کبنانیوز - اپیدمی هلدینگ گرایی در کهگیلویه و بویراحمد؛ از غریب پور و تقوی نژاد تا مسعودی اصل و روشنفکر/ خیزش برای فتح شرکت های دولتی که منشا حیف و میل و دریافت حقوق های نجومی است!/ (بخش 5؛ این شماره غلامرضا پناه)

اپیدمی هلدینگ گرایی در کهگیلویه و بویراحمد؛ از غریب پور و تقوی نژاد تا مسعودی اصل و روشنفکر/ خیزش برای فتح شرکت های دولتی که منشا حیف و میل و دریافت حقوق های نجومی است!/ (بخش 5؛ این شماره غلامرضا پناه)

غلامرضا پناه در زمان تصدی معاونت وزیر کار در سفری به استان کهگیلویه و بویراحمد و اختصاصا به شهرستان دنا، وعده هایی جهت توسعه این شهرستان در ابعاد مختلف ارائه کرد که از جمله آن ها می توان به تکمیل مجموعه ورزشی رفاهی و فرهنگی کارگران شهرستان دنا، اختصاص 15 میلیارد تومان به احداث یک مجموعه دیگر ورزشی، فرهنگی و رفاهی، مجوز احداث پروژه توریسم ورزشی و گردشگر پذیری شهرستان دنا، راه اندازی بزرگترین تعاونی های کشور و تعاونی آب معدنی سی سخت اشاره کرد.

مقدمه: این نوشتار در چندین شماره ترتیب داده شده و در ابتدا با ذکر پیشینه، ریشه ها و علل و عوامل شکل گیری پدیده هلدینگ گرایی در استان پرداخته و کلیه کسانی که مستقیم و غیرمستقیم در پیدایش این امر دخیل بوده (از جمله خداداد غریب پور، سید کامل تقوی نژاد، غلامرضا پناه، عدل هاشمی پور، حاجی محمد موحد، محمدعلی وکیلی، غلامرضا تاجگردون، ایروان مسعودی اصل، محمد بهرامی، غلام محمد زارعی، نادر منتظریان، مهدی روشنفکر، فرهاد باقرپور و...) و مسبب و عامل منفی توسعه آن بوده و مرکز نشینان استان محسوب می شوند، به همراه سوابق هلدینگی و افعال و اعمال ترویج این اپیدمی با رویکرد نوچه گرایی و نوچه پروری واکاوی شده و در انتها به تحلیل امکانی و آثاری عدم انتفاع آنها در توسعه عمومی استان پرداخته خواهد شد و افکار عمومی را به عنوان مدعی و هم داور در مطالبه ی پرسش هایی از این دست که این افراد چه سهمی در توسعه استان و کارهای عام المنفعه داشته اند و چه نقش منفی در رشد اقوام سالاری و فامیل گرایی در استفاده از منافع فردی و بعضا سیاسیِ شرکت های دولتی داشته اند و... به نظاره خواهد نشست. لذا شایسته است این یادداشت چند قسمتی، به دقت خوانش شده تا در پایان به داوری درست و ضرورت آن در نقدِ مروجان بیماری همه گیر هلدینگ گرایی در استان پی برد.
در شماره های قبل اجمالاً برخی از چهره های هلدینگ گرا و غرق در شرکت های متمول دولتی با حقوقی های نجومی و زمینه های جذب و رشد و ارتقای نیروهای انسانی وابسته از قوم و تبار و طایفه و فامیل های سببی و نسبی و اقارب دور و نزدیک خود و همسر و یا همسران رسمی و غیررسمی و یواشکی آنها، مورد مرور و بررسی قرار گرفت که در انتشار بخش های دیگر اندک مدتی تاخیر شد، ولی سوخت و سوز ندارد و همچنان این مقوله با جدیت پیگیری و منتشر خواهد شد و کلیه این افراد مورد کنکاش جدی قرار خواهند گرفت.
خصوصا افرادی که اخیرا به مقوله هلدینگ های دولتی ورود پیدا کرده اند و بستگان خود را به صورت آسانسوری به مراکز مهم هیات مدیره ای و سایر تصدی های اجرائی و ... این شرکت های پولساز دولتی برده اند و به سایر استعدادهای توانمند و بی کس و کار استان توجه ندارند، مورد تحلیل جدی قرار خواهند گرفت. تا برای مردم مشخص شود که رویکرد این افراد صرفا نوچه گرایی و ارتقای بستگان و فامیل و طایفه می باشد و دغدغه حمایت از فرزندان مستعد استان که نسبتی با آنها دارند، هرگز نداشته و ندارند و علاوه بر این در خصوص امور عام المنفعه برای استان اقدامی انجام نداده و نخواهند داد که هر کدام به نوبت گوشزد خواهند شد.
در شماره های قبل به برخی از این چهره ها پرداختیم و در این شماره نیز تا حدودی پرونده هلدینگ گراهای قدیمی (که مسئولیت برخی از آنها با افول دولت حامیشان به اتمام رسیده) موقتا بسته خواهد شد تا در جمع بندی نهایی ارتباطات و مناسبات و نسبت های فامیلی آنها با یکدیگر و با هم جریانی ها و غیر هم جریانی ها مورد بررسی قرار گیرد. در ضمنِ این گزارش های پایانی مشخص خواهد شد که همه ی این افراد با همه شعارهای سیاسی و جریانی، همگی تب و تاب هلدینگ گرایی دارند و با هر نگرش سیاسی، در پی روش و منش فامیلی و طایفه ای بوده و در پی اندوختن جیب خود و اطرافیان هستند!
شماره گذشته این گزارش (بخش 4)، بعد از معرفی سید کامل تقوی نژاد به غلامرضا پناه رسید و گفته آمد که غلامرضا پناه با پیوستن به حزب کارگزاران سازندگی وارد عرصه مسئولیت های اقتصادی و شرکت های دولتی شد. حزب کارگزاران سازندگی از جمله برترین احزاب اقتصادی کشور است که بانیان و اعضای اصلی و ساختار کلی آن رویکرد فعالیت های اقتصادی دارند و وابستگان این حزب، بیش و پیش از هر مسئولیت، مسئولیت های اقتصادی را بر سایر مسئولیت های اداری، فرهنگی و سیاسی اولویت می دهند. اعضای شورای مرکزی و اعضای هیات های اجرایی این حزب، غالبا دارای سوابق مسئولیت های اقتصادی در بدنه وزارتخانه های اقتصادی و یا بانک ها و شرکت ها و هلدینگ های بزرگ دولتی می باشند.
وی با مسئولیت در مدیریت منابع مالی بیمه دی در سطح کشور، اولین مسئولیت اقتصادی مالی و هلدینگی خود را آغاز کرد. شرکت سهامی عام بیمه دی وابسته به بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور و سازمان اقتصادی کوثر می باشد که به عنوان شرکتی دولتی در امور بیمه ای فعالیت می کند و از جمله هلدینگ های اقتصادی دولتی در حوزه بیمه ای می باشد که حقوق و مزایایی خوبی برای مسئولین آنها دارند؛ اگرچه شاید خیری از آنها به استان نرسد.
در آذرماه 1392، به مدد عضویت در حزب اقتصادی و هلدینگی کارگزاران سازندگی به معاونت اقتصادی سازمان اقتصادی کوثر رسید. سازمان اقتصادی کوثر، سازمانی دولتی وابسته به بنیاد شهید و امور ایثارگران است، که مدیریت واحدهای اقتصادی وابسته به این بنیاد را برعهده دارد. هم‌اکنون سازمان اقتصادی کوثر مالکیت بیش از ۴۰ شرکت را در اختیار دارد، که این شرکت‌ها در زمینه‌های دامپروری و کشاورزی، بازار سرمایه، صنایع نفت و گاز، معادن، تجهیزات پزشکی و دارویی، بهداشت و درمان، برق و الکترونیک، عمران و ساختمان، خدمات مالی و بازرگانی فعالیت می‌کنند. بسیاری از این شرکت های بزرگ و دارای گردش مالی و نیروی انسانی گسترده می باشند که به علت طولانی بود اسامی آنها، از ذکر نام آنها خودداری می شود.
غلامرضا پناه در سال 1393 و در نشست هماهنگی اجرای طرح های اقتصادی از سوی سازمان اقتصادی کوثر در کهگیلویه و بویراحمد که اوایل سال93 برگزار شد؛ گفت: بر اساس تفاهم نامه 11 بندی منعقده بین این سازمان با استانداری استان کهگیلویه و بویراحمد قرار است یک واحد پرورش مرغ گوشتی 100 هزار قطعه ای، یک واحد پرورش مرغ تخم گذار 1000 هزار قطعه ای، یک واحد پرورش جوجه یک روزه دو هزار قطعه ای در شهرستان کهگیلویه، دو طرح آبزی پروری یک هزار تنی در حوزه مارون و شهرستان کهگیلویه، کارخانه آرد و نشاسته یاسوج، راه‌اندازی مرغداری متروکه 50 هزار قطعه‌ای در منطقه گنجه‌ای، اجرای طرح گاو شیری در منطقه سقاوه، راه‌اندازی سایت‌های بزرگ پرورش ماهی انجام شود و در باشت و گچساران نیز به دنبال ایجاد چند طرح بزرگ و پررونق هستیم!
بر اساس اخباری که در سال های اخیر در رسانه های کهگیلویه و بویراحمد و از نشست ها و صحبت های غلامرضا پناه، معاون وقت سازمان اقتصادی کوثر وجود دارد، این جلسات تنها در حد وعده باقی ماند و خبری از سرمایه گذاری های جدید و به ثمر نشستن وعده های گفته شد نیست و عملا حرکتی که بتواند به توسعه کهگیلویه و بویراحمد کمک کند اتفاق نیفتاده است و حتی کارخانه قند یاسوج و کارخانه آرد و نشاسته یاسوج که مدتی تحت نظارت و مالکیت این سازمان بود نیز مورد توجه وی قرار نگرفتند و تلاشی برای رونق و توسعه آنها انجام نداد؛ جر اینکه به عنوان نمونه برخی از اقارب خود (از جمله خانم س. م و ...) را در کارخانه آرد و گلوکز یاسوج به استخدام درآورد!
پس از آن به معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منصوب شد که دامنه و گستردگی این وزارتخانه از سازمان تامین اجتماعی و غول پهن پیکر هلدینگ های کشور (شستا) تا بدنه نیروی انسانی وزارت کار و ادارت تابعه در استان ها و صندوق بیمه اجتماعی عشابر و روستائیان را دربرمی گیرد.
غلامرضا پناه در زمان تصدی معاونت وزیر کار در سفری به استان کهگیلویه و بویراحمد و اختصاصا به شهرستان دنا، وعده هایی جهت توسعه این شهرستان در ابعاد مختلف ارائه کرد که از جمله آن ها می توان به تکمیل مجموعه ورزشی رفاهی و فرهنگی کارگران شهرستان دنا، اختصاص 15 میلیارد تومان به احداث یک مجموعه دیگر ورزشی، فرهنگی و رفاهی، مجوز احداث پروژه توریسم ورزشی و گردشگر پذیری شهرستان دنا، راه اندازی بزرگترین تعاونی های کشور و تعاونی آب معدنی سی سخت اشاره کرد. [سفر غلامرضا پناه به کهگیلویه و بویراحمد]
با بررسی بسیاری از این وعده ها مشخص می شود که در عمل هیچ گونه خروجی وجود نداشته است و حتی در سال های بعد نیز فقدان آن ها باعث بوجود آمدن مشکلاتی از جمله در تامین مرغ مورد نیاز استان شد، شاید اگر تنها بخش کوچکی از این وعده های اقتصادی در استان به مرحله اجرا درمی آمد مشکل بیکاری بسیاری از جوانان برطرف می شد.
متاسفانه تصدی این مسئولیت ها نیز هیچ گونه خروجی برای توسعه و آبادانی استان نداشت و امروزه هیچگونه کارگاه و یا کارخانه و طرح و پروژه در هیچ حوزه ای اعم از آنچه که وی از آن سرخوش بود و صرفا وعده داده بود و سایر انواع پروژه ها خبری نیست. از همه این مسئولیت ها صرفا برکشیدن برخی از اقارب و بستگان خود که تنها با معیار اقوامی سببی و نسبی بوده در جایگاه ها و مسئولیت هایی استفاده برده و بسیاری دیگر را نیز در شرکت های تابعه این دستگاه ها بکار گرفت. وی همچون سایر چهره های مطرح در عکس گزارش، به نحویی شایسته در خدمت اقارب و بستگان خود بوده و تمامی این ظرفیت ها و جایگاه های دولتی که متعلق به همه می باشند، در خدمت فامیل و طایفه و دوستان قرار داشته است؛
از جمله برخی از این موارد می توان به انتصاب (ر. س. م) که خانم ایشان از بستگان پناه می باشد به مدیرکلی دفتر بودجه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، انتصاب (ر. الف) به سمت مدیرکل اداره کل پشتیبانی وزارت تعاون ،کار و رفاه اجتماعی و .... اشاره کرد که همچون لیست های به کارگماشته و ارتقای یافته فامیلی و طایفه ای بقیه این چهره ها، لیست مفصل و مبسوط آنها در اختیار این پایگاه قرار دارد که در صورت ضرورت مورد انتشار قرار خواهند گرفت.

ادامه دارد...
................................................................................................................
پی نوشت:
1.همچنان که در شماره های قبل توضیح داده شد، مجددا تاکید می شود که این پایگاه خبری و مردم شریف و محروم استان کهگیلویه و بویراحمد از رشد و بکارگیری فرزندان استان در شرکت های دولتی خرسند و مسرور می باشد و اما از اینکه این ظرفیت های دولتی صرفاً در اختیار نزدیکان و فامیل های سببی و نسبی چهره های سیاسی قرار گیرند و نردبانی برای استفاده نزدیکان و بهره بری از منابع مالی و اداری آن برای خود باشد، را درست نمی داند و باور دارد که این فرصت ها می تواند بالسویه در اختیار همه جوانان و فرزندان استان قرار گیرد و این چهره های شاخص نباید با فامیل بازی و طایفه گرایی، صرفا محل توجه خود را به نزدیکان خود معطوف کرده و فرهنگ غلط طایفه گرایی را بیش از پیش ترویج نمایند.
2.جایگاه های اداری و سیاسی می توانند ظرفیتی برای توسعه عمومی استان و محلی برای انجام کارها و خدمات عام المنفعه برای کل استان باشد و اگر در این راستا کوتاهی شود، در مقابل همه مردم استان باید پاسخگو بود. متاسفانه در این خصوص کوتاهی شده است و چهره های مورد اشاره در این گزارش دنباله دارد، در زمان تصدی مسئولیت ها، هیچگونه کار عام المنفعه برای استان انجام نداده و در این خصوص برای خود خوشنامی و دعای مردم را به جای نگذاشته و خدمتی عمومی از آنها برای استان سراغ نیست.