گزارش یک سفر پرحاشیه؛
رمزگشایی از سفری که برای نتانیاهو گران تمام شد/ پادشاهیهای خلیج فارس در بیم و امید؛ ماحصل میزبانی پرزرق و برق عربستان از ترامپ چه بود؟
5 خرداد 1404 ساعت 22:25
ترامپ در سفر چهار روزهاش به خلیجفارس، روابط اقتصادی و امنیتی گستردهای با عربستان، قطر و امارات را اجرایی کرد، اما موضوع عادیسازی روابط با اسرائیل را به تعویق انداخت و تحریمهای سوریه را لغو کرد. علیرغم وعدههای میلیاردی، تحقق قراردادها و حمایت آمریکا از برنامههای هستهای و دفاعی عربستان هنوز نامشخص است. از همین رو، به ادعای ناظران، این سفر بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت و چالشهای اقتصادی و سیاسی همچنان پابرجا باقی ماندهاند.
ترامپ در سفر چهار روزهاش به خلیجفارس، روابط اقتصادی و امنیتی گستردهای با عربستان، قطر و امارات را اجرایی کرد، اما موضوع عادیسازی روابط با اسرائیل را به تعویق انداخت و تحریمهای سوریه را لغو کرد. علیرغم وعدههای میلیاردی، تحقق قراردادها و حمایت آمریکا از برنامههای هستهای و دفاعی عربستان هنوز نامشخص است. از همین رو، به ادعای ناظران، این سفر بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت و چالشهای اقتصادی و سیاسی همچنان پابرجا باقی ماندهاند.
به گزارش کبنانیوز، عرب سنتر واشنگتن دی سی با انتشار یاداشتی مدعی شد: در ۱۳ مه، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، سفر چهار روزه خود به کشورهای خلیج فارس را آغاز کرد و طی آن به عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی سفر کرد. در این سفر، قراردادهای تجاری به ارزش صدها میلیارد دلار در هر کشور منعقد شد.
سفر ترامپ به ریاض در ۱۳ و ۱۴ مه یادآور سفر نخستوزیریاش در سال ۲۰۱۷ به عربستان بود، اما امسال قطر و امارات هم به برنامه سفر اضافه شدند. نکته قابل توجه این بود که برخلاف سال ۲۰۱۷، اسرائیل از این سفر منطقهای حذف شد؛ موضوعی که به ویژه با توجه به گزارشهای اخیر درباره تنشها بین ترامپ و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، باعث ایجاد شگفتی شد. حذف اسرائیل، گمانهزنیهایی درباره کنار گذاشته شدن این بازیگر توسط ترامپ را افزایش داد که با کمتوجهی نسبی به آن در طول سفر، بیشتر تقویت شد.
سفری که به کام «بی بی» تلخ بود
این موسسه مطالعاتی در ادامه آورد: موضوع عادیسازی روابط سعودی-اسرائیل، جز یک اشاره کوتاه در سخنرانی ترامپ در ریاض، در دستور کار رئیس جمهوری کم رنگ بود. در عوض، قراردادهای بزرگ تجاری دوجانبه و ادبیات گرم مبادله شده بین رهبران خلیج فارس و رئیسجمهور آمریکا محور اصلی رایزنیها قلمداد شد.
ترامپ بر تقویت روابط با کشورهای خلیج فارس و اصلاح آنچه که «اشتباه ابتدایی دولت بایدن در کاهش اهمیت روابط با عربستان» خواند، تأکید کرد و قصد داشت دستاوردهای اقتصادی نمادین این قراردادها را برجسته کند. در اقدامی غیرمنتظره که حتی دولت خود او را غافلگیر کرد، ترامپ در ریاض اعلام کرد که آمریکا قصد دارد تحریمهای اقتصادی سوریه را بردارد و از محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، بهعنوان عاملان تأثیرگذار در تصمیم خود نام برد؛ این خبر بهعنوان حرکتی مهم برای ارتقای نقش عربستان و کشورهای خلیج فارس در بازسازی سوریه جنگزده تلقی شد، اما مقامات اسرائیلی از این تصمیم ناراضی بودند زیرا آنها با لغو سریع تحریمها بدون در نظر گرفتن خواستههای امنیتیشان درباره تحولات سوریه مخالفاند.
اگرچه بازتاب رسانهای سفر و تبادل نظرهای مثبت، روابط ریاض و دولت ترامپ را قوی نشان میداد، اما نتایج ملموس برای عربستان ممکن است کمتر از ظاهر درخشان آن باشد. چندین چالش، بهویژه در حوزه اقتصادی، همچنان پابرجاست. فشار ترامپ برای کاهش قیمت نفت مستقیماً برنامههای متنوعسازی اقتصادی عربستان را تهدید میکند. همچنین، تلاشهای عربستان برای توسعه برنامه صلحآمیز هستهای با حمایت آمریکا، همچنان به موضوع عادیسازی روابط سعودی-اسرائیل گره خورده است.
اگرچه پیش از سفر، صحبتهایی درباره توافق مستقل هستهای مطرح بود، اما چنین توافقی در این سفر حاصل نشد. پیشرفتی هم در زمینه پیمان دفاعی که عربستان سالهاست به دنبال آن است، دیده نشد؛ چرا که واشنگتن این پیمان را مشروط به توافق رسمی ریاض با اسرائیل میداند.
ترامپ در سخنرانیاش در ریاض، بار دیگر ابراز امیدواری کرد که عربستان بالاخره به «معاهدات ابراهیم» بپیوندد، اما تأکید کرد که این موضوع باید «در زمان خودش» انجام شود. این عبارت نشاندهنده درک ترامپ از تمایل اندک ریاض جهت پیش بردن روند عادیسازی است، به ویژه در شرایطی که حملات اسرائیل به غزه اوج گرفته و نبود نقشه راه مشخص برای تشکیل کشور فلسطین.
موضع ترامپ درباره غزه بحثبرانگیز است؛ او پیشنهاد داده که این منطقه از جمعیت خالی شود و اخیراً هم این ایده را تکرار کرده و گفته که میخواهد غزه را به «منطقه آزادی» تبدیل کند. این دیدگاه نشاندهنده بیتوجهی ترامپ به راهحل دو کشور و عدم تمایل او برای فشار به اسرائیل در این زمینه است و این احتمال را افزایش میدهد که روند عادیسازی تا زمانی که اسرائیل یا عربستان مواضع خود درباره مسئله فلسطین را تغییر ندهند، به تأخیر بیفتد.
توافقهایی شکننده
این موسسه مطالعاتی در ادامه آورد: مقامات سعودی امیدوار بودند که انعطاف ترامپ در زمینه عادیسازی، با جدا شدن خواستههای کلیدی دیگر او (مانند حمایت آمریکا از برنامه هستهای صلحآمیز عربستان) از هرگونه توافق سعودی-اسرائیل همراه باشد. این موضوع در سفر آوریل ۲۰۲۵ کریس رایت، وزیر انرژی آمریکا، به ریاض مطرح شد و گمانهزنیها درباره اعلام توافق هستهای در سفر ترامپ افزایش یافت، اما هیچ توافقی حاصل نشد.
این وضعیت درباره پیمان دفاعی پیشنهادی هم صادق است. در حالی که عربستان مشتاق چنین پیمانی است، ظاهراً در کنگره آمریکا، حتی در میان جمهوریخواهان، علاقهای برای پیش بردن آن بدون ارتباط با عادیسازی روابط با اسرائیل وجود ندارد.
در این سفر، اعلام شد که عربستان قراردادی بیسابقه به ارزش ۱۴۲ میلیارد دلار برای خرید تسلیحات از آمریکا منعقد کرده است. با این حال، تردیدهایی درباره تحقق این قراردادها به این مقیاس وجود دارد و برخی کارشناسان معتقدند که این رقم کلان ممکن است شامل توافقات پیشین بازتعریف شده باشد. همچنین مشخص نیست آیا این قرارداد شامل تسلیحات پیشرفتهای مانند جنگندههای اف-۳۵ است که اسرائیل به دلیل نگرانی از حفظ برتری نظامیاش در منطقه با آن مخالفت میکند یا خیر.
علاوه بر این، هیچ پیشرفت قابلتوجهی درباره مسئله فلسطین در این سفر حاصل نشد. به نظر نمیرسد موضع آمریکا در خصوص درگیری غزه تغییر محسوسی داشته باشد، اگرچه گزارشهایی درباره فشارهای آمریکا برای توقف جنگ مطرح شده که توسط یک مقام آمریکایی رد شده است. با این حال، ترامپ با اعلام رفع تحریمها از سوریه و دیدار با رئیسجمهور سوریه، احمد الشرع که بعداً از او تمجید کرد، به عربستان پیروزی سیاسی داد. این اقدام غافلگیرکننده، دروازهای به سوی نقش بزرگتر عربستان در سوریه و منطقه شام گشود. حمایت علنی ترامپ از ولیعهد سعودی به عنوان بازیگر کلیدی منطقهای، فرصتی برای گسترش نفوذ ریاض در سوریه فراهم میکند، به ویژه با استفاده از ظرفیتهای اقتصادی برای مقابله با قدرت نظامی و اطلاعاتی ترکیه در آنجا.
با این حال، موانع کلیدی همچنان پابرجاست، از جمله حضور نظامی فزاینده اسرائیل در جنوب سوریه که دامنه نفوذ دولت جدید سوریه را محدود میکند. همچنین نگرانیهایی درباره نقش گروههای مسلح در کشور و مسئله کردها وجود دارد. تمرکز اصلی سفر ترامپ، اعلام وعده قراردادهای تجاری به ارزش ۶۰۰ میلیارد دلار بود که عمدتاً مربوط به سرمایهگذاری کشورهای خلیج فارس در اقتصاد آمریکاست و احتمال دارد به یک تریلیون دلار برسد. این قراردادها حوزههایی مانند دفاع و امنیت، انرژی و هوش مصنوعی را در بر میگیرند و بیشتر به صورت تعهدات برای سرمایهگذاریهای عمده سعودیها و خریدهای شرکتهای آمریکایی هستند.
ترامپ ادعا کرد که سرمایهگذاریهای سعودی میتواند تا دو میلیون شغل در آمریکا ایجاد کند. با این حال، این قراردادها شبیه به تفاهمنامههای ۴۰۰ میلیارد دلاری اعلام شده در سفر ۲۰۱۷ او به ریاض هستند که بسیاری از آنها هرگز به مرحله اجرا نرسیدند. ماهیت این تفاهمنامهها که الزامآور نیستند و نیاز به پیگیری گسترده دارند، به معنای آن است که تبدیل آنها به توافقهای عملیاتی پیچیده خواهد بود.
واقعیت این است که عربستان ظرفیت سرمایهگذاری این حجم عظیم در آمریکا را ندارد. هزینه سالانه این کشور به ندرت از ۳۵۰ میلیارد دلار فراتر میرود و صندوق ثروت ملی آن حدود ۹۲۵ میلیارد دلار دارایی دارد. علاوه بر این، این کشور با کسری بودجه پیشبینیشده بیش از ۶۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵ مواجه است و در سه ماهه اول سال جاری نیز کسری ۱۵ میلیارد دلاری ثبت کرده که به شدت بیشتر از ۳.۳ میلیارد دلار در مدت مشابه سال قبل است.
عربستان باید هزینههای سنگینی را برای برآوردن نیازهای داخلی و تأمین مالی پروژههای کلان متنوعسازی اقتصاد خود از نفت صرف کند. بنابراین، اعلام این قراردادها ممکن است بیشتر پیروزی روابط عمومی باشد تا پیشرفت اقتصادی واقعی.
جالب توجه است که این قراردادها شامل همکاری در زمینه هوش مصنوعی نیز میشود؛ حوزهای که عربستان مشتاق است خود را به عنوان رهبر جهانی مطرح کند.
کد مطلب: 499992