کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

زن شجاعی که از قلب شین جیانگ درباره بی‌عدالتی حکومت چین علیه اقلیت‌ها سخن می‌گوید

می خواهم زندگی کنم! / روایت یک قربانی سرکوب در شین جیانگ

7 بهمن 1401 ساعت 1:58

سیاست وحشیانه حکومت چین در شین جیانگ خانواده‌های آن منطقه را از هم پاشیده است. برخی از زوج‌های متاهل تا به امروز دوباره یکدیگر را ندیده اند. پسران و دختران از والدین‌شان جدا شده‌اند و به آنان گفته‌اند که مامان و بابا در دوره‌های آموزشی شرکت کرده اند.


 مقام‌های چینی صد‌ها هزار نفر از اویغور‌ها را بازداشت کرده و به اردوگاه‌های اجباری انتقال داده اند. «ژانارگل ژوماتای» توضیح می‌دهد که چگونه برنامه آموزش مجدد خود را پشت سر گذاشت و چرا در ترس از بازداشت دوباره زندگی می‌کند.
به گزارش کبنا و به نقل از فرارو، «ژانارگل ژوماتای» می‌گوید مادرش هر روز صبح ساعت ۸ صبح جلوی در می‌رود تا گوش کند. مادرش می‌گوید: «آیا آن مردان باز می‌گردند»؟ او خود گاهی اوقات پشت پنجره آپارتمان می‌نشیند و از طبقه دوم به خیابان پوشیده از دود بیرون خانه‌شان در اورومچی نگاه می‌کند. ژوماتای می‌گوید آخرین باری که او را بازداشت کردند مردانی آمده بودند که یونیفورم مشکی و چکمه‌های چرمی پوشیده بودند.
ژوماتای می‌گوید بیش از دو سال در اردوگاه‌هایی در منطقه شین جیانگ در شمال غربی چین زندانی بوده است درست مانند صد‌ها هزار نفر دیگر که بخش عمده آنان از جمعیت مسلمان اویغور و هم چنین همانند ژوماتای از اعضای اقلیت قزاق هستند. اکنون ژوماتای چند روزی است که جرات بیرون رفتن از خانه و قدم زدن در خیابان را ندارد و اقوام‌اش در جلوی در خانه‌اش غذا می‌گذارند تا او بردارد. از این گذشته او این شجاعت را به خرج داده تا به طور علنی علیه بی‌عدالتی‌ای که در شین جینگ با آن مواجه شده صحبت کند.
آن چه در شین جیانگ رخ می‌دهد یک جنایت حقوق بشری است که عمدتا مخفیانه رخ می‌دهد. تنها تعدادی از زندانیان سابق اردوگاه موفق به فرار به خارج از کشور شده اند. آن چه جهان در مورد اردوگاه‌ها و وحشت آفرینی سازماندهی شده دولتی در شین جیانگ می‌داند از افشا شدن اطلاعات نهاد‌های چین مانند پرونده‌های پلیس شین جیانگ ناشی می‌شود. با این وجود، ژوماتای از حاشیه امن تبعیدی‌ها برخوردار نیست و از خارج از کشور صحبت نمی‌کند. او مستقیما از اورومچی مرکز شین جیانگ صحبت می‌کند.
اوایل ژانویه است و این زن ۴۷ساله در راهرو آپارتمان‌اش نشسته است. او می‌داند که صحبت تلفنی با خبرنگاران بسیار خطرناک است. در شین جیانگ حتی تماس تلفنی با خویشاوندان خارج از کشور می‌تواند منجر به حضور طولانی مدت در پشت میله‌های زندان شود. مقام‌های آن منطقه حتی برای جرایم کوچک فرضی نیز مجازات‌های ۱۰.۱۵ و گاهی حتی ۲۰ سال زندان را تعیین کرده اند.
در احکام محرمانه یافت شده در پرونده‌های پلیس شین جیانگ به اتهاماتی مانند «برنامه ریزی برای یک اقدام تروریستی» یا «اخلال در نظم عمومی» اشاره شده است. آنانی که محاسن داشته باشند یا قرآن بخوانند از جامعه جدا می‌شوند. ژوماتای نیز می‌ترسد. با این وجود، او قصد دارد تجربیات‌اش را در معرض دید عموم قرار دهد تا دنیا بداند در صورت ناپدید شدن‌اش چه کسی مسئول است. او می‌گوید تقریبا هر روز مقام‌های حکومتی با وی و اعضای خانواده‌اش تماس می‌گرفتند.
او به «اشپیگل» می‌گوید: «پلیس به برادرم گفت که من اسرار دولتی را فاش کرده ام. آنان به من گفتند باید خود را به بخش روانپزشکی معرفی کنم در غیر این صورت آنان خود به سراغ‌ام خواهند آمد و این کار را انجام خواهند داد. بستگانم با التماس از من خواستند که به درمانگاه بروم. با این وجود، من نپذیرفتم. من به آنان گفتم:» اگر می‌خواهند بیایند و بازداشت‌ام کنند می‌توانند، اما من در را بر روی‌شان باز نخواهم کرد".
ژوماتای به زبان اویغوری صحبت می‌کند. توصیفات او از زمان حضورش در اردوگاه‌ها و کنترل‌های گسترده در شین جیانگ با دیگر گزارش‌های شاهدان همخوانی دارد. فعالان و پژوهشگرانی که سال هاست به بررسی وضعیت شین جیانگ می‌پردازند نیز آن شواهد را معتبر می‌دانند.
ژوماتای در روستایی در شین جیانگ که عمدتا قزاق‌نشین است، اما چینی‌های «هان» و «اویغور» نیز در آنجا حضور دارند بزرگ شد. او می‌گوید در کودکی از گوسفندان نگهداری می‌کرد و به چیدن توت فرنگی می‌پرداخت. او در بزرگسالی سال‌ها در رفت و آمد بین اورومچی و شهر آلماتی قزاقستان بود و در آنجا به تحصیل در رشته روزنامه نگاری پرداخت و سپس برای یک رسانه قزاق کار کرد. از سال ۲۰۰۸ میلادی به این سو او در وهله نخست خود را وقف حفظ فرهنگ اقلیت قزاق ساکن شین جیانگ و ضبط سی دی‌های آهنگ‌های محلی و انتشار کتاب‌هایی در مورد هنر و صنایع دستی قزاقی کرده است.
او می‌گوید هر چه بیش‌تر فرهنگ قزاقی در چین را مطالعه می‌کرد برایش آشکارتر می‌شد که مردمان قزاق از سوی مقام‌های چینی تحت آزار و اذیت قرار گرفته اند. مقام‌های چینی دامداران قزاق را مجبور به نقل مکان به ساختمان‌های مسکونی کردند. ژوماتای به آنان کمک کرد تا از حکومت غرامت دریافت کنند. با این وجود، زمانی که پول به آن منطقه سرازیر شد به دست مقام‌های فاسد محلی رسید. ژوماتای در آن زمان در این باره هشدار داد و زنگ خطر را به صدا درآورد. او معتقد است این هشدار از سوی او دلیل اصلی بازداشت‌اش بوده است.
در اواخر تابستان ۲۰۱۷ میلادی ژوماتای خبر اعطای جایزه فرهنگی اورومچی به خود را دریافت کرد. او تصیم گرفت حایزه را دریافت کند، اما این یک تله بود. مردان حکومتی او را بازداشت کردند. دلیلی که برای بازداشت او مطرح شده متمرکز بر سفرش به قزاقستان و دانلود کردن اپلیکیشن‌های ممنوعه از طریق گوشی تلفن همراه‌اش از جمله اپلیکیشن‌های فیس بوک و اینستاگرام بود.
از سال ۲۰۱۷ میلادی صد‌ها اردوگاه بازآموزی در سراسر آن منطقه ایجاد شده است. اگرچه این اردوگاه‌ها از طریق سیم خاردار و برج‌های مراقبت تحت محافظت قرار گرفته‌اند رهبری چین به طور مداوم تلاش کرده آن اردوگاه‌ها به عنوان مراکز آموزش حرفه‌ای کم اهمیت جلوه دهد. ظاهرا همه چیز کاملا داوطلبانه بود. با این وجود، اسناد دولت چین از پرونده‌های پلیس شین جیانگ نشان می‌دهد که دستور تیراندازی برای کشتن افراد در اردوگاه‌ها صادر شده بود. صد‌ها هزار نفر یا احتمالا بیش از یک میلیون نفر به طور موقت تحت بازداشت در آن اردوگاه‌ها به سر برده اند.
ژوماتای مجبور شد چهار ماه نخست در اردوگاه را به مطالعه کتبی درباره تروریسم و خطرات رادیکال شدن بپردازد تا به یک شهروند وفادار به حکومت تبدیل شود. او می‌گوید متون کتب را حفظ کرده بود به این امید که زودتر آزاد شود. با این وجود، او به مدت دو سال و ۲۳ روز در بازداشت باقی ماند. او می‌گوید: «در آن زمان به دنیای رویا پناه بردم». او می‌افزاید: «در یک سلول ۱۰ تا ۱۵ زن حضور داشتند. چراغ‌های نئونی سقف بی‌وقفه می‌سوختند. در جریان بازجویی‌ها به قدری دستبند و غل و زنجیر به دست‌ام می‌زدند که پوستم بریده شد».
روز ژوماتای از ساعت ۶ صبح آغاز می‌شد. پس از ورزش و صبحانه کلاس‌ها از ساعت ۹:۳۰ صبح آغاز می‌شدند و به مدت هشت ساعت در روز دستاورد‌های حزب کمونیست چین به او و سایر زندانیان آموزش داده می‌شد و سرود‌های میهنی می‌خواندند. آنان باید هفته‌ای یکبار تست کتبی می‌دادند. او می‌گوید تحمل زندگی روزمره در اردوگاه دشوار بود. او می‌افزاید: «بر اثر زخم معده درد را در شکم‌ام احساس کردم. بار‌ها به من داروی اشتباه داده شد و استفراغ کردم». ژوماتای می‌گوید که او اغلب به سختی می‌توانست غذا بخورد و تا پایان دوران حبس خود بیش از ۳۰ کیلوگرم کاهش وزن داشت.
سیاست وحشیانه حکومت چین در شین جیانگ خانواده‌های آن منطقه را از هم پاشیده است. برخی از زوج‌های متاهل تا به امروز دوباره یکدیگر را ندیده اند. پسران و دختران از والدین‌شان جدا شده‌اند و به آنان گفته‌اند که مامان و بابا در دوره‌های آموزشی شرکت کرده اند. ژوماتای می‌گوید در ۱۰ ماه نخستی که پشت میله‌های زندان بود اجازه تماس با بستگان‌اش را نداشت. در جولای ۲۰۱۸ میلدید خواهرش توانست با او ملاقات کند. از ماه مه ۲۰۱۹ میلادی او اجازه داشت هفته‌ای یکبار اردوگاه را ترک کند و در این مدت باید پاسپورت خود را تحویل می‌داد.
او می‌گوید: «شادی زندگی من از بین رفت». حکومت او را در تاریخ ۱۸ اکتبر آزاد کرد بدون آن که دلیل آزادی را به او بگویند. با این وجود، نظارت مداوم ادامه داشت. در ایست‌های بازرسی در شین جیانگ نگهبانان کارت شناسایی او را اسکن می‌کردند و بلافاصله متوجه می‌شدند پیش‌تر بازداشت شده است.
تمام اطلاعات در پایگاه داده موجود است. شرکتی که او برای ترویج فرهنگ قزاق کرده بود دیگر فعال نیست. او می‌گوید هر گونه تلاش برای بازگشایی آن شرکت از سوی مقام‌های حکومتی با مشکل مواجه می‌شود. او می‌گوید تلاش‌هایش برای به دست آوردن پول‌هایی که ضبط شده بود بی‌نتیجه بوده است.
او می‌گوید: «افسران پلیس با من مثل یک انسان رفتار نمی‌کنند گویی من سگی هستم که قلاده‌ای بر گردن دارم. زمانی که به ایست بازرسی می‌رسم متوقف می‌شوم. زمانی که به دیگران می‌گویم چه اتفاقی برایم رخ داده من را جاسوس یا عامل صدا می‌زنند». ژوماتای می‌گوید به دلیل زخم معده به بیمارستان مراجعه کرده، اما پزشک از درمان او خودداری ورزیده است. او در نهایت تنها زمانی که از کارت شناسایی دوست‌اش که در اردوگاه نبود استفاده کرده بود موفق شد دارو دریافت کند.
او بر این باور است که تنها راه باقی مانده برایش خروج از شین جیانگ است. دولت چین در سال ۲۰۱۹ میلادی به حدود ۲۰۰۰ نفر از شهروندان چین که از قومیت قزاق بودند اجازه داد تا به قزاقستان مهاجرت کنند. ژوماتای می‌گوید که چندین بار برای پس گرفتن پاسپورت خود تلاش کرده است، اما مقام‌ها هر بار بهانه‌ای آورده اند. او در نامه‌ای به کمیسیون منطقه‌ای شین جیانگ در فوریه ۲۰۲۱ میلادی نوشته بود که در نتیجه حبس همه چیز خود از جمله آزادی، سلامتی، زندگی روزمره و شغل و زندگی و خانه‌اش را از دست داده است.
آخرین باری که او احساس شادی کرد مدت‌ها پیش بود. در تابستان ۲۰۲۰ میلادی که نزد عمه‌اش در شمال شین جیانگ رفت. اسب‌ها در پس زمینه چرا می‌کردند لحظات شادی به نظر می‌رسید. او در اواخر سال ۲۰۲۰ میلادی از دوستان‌اش در قزاقستان کمک گرفت. در تاریخ ۲۹ دسامبر شاعری درخواستی را برای وزیر امور خارجه قزاقستان ارسال کرد و از او خواست تا به «خواهرمان» کمک کند.
یکی از فعالان مقیم آمریکا نیز از پرونده او مطلع شد. او یک مکالمه دوساعته با ژوماتای انجام داد و آن را در تاریخ ۳۰ دسامبر در یوتیوب آپلود کرد. داستان «ژوماتای» اکنون عمومی شده و این همان چیزی است که او می‌خواهد. ژوماتای می‌گوید پلیس پس از علنی شدن موضوع بلافاصله با برادرش تماس گرفت و به او گفت که با «افراد بد خارج از کشور» صحبت کرده است.
ژوماتای می‌گوید پلیس تقریبا هر روز از آن زمان برای تهدید او تماس گرفته است. او می‌گوید شب‌ها ناگهان از خواب بیدار می‌شد و قلب‌اش می‌تپد. مقام‌های شهر نیز با او و خواهرش تماس می‌گیرند. آنان می‌گویند او دیگر نباید درباره غرامت دامداران قزاق صحبت کند. با این وجود او متوقف نمی‌شود و پیام‌های صوتی را به زبان‌های اویغوری و چینی ضبط می‌کند و در آن می‌گوید گله داران قزاق و تمام مردمان آن منطقه باید از زندگی‌ای عادلانه برخوردار باشند.
او یک روز پس از مصاحبه تلفنی‌اش با «اشپیگل» پیامی از سوی سفارت قزاقستان در پکن دریافت کرد که در آن اشاره شده بود قزاقستان قصد دارد به وی کمک کند تا چین را ترک کند. این حمایتی است که برای اکثریت قریب به اتفاق بیش از یک میلیون اویغور ساکن آن منطقه وجود ندارد. برای آنان هیچ دولتی وجود ندارد که بتواند از حقوق و زندگی‌شان مراقبت کرده یا بر حکومت چین فشار وارد نماید. زمانی که دعوت نامه و تاییدیه ویزا از سفارت قزاقستان در نهایت به اداره مهاجرت شین جیانگ رسید مدارک پر از اشتباه بود. نام او اشتباه نوشته شده بود و یکی از اعداد شماره کارت شناسایی او برعکس نوشته شده بود. دعوت نامه دوم سه روز بعد رسید و این بار همه چیز درست بود.
ژوماتای اکنون منتظر است و در اواسط فوریه متوجه خواهد که آیا می‌تواند پاسپورت دریافت کند یا خیر و این که آیا می‌تواند به قزاقستان برود یا خیر. ژوماتای پیامی صوتی ارسال می‌کند. صدای اندکی در پس زمینه وجود دارد، اما صدایش به وضوح شنیده می‌شود. او به زبان اویغوری می‌گوید: «من یک انسان هستم، من روح دارم و می‌خواهم زندگی کنم».


کد مطلب: 457614

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/report/457614/می-خواهم-زندگی-کنم-روایت-یک-قربانی-سرکوب-شین-جیانگ

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1