تاریخ انتشار
شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳ ساعت ۰۰:۳۳
کد مطلب : ۴۹۴۸۱۶
یادداشت ارسالی؛
تکملهای بر یادداشت کبنانیوز / اطلاعات تکمیلی از وضعیت شرکت غله و خدمات بازرگانی استان کهگیلویه و بویراحمد
۲
کبنا ؛
پس از انتشار یادداشتی در پایگاه خبری کبنا نیوز، با عنوان «سه رئیس جمهور و چهار استاندار آمدند و رفتند اما صداقتکیش همچنان هست / راز ماندگاری ششساله مدیرکل غله و خدمات بازرگانی کهگیلویه و بویراحمد؛ سرفصلی تازه در علم مدیریت / صداقتکیش و تعبیر وارونه مردی برای تمام فصول»، یکی از مخاطبان با ارسال یادداشتی به آن واکنش نشان داد. این یادداشت را در ادامه میتوانید بخوانید.
سایت کبنا نیوز طی یادداشتی تحلیلی به چرایی ماندن مدیرکل شرکت غله و خدمات بازرگانی استان کهگیلویه و بویراحمد علیرغم تغییر سه دولت و چهار استاندار پرداخته بود؛ آیا نویسنده محترم از چرایی ماندگاری برخی رؤسای واحدهای غله استان مطلع میباشند؟ یا از اسکان چندین ساله افراد خاص در منازل ویلایی سازمانی در همین شرکت باخبر است؟ نویسنده یاداشت جاری در مقام رد، تایید، علیه یا توجیه آن مطلب نیست؛ بلکه با نگاهی به درون آن سازمان به چند وجه ازچرایی این ماندگاریها میپردازد.
نویسنده معتقد است چرخش نخبگانی-مدیرانی و گردش منابع انسانی-اداری در سپهر سیاسی اجتماعی جامعه و نهادها_ سازمانها میتواند نتایجی کارا-اثربخش و مبتنی بر اهداف والای نظام مقدس جمهوری اسلامی و خدمترسانی مطلوب به جامعه را موجب گردد.
شرکت غله و خدمات بازرگانی استان، زیر نظر شرکت مادر تخصصی بازرگانی دولتی ایران با هدف سازماندهی_ساماندهی فعالیتهای تصدیگری دولت در استان جهت تهیه، تامین، حفظ ذخیره استراتژیک، امنیت غذایی و تنظیم بازار کالاهای اساسی (گندم، آرد، نان، برنج، شکر وکلزا) در دو بخش بازرگانی داخلی و خارجی فعالیت و خدمترسانی میکند. با نگاهی اجمالی و میدانی به مناسبات درون سازمانی شرکت غله استان نتایج شگفتآوری حاصل میگردد.
یک) علیرغم تغییر دولتها و لزوم همدلی و همراهی اندیشهای و سیستمی مدیران با سیاستهای ابلاغی و برنامههای اجرایی دولتهای مستقر متأسفانه هیچگاه تغییر دولتها در درون این اداره کل نمودی پیدا نکرده است.
دو) از گذشته تا کنون برخی از مدیران شرکت غله استان از منابع انسانی برونسازمانی به این شرکت وارد شدهاند. این رویه موجب سرکوب انگیزش و خلاقیت و ایجاد یأس از پیشرفت سازمانی برای منابع انسانی شایسته درون سازمان شده است.
سه) جوانگرایی حلقه گم شده در سپهر مدیریتی این شرکت بوده و گویا غله استان حیات خلوت منابع انسانی در آستانه بازنشستگی شده است.
چهار) عدم آشنایی مدیران برونسازمانی در ابتدای شروع به کار، یک روش و راه محافظهکارانهای را پیش پای آنها میگذارد؛ این عدم آشنایی و شناخت جامع مدیران برونسازمانی از وضعیت - شرایط و منابع انسانی-اداری سازمان در بدو ورود، زمینهای شده تا برخی با ایجاد کانالهای ارتباطی و نزدیکی به گزینههای بالقوه، مناسبات آینده را منطبق برخواست خود جانمایی کنند.
پنج) گویا اساساً در درون شرکت غله استان چیزی به نام چرخش-گردش و تغییر تعریف نشده است و این امر با القاء و فرافکنی ذینفعان، چنان طبیعی، بدیهی و دور از دسترس و ناممکن مینمایید که گویا هر جابجایی تغییر در سازوکارها و مناسبات و رویهها و روشهای مدیریتی حتی با دلیل علمی و به جهت بهبودی وضعیت و رسیدن به اثربخشی و کارایی بالاتر، این شرکت را با مسأله و چالش جدی روبهرو میکند.
دولتها میآیند و میروند و مسئولین استانی پایین و بالا میشوند، گردش نخبگان و چرخش مدیران با دور تند در جنب و جوش است و نمایندهها تغییر میکنند اما دردرون شرکت غله استان اتفاق تازهای رخ نمیدهد و تغییرات به اصطلاح کازوئیلی ایجاد و اجرا میشود، گویا همه چیز شکستنی است مبادا تکانی بخورند. به عنوان نمونه میتوان به موضوع منازل سازمانی، ریاست واحدهای مختلف اداری و همچنین پستهای سازمانی در این شرکت اشاره کرد. آیا ریاست برخی واحدها، پستها و اسکان در منازل سازمانی حقالوراثت عدهای خاص است؟ گفته میشود یکی از افراد سالهاست در یک باب منزل ویلای سازمانی لوکس سکونت دارد؛ آیا کسی میتواند سالها حتی در ملک شخصی و ارث پدری خود در یک مکان مشخص زندگی کند؟ در مقابل، بیشمار کسانی را داریم که علیرغم سابقه و تجربهای بیش از20 سال خدمت شرافتمندانه و صادقانه و تحصیلات مرتبط و تکمیلی، از فرصتهای تغییر بیبهرهاند.
مدیران کل غله استان بارها از منابع انسانی برونسازمانی انتخاب شدهاند؛ با ادعای برنامهمحوری، عدالتگستری و انعطاف و تغییر و با خیال سهولت و آسانی کار آمدهاند، اما خیلی زود در دام عدم شناخت، مجبور به پذیرش قواعد بازی دیگران شدهاند.
این مطلب نافی شایستگی و خدمات صادقانه و شرافتمندانه کارمندان مجاهد و کم توقع شرکت غله و خدمات بازرگانی استان کهگیلویه و بویراحمد نیست و صرفاً جهت روشنشدن برخی مناسبات غلط و اصلاح آنها منتشر شده است.
سایت کبنا نیوز طی یادداشتی تحلیلی به چرایی ماندن مدیرکل شرکت غله و خدمات بازرگانی استان کهگیلویه و بویراحمد علیرغم تغییر سه دولت و چهار استاندار پرداخته بود؛ آیا نویسنده محترم از چرایی ماندگاری برخی رؤسای واحدهای غله استان مطلع میباشند؟ یا از اسکان چندین ساله افراد خاص در منازل ویلایی سازمانی در همین شرکت باخبر است؟ نویسنده یاداشت جاری در مقام رد، تایید، علیه یا توجیه آن مطلب نیست؛ بلکه با نگاهی به درون آن سازمان به چند وجه ازچرایی این ماندگاریها میپردازد.
نویسنده معتقد است چرخش نخبگانی-مدیرانی و گردش منابع انسانی-اداری در سپهر سیاسی اجتماعی جامعه و نهادها_ سازمانها میتواند نتایجی کارا-اثربخش و مبتنی بر اهداف والای نظام مقدس جمهوری اسلامی و خدمترسانی مطلوب به جامعه را موجب گردد.
شرکت غله و خدمات بازرگانی استان، زیر نظر شرکت مادر تخصصی بازرگانی دولتی ایران با هدف سازماندهی_ساماندهی فعالیتهای تصدیگری دولت در استان جهت تهیه، تامین، حفظ ذخیره استراتژیک، امنیت غذایی و تنظیم بازار کالاهای اساسی (گندم، آرد، نان، برنج، شکر وکلزا) در دو بخش بازرگانی داخلی و خارجی فعالیت و خدمترسانی میکند. با نگاهی اجمالی و میدانی به مناسبات درون سازمانی شرکت غله استان نتایج شگفتآوری حاصل میگردد.
یک) علیرغم تغییر دولتها و لزوم همدلی و همراهی اندیشهای و سیستمی مدیران با سیاستهای ابلاغی و برنامههای اجرایی دولتهای مستقر متأسفانه هیچگاه تغییر دولتها در درون این اداره کل نمودی پیدا نکرده است.
دو) از گذشته تا کنون برخی از مدیران شرکت غله استان از منابع انسانی برونسازمانی به این شرکت وارد شدهاند. این رویه موجب سرکوب انگیزش و خلاقیت و ایجاد یأس از پیشرفت سازمانی برای منابع انسانی شایسته درون سازمان شده است.
سه) جوانگرایی حلقه گم شده در سپهر مدیریتی این شرکت بوده و گویا غله استان حیات خلوت منابع انسانی در آستانه بازنشستگی شده است.
چهار) عدم آشنایی مدیران برونسازمانی در ابتدای شروع به کار، یک روش و راه محافظهکارانهای را پیش پای آنها میگذارد؛ این عدم آشنایی و شناخت جامع مدیران برونسازمانی از وضعیت - شرایط و منابع انسانی-اداری سازمان در بدو ورود، زمینهای شده تا برخی با ایجاد کانالهای ارتباطی و نزدیکی به گزینههای بالقوه، مناسبات آینده را منطبق برخواست خود جانمایی کنند.
پنج) گویا اساساً در درون شرکت غله استان چیزی به نام چرخش-گردش و تغییر تعریف نشده است و این امر با القاء و فرافکنی ذینفعان، چنان طبیعی، بدیهی و دور از دسترس و ناممکن مینمایید که گویا هر جابجایی تغییر در سازوکارها و مناسبات و رویهها و روشهای مدیریتی حتی با دلیل علمی و به جهت بهبودی وضعیت و رسیدن به اثربخشی و کارایی بالاتر، این شرکت را با مسأله و چالش جدی روبهرو میکند.
دولتها میآیند و میروند و مسئولین استانی پایین و بالا میشوند، گردش نخبگان و چرخش مدیران با دور تند در جنب و جوش است و نمایندهها تغییر میکنند اما دردرون شرکت غله استان اتفاق تازهای رخ نمیدهد و تغییرات به اصطلاح کازوئیلی ایجاد و اجرا میشود، گویا همه چیز شکستنی است مبادا تکانی بخورند. به عنوان نمونه میتوان به موضوع منازل سازمانی، ریاست واحدهای مختلف اداری و همچنین پستهای سازمانی در این شرکت اشاره کرد. آیا ریاست برخی واحدها، پستها و اسکان در منازل سازمانی حقالوراثت عدهای خاص است؟ گفته میشود یکی از افراد سالهاست در یک باب منزل ویلای سازمانی لوکس سکونت دارد؛ آیا کسی میتواند سالها حتی در ملک شخصی و ارث پدری خود در یک مکان مشخص زندگی کند؟ در مقابل، بیشمار کسانی را داریم که علیرغم سابقه و تجربهای بیش از20 سال خدمت شرافتمندانه و صادقانه و تحصیلات مرتبط و تکمیلی، از فرصتهای تغییر بیبهرهاند.
مدیران کل غله استان بارها از منابع انسانی برونسازمانی انتخاب شدهاند؛ با ادعای برنامهمحوری، عدالتگستری و انعطاف و تغییر و با خیال سهولت و آسانی کار آمدهاند، اما خیلی زود در دام عدم شناخت، مجبور به پذیرش قواعد بازی دیگران شدهاند.
این مطلب نافی شایستگی و خدمات صادقانه و شرافتمندانه کارمندان مجاهد و کم توقع شرکت غله و خدمات بازرگانی استان کهگیلویه و بویراحمد نیست و صرفاً جهت روشنشدن برخی مناسبات غلط و اصلاح آنها منتشر شده است.
این آقای صاحب منزل سازمانی،صاحب پست اداری و نور چشم همه مدیران کل هم شده،،