تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۴۰
کد مطلب : ۵۰۵۲۲۵
نگاهی به سخنان یدالله رحمانی در جلسه شورای آموزش و پرورش؛
استاندار از کدام کهگیلویه و بویراحمد حرف میزند؟ / سخنان رحمانی درباره لزوم شایستهسالاری و پرهیز از طایفهگرایی در انتصابات در حضور نمایندگان مجلس / آیا تمام انتصابات در کهگیلویه و بویراحمد شایستهسالارانه بودهاند؟
۰
کبنا ؛سخنان اخیر استاندار کهگیلویه و بویراحمد درباره لزوم شایستهسالاری و پرهیز از طایفهگرایی، در حالی بیان شد که برخی از انتصابهای همین دولت در استان همسو با این شعارها نیست.
به گزارش کبنا، کهگیلویه و بویراحمد یکی از استانهای کمبرخوردار اما سرشار از ظرفیتهای انسانی است. این استان نه از کمبود نیروی متخصص و نه از نبود انگیزه میان جوانان، بلکه از ضعف در بهکارگیری درست همین ظرفیتها آسیب دیده است. در حالی که سالهاست انتقادها از روند انتصابات در این استان ادامه دارد، بسیاری امیدوار بودند در دولت جدید شاهد تحولی جدی و رویکردی شایستهسالارانه باشیم؛ اما ظاهراً باز هم همان چرخه تکراری در حال چرخیدن است. با وجود چند انتصاب قابل دفاع، حجم انتقادها به برخی انتخابها بهقدری بالاست که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
عصر امروز در جلسه شورای آموزشوپرورش استان که با حضور محمد بهرامی نماینده بویراحمد، دنا و مارگون، غلامرضا تاجگردون نماینده گچساران و باشت، و آیتالله سید نصیر حسینی نماینده ولیفقیه در استان برگزار شد، یدالله رحمانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد سخنانی درباره انتصابات بیان کرد که باعث تعجب بسیاری شد. رحمانی در این نشست، با تأکید بر شایستهسالاری و لزوم فاصله گرفتن از طایفهگرایی، سخنانی گفت که فینفسه محترم و اصولی است، اما مشکل آنجاست که گویی ایشان نه از وضعیت واقعی کهگیلویه و بویراحمد، بلکه از استانی دیگر سخن میگوید. استاندار کهگیلویه و بویراحمد گفت: «در انتصاب مدیر و معاون و مدیران شایسته سالاری را باید در اولویت کار خود قرار دهیم، تعارفات، دوست بازی و فامیل بازی را تا جایی که می توانیم کم کنیم و...»
بدون تردید استاندار در حوزههای مختلف، از جمله سرمایهگذاری، اشتغال و زیرساخت، اقدامات قابل توجهی انجام داده است و این بخش از کارنامه او را نمیتوان نادیده گرفت؛ اما مسئله اینجاست که در زمینه انتصابات، همان نقطهای که خود او امروز نسبت به آن هشدار داد، ضعفهایی جدی دیده میشود. بسیاری از این انتصابات نهتنها با معیارهای شایستهسالاری فاصله دارند، بلکه در مواردی پرسشبرانگیز و حتی غیرقابل توجیهاند. در واقع، اگر بخواهیم واقعبینانه بنگریم، باید بگوییم دو «کهگیلویه و بویراحمد» وجود دارد: یکی، همان استانی که مردم هر روز با واقعیتهایش زندگی میکنند، و دیگری، استانی که در ذهن استاندار محترم شکل گرفته و شاید با واقعیتها فاصله دارد.
اگر ملاک را تجربه مردم بدانیم، شواهد نشان میدهد برخی از انتصابهای کلیدی نهتنها شایستهسالارانه نیستند، بلکه با کمترین شاخصهای مدیریتی نیز همخوانی ندارند. البته این بدان معنا نیست که همه انتصابها نادرست بودهاند. چگونه میتوان از شایستهسالاری سخن گفت در حالی که افرادی در رأس برخی ادارات قرار گرفتهاند که حتی در بدنه رسمی دولت سابقه استخدامی نداشته و حتی دارای احکام قضایی هستند؟ یا کسانی که در آغاز بهعنوان سرپرست معرفی شدند، با گذشت ماهها هنوز همان عنوان را دارند، بدون آنکه تکلیفشان مشخص شود؟ در حالی که میدانیم سرپرستی در دستگاه اداری محدودیتهایی در تصمیمگیری و امضا دارد.
این وضعیت زمانی نگرانکنندهتر میشود که بدانیم برخی از این افراد نه بر اساس کارنامه و شایستگی، بلکه بر پایه روابط، ملاحظات شخصی یا طایفهای منصوب شدهاند. نتیجهی چنین رویکردی، بیانگیزه شدن نیروهای متخصصی است که سالها با امید به شایستهسالاری در سیستم اداری باقی ماندهاند. در یک سال گذشته، بسیاری از نخبگان استان بهدلیل احساس بیعدالتی و نبود فرصت برابر، از صحنه کنار رفتهاند.
نکته مهم دیگر این است که سخنان امروز استاندار، در حضور نمایندگان استان و نماینده ولیفقیه بیان شد. بنابراین این سخنان، وزن و اهمیت دوچندان دارد. وقتی در چنین سطحی از جلسه، از شایستهسالاری سخن گفته میشود اما در عمل مصادیق متعددی برخلاف آن وجود دارد، طبیعی است که مردم دچار تناقض شوند. آیا استاندار محترم از این موارد بیاطلاع است؟ آیا برخی از انتصابها خارج از اراده او انجام میشوند؟ یا اینکه واقعاً ایشان این موارد را مصداق شایستهسالاری میدانند؟ اگر فرض اول را بپذیریم، باید پرسید چرا اطلاعرسانی و نظارت دقیقتری صورت نمیگیرد؟ اگر فرض دوم درست باشد، نشان میدهد ساختار اداری استان از انسجام و اقتدار کافی برخوردار نیست. و اگر فرض سوم درست باشد، باید گفت برداشت استاندار از مفهوم شایستهسالاری، نیازمند بازتعریف جدی است.
استاندار رحمانی باید بداند که مردم تفاوت میان گفتار و عمل را بهخوبی درک میکنند. نمیتوان از پشت تریبون از طایفهگرایی انتقاد کرد اما در عمل همان مسیر را تکرار نمود. اگر قرار است استاندار درباره شایستهسالاری سخن بگوید، ابتدا باید به انتصابهایی بنگرد که در این دولت انجام شدهاند و بپرسد آیا اینها واقعاً شایستهترین افراد ممکن بودهاند؟ تا زمانی که پاسخ به این پرسش مثبت نباشد، هیچ سخن زیبایی نمیتواند واقعیت را پنهان کند.
بهنظر میرسد یدالله رحمانی نه درباره کهگیلویه و بویراحمدی که مردم هر روز آن را تجربه میکنند، بلکه درباره استانی دیگر سخن میگوید؛ استانی خیالی که شاید در گزارشها و آمارها قابل دفاع باشد، اما در تجربه رورزمره فاصلهای اساسی با واقعیت دارد.
به گزارش کبنا، کهگیلویه و بویراحمد یکی از استانهای کمبرخوردار اما سرشار از ظرفیتهای انسانی است. این استان نه از کمبود نیروی متخصص و نه از نبود انگیزه میان جوانان، بلکه از ضعف در بهکارگیری درست همین ظرفیتها آسیب دیده است. در حالی که سالهاست انتقادها از روند انتصابات در این استان ادامه دارد، بسیاری امیدوار بودند در دولت جدید شاهد تحولی جدی و رویکردی شایستهسالارانه باشیم؛ اما ظاهراً باز هم همان چرخه تکراری در حال چرخیدن است. با وجود چند انتصاب قابل دفاع، حجم انتقادها به برخی انتخابها بهقدری بالاست که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
عصر امروز در جلسه شورای آموزشوپرورش استان که با حضور محمد بهرامی نماینده بویراحمد، دنا و مارگون، غلامرضا تاجگردون نماینده گچساران و باشت، و آیتالله سید نصیر حسینی نماینده ولیفقیه در استان برگزار شد، یدالله رحمانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد سخنانی درباره انتصابات بیان کرد که باعث تعجب بسیاری شد. رحمانی در این نشست، با تأکید بر شایستهسالاری و لزوم فاصله گرفتن از طایفهگرایی، سخنانی گفت که فینفسه محترم و اصولی است، اما مشکل آنجاست که گویی ایشان نه از وضعیت واقعی کهگیلویه و بویراحمد، بلکه از استانی دیگر سخن میگوید. استاندار کهگیلویه و بویراحمد گفت: «در انتصاب مدیر و معاون و مدیران شایسته سالاری را باید در اولویت کار خود قرار دهیم، تعارفات، دوست بازی و فامیل بازی را تا جایی که می توانیم کم کنیم و...»
بدون تردید استاندار در حوزههای مختلف، از جمله سرمایهگذاری، اشتغال و زیرساخت، اقدامات قابل توجهی انجام داده است و این بخش از کارنامه او را نمیتوان نادیده گرفت؛ اما مسئله اینجاست که در زمینه انتصابات، همان نقطهای که خود او امروز نسبت به آن هشدار داد، ضعفهایی جدی دیده میشود. بسیاری از این انتصابات نهتنها با معیارهای شایستهسالاری فاصله دارند، بلکه در مواردی پرسشبرانگیز و حتی غیرقابل توجیهاند. در واقع، اگر بخواهیم واقعبینانه بنگریم، باید بگوییم دو «کهگیلویه و بویراحمد» وجود دارد: یکی، همان استانی که مردم هر روز با واقعیتهایش زندگی میکنند، و دیگری، استانی که در ذهن استاندار محترم شکل گرفته و شاید با واقعیتها فاصله دارد.
اگر ملاک را تجربه مردم بدانیم، شواهد نشان میدهد برخی از انتصابهای کلیدی نهتنها شایستهسالارانه نیستند، بلکه با کمترین شاخصهای مدیریتی نیز همخوانی ندارند. البته این بدان معنا نیست که همه انتصابها نادرست بودهاند. چگونه میتوان از شایستهسالاری سخن گفت در حالی که افرادی در رأس برخی ادارات قرار گرفتهاند که حتی در بدنه رسمی دولت سابقه استخدامی نداشته و حتی دارای احکام قضایی هستند؟ یا کسانی که در آغاز بهعنوان سرپرست معرفی شدند، با گذشت ماهها هنوز همان عنوان را دارند، بدون آنکه تکلیفشان مشخص شود؟ در حالی که میدانیم سرپرستی در دستگاه اداری محدودیتهایی در تصمیمگیری و امضا دارد.
این وضعیت زمانی نگرانکنندهتر میشود که بدانیم برخی از این افراد نه بر اساس کارنامه و شایستگی، بلکه بر پایه روابط، ملاحظات شخصی یا طایفهای منصوب شدهاند. نتیجهی چنین رویکردی، بیانگیزه شدن نیروهای متخصصی است که سالها با امید به شایستهسالاری در سیستم اداری باقی ماندهاند. در یک سال گذشته، بسیاری از نخبگان استان بهدلیل احساس بیعدالتی و نبود فرصت برابر، از صحنه کنار رفتهاند.
نکته مهم دیگر این است که سخنان امروز استاندار، در حضور نمایندگان استان و نماینده ولیفقیه بیان شد. بنابراین این سخنان، وزن و اهمیت دوچندان دارد. وقتی در چنین سطحی از جلسه، از شایستهسالاری سخن گفته میشود اما در عمل مصادیق متعددی برخلاف آن وجود دارد، طبیعی است که مردم دچار تناقض شوند. آیا استاندار محترم از این موارد بیاطلاع است؟ آیا برخی از انتصابها خارج از اراده او انجام میشوند؟ یا اینکه واقعاً ایشان این موارد را مصداق شایستهسالاری میدانند؟ اگر فرض اول را بپذیریم، باید پرسید چرا اطلاعرسانی و نظارت دقیقتری صورت نمیگیرد؟ اگر فرض دوم درست باشد، نشان میدهد ساختار اداری استان از انسجام و اقتدار کافی برخوردار نیست. و اگر فرض سوم درست باشد، باید گفت برداشت استاندار از مفهوم شایستهسالاری، نیازمند بازتعریف جدی است.
استاندار رحمانی باید بداند که مردم تفاوت میان گفتار و عمل را بهخوبی درک میکنند. نمیتوان از پشت تریبون از طایفهگرایی انتقاد کرد اما در عمل همان مسیر را تکرار نمود. اگر قرار است استاندار درباره شایستهسالاری سخن بگوید، ابتدا باید به انتصابهایی بنگرد که در این دولت انجام شدهاند و بپرسد آیا اینها واقعاً شایستهترین افراد ممکن بودهاند؟ تا زمانی که پاسخ به این پرسش مثبت نباشد، هیچ سخن زیبایی نمیتواند واقعیت را پنهان کند.
بهنظر میرسد یدالله رحمانی نه درباره کهگیلویه و بویراحمدی که مردم هر روز آن را تجربه میکنند، بلکه درباره استانی دیگر سخن میگوید؛ استانی خیالی که شاید در گزارشها و آمارها قابل دفاع باشد، اما در تجربه رورزمره فاصلهای اساسی با واقعیت دارد.