کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

یادداشت ارسالی؛

ریاست دانشگاه یاسوج؛ محلی برای تاخت و تاز سیاسی‌کاران

26 مهر 1400 ساعت 20:59

مسأله‌ای که سؤال بسیاری از افراد جامعه‌ی دانشگاهی است این است که انتصاب افراد حاشیه‌دار به ریاست دانشگاه مادر استان کهگیلویه و بویراحمد چه منفعتی برای دانشگاه می‌تواند داشته باشد؟ حرف و حدیث‌ها و حاشیه‌هایی که پیرامون بعضی از این افراد گفته می‌شود فارغ از صدق و کذبِ آن‌ها می‌تواند تبعات ناگواری برای دانشگاه و به تبع آن توسعه‌ی این استان داشته باشد


مسأله‌ای که سؤال بسیاری از افراد جامعه‌ی دانشگاهی است این است که انتصاب افراد حاشیه‌دار به ریاست دانشگاه مادر استان کهگیلویه و بویراحمد چه منفعتی برای دانشگاه می‌تواند داشته باشد؟ حرف و حدیث‌ها و حاشیه‌هایی که پیرامون بعضی از این افراد گفته می‌شود فارغ از صدق و کذبِ آن‌ها می‌تواند تبعات ناگواری برای دانشگاه و به تبع آن توسعه‌ی این استان داشته باشد.
این روزها بحث ریاست دانشگاه یاسوج و جانشینی احمد عریان، یکی از بحث‌های داغ جامعه‌ی دانشگاهی و غیردانشگاهی است. افراد بسیاری روزهای اخیر سر زبان‌ها افتاده‌اند. البته فعالیت‌های برخی از آن‌ها برای تصدی ریاست دانشگاه محدود به همین چند روز نمی‌شود و شنیده‌ها حاکی از آن است که بعضی از این افراد سال‌هاست برای این پست خیز برداشته‌اند.
برخی از این افراد در دوره‌ی ریاست احمد عریان بر دانشگاه یاسوج، فعالیت‌های بسیاری برای جانشینی انجام دادند. اما این فعالیت‌ها اغلب در راستای جلب حمایتِ نمایندگان مجلس بود؛ آن‌ها با استفاده از حمایت برخی از نمایندگان استان، در پی به چنگ آوردن دانشگاه مادر استان هستند. اما سؤال این است که این افراد برای تکیه زدن بر صندلیِ ریاست چنین دانشگاهی، واجد شرایط هستند یا خیر؟
بعضی، مرتبه و درجه‌ی علمی را از اصلی‌ترین معیارها برای ریاست دانشگاه در نظر می‌گیرند. اما مرتبه‌ی علمی، تنها یکی از معیارهای ریاست بر دانشگاه است. معیارهایی که به نظر می‌رسد برخی از گزینه‌هایی که سودای ریاست را در سر دارند، تنها همین یک مورد از آن را دارا هستند. البته ناگفته نماند سطح سنجش کمی‌گرایانه در نظام تولید علم در ایران، این گمان را در جامعه تقویت کرده است که صرفاً با چاپ و انتشار مقاله می‌توان به مرتبه‌ی استاد تمامی رسید. آن هم در برخی از رشته‌ها که سرعت انتشار مقاله در آن بسیار بالاتر از سایر رشته‌های دانشگاهی است. از سوی دیگر، فسادهای علمیِ صورت‌گرفته در نظام دانشگاهیِ امروزی نیز به تقویت چنین گمانی دامن زده است.
دانشگاه یاسوج در دوره‌ی ریاست احمد عریان، میلِ عجیبی به سمت‌ کمی‌گرایی پیدا کرده بود. گمان می‌رود که برخی از رؤسای خودخوانده‌ی دانشگاه یاسوج نیز تلاشی برای فرارفتن از این چاه ویلِ مقاله‌نوشتن ندارد؛ نگاهی به کارنامه‌ی علمیِ این افراد نشان می‌دهد تعداد و میزان مقاله، اهمیت بسیاری برای او دارد.
اما نکته‌ی مهمی که به نگرانیِ بیشترِ جامعه‌ی دانشگاهی دامن زده است، دست‌درازی سیاسیون به سوی دانشگاهی است که نهاد علم است. دخالت سیاست در دانشگاه همیشه و همه جا چیزی به جز ویرانیِ علمی بر جای نگذاشته است. نهادی به نام دانشگاه که اصلی‌ترین وظیفه‌ی آن تولید علم و تربیت عالم است اگر از سوی نهاد سیاست مورد تهدید قرار گیرد، از وظیفه‌ی ذاتیِ خود کاملاً دور می‌شود. بعضی از اگزینه‌های ریاست، با جلب حمایت نمایندگان مجلس در استان، بر این مهم چشم پوشیده‌ و دانشگاه را مکانی برای احزاب و فعالیت‌های سیاسی در نظر گرفته‌اند.
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های علم، اصل بی‌طرفی علمی است. وقتی که ریاست دانشگاه بر اساس زد و بندهای سیاسی انتخاب شود، دیگر باید فاتحه‌ی این اصل را خواند. مگر می‌شود سیاست بی‌طرف باشد؟ سیاست همیشه میل به یک سمتِ خاص دارد. وقتی که امر سیاسی بر امر علمی تقدم پیدا کند، علم هم سمت و سوی سیاسی پیدا می‌کند. باید از چنین افرادی پرسید وقتی قرار است با حمایت سیاسیون ریاست دانشگاه را بر عهده بگیرند، چگونه منافع این افراد را می‌خواهند تأمین کنند؟ مگر غیر از این است که بده‌و‌بستان از اساسی‌ترین اصول سیاست است؟ پس آن‌ها چگونه می‌خواهند لطف این افراد را جبران کنند؟ با این شرایط آیا بهتر نیست که استقلال دانشگاه حفظ شود و از ورود قدرت به حوزه‌ی علم جلوگیری گردد؟
از سوی دیگر مسأله‌ای که سؤال بسیاری از افراد جامعه‌ی دانشگاهی است این است که انتصاب افراد حاشیه‌دار به ریاست دانشگاه مادر استان کهگیلویه و بویراحمد چه منفعتی برای دانشگاه می‌تواند داشته باشد؟ حرف و حدیث‌ها و حاشیه‌هایی که پیرامون بعضی از این افراد گفته می‌شود فارغ از صدق و کذبِ آن‌ها می‌تواند تبعات ناگواری برای دانشگاه و به تبع آن توسعه‌ی این استان داشته باشد. فراغت از حاشیه‌ها از اساسی‌ترین عوامل رشد علمی است. زمانی که فرد با حاشیه‌های فراوان ریاست چنین دانشگاهی را بر عهده بگیرد، حتی اگر از پاک‌دست‌ترین و فسادستیزترین افراد باشد، باز هم می‌تواند باعث ایجاد تبعاتی ناگوار برای جامعه‌ی دانشگاهیِ استان کهگیلویه و بویراحمد باشد.
فراتر از همه‌ی این موارد، آیا به جز این افراد دیگر هیچ گزینه‌ای برای تصدی این پست مهم در این استان وجود ندارد و قحط‌الرجال در استان کهگیلویه و بویراحمد پیش آمده است؟ در حالی که برای جامعه‌ی دانشگاهی روشن است که افرادی همچون شهاب‌الدین حاتمی، امین موسایی، علی مرادی، حمدالله اکوانی، مجتبی شریعتی و محمد غلامی، از گزینه‌های مطلوبی هستند که می‌توانند فارغ از جار و جنجال‌های سیاسی، دانشگاه یاسوج را از پرتگاهی که در لبه‌ی آن قرار گرفته است نجات دهند.


کد مطلب: 440275

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/report/440275/ریاست-دانشگاه-یاسوج-محلی-تاخت-تاز-سیاسی-کاران

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1