تعداد نظر۱۳
جالب است ۰
دولت در سال‌های اخیر اعتبارات ویژه‌ای برای تقویت زیرساخت‌های درمانی استان کهگیلویه و بویراحمد تخصیص داده، اما مردم همچنان از کمبود پزشکان متخصص، ضعف خدمات بیمارستانی و ناهماهنگی در نظام دارویی گلایه دارند. با وجود تغییر مدیریت در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، نشانه‌ای از تحول جدی در این حوزه دیده نمی‌شود و بسیاری از بیماران هنوز برای درمان ناچار به سفر به استان‌های همجوارند.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی توانسته است پناه بیماران بی‌پناه باشد؟
دولت در سال‌های اخیر اعتبارات ویژه‌ای برای تقویت زیرساخت‌های درمانی استان کهگیلویه و بویراحمد تخصیص داده، اما مردم همچنان از کمبود پزشکان متخصص، ضعف خدمات بیمارستانی و ناهماهنگی در نظام دارویی گلایه دارند. با وجود تغییر مدیریت در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، نشانه‌ای از تحول جدی در این حوزه دیده نمی‌شود و بسیاری از بیماران هنوز برای درمان ناچار به سفر به استان‌های همجوارند.
به گزارش کبنا نیوز، نظام درمانی در استان کهگیلویه و بویراحمد سال‌هاست از نوعی نارسایی مزمن رنج می‌برد. این ضعف‌ها نه‌تنها به شاخص‌های سلامت آسیب زده بلکه به شکل غیرمستقیم بر سایر ابعاد اجتماعی و اقتصادی نیز تأثیر گذاشته است. مردمی که برای برخی خدمات تخصصی درمانی ناچار به سفر به استان‌های مجاور می‌شوند، در عمل بخشی از کرامت و حق اولیه خود در دسترسی به خدمات سلامت را از دست داده‌اند.
در سال‌های گذشته، دولت‌ها به‌ویژه از دوره شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی به این‌سو، توجه ویژه‌ای به مناطق کمتر برخوردار داشتند. این توجه در قالب طرح‌های عمرانی، تقویت زیرساخت‌ها و تخصیص اعتبارات ویژه برای توسعه حوزه سلامت نمود یافت. با این‌حال، بهره‌وری از این منابع در استان کهگیلویه و بویراحمد کمتر از حد انتظار بوده است. بخش عمده‌ای از این ناکارآمدی به ضعف در مدیریت میانی بازمی‌گردد.
تغییر ریاست دانشگاه علوم پزشکی یاسوج می‌توانست نویدبخش تحولی در مدیریت درمان باشد. با کنار رفتن سعید جاودان‌سیرت و انتصاب رقیه پناهی به ریاست دانشگاه، نگاه‌ها به سوی این تغییر معطوف شد. از آنجا که پناهی نخستین زن در تاریخ استان است که به این جایگاه رسیده، انتظار می‌رفت با انرژی، نگاه نو و مدیریت کارآمد بتواند بخشی از خلأها را پر کند. اما بر اساس شاخص‌های عملکردی و بازخوردهای مردمی، تاکنون تغییری محسوس در وضعیت خدمات درمانی استان ایجاد نشده است.
اگر از منظر مدیریتی به ماجرا بنگریم، عملکرد دانشگاه علوم پزشکی یاسوج را می‌توان با دو شاخص کلیدی ارزیابی کرد؛ نخست کارآمدی در استفاده از منابع موجود، و دوم توانایی در رفع نابرابری‌های منطقه‌ای در دسترسی به خدمات سلامت. در هر دو شاخص، نتایج نشان می‌دهد که دانشگاه از وضعیت مطلوب فاصله دارد. هنوز بیمارستان‌های استان با کمبود نیروهای متخصص مواجه‌اند، بخش‌هایی چون زایشگاه بیمارستان دهدشت به بهره‌برداری کامل نرسیده‌اند و بیماران قلبی و سرطانی همچنان ناچارند برای درمان به شیراز یا اصفهان مراجعه کنند.
وجود تجهیزات جراحی قلب بدون وجود تیم تخصصی جراحی، نمادی از شکاف بین تأمین سخت‌افزار و مدیریت نرم‌افزار سلامت است. هر مدیری می‌تواند دستگاهی خریداری کند، اما ایجاد تیم، حفظ آن و فراهم کردن شرایط کار مستمر، نیازمند برنامه‌ریزی، مذاکره با وزارتخانه، ایجاد مشوق‌های حرفه‌ای و حفظ انگیزه بین متخصصان است. در حالی که به نظر می‌رسد در یاسوج، هنوز چنین نگاهی شکل نگرفته است. در حوزه‌هایی نظیر سرطان نیز، وجود تنها یک پزشک فوق‌تخصص، آن هم در شرایطی که مهاجرت پزشکان به دلایل مختلف قابل پیش‌بینی است، نشان از شکنندگی نظام درمانی دارد. ایجاد انحصار در خدمات درمانی به‌ویژه در بیماری‌های پرهزینه، باعث افزایش هزینه‌های مردم می‌شود.
از سوی دیگر، مدیریت دانشگاه علوم پزشکی به‌جای تمرکز بر شاخص‌های واقعی کارآمدی، گاه به دام نمادسازی‌های رسانه‌ای می‌افتد. استفاده افراطی از فضای مجازی برای نمایش فعالیت‌ها، بدون پشتوانه عملی، نه تنها کمکی به حل مشکلات نمی‌کند بلکه باعث شکل‌گیری نوعی بی‌اعتمادی عمومی می‌شود. مردم زمانی به مدیران باور پیدا می‌کنند که نتیجه تصمیمات در زندگی روزمره‌شان دیده شود. در استانی که هنوز بسیاری از شهروندان در شهرستان‌های پاتاوه، مارگون، باشت و سی‌سخت از خدمات اولیه درمانی محروم‌اند، اولویت باید توسعه زیرساخت‌ها و جذب نیروهای متخصص باشد نه تولید پست و استوری‌های مکرر.
یکی از آسیب‌های جدی در مدیریت ستان، الگوگیری از رفتارهایی است که بیشتر با سیاست‌ورزی و نمایش کار سازگارند تا مدیریت علمی. این پدیده در حوزه درمان به شدت خطرناک است. سلامت مردم حوزه‌ای نیست که بتوان با نمایش رسانه‌ای آن را پوشاند. کمبود دارو در برخی شهرستان‌ها، نبود هماهنگی بین معاونت‌ها و ناهماهنگی در توزیع دارو از نشانه‌های ضعف سیستماتیک در ساختار تصمیم‌گیری دانشگاه هستند.
در چنین شرایطی، لازم است ریاست دانشگاه پاسخ دهد که چه برنامه‌ای برای اصلاح ساختارهای داخلی دارد. آیا تاکنون ارزیابی دقیقی از وضعیت نیروی انسانی، کارانه‌ها، و نظام پرداخت صورت گرفته است؟ در سال‌های اخیر، پرداخت‌های معوقه و نارضایتی پرسنل حوزه بهداشت و درمان یکی از عوامل افت انگیزه در میان نیروهای تخصصی بوده است. انتظار می‌رفت مدیریت جدید با بازنگری در نظام انگیزشی و شفاف‌سازی منابع مالی بتواند اعتماد بدنه کارشناسی را احیا کند، اما شواهد میدانی از استمرار همان مشکلات پیشین حکایت دارد.
آنچه در این دوره محسوس است، غیبت یک برنامه جامع برای توسعه خدمات درمانی در شهرستان‌های مختلف است. توسعه متوازن خدمات، یعنی بیمار در باشت یا مارگون همان‌قدر احساس دسترسی و امنیت کند که بیمار در مرکز استان. تمرکزگرایی در خدمات پزشکی، نه‌تنها عدالت سلامت را نقض می‌کند بلکه فشار جمعیتی را بر مراکز درمانی یاسوج افزایش می‌دهد. بدون نگاه شبکه‌ای به خدمات درمان، هیچ اصلاحی پایدار نخواهد بود.
در سطح کلان‌تر، دانشگاه علوم پزشکی یاسوج باید بتواند از ظرفیت‌های محلی، ملی و بخش خصوصی بهره بگیرد. بسیاری از مشکلات کنونی نه به دلیل کمبود بودجه، بلکه به سبب فقدان سازوکارهای مشارکت و تصمیم‌گیری جمعی است.
برخی از شایعات مبنی بر وجود دولت در سایه در دانشگاه، هرچند نیازمند بررسی مستقل است، اما نفس طرح چنین مسائلی نشان می‌دهد که شفافیت تصمیم‌گیری در سطح مطلوب نیست. مدیری که تصمیمات خود را بر پایه شفافیت و پاسخ‌گویی بگذارد، نیازی به توجیه‌های رسانه‌ای ندارد. پاسخ به افکار عمومی از جنس بیانیه و استوری نیست، بلکه باید در قالب گزارش‌های عملکرد منظم و گفتوگوی رو در رو با مردم باشد.
پناهی نباید فراموش کند که هر تصمیم، مستقیماً با جان و سلامت مردم گره خورده است. از این‌رو انتظار می‌رود مدیریت دانشگاه علوم پزشکی با فاصله گرفتن از رفتارهای نمادین و تمرکز بر شاخص‌های عینی، برنامه‌ای منسجم برای تحول در نظام درمان ارائه دهد. این تحول اگر قرار است پایدار باشد، باید بر پایه واقع‌گرایی، پاسخ‌گویی، و احترام به کرامت مردم استوار شود. تا زمانی که این اصول در عمل پیاده نشود، هر تغییری در مدیریت، تنها تغییر چهره‌ها خواهد بود نه تغییر رویکردها.
این گزارش صرفاً در راستای اصلاح برخی رویه‌ها و فرایندها منتشر شده است و کبنا نیوز آمادگی درج جوابیه رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج را دارد.
https://kebnanews.ir/vdcd5k0koyt0zk6.2a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما

فقط دستور نماینده ها را جرا میکند
سجاد
پناه کجا بود
یه دکتر خوب داشتیم اونو هم فراری داد
حالا بیماران سرطان درد رو دردشون اومده
درود بر برادر کمایی عزیز
یه مثل لری هست که میگیم قربون پار
این خانم که مدیریت بلد نیست کسی که یه مرتبه بدون هیچ مدیریت قبلی حتی یک درمانگاه نبوده چطور میتونه دانشگاه به این عریض وطویلی را مدیریت کنه
فقط همه اخبار جعلی و نمایشی و بدون پشتوانه
صد یاد مدیران قبلی بخیر!
دانشگاه مجمع
MR
از روزی که اومده فقط خالی کردن جیب مردم عادی وکم برخوردار وبی توجهی به درد ومشقت مردم مظلوم رو سرامد کاراش قرار داده
مجتبی
وقتی رئیس دانشگاه سابقه مدیریت علمی و کاری نداشته باشد و سابقه مدیریت یک خانه بهداشت را هم نداشته باشد چه انتظاری از عملکردش دارید معلوم است که حال و روز دانشگاه خوب نیست و مردم محروم و بدبخت استان آسیب می بینند .
کارمند دانشگاه
متاسفانه خانم دکتر فقط در بعد رسانه فعال است.هیچ کار عملی انجام نمی ده
دهدشت
بیشتر همکاران ما را از دهدشت و بهمیی بدون تنظیم صورتجلسه و موافقت به یاسوج انتقال داده است و اکثر در حوزه مالی می باشند ضمن اینکه ظزفییت در حوزه مالی پر بوده نیازی نبود این کار انجام بدهد وخالا خلا این افراد در شهرستان کهگیلویه و بهمیی مشهود است

این ضعیف ترین مدل مدیریتی در جهان است که مانند آزمایشگاه بایستی تجربه کنیم
پ
بدون هیچ سابقه ی مدیریتی اومد / صد رحمت به مدیران قبلی
پناهی
دکتر پناهی کلا درگیر اینستاگرام و فضای مجازی و فاالو و انفالو کردن هستند😂😂😂
پرسنل دانشگاه
خانم دکتر با مدیریتش دانشگاه را به قهقرا برده، فقط به دهدشتیا میدان میده، همه کاره دانشگاه هست، افتضاح ترین معاونش معاون تحقیقات هست که پایین ترین امتیاز بین تیپ 3 داره.
زیلایی
۱۱۵ فاجعه هست. لطفا یه فکری کنید
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂