده شد.
17 مرداد علی ربیعی وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی استیضاح و از سوی نمایندگان مجلس برکنار شد، آخوندی وزیر راه در ماههای گذشته چنانچه در نامه استعفا به آن اشاره کرده چندین بار کنارهگیری خود را از این سمت به رئیسجمهور اعلام و درخواست مرخص شدن کرده بود، استعفای محمد شریعتمداری وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز در ماههای گذشته بارها در رسانهها منتشر و اعلام شده بود دولت قصد دارد برای نجات وی از استیضاح و برکناری جایگاهش را تغییر دهد!
مسعود کرباسیان وزیر سابق اقتصاد نیز 4شهریور سال جاری یعنی حدود دو ماه پیش استیضاح و برکنار شد.
چنانچه دیده میشود وزارتخانههای اقتصادی نزدیک سه ماه بلاتکلیف بوده و هنوز نیز با وجود معرفی وزرای پیشنهادی به مجلس مشخص نیست چه سرنوشتی پیدا کنند.
البته اینکه گفته میشود وضعیت وزارتخانههای اقتصادی نزدیک سه ماه است که روشن نیست رویکردی تسامحی به ماجرا است چرا که اگر به دقت نگاه کنیم این وزارتخانهها از مدتها پیش بدون وزیر بودهاند که اگر این گونه نبود کشور وضعیت اقتصادی دیگری را تجربه میکرد.
وزیری که از سال 73 به دنبال مسکن اجتماعی بود!
عباس آخوندی که روز شنبه متن استعفای خود را منتشر ساخت و اعلام کرد بارها استعفا کرده بود از سال 1373 به دنبال مسکن اجتماعی است!
مسکن اجتماعی طرحی است که با نام عباس آخوندی، وزیر پرحاشیه دولت تدبیر و امید گره خورده است. وی یکی از وعدههای اصلی وزارت خانهاش را پس از مزخرف خواندن مسکن مهر دولت قبل، مسکن اجتماعی قرار داده بود. دکتر روحانی نیز مسکن ارزان را یکی از شعارهای مهم خود برای بهبود اوضاع معیشتی مردم در خردادماه سال 92 اعلام کرد و گفت: «وجود و تأمین مسکن نقش مهمی در آرامش روحی خانوارها دارد و اصل تامین مسکن ارزان برای جامعه مخصوصا نسل جوان و رفع عیوب مسکن مهر از برنامههای دولت تدبیر و امید است.»
طرح مسکن اجتماعی که سابقه طرح آن به سال 1373 یعنی بیش از 21 سال پیش و در زمان وزارت آخوندی در دولت سازندگی میرسد، قرار بود با شناسایی افراد کم بضاعت و ناتوان آنها را در مناطقی از شهرها خانهدار کند. این طرح بعد از اتمام وزارت عباس آخوندی در دولت سازندگی تقریباً به بایگانی سپرده شد تا اینکه وی در دولت یازدهم مجدداً به وزارتخانه جدید راه و شهرسازی بازگشت.
وی در آبان 92 اعلام کرده بود: «تیمهایی را مامور بررسی جوانب اجرای طرح مسکن اجتماعی و استفاده از تجربیات جهانی این نوع مسکنسازی کردهام.»
در اسفند 92، یک مقام مسئول در وزارت راه و شهرسازی از نهایی شدن ساز و کار مسکن اجتماعی خبر داده و گفته بود: «ساز و کار مسکن اجتماعی در حال نهایی شدن است و قرار است وزیر راه و شهرسازی آنرا تا اواخر اسفند ماه جاری ابلاغ کند. در طرح مسکن اجتماعی متوسط واحد مسکونی 50 متر است و برای خانوارهایی که فرزند دارند، به 70 متر میرسد.»
اکنون 24 سال است که از صحبت بر سر مسکن اجتماعی میگذرد اما هنوز دیواری از این مسکن بالا نرفته است، آخوندی که مسئول وضعیت کنونی مسکن است روز شنبه متن استعفای خود را منتشر ساخته و در این استعفا از احترام به بازار آزاد سخن گفته و تاکید کرد: « من بر این اعتقاد هستم که سه اصل پایبندی به قانون، احترام به قانون مالکیت و اقتصاد بازار رقابتی را در هیچ شرایطی نباید زیر پا گذاشت.»
جالب آنکه قیمت مسکن در تهران طی ماه جاری بیش از 70 درصد رشد داشته است و مشخص نیست که آخوندی با سیاست «بازار رقابتی» میخواسته این قیمت را تا چه حدی بالا ببرد و خانهدار شدن را برای چند درصد دیگر مردم ایران تبدیل به آرزویی دست نایافتنی سازد؟!
نقش روسای ستادهای انتخاباتی در وضعیت امروز!
جالب اینکه وزرای مستعفی و جایگاه عوض کرده دولت دوازدهم یعنی آقایان عباس آخوندی و محمد شریعتمداری نقشهای اساسی در ستادهای انتخاباتی داشته اند، آخوندی در سال 88 از مشاورین و روسای ستاد انتخاباتی یکی از سران بعدی فتنه بود و محمد شریعتمداری نیز رئیسستاد انتخاباتی روحانی در سال 1396 بود.
این افراد مثل قانون پایستگی انرژی بیکار نمیشوند بلکه از جایگاهی به جایگاه دیگر کوچ میکنند تا عملکرد منفی خود را به همه وزارتخانهها و میزهای مدیریتی تسری دهند.
گفتنی است اکثر وزرای دولت یازدهم و دوازدهم در دولت سازندگی نیز در مصدر امور بوده و عملکرد آنان زمینهساز رای به خاتمی در خرداد 1376 شد، بسیاری از شخصیتها و کارشناسان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی معتقد هستند رای به خاتمی شورشی بر علیه مدیریت ناکارآمد مدیرانی بود که اکنون اغلب آنها بر سر کارند.
عملکرد منفی محمد شریعتمداری وزیر مستعفی صنعت و معرفی شده برای وزارت کار تا آن اندازه است که روزنامههای زنجیرهای حامی دولت نیز نمیتوانند منکر آن شوند.
هفته گذشته به عنوان نمونه روزنامه قانون در گزارشی به سابقه کاری «محمد شریعتمداری» وزیر صنعت، معدن و تجارت پرداخته و نوشته بود: «سابقهكاري محمدشريعتمداري و مشكلاتي كه مديريتش ايجاد كرده است نشان ميدهد كه او بايد از دولت حذف شود.»
در بخشی از این گزارش به مسئولیت محمد شریعتمداری در سمت معاونت اجرایی رئیسجمهوراشاره شده و آمده بود: «از همان ابتداي اعطاي حكم تا روز آخري كه شريعتمداري در اين سمت اجرايي رياستجمهوري فعاليت ميكرد، اقدام قابل توجهي كه بتوان از آن ياد كرد از وي مشاهده نكرديم و يكي از افرادي بود كه نام او در رديف كمكارترين اعضاي كابينه به حساب ميآمد.»
در ادامه این گزارش به وزرای ناکارآمد دولت دوازدهماشاره شده و آمده بود: «در اين ميان نام محمدشريعتمداري نيز به چشم ميخورد فردي كه انتقادهاي فراواني به عملكرد وي در دولت يازدهم نيز وارد بود. دولت از روزهاي اولي كه روي كار آمد به نوعي مواضع خود را در مسير تغيير قرار داد و توجهي به خواستههاي مردم نميكرد. همين وضعيت سبب شد تا در اواخر سال يعني دي 96 اعتراضاتي در كشور حادث شود و اين بيشتر برگرفته از مشكلات معيشتي مردم بود. وزارت صمت به عنوان يكي از وزارتخانههاي مهم كه اگر وزيري لايق داشته باشد ميتواند معضلات كشور را حل كند، در اين بازه زماني آنگونه كه بايد عمل نكرد و در ميان جنگ اقتصادي با عملكردي ناكارآمد معضلات فراواني را براي كشور ايجاد كرد.» «روزنامه قانون» نتیجه گرفته بود: «محمد شريعتمداري منتقدان فراواني دارد زيرا عملكرد وي يك كارنامه مشخصي را نشان ميدهد و اگر هرجاي ديگر نيز برود عملكرد او به زندگي مردم آسيب ميرساند.»
این انتخاب توهین به شعور مردم است!
بسیاری انتخاب محمد شریعتمداری به عنوان وزیر کار با توجه به عملکرد نامطلوب وی در وزارت صنعت را توهینی به شعور مردم میدانند.
بر اثر سیاستهای غلط که در نیمه نخست سال در دو بسته ارزی متفاوت نمود یافت و سوءمدیریت اقتصادی میلیاردها دلار با نرخ 4200 تومانی در اختیار برخی افراد قرار گرفت که با آن اجناس ضروری به کشور وارد شود ولی نه تنها این گونه نشد که به روایتهای مختلف از 11 تا 50 میلیارد دلار به باد رفته و وضعیت کنونی را سبب شد.
آمار دقیقی وجود ندارد که دولت چه میزان ارز 4200 تومانی در اختیار برخی افراد قرار داده است که با آن کالاهای ضروری مردم را وارد کنند ولی این ارز را به تاراج برده و یا اجناس وارداتی را در بازار و به نرخ ارز آزاد فروختهاند، یکی از 11میلیارد و 300 میلیون دلار سخن میگوید دیگری از اختصاص 50 میلیارد دلار برای ثبت سفارش کالا خبر میدهد و در همین میان از 18میلیارد دلار به تاراج رفته نیز خبرهایی منتشر شده است.
ولی آنچه روشن است که بر اثر بیکفایتی برخی مدیران و سیاستهای غلط و متناقض ارزی میلیاردها دلار در شرایط خطیر اقتصادی کشور به تاراج رفته است و متاسفانه دولت مسئولیت خود را در این میان نمیپذیرد و یا تلاش دارد شرایط را عادی جلوه کند و یا با انداختن تقصیرها به گردن این و آن از بار روانی فشار افکار عمومی بکاهد.
محمد شریعتمداری و وزارت صنعت تحت مدیریت وی نقش اساسی در این بیکفایتیها داشته است و امروز او میخواهد پست عوض کرده و وزارت کار را نیز به مدیریت خود گرفتار سازد!
97 درصد از شرکت کنندگان درنظرسنجی سایت حامی دولت «انتخاب»، معرفی محمدشریعتمداری به عنوان وزیر کار را «توهین به مردم» تلقی کردهاند.
در این نظرسنجی که بامداد یکشنبه بر روی صفحه «انتخاب» قرار گرفت و شش هزار نفر در آن شرکت کردند پرسش شده بود «آیا استعفای محمد شریعتمداری از وزارت صنعت پس از رسوایی ثبت سفارش خودرو و ارزبگیران دولتی، نه به دلیل «قبول اشتباهات» بلکه برای «معرفی شدن به عنوان وزیر کار» را توهین به شعور مردم میدانید؟»
97 درصد افرادی که در این نظرسنجی شرکت کردهاند تصمیم رئیسجمهور در مورد انتخاب شریعتمداری با سوابق پرانتقاد ثبت سفارش خودرو و ماجرای ارزبگیران دولتی را «توهین به مردم» تلقی کردهاند.
دعوایی که دود آن به چشم مردم میرود!
در این میان دعوای میان جریانات و گروههای لانه کرده در دولت با هم وضعیت نابهنجار کنونی را تشدید کرده و در عمل دود این دعواها و مشاجرات به چشم مردم میرود.
حزب کارگزاران سازندگی شهریور ماه سال جاری در بیانیهای که به مناسبت حضور رئیسجمهور در مجلس منتشر کرد، با نقد عملکرد دولت مدعی شد: پاسخهای رئیسجمهور به سؤالات نماینگان نه مجلس را «قانع» کرد نه ملت را «راضی». کارگزاران در ادامه با این بیان که «دولت خون تازه میخواهد» به ضرورت برخی اصلاحات راهبردی در دولت در دو سطح سیاستگذاری و اجرا تأکید کرد.
بخش دیگر بیانیه کارگزاران عملکرد نوبخت در سازمان برنامه و بودجه را مورد انتقاد شدید قرار داده و تصریح کرده بود: « متأسفانه با وجود نقدهایی که بر سازمان برنامه و بودجه در دولت اول دکتر روحانی وارد میشد لکن در دولت دوم نهتنها اصلاحی صورت نگرفت بلکه روند مدیریتی این سازمان تثبیت و نهادهای دیگر در اطراف آن و براساس تواناییهای مدیریت قبلی چیده شد. وزارت اقتصاد نیازمند مدیریت یک اقتصاددان بود و بانک مرکزی باید فراتر از یک حسابداری یا صرافی بزرگ اداره میشد اما فقدان استراتژی اقتصادی در دولت آن را به مجمعی از بوروکراتهای بیانگیزه (چه از لحاظ سیاسی و چه به لحاظ نظری) بدل ساخته است که دولت را نه به عنوان «مغز متفکر توسعه ملی» که به عنوان یک «اداره کاغذی» تحلیل میکنند و تقلیل میدهند.»
حمله کارگزاران به دولت و شخص نوبخت، حزب اعتدال و توسعه به دبیرکلی نوبخت را برآشفت و این حزب را بر آن داشت تا پاسخی جنجالی به مواضع کارگزاران بدهد و اتهاماتی سنگین متوجه این حزب کند که تاکنون سابقه نداشته است.
حزب اعتدال و توسعه که ظاهرا از بیانیه کارگزاران علیه دولت و نوبخت بسیار عصبانی است، بدون اسم بردن از جهانگیری، عملکرد معاون اول رئیسجمهور در دولت را مورد هجمه شدید قرار داده و نوشت: «افکار عمومی منتظرند تا این گروه سیاسی همزمان با درخواست تغییرات در دولت و جاریشدن خون تازه در آن، درباره عملکرد و ماندن یا رفتن همحزبیهای خود که به طور گسترده در لایههای مختلف اقتصادی کشور حضور فعال دارند نیز به صراحت پاسخ و موضعگیری کنند.»
جالب اینکه همزمانی معرفی 4 وزیر پیشنهادی رئیسجمهور به مجلس با سخنان جهانگیری این شایعه را تقویت کرده است که «با معرفی افراد نزدیک به نوبخت وزن وی در تیم اقتصادی دولت افزایش مییابد.»
در این گزارش میشود به بخشهای دیگری از بیانیهها و اطلاعیههای طرفین علیه همدیگر نیز استناد کرد ولی آنچه که روشن است آنکه دود این درگیریها در وضعیت نابسامان معیشتی مردم به چشم ملت میرود نه دولتمردانی که از وزارتخانهای به وزارتخانه دیگر تغییر جایگاه میدهند و هرگز نیز بیکار نمیشوند که پاسخگوی عملکرد نامطلوب خود باشند. بیشک وضعیت فعلی اقتصادی کشور محصول عملکرد وزیرانی است که از دولت سازندگی در مصدر امور بودهاند، امروز تغییر جایگاه آنان از ترس استیضاح و برکناری توسط مجلس توهین به شعور مردم و شیفت مشکلات از وزارتخانهای به وزارتخانهای دیگر است.
این اظهارات که مدعی بیاختیار بودن جهانگیری و در نتیجه رفعکننده مسئولیت از او است مردم را به یاد مناظرههای انتخاباتی میاندازد که سخنان وی در این مناظرهها امروز با ترجیعبند «مردم عزیز، یادتان هست وضعیت اقتصادی چگونه بود؟» در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی منتشر و با وضعیت کنونی اقتصادی و معیشتی مردم مقایسه میشود.
بخشی از اظهارات جهانگیری در مناظره دوم را به یاد او میآوریم که اگر یادش رفته آنها را مرور کند و با سخنان امروز خود منطبق سازد!
یادتان میآید؟!
جهانگیری در مناظره دوم یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری که 15اردیبهشت سال گذشته برگزار شد اظهار داشت: مردم یادتان هست وضعیت اقتصاد چگونه بود، دارو پیدا نمیشد، کره، پنیر و شیر خشک پیدا نمیشد. سیلوهای گندم خالی بود؟ یادتان هست برخی شبها در صف بانکها میخوابیدید تا صبح چند سکه بخرید؟ اما شما مشکلات را میتوانید حل کنید. شما هر وقت به صحنه آمدید تهدیدات را
برطرف کردید.
جهانگیری گفت: من به عنوان مدیری که سالهای گرم و سرد کار در حوزه اقتصادی را چشیدم اعتراف میکنم گرچه تلاش بسیاری شده، اما راه درازی باقی مانده است ما توانستیم ماشین اقتصاد را از دره بیرون بیاوریم و در مسیر قرار بدهیم اما هنوز آن را به سرعت خود نرساندهایم. ما با اتحاد تمام گروهها، قومیتها و تفکرات سیاسی برای آینده ایران نیاز داریم.
وی اظهار کرد: از نگاه اصلاحطلبانه میگویم باید از تمام ظرفیتها زنان، مردان، جوانان و بازنشستگان استفاده کنیم.
جهانگیری با تاکید بر اینکه من یک مدیر جهادی و جهادگر هستم، گفت: با صداقت به مردم میگویم که با به صحنه آوردن همه جریانهای سیاسی کشور سایه شوم جنگ را از منطقه برطرف کنیم. ما میتوانیم با مدل تفاهم و گفتوگوی ملی همه مسائل پیچیده پیش روی ملت را یک به یک حل کنیم.
وی در بخش دیگری از این مناظره گفته بود: جایگاه ریاستجمهوری محل کارآموزی نیست، اقتصاد این مملکت و مردم این کشور تحمل و حوصله تنش، دعوا و کارآموزی سیاستمداران تازهکار را ندارد. مردم عزیز هوشیار باشید؛ میخواهید فردای فرزندان شما چگونه باشد؟ محدودیت میخواهید یا آزادی؟ توسعه میخواهید یا آشفتگی؟ عزت بینالمللی میخواهید یا انزوای بینالمللی؟ تنش میخواهید یا آرامش؟ شما یک لحظه رأی میدهید و آینده کشور رقم میخورد.
اظهارات جهانگیری حاکی از آن بود که اقتصاد کشور توسط دولت یازدهم از ته دره خارج و به سوی اوج شکوفایی در حرکت بوده است و امروز کمی بیشتر از یک سال از مناظرههای انتخاباتی و آغاز به کار دولت دوازدهم میگذرد و جهانگیری پس از آن نطقهای طوفانی که خود را مدیری جهادی خوانده بود امروز از ناتوانیاش برای تغییر یک منشی سخن میگوید تا مردم از دولت انتظاری بیهوده نداشته باشند.
جالب اینکه جهانگیری از سوی حامیان دولت در سالهای گذشته یک سوپرمن معرفی شده بود، بعد از آنکه جهانگیری روز دوشنبه 20فروردین سال جاری از دلار 4200 تومانی که بعدها به دلار جهانگیری مشهور شد رونمایی کرد روزنامه سازندگی مرتبط با حزب کارگزاران در صفحه نخست شماره چهارشنبه 22 فروردین از وی تصویر یک سوپرمن را تداعی کرد که به جنگ دلار رفته و در حال سرکوب و پائین آوردن نرخ آن است!
این سوپرمن امروز اظهار عجز و ناتوانی میکند و میگوید چه انتظاری از من دارید، من که نمیتوانم حتی منشی خودم را تغییر داده و او را برکنار کنم!
به هر حال یک سال از آن سخنها و حدیثهای زمان انتخابات میگذرد و امروز باید دید دولت در چه وضعیتی قرار دارد؟!
کابینهای که تکلیف وزارتخانههای اقتصادی آن روشن نیست!
با گذشت نزدیک 17 ماه از انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری تکلیف وزارتخانههای اقتصادی روشن نیست، نامه معرفی وزرای پیشنهادی رئیسجمهور برای وزارتخانههای کار، اقتصاد، صنعت و راه دیروز در صحن علنی مجلس خوانده شد.
17 مرداد علی ربیعی وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی استیضاح و از سوی نمایندگان مجلس برکنار شد، آخوندی وزیر راه در ماههای گذشته چنانچه در نامه استعفا به آن اشاره کرده چندین بار کنارهگیری خود را از این سمت به رئیسجمهور اعلام و درخواست مرخص شدن کرده بود، استعفای محمد شریعتمداری وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز در ماههای گذشته بارها در رسانهها منتشر و اعلام شده بود دولت قصد دارد برای نجات وی از استیضاح و برکناری جایگاهش را تغییر دهد!
مسعود کرباسیان وزیر سابق اقتصاد نیز 4شهریور سال جاری یعنی حدود دو ماه پیش استیضاح و برکنار شد.
چنانچه دیده میشود وزارتخانههای اقتصادی نزدیک سه ماه بلاتکلیف بوده و هنوز نیز با وجود معرفی وزرای پیشنهادی به مجلس مشخص نیست چه سرنوشتی پیدا کنند.
البته اینکه گفته میشود وضعیت وزارتخانههای اقتصادی نزدیک سه ماه است که روشن نیست رویکردی تسامحی به ماجرا است چرا که اگر به دقت نگاه کنیم این وزارتخانهها از مدتها پیش بدون وزیر بودهاند که اگر این گونه نبود کشور وضعیت اقتصادی دیگری را تجربه میکرد.
وزیری که از سال 73 به دنبال مسکن اجتماعی بود!
عباس آخوندی که روز شنبه متن استعفای خود را منتشر ساخت و اعلام کرد بارها استعفا کرده بود از سال 1373 به دنبال مسکن اجتماعی است!
مسکن اجتماعی طرحی است که با نام عباس آخوندی، وزیر پرحاشیه دولت تدبیر و امید گره خورده است. وی یکی از وعدههای اصلی وزارت خانهاش را پس از مزخرف خواندن مسکن مهر دولت قبل، مسکن اجتماعی قرار داده بود. دکتر روحانی نیز مسکن ارزان را یکی از شعارهای مهم خود برای بهبود اوضاع معیشتی مردم در خردادماه سال 92 اعلام کرد و گفت: «وجود و تأمین مسکن نقش مهمی در آرامش روحی خانوارها دارد و اصل تامین مسکن ارزان برای جامعه مخصوصا نسل جوان و رفع عیوب مسکن مهر از برنامههای دولت تدبیر و امید است.»
طرح مسکن اجتماعی که سابقه طرح آن به سال 1373 یعنی بیش از 21 سال پیش و در زمان وزارت آخوندی در دولت سازندگی میرسد، قرار بود با شناسایی افراد کم بضاعت و ناتوان آنها را در مناطقی از شهرها خانهدار کند. این طرح بعد از اتمام وزارت عباس آخوندی در دولت سازندگی تقریباً به بایگانی سپرده شد تا اینکه وی در دولت یازدهم مجدداً به وزارتخانه جدید راه و شهرسازی بازگشت.
وی در آبان 92 اعلام کرده بود: «تیمهایی را مامور بررسی جوانب اجرای طرح مسکن اجتماعی و استفاده از تجربیات جهانی این نوع مسکنسازی کردهام.»
در اسفند 92، یک مقام مسئول در وزارت راه و شهرسازی از نهایی شدن ساز و کار مسکن اجتماعی خبر داده و گفته بود: «ساز و کار مسکن اجتماعی در حال نهایی شدن است و قرار است وزیر راه و شهرسازی آنرا تا اواخر اسفند ماه جاری ابلاغ کند. در طرح مسکن اجتماعی متوسط واحد مسکونی 50 متر است و برای خانوارهایی که فرزند دارند، به 70 متر میرسد.»
اکنون 24 سال است که از صحبت بر سر مسکن اجتماعی میگذرد اما هنوز دیواری از این مسکن بالا نرفته است، آخوندی که مسئول وضعیت کنونی مسکن است روز شنبه متن استعفای خود را منتشر ساخته و در این استعفا از احترام به بازار آزاد سخن گفته و تاکید کرد: « من بر این اعتقاد هستم که سه اصل پایبندی به قانون، احترام به قانون مالکیت و اقتصاد بازار رقابتی را در هیچ شرایطی نباید زیر پا گذاشت.»
جالب آنکه قیمت مسکن در تهران طی ماه جاری بیش از 70 درصد رشد داشته است و مشخص نیست که آخوندی با سیاست «بازار رقابتی» میخواسته این قیمت را تا چه حدی بالا ببرد و خانهدار شدن را برای چند درصد دیگر مردم ایران تبدیل به آرزویی دست نایافتنی سازد؟!
نقش روسای ستادهای انتخاباتی در وضعیت امروز!
جالب اینکه وزرای مستعفی و جایگاه عوض کرده دولت دوازدهم یعنی آقایان عباس آخوندی و محمد شریعتمداری نقشهای اساسی در ستادهای انتخاباتی داشته اند، آخوندی در سال 88 از مشاورین و روسای ستاد انتخاباتی یکی از سران بعدی فتنه بود و محمد شریعتمداری نیز رئیسستاد انتخاباتی روحانی در سال 1396 بود.
این افراد مثل قانون پایستگی انرژی بیکار نمیشوند بلکه از جایگاهی به جایگاه دیگر کوچ میکنند تا عملکرد منفی خود را به همه وزارتخانهها و میزهای مدیریتی تسری دهند.
گفتنی است اکثر وزرای دولت یازدهم و دوازدهم در دولت سازندگی نیز در مصدر امور بوده و عملکرد آنان زمینهساز رای به خاتمی در خرداد 1376 شد، بسیاری از شخصیتها و کارشناسان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی معتقد هستند رای به خاتمی شورشی بر علیه مدیریت ناکارآمد مدیرانی بود که اکنون اغلب آنها بر سر کارند.
عملکرد منفی محمد شریعتمداری وزیر مستعفی صنعت و معرفی شده برای وزارت کار تا آن اندازه است که روزنامههای زنجیرهای حامی دولت نیز نمیتوانند منکر آن شوند.
هفته گذشته به عنوان نمونه روزنامه قانون در گزارشی به سابقه کاری «محمد شریعتمداری» وزیر صنعت، معدن و تجارت پرداخته و نوشته بود: «سابقهكاري محمدشريعتمداري و مشكلاتي كه مديريتش ايجاد كرده است نشان ميدهد كه او بايد از دولت حذف شود.»
در بخشی از این گزارش به مسئولیت محمد شریعتمداری در سمت معاونت اجرایی رئیسجمهوراشاره شده و آمده بود: «از همان ابتداي اعطاي حكم تا روز آخري كه شريعتمداري در اين سمت اجرايي رياستجمهوري فعاليت ميكرد، اقدام قابل توجهي كه بتوان از آن ياد كرد از وي مشاهده نكرديم و يكي از افرادي بود كه نام او در رديف كمكارترين اعضاي كابينه به حساب ميآمد.»
در ادامه این گزارش به وزرای ناکارآمد دولت دوازدهماشاره شده و آمده بود: «در اين ميان نام محمدشريعتمداري نيز به چشم ميخورد فردي كه انتقادهاي فراواني به عملكرد وي در دولت يازدهم نيز وارد بود. دولت از روزهاي اولي كه روي كار آمد به نوعي مواضع خود را در مسير تغيير قرار داد و توجهي به خواستههاي مردم نميكرد. همين وضعيت سبب شد تا در اواخر سال يعني دي 96 اعتراضاتي در كشور حادث شود و اين بيشتر برگرفته از مشكلات معيشتي مردم بود. وزارت صمت به عنوان يكي از وزارتخانههاي مهم كه اگر وزيري لايق داشته باشد ميتواند معضلات كشور را حل كند، در اين بازه زماني آنگونه كه بايد عمل نكرد و در ميان جنگ اقتصادي با عملكردي ناكارآمد معضلات فراواني را براي كشور ايجاد كرد.» «روزنامه قانون» نتیجه گرفته بود: «محمد شريعتمداري منتقدان فراواني دارد زيرا عملكرد وي يك كارنامه مشخصي را نشان ميدهد و اگر هرجاي ديگر نيز برود عملكرد او به زندگي مردم آسيب ميرساند.»
این انتخاب توهین به شعور مردم است!
بسیاری انتخاب محمد شریعتمداری به عنوان وزیر کار با توجه به عملکرد نامطلوب وی در وزارت صنعت را توهینی به شعور مردم میدانند.
بر اثر سیاستهای غلط که در نیمه نخست سال در دو بسته ارزی متفاوت نمود یافت و سوءمدیریت اقتصادی میلیاردها دلار با نرخ 4200 تومانی در اختیار برخی افراد قرار گرفت که با آن اجناس ضروری به کشور وارد شود ولی نه تنها این گونه نشد که به روایتهای مختلف از 11 تا 50 میلیارد دلار به باد رفته و وضعیت کنونی را سبب شد.
آمار دقیقی وجود ندارد که دولت چه میزان ارز 4200 تومانی در اختیار برخی افراد قرار داده است که با آن کالاهای ضروری مردم را وارد کنند ولی این ارز را به تاراج برده و یا اجناس وارداتی را در بازار و به نرخ ارز آزاد فروختهاند، یکی از 11میلیارد و 300 میلیون دلار سخن میگوید دیگری از اختصاص 50 میلیارد دلار برای ثبت سفارش کالا خبر میدهد و در همین میان از 18میلیارد دلار به تاراج رفته نیز خبرهایی منتشر شده است.
ولی آنچه روشن است که بر اثر بیکفایتی برخی مدیران و سیاستهای غلط و متناقض ارزی میلیاردها دلار در شرایط خطیر اقتصادی کشور به تاراج رفته است و متاسفانه دولت مسئولیت خود را در این میان نمیپذیرد و یا تلاش دارد شرایط را عادی جلوه کند و یا با انداختن تقصیرها به گردن این و آن از بار روانی فشار افکار عمومی بکاهد.
محمد شریعتمداری و وزارت صنعت تحت مدیریت وی نقش اساسی در این بیکفایتیها داشته است و امروز او میخواهد پست عوض کرده و وزارت کار را نیز به مدیریت خود گرفتار سازد!
97 درصد از شرکت کنندگان درنظرسنجی سایت حامی دولت «انتخاب»، معرفی محمدشریعتمداری به عنوان وزیر کار را «توهین به مردم» تلقی کردهاند.
در این نظرسنجی که بامداد یکشنبه بر روی صفحه «انتخاب» قرار گرفت و شش هزار نفر در آن شرکت کردند پرسش شده بود «آیا استعفای محمد شریعتمداری از وزارت صنعت پس از رسوایی ثبت سفارش خودرو و ارزبگیران دولتی، نه به دلیل «قبول اشتباهات» بلکه برای «معرفی شدن به عنوان وزیر کار» را توهین به شعور مردم میدانید؟»
97 درصد افرادی که در این نظرسنجی شرکت کردهاند تصمیم رئیسجمهور در مورد انتخاب شریعتمداری با سوابق پرانتقاد ثبت سفارش خودرو و ماجرای ارزبگیران دولتی را «توهین به مردم» تلقی کردهاند.
دعوایی که دود آن به چشم مردم میرود!
در این میان دعوای میان جریانات و گروههای لانه کرده در دولت با هم وضعیت نابهنجار کنونی را تشدید کرده و در عمل دود این دعواها و مشاجرات به چشم مردم میرود.
حزب کارگزاران سازندگی شهریور ماه سال جاری در بیانیهای که به مناسبت حضور رئیسجمهور در مجلس منتشر کرد، با نقد عملکرد دولت مدعی شد: پاسخهای رئیسجمهور به سؤالات نماینگان نه مجلس را «قانع» کرد نه ملت را «راضی». کارگزاران در ادامه با این بیان که «دولت خون تازه میخواهد» به ضرورت برخی اصلاحات راهبردی در دولت در دو سطح سیاستگذاری و اجرا تأکید کرد.
بخش دیگر بیانیه کارگزاران عملکرد نوبخت در سازمان برنامه و بودجه را مورد انتقاد شدید قرار داده و تصریح کرده بود: « متأسفانه با وجود نقدهایی که بر سازمان برنامه و بودجه در دولت اول دکتر روحانی وارد میشد لکن در دولت دوم نهتنها اصلاحی صورت نگرفت بلکه روند مدیریتی این سازمان تثبیت و نهادهای دیگر در اطراف آن و براساس تواناییهای مدیریت قبلی چیده شد. وزارت اقتصاد نیازمند مدیریت یک اقتصاددان بود و بانک مرکزی باید فراتر از یک حسابداری یا صرافی بزرگ اداره میشد اما فقدان استراتژی اقتصادی در دولت آن را به مجمعی از بوروکراتهای بیانگیزه (چه از لحاظ سیاسی و چه به لحاظ نظری) بدل ساخته است که دولت را نه به عنوان «مغز متفکر توسعه ملی» که به عنوان یک «اداره کاغذی» تحلیل میکنند و تقلیل میدهند.»
حمله کارگزاران به دولت و شخص نوبخت، حزب اعتدال و توسعه به دبیرکلی نوبخت را برآشفت و این حزب را بر آن داشت تا پاسخی جنجالی به مواضع کارگزاران بدهد و اتهاماتی سنگین متوجه این حزب کند که تاکنون سابقه نداشته است.
حزب اعتدال و توسعه که ظاهرا از بیانیه کارگزاران علیه دولت و نوبخت بسیار عصبانی است، بدون اسم بردن از جهانگیری، عملکرد معاون اول رئیسجمهور در دولت را مورد هجمه شدید قرار داده و نوشت: «افکار عمومی منتظرند تا این گروه سیاسی همزمان با درخواست تغییرات در دولت و جاریشدن خون تازه در آن، درباره عملکرد و ماندن یا رفتن همحزبیهای خود که به طور گسترده در لایههای مختلف اقتصادی کشور حضور فعال دارند نیز به صراحت پاسخ و موضعگیری کنند.»
جالب اینکه همزمانی معرفی 4 وزیر پیشنهادی رئیسجمهور به مجلس با سخنان جهانگیری این شایعه را تقویت کرده است که «با معرفی افراد نزدیک به نوبخت وزن وی در تیم اقتصادی دولت افزایش مییابد.»
در این گزارش میشود به بخشهای دیگری از بیانیهها و اطلاعیههای طرفین علیه همدیگر نیز استناد کرد ولی آنچه که روشن است آنکه دود این درگیریها در وضعیت نابسامان معیشتی مردم به چشم ملت میرود نه دولتمردانی که از وزارتخانهای به وزارتخانه دیگر تغییر جایگاه میدهند و هرگز نیز بیکار نمیشوند که پاسخگوی عملکرد نامطلوب خود باشند. بیشک وضعیت فعلی اقتصادی کشور محصول عملکرد وزیرانی است که از دولت سازندگی در مصدر امور بودهاند، امروز تغییر جایگاه آنان از ترس استیضاح و برکناری توسط مجلس توهین به شعور مردم و شیفت مشکلات از وزارتخانهای به وزارتخانهای دیگر است.