کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

اندیشکده کوئینسی: اسرائیل به دنبال زمین زدن توافق ایران و آمریکا است

پشت پرده یک «ترور»

3 خرداد 1401 ساعت 16:15

"اندیشکده کوئینسی" در گزارشی با اشاره به ترور شهید "حسن صیاد خدایی" سرهنگِ عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تهران و معرفی اسرائیل به عنوان مظنون اصلی این اقدام می‌نویسد: "ترور‌های پیشین در سال‌های اخیر در خاک ایران که عمدتا توسط اسرائیل انجام شده اند نیز درست در زمان‌هایی رخ داده اند که ایران و آمریکا در آستانه دستیابی به یک توافق دیپلماتیک بوده اند. "


"اندیشکده کوئینسی" در گزارشی، ضمن پرداختن به ترور شهید "حسن صیاد خدایی" سرهنگِ عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تهران و معرفی رژیم اسرائیل به عنوان مظنون اصلی این اقدام تروریستی، به طور خاص استدلال می‌کند که الگوی این ترور، با ترور‌های پیشین که توسط اسرائیلی‌ها در خاک ایران انجام شده‌اند و در قالب آن ها، دانشمندان هسته‌ای این کشور هدف قرار گرفته اند، مطابقت دارد. با این حال، نکته اصلی در مورد این ترور این است که این ترور نیز همچون ترور‌های پیشین، در زمانی اتفاق افتاده که پالس‌های مثبتی در مورد احتمال دستیابی به یک توافق در قالب مذاکرات اتمی ایران مخابره شده است.
اندیشکده کوئینسی دراین رابطه می‌نویسد: «در شرایطی که هنوز هیچکس به طور رسمی مسوولیت ترور اخیر یک سرهنگِ ایرانی عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تهران را برعهده نگرفته است، بسیاری از رسانه‌ها و تحلیلگران، اسرائیل را مسوول این اقدام می‌دانند. اگر این فرض صحیح باشد، باید بپرسیم که اهداف و انگیزه‌های اسرائیل از انجام یکچین اقدامی چه می‌تواند باشد؟
آنچه تاکنون گفته شده این است که یک عضو ارشدِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، روز یکشنبه (یکم خرداد ماه)، در مقابل خانه اش در تهران توسط دو تیرانداز ناشناس، هدف گلوله قرار گرفته و ترور شده است. ما همچنین می‌دانیم که کشور‌ها و کنشگرانِ بسیار کم و معدودی از انگیزه و توانایی انجام یکچنین اقدامات مخرب و تروریستی در خاک ایران برخوردارند. از سویی، اسرائیل با همکاری گروهک منافقین، پیشتر نیز اقدام به ترور شماری از دانشمندان ایرانی، به طریقی مشابه کرده است.
در این راستا، همانطور که "واشینگتن پست" در روز یکشنبه گفته: "سبک خاصِ انجام ترور اخیر در تهران که شباهت زیادی به ترور‌های مشابهِ پیشین در این کشور دارد (علیه دانشمندان هسته‌ای ایرانی)، این احتمال را تا حد زیادی تقویت کرده است که مسئولیت این حمله نیز همچون حملات مشابه پیشین، با محوریت و هدایت اسرائیل انجام شده است. "
به گزارش فرارو، متاخرترین عملیات ترورِ رژیم اسرائیل در ایران که در قالب آن یک مسوول بلند پایه ترور شده مربوط به ترورِ "محسن فخری زاده"، دانشمند هسته‌ای سرشناس ایران در نوامبر سال ۲۰۲۰ است. تروری که تنها دو ماه قبل از برگزاری مراسم تحلیف "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا انجام شد. همان رئیس جمهوری که در کارزار‌های انتخاباتی خود مدام وعده بازگشت آمریکا به "برجام" و تبعیت این کشور از توافقی را می‌داد که در سال ۲۰۱۸، "دونالد ترامپ" به صورت یکجانبه آمریکا ار از آن خارج و تحریم‌های گسترده‌ای را علیه کشورمان تحمیل کرده بود.
بر اساس گزارش‌های منتشر شده خبری، اسرائیل و یا عوامل وابسته به آن، محسن فخری زاده را با استفاده از یک ربات هوش مصنوعی که از دور نیز کنترل می‌شده، ترور کرده اند. رباتی که قطعات آن به داخل ایران قاچاق شده و سپس در این کشور مونتاژ شده است.
اگر این ترور‌ها را با هدفِ عقب راندن پیشرفت‌ها در روند برنامه هسته‌ای ایران در نظر گیریم، تاریخ به ما نشان داده که آثار و تبعات یکچنین اقداماتی به شدت منفی و غیرسازنده بوده است. پس از هر ترور هم، تهران عملا برنامه هسته‌ای خود را بیش از گذشته سرعت بخشیده است. اساسا همین روند هم بوده که اکنون ایران را در موقعیتی قرار داده که تا حد زیادی پیشرفت‌هایی قابل توجه را در روند قدرت هسته‌ای خود عملیاتی کرده است. البته که در این رابطه، پیشتر، کارشناسان و تحلیلگران غربی به کرات هشدار داده بودند.
در حالیکه به نظر می‌رسد این ترور‌ها باید به کُند شدن روند پیشرفت‌های هسته‌ای ایران ختم شوند، با این حال، عملا معکوس عمل کردند. باید توجه داشت که این ترور‌ها در زمان‌هایی نیز اتفاق افتاده اند که ظاهرا ایران و آمریکا در آستانه دستیابی به یک پیشرفت دیپلماتیک مخصوصا در حوزه مساله هسته‌ای ایران بوده اند.
در واقع، دولت اوباما، قویا اقدامات اسرائیل در ترور دانشمندان اتمی ایران را محکوم می‌کرد، زیرا معتقد بود این اقدامات، برنامه اتمی ایران را به عقب نخواهند راند و صرفا روند تعامل و دیپلماسی با ایران را معیوب و مخدوش می‌کنند. درست در همین راستا شاهد بودیم که ترور یک دانشمند هسته‌ای ایرانی در سال ۲۰۱۲، یعنی همان زمانی که دولت اوباما به آرامی در حال فراهم کردن زمینه جهت گفتگو با ایران و دستیابی به یک توافق اتمی با این کشور بود، با موضع گیری جدی مقام‌های ارشد آمریکایی رو به رو شد.
با این همه، هویت آخرین فرد ترور شده ایرانی می‌تواند به ما سرنخ‌هایی در مورد نیات احتمالی بانیان این ترور ارائه کند. سرهنگ "حسن صیاد خدایی" عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. همان نهادی که توسط دولت ترامپ و وزارت خارجه آن، در فهرست سازمان‌های تروریستی آمریکا گنجانده شده بود و اکنون نیز مساله ضرورت خارج کردنِ آن از فهرست مذکور، به یکی از موانع عمده و اصلی در روند مذاکرات وین و احیای توافق برجام تبدیل شده است.
اگرچه بایدن و دولت وی می‌دانند و اعتراف نیز کرده اند که نگه داشتن سپاه در فهرست مذکور هیچ نفعی را برای واشنگتن در محدودسازی برنامه اتمی ایران ایجاد نمی‌کند و اساسا ترامپ به این دلیل سپاه را فهرست سازمان‌های تروریستی آمریکا گنجانده تا روند احیای برجام را توسط دولت‌های آتی آمریکا سخت‌تر کند، با این همه، بایدن از حذف کردن این نهاد ایرانی از فهرست مذکور تا به این لحظه خودداری کرده است.
با این همه، در روز‌های اخیر اخبار مثبتی از احتمال دستیابی به یک توافق میان ایران و غرب در مورد معادله اتمی ایران منتشر شده بود. در این رابطه، "انریکه مورا" معاون مسوول هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا و "امیر قطر" نیز در سفر‌های خود به تهران و رایزنی هایشان با مقام‌های ایرانی، نسبت به روند احیای مذاکرات وین و دستیابی به یک توافق با ایران، ابراز خوشبینی کرده بودند.
در این میان باید پرسید که اگر اسرائیل در پسِ ترور سرهنگ حسن صیاد خدایی باشد، چرا این رژیم به جای هدف قرار دادن یک دانشمند اتمی ایران (رویه‌هایی که تاکنون در چندین نوبت به انجام آن اقدام کرده)، اقدام به ترور یک افسر سپاه کرده است؟ آیا این رژیم این محاسبه را انجام داده که ترور یک افسر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نخبگان سیاسی ایران را تحریک خواهد کرد تا هر چه بیشتر از دستیابی به یک توافق اتمی با غرب فاصله بگیرند؟
البته که این طرز فکر و محاسبه، تا حد زیادی با الگو‌های پیشین که در قالب آن‌ها اقدامات تروریستی اسرائیل در زمان‌هایی خاص و با هدف خرابکاری در روند تعاملات دیپلماتیک با تهران انجام می‌گرفتند، همخوانی دارد. این مساله، موضوعی مهم است، زیرا پیشتر نیز ایران استدلال کرده که ماندنِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان‌های تروریستی آمریکا، ترور اعضای این نهاد نظامی ایرانی را بر اساس قوانین آمریکا، به یک امر قانونی و کاملا مشروع تبدیل می‌کند.
از این رو، اگر ترور اخیر در تهران را نتیجه اقدام اسرائیل بدانیم، عملا این مساله سعی داشته تا هرگونه تعاملات دیپلماتیک با محوریت مساله خارج کردن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمان‌های تروریستی آمریکا را که اکنون به مانعی مهم در مسیرِ به نتیجه رسیدن مذاکرات وین تبدیل شده، با بن بست رو به روسازد. جدای از این ها، این اقدام تروریستی اسرائیل نشان می‌دهد که راهبرد بایدن جهت دستیابی به سازش با اسرائیل نیز نتوانسته مانع از خرابکاری‌های خودسرانه این رژیم علیه دیپلماسی آمریکایی شود.»
مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه و تحلیلگر ارشد مسائل اسرائیل در این رابطه با شرق  گفت‌وگویی انجام داده است که در ادامه از نظر می‌گذرانید.
‌ ارزیابی شما از ترور یکشنبه هفته جاری در تهران چیست؟ اساسا این ترور با چه هدف یا اهدافی انجام شده است؟
پیش از اینکه به اهداف این ترور بپردازیم جا دارد که به چند نکته مهم اشاره کنم. اولین نکته به شرایط زمانی و موقعیت سیاسی - اجتماعی کنونی در ایران بازمی‌گردد. به هر حال کشور در یک بافت معنادار قرار دارد، به همین دلیل انجام این ترور می‌تواند از چند بعد اهمیت داشته باشد. ابتدابه‌ساکن اینکه کشور متأثر از تصمیمات دولت درخصوص حذف ارز ترجیحی با اعتراضات و انتقاداتی مواجه است؛ بنابراین فضای سیاسی قدری حساس و ملتهب است. در چنین شرایطی ترور یک نیروی قدس سپاه می‌تواند در تشدید فضای امنیتی با هدف ناامن‌کردن کشور عمل کند. از طرف دیگر باید این نکته را هم مدنظر قرار داد که این ترور در شرایط کنونی می‌تواند علاوه بر تغییر معنادار در فضای سیاسی و امنیتی کشور، فضای منطقه را هم تحت‌الشعاع قرار دهد، چراکه عاملان و بازیگران پشت پرده این ترور سعی کرده‌اند با این اقدام خود ایران را در مسیری قرار دهند که جز انجام واکنش سخت در برابر ترور، راهی نداشته باشد. در چنین فضایی قطعا منطقه می‌تواند تحت تأثیر عواقب این ترور قرار گیرد.
‌ درخصوص برجام چطور؛ آیا این ترور می‌تواند روی برجام تأثیر بگذارد؟
اتفاقا نکته دوم من که باید در تکمیل سؤال قبلی به آن اشاره کنم، به فضای سیاسی و دیپلماتیکی بازمی‌گردد که بعد از سفر انریکه مورا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و شیخ تمیم بن‌حمد آل‌ثانی، امیر قطر، به ایران با هدف کمک به احیای برجام شکل گرفت. بعد از این تلاش‌های میانجیگرانه دیپلماتیک شاهد مواضع مثبتی برای ازسرگیری مذاکرات وین از سوی تهران بودیم تا جایی که برخی محافل خبری مطرح کردند که از نیمه خرداد مذاکرات وین از سر گرفته می‌شود. به همین دلیل اسرائیل یا هر بازیگر دیگری که پشت این ترور نیروی قدس سپاه قرار گرفته است سعی کرده با انجام این ترور، تهران و به‌خصوص کسانی را که از ابتدا با مذاکرات وین و احیای برجام سر ناسازگاری و مخالفت داشته‌اند، به سمت یک فضای رادیکال برای به‌شکست‌کشاندن مذاکرات وین سوق دهند. در چنین شرایطی کشورهای اروپایی و همچنین دولت بایدن که نیم‌نگاهی جدی به احیای برجام دارند، مجبور خواهند شد در کنار اسرائیل، سنای آمریکا و همچنین کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای تقابل با احیای برجام قرار بگیرند. از طرف دیگر چون تهران با ازسرگیری مذاکرات موافقت کرده بود این احتمال وجود داشت که این دور از مذاکرات به حل‌وفصل اختلافات و کنارگذاشتن خطوط قرمز برای احیای برجام بینجامد؛ بنابراین اسرائیل یا هرکسی که پشت این ترور قرار داشته است، با این احساس نگرانی سعی کرده پیش از آغاز مذاکرات با ترور عملا مذاکرات را با وقفه یا بن‌بست دیگری مواجه کند. به‌هر‌حال اولین ترور غیرهسته‌ای در شرایطی که برجام هم به مسائل یا بهتر بگوییم خطوط قرمز غیرهسته‌ای با محوریت خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی گره خورده است نشان می‌دهد که بازیگران پشت این ترور با هوشمندی دست به انتخاب این فرد برای حذف وی زده‌اند.
‌ به چه دلیلی اسرائیل یا هر بازیگری که پشت این ترور قرار داشته، حذف نیروهای قدس سپاه پاسداران را کلید زده است؟
این نکته در ادامه تحلیل من برای پاسخ به سؤال قبلی قرار دارد. در واقع ترور نیروی قدس سپاه در تهران یک پیام چندبُعدی است که یک سر آن به دولت بایدن، یک سرش به تهران، سر دیگرش به مخالفان داخلی کابینه بنت و یک سرش هم به جامعه جهانی بازمی‌گردد. به این معنا این ترور نوعی قدرت‌نمایی اسرائیل در برابر ایران بود و در کنارش اتمام حجت برای کاخ سفید. اگرچه دولت بایدن تلاش دارد درخصوص خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی، مذاکرات وین را به نتیجه برساند، اما این ترور نشان داده است که اسرائیل با ترور یک نیروی سپاه قدس در تهران ضمن قدرت‌نمایی اطلاعاتی و اشراف امنیتی و نظامی خود به دولت بایدن هم این پیام را بدهد که نه‌تنها مانع از این کار خواهد شد، بلکه اهرم‌های دیگری مانند ترور و... را هم در اختیار دارد تا مانع از خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی و اساسا احیای برجام شود.
‌ اسرائیل چگونه با ترور می‌تواند مشروعیت سیاسی برای عدم احیای برجام کسب کند؟
بحث مشروعیت سیاسی نیست. اسرائیل با این ترور سعی دارد این‌گونه القا کند که نیروی قدس و در کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک نیروی تروریستی است و تل‌آویو برای حفظ امنیت ملی و تمامیت ارضی خود استفاده از هر اهرمی برای مقابله با آن را مشروع می‌داند.
‌ حتی ترور؟
حتی ترور. چون اسرائیل سعی دارد با تروریستی جلوه‌دادن سپاه پاسداران و نیروی قدس این‌گونه القا کند که تنها راه مقابله با یک نیروی تروریستی استفاده از ابزار ترور است. اسرائیل با همین منطق اولین ترور غیرهسته‌ای خود را در پایتخت ایران انجام داد.
‌به باور شما بهترین واکنش ایران چه خواهد بود؟
دو راه‌حل برای تقابل با این اقدامات اسرائیل وجود دارد؛ اول استفاده از اهرم دیپلماسی از طریق به‌کارگیری توان دیپلماتیک دیگر کشورها برای محکوم‌کردن اسرائیل و مهم‌تر از آن تلاش برای احیای برجام؛ اگر برجام احیا شود جامعه جهانی توان هسته‌ای ایران را دوباره به رسمیت خواهد شناخت. در این صورت اسرائیل با یک انزوای دیپلماتیک مواجه خواهد شد که نمی‌تواند دست به ترور، خرابکاری و جاسوسی بزند، چون با واکنش جامعه جهانی مواجه خواهد شد و به دنبالش اسرائیل را بازیگر مخرب قلمداد می‌کنند. به همین دلیل است که اسرائیل بزرگ‌ترین دشمن احیای برجام است و خود را به هر آب و آتشی می‌زند که توافق هسته‌ای احیا نشود.
 


کد مطلب: 448355

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/report/448355/پشت-پرده-یک-ترور

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1