تاریخ انتشار
شنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۰۳:۲۶
کد مطلب : ۴۲۵۷۰۹
بررسیها نشان میدهد
چرا انتخابات در آمریکا قابل پیشبینی نیست؟
۰
کبنا ؛
کمتر از دو ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رقابتهای انتخاباتی اوج گرفته و دو رقیب اصلی یعنی دونالد ترامپ و جو بایدن تلاش میکنند خود را به اثبات برسانند. مسئله مهم این است که رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا تاثیر بزرگی بر چگونگی برخورد دنیا با بحرانهای بینالمللی نظیر جنگ، شرایط اقتصادی، تغییرات اقلیمی، کرونا و... میگذارد. به همین دلیل انتخاب رییس جمهور آمریکا برای همه دنیا مهم است.
فرارو نوشت: پیش بینی انتخابات آمریکا برای همه کشورها اهمیت دارد، اما مسئله آن است که انتخابات در آمریکا کمتر از دیگر نقاط جهان قابل پیش بینی است. در اروپا عموما چند هفته پیش از انتخابات براساس نظرسنجیها و ارزیابی افکار عمومی میتوان حدس زد پیروز انتخابات کیست. اما در آمریکا نمیتوان انتخابات را پیشبینی کرد.
شاید دلیل اصلی ساختار انتخابات در آمریکا باشد. فرد برنده همیشه آن کسی نیست که بیشترین رای را در سطح کشور کسب میکند، مثل اتفاقی که در سال ۲۰۱۶ برای هیلاری کلینتون افتاد.
در عوض نامزدها بر سر آرای کالج الکترال رقابت میکنند. هر ایالت به نسبت جمعیتش تعداد مشخصی رای در کالج الکترال دارد که در مجموع شامل ۵۳۸ رای میشود؛ لذا نامزد پیروز کسی است که حداقل ۲۷۰ رای کسب کند.
معنی این فرایند این است که مردم وقتی به نامزد مورد علاقه خود رای میدهند در رقابتی ایالتی شرکت میکنند، و نه رقابتی سراسری. دلایل دیگری نیز در این بین وجود دارد.
فرارو نوشت: پیش بینی انتخابات آمریکا برای همه کشورها اهمیت دارد، اما مسئله آن است که انتخابات در آمریکا کمتر از دیگر نقاط جهان قابل پیش بینی است. در اروپا عموما چند هفته پیش از انتخابات براساس نظرسنجیها و ارزیابی افکار عمومی میتوان حدس زد پیروز انتخابات کیست. اما در آمریکا نمیتوان انتخابات را پیشبینی کرد.
شاید دلیل اصلی ساختار انتخابات در آمریکا باشد. فرد برنده همیشه آن کسی نیست که بیشترین رای را در سطح کشور کسب میکند، مثل اتفاقی که در سال ۲۰۱۶ برای هیلاری کلینتون افتاد.
در عوض نامزدها بر سر آرای کالج الکترال رقابت میکنند. هر ایالت به نسبت جمعیتش تعداد مشخصی رای در کالج الکترال دارد که در مجموع شامل ۵۳۸ رای میشود؛ لذا نامزد پیروز کسی است که حداقل ۲۷۰ رای کسب کند.
معنی این فرایند این است که مردم وقتی به نامزد مورد علاقه خود رای میدهند در رقابتی ایالتی شرکت میکنند، و نه رقابتی سراسری. دلایل دیگری نیز در این بین وجود دارد.
محسن جلیلوند تحلیلگر مسائل بینالملل در این باره گفت: «ساختار سیاسی آمریکا با اروپا و دیگر کشورهای غربی متفاوت است. انتخابات امریکا دو مرحلهای است یک مرحله مردم رای میدهند و یک مرحله کالجهای انتخاباتی، به این ترتیب سخت است با نظرسنجی از مردم به نتیجه انتخابات رسید. در انتخابات چهار سال پیش خانم کلینتون سه میلیون بیشتر از ترامپ در میان مردم آمریکا رای آورد، اما کالجهای انتخاباتی ترامپ را انتخابات کردند به این خاطر پیش بینی بسیار مشکل است.»
او افزود: "از سوی دیگر ساختار اجتماعی آمریکا هم با دیگر نقاط جهان متفاوت است، در برخی ایالتها، لاتین تبارها و رنگین پوستان نتیجه انتخابات را تعیین میکنند، اما در برخی دیگر سفید پوستان موثرند. گروههای مختلف مذهبی هم اثرگذاری زیادی دارند."
جلیلوند ادامه داد: "در آمریکا با وجود اینکه ساختار دموکراتیک وجود دارد، اما در پشت پرده کانونهای قدرت به افکار عمومی جهتدهی موثری دارند. البته خبری از تقلب و فساد انتخاباتی وسیع نیست، اما با جهت دادن به افکار عمومی در انتخاب رییس جمهور مطلوب خود اثر گذار میشوند."
این کارشناس مسائل سیاست خارجی درباره نقش رسانهها در انتخابات آمریکا گفت: "اصطلاحی هست که میگوید آمریکا "دموکراسی" نیست، "مدیاکراسی" است. این نگاه مدعی است که این رسانهها هستند که در آمریکا حکومت میکنند. باید به این نکته هم توجه کرد که رسانهها در آمریکا بسیار قدرتمندند. یکی از درگیریهای بزرگ ترامپ با همین رسانه هاست. وقتی خبرنگاری را از کاخ سفید اخراج میکنند با رای یک قاضی باز میگردد. البته باید این مسئله را در نظر گرفت که این رسانهها هر کدام تابع کدام دسته، باند و یا گروه سیاسی خاص هستند مثلا واشنگتن پست چپ گراست و فاکس نیوز راستگرا البته چپ و راست در آمریکا تفاوتهایی با دیگر نقاط جهان دارند."
به گفته جلیلوند "ازطرف دیگر امروزه رسانهها یک طرفه نیستند، شبکههای اجتماعی فضای رسانهای یکطرفه را شکستهاند. یک زمانی همه صبح از خواب بیدار میشدند ببینند سی ان ان چه مطلبی از رییس جمهور را پوشش میدهد، اما حالا این کار را نمیکنند هر وقت اراده کنند میتوانند موضع ترامپ را در توئیتر ببینند، درباره آن اظهار نظر کنند و حتی به او فحاشی کنند. رسانههای امروز دو طرفه شدهاند، قدرت خط دهی رسانهها کمی تغییر کرده است، اما سیاستمداران میتوانند به طور مستقیم با مردم ارتباط داشته باشند."
برخی میگویند انتخابات آمریکا شباهتهایی به انتخابات ایران دارد و تا دقیقه نود غیرقابل پیشبینی است، جلیلوند در این باره گفت: «انتخابات در ایران شبیه به انتخابات در آمریکا نیست همچنین مردم ایران با مردم آمریکا تفاوت دارند. بخشی از مردم ایران عادت دارند نظرشان را پنهان کنند، اما در آمریکا این شرایط وجود نداد. مردم آمریکا نظرشان را آشکارا بیان میکنند.»
جلیلوند درباره پیش بینی نتیجه انتخابات در آمریکا گفت: «با این اوصاف پیشبینی بسیار سخت است، اما معمولا آمریکاییها وسط مسابقه اسب را تغییر نمیدهند. از طرف دیگر ترامپ اخیرا موفقیتهای مهمی کسب کرده است. در بحث کرونا توانسته تا حدودی کنترل کند. نرخ بیکاری در دوران کرونا را هم متعادل کرده است و حالا بیکاری در آمریکا تک رقمی شده است. کمکهای حمایتی مناسبی هم به آمریکاییها داده است.»
او افزود: "در حوزه سیاست خارجی هم موفقیتهای مهمی کسب کرده است. در بحث صلح اعراب و اسرائیل پیشرفت زیادی داشته است. این یک برگ برنده برای ترامپ است. یهودیان آمریکا از این توافقهای صلح با کشورهای حوزه خلیج فارس بسیار راضیاند. در خصوص افغانستان هم پیشرفت زیادی در زمینه صلح میان دولت و طالبان داشته است. درباره عراق هم به دنبال خروج نیروهای خود از این کشور است. این موارد اتفاقات مهمی برای ترامپ است که میتواند به باز گرداندن اوضاع به سود ترامپ کمک کند با این حال تا دقیقه نود نمیتوان پیش بینی دقیقی از نتیجه انتخابات داشت. "
۲۰ سپتامبر روز بازی انتخاباتی ترامپ
فریدون مجلسی تحلیلگر مسائل بینالملل در یادداشتی در آرمان ملی نوشت: دونالد ترامپ از ابتدا يکسري اقداماتي را براي تمديد تحريمهايي که از روز اول براي ايران اعمال کرده بود آغاز کرده و ادامه ميدهد و از آنجايي که در انتخابات پيشروي رياستجمهوري در آمريکا براي خود شانس چنداني متصور نيست از طريق گردهمآوردن کشورهاي عربي و رژيمصهيونيستي و تهديد بيشتر ايران دستوپا ميزند تا بتواند برگ برندهاي در انتخابات رو کرده و راي بيشتري را از آن خود کند. البته به دليل تاثيراتي که برنامههاي ايرانهراسي در آمريکا گذاشته، ترامپ فکر ميکند که با اين کارها ميتواند از سويي با ايران تسويهحساب کند و اين مسائل در انتخابات به نفع او تمام شود. از طرف ديگر، با رويکردهايي که از سوي اروپاييها، چين، روسيه و... مشاهده شد مشخص شد که مکانيسم بازگشت تحريمها موسم به ماشه کارگر نخواهد بود. يعني متحدين اصلي آمريکا نشان دادند که با وجود برخي منافع با ايالاتمتحده اما به هيچ عنوان موافق برقراري مکانيسم ماشه نيستند. براي اينکه نگرانند با اعمال اين سازوکار تحريمهاي بينالمللي بدون بازگشت ايران؛ کشورمان نيز برنامههاي هستهاي خود را از سر بگيرد و جلوگيري از آن مستلزم وارد شدن به جنگي رسمي خواهد که اروپاييها مايل به اين مساله نيستند. از طرفي، ايران عملا مورد تحريمهاي بانکي و نفتي قرار دارد و به نظر ميرسد که اگر تمهيداتي صورت نگيرد با برداشته شدن تحريم تسليحاتي نيز چندان اتفاق خارقالعادهاي رخ ندهد. مگر اينکه شرايط به گونه ديگري پيش برود. تهديدات گاه و بيگاه آمريکاييها نيز از روي تمايل به جنگ نيست چون آنها نيز شرايط جنگيدن را ندارند و لذا همه تمرکز خود را بر تضعيف اقتصادي ايران گذاشتهاند و با برنامه تحريمهاي خود تا جايي که توانستهاند نسبت به اين موضوع اقدام کردهاند. منتها آمريکا اين موضوع را در نظر نگرفته که ايران کشور بزرگي است و ميتواند تا مدتهاي مديدي روي پاي خود بايستد و نيازهاي خود را در داخل تامين کند. البته اينکه گفته ميشود اگر جنگ شود آمريکا در باتلاق بزرگي خواهد ماند نيز نگرانکننده است. چراکه اگر به فرض آمريکا بخواهد به سمت سياست جنگ با ايران برود با توجه به تجربه عراق و افغانستان جنگ نزديک نخواهد کرد و در اين شرايط بايد ديد ايران در کجاي اين معادله قرار خواهد گرفت. البته اينکه گفته شد شايد ايران از مساله برداشته شدن تحريمها يا عدم اعمال مکانيسم ماشه سودي نبرد، بدين معنا نيست که بگوييم صرفا اروپاييها برنده بازي هستند. چراکه اروپاييها نيز خواهان آرامش در خاورميانه و توسعه اقتصادي هستند. اروپا اقتصادي بزرگ است و آسيبپذيرتر است. آنها به بازار ايران، سوريه، ترکيه، عراق و عربستان نياز دارند که طي چند وقت اخير اينها از اروپا دريغ شده است. لذا اگر ميبينيم که اروپاييها تمايلي به همراهي با آمريکا ندارند به اميد آينده است. اروپا هم منتظر نتيجه انتخابات پيشرو است تا شايد بتواند خود را از شر اين فرد نامتعارف رها کند و با آمريکاي جديتر و عقلانيتري روبهرو شود تا بتواند با آنها طوري کنار بيايد که مساله گرفتاري رابطه ايران و غرب به نحو معقولتري حل و فصل گردد. لذا همانطور که از قبل نيز پيشبيني ميشد مقامات طرفين برجام نيز مثل مقامات کشورمان به اين مساله اذعان دارند که در 20 سپتامبر اتفاقي نخواهد افتاد و اين صرفا يک بازي رسانهاي براي برد انتخاباتي ترامپ است.
او افزود: "از سوی دیگر ساختار اجتماعی آمریکا هم با دیگر نقاط جهان متفاوت است، در برخی ایالتها، لاتین تبارها و رنگین پوستان نتیجه انتخابات را تعیین میکنند، اما در برخی دیگر سفید پوستان موثرند. گروههای مختلف مذهبی هم اثرگذاری زیادی دارند."
جلیلوند ادامه داد: "در آمریکا با وجود اینکه ساختار دموکراتیک وجود دارد، اما در پشت پرده کانونهای قدرت به افکار عمومی جهتدهی موثری دارند. البته خبری از تقلب و فساد انتخاباتی وسیع نیست، اما با جهت دادن به افکار عمومی در انتخاب رییس جمهور مطلوب خود اثر گذار میشوند."
این کارشناس مسائل سیاست خارجی درباره نقش رسانهها در انتخابات آمریکا گفت: "اصطلاحی هست که میگوید آمریکا "دموکراسی" نیست، "مدیاکراسی" است. این نگاه مدعی است که این رسانهها هستند که در آمریکا حکومت میکنند. باید به این نکته هم توجه کرد که رسانهها در آمریکا بسیار قدرتمندند. یکی از درگیریهای بزرگ ترامپ با همین رسانه هاست. وقتی خبرنگاری را از کاخ سفید اخراج میکنند با رای یک قاضی باز میگردد. البته باید این مسئله را در نظر گرفت که این رسانهها هر کدام تابع کدام دسته، باند و یا گروه سیاسی خاص هستند مثلا واشنگتن پست چپ گراست و فاکس نیوز راستگرا البته چپ و راست در آمریکا تفاوتهایی با دیگر نقاط جهان دارند."
به گفته جلیلوند "ازطرف دیگر امروزه رسانهها یک طرفه نیستند، شبکههای اجتماعی فضای رسانهای یکطرفه را شکستهاند. یک زمانی همه صبح از خواب بیدار میشدند ببینند سی ان ان چه مطلبی از رییس جمهور را پوشش میدهد، اما حالا این کار را نمیکنند هر وقت اراده کنند میتوانند موضع ترامپ را در توئیتر ببینند، درباره آن اظهار نظر کنند و حتی به او فحاشی کنند. رسانههای امروز دو طرفه شدهاند، قدرت خط دهی رسانهها کمی تغییر کرده است، اما سیاستمداران میتوانند به طور مستقیم با مردم ارتباط داشته باشند."
برخی میگویند انتخابات آمریکا شباهتهایی به انتخابات ایران دارد و تا دقیقه نود غیرقابل پیشبینی است، جلیلوند در این باره گفت: «انتخابات در ایران شبیه به انتخابات در آمریکا نیست همچنین مردم ایران با مردم آمریکا تفاوت دارند. بخشی از مردم ایران عادت دارند نظرشان را پنهان کنند، اما در آمریکا این شرایط وجود نداد. مردم آمریکا نظرشان را آشکارا بیان میکنند.»
جلیلوند درباره پیش بینی نتیجه انتخابات در آمریکا گفت: «با این اوصاف پیشبینی بسیار سخت است، اما معمولا آمریکاییها وسط مسابقه اسب را تغییر نمیدهند. از طرف دیگر ترامپ اخیرا موفقیتهای مهمی کسب کرده است. در بحث کرونا توانسته تا حدودی کنترل کند. نرخ بیکاری در دوران کرونا را هم متعادل کرده است و حالا بیکاری در آمریکا تک رقمی شده است. کمکهای حمایتی مناسبی هم به آمریکاییها داده است.»
او افزود: "در حوزه سیاست خارجی هم موفقیتهای مهمی کسب کرده است. در بحث صلح اعراب و اسرائیل پیشرفت زیادی داشته است. این یک برگ برنده برای ترامپ است. یهودیان آمریکا از این توافقهای صلح با کشورهای حوزه خلیج فارس بسیار راضیاند. در خصوص افغانستان هم پیشرفت زیادی در زمینه صلح میان دولت و طالبان داشته است. درباره عراق هم به دنبال خروج نیروهای خود از این کشور است. این موارد اتفاقات مهمی برای ترامپ است که میتواند به باز گرداندن اوضاع به سود ترامپ کمک کند با این حال تا دقیقه نود نمیتوان پیش بینی دقیقی از نتیجه انتخابات داشت. "
۲۰ سپتامبر روز بازی انتخاباتی ترامپ
فریدون مجلسی تحلیلگر مسائل بینالملل در یادداشتی در آرمان ملی نوشت: دونالد ترامپ از ابتدا يکسري اقداماتي را براي تمديد تحريمهايي که از روز اول براي ايران اعمال کرده بود آغاز کرده و ادامه ميدهد و از آنجايي که در انتخابات پيشروي رياستجمهوري در آمريکا براي خود شانس چنداني متصور نيست از طريق گردهمآوردن کشورهاي عربي و رژيمصهيونيستي و تهديد بيشتر ايران دستوپا ميزند تا بتواند برگ برندهاي در انتخابات رو کرده و راي بيشتري را از آن خود کند. البته به دليل تاثيراتي که برنامههاي ايرانهراسي در آمريکا گذاشته، ترامپ فکر ميکند که با اين کارها ميتواند از سويي با ايران تسويهحساب کند و اين مسائل در انتخابات به نفع او تمام شود. از طرف ديگر، با رويکردهايي که از سوي اروپاييها، چين، روسيه و... مشاهده شد مشخص شد که مکانيسم بازگشت تحريمها موسم به ماشه کارگر نخواهد بود. يعني متحدين اصلي آمريکا نشان دادند که با وجود برخي منافع با ايالاتمتحده اما به هيچ عنوان موافق برقراري مکانيسم ماشه نيستند. براي اينکه نگرانند با اعمال اين سازوکار تحريمهاي بينالمللي بدون بازگشت ايران؛ کشورمان نيز برنامههاي هستهاي خود را از سر بگيرد و جلوگيري از آن مستلزم وارد شدن به جنگي رسمي خواهد که اروپاييها مايل به اين مساله نيستند. از طرفي، ايران عملا مورد تحريمهاي بانکي و نفتي قرار دارد و به نظر ميرسد که اگر تمهيداتي صورت نگيرد با برداشته شدن تحريم تسليحاتي نيز چندان اتفاق خارقالعادهاي رخ ندهد. مگر اينکه شرايط به گونه ديگري پيش برود. تهديدات گاه و بيگاه آمريکاييها نيز از روي تمايل به جنگ نيست چون آنها نيز شرايط جنگيدن را ندارند و لذا همه تمرکز خود را بر تضعيف اقتصادي ايران گذاشتهاند و با برنامه تحريمهاي خود تا جايي که توانستهاند نسبت به اين موضوع اقدام کردهاند. منتها آمريکا اين موضوع را در نظر نگرفته که ايران کشور بزرگي است و ميتواند تا مدتهاي مديدي روي پاي خود بايستد و نيازهاي خود را در داخل تامين کند. البته اينکه گفته ميشود اگر جنگ شود آمريکا در باتلاق بزرگي خواهد ماند نيز نگرانکننده است. چراکه اگر به فرض آمريکا بخواهد به سمت سياست جنگ با ايران برود با توجه به تجربه عراق و افغانستان جنگ نزديک نخواهد کرد و در اين شرايط بايد ديد ايران در کجاي اين معادله قرار خواهد گرفت. البته اينکه گفته شد شايد ايران از مساله برداشته شدن تحريمها يا عدم اعمال مکانيسم ماشه سودي نبرد، بدين معنا نيست که بگوييم صرفا اروپاييها برنده بازي هستند. چراکه اروپاييها نيز خواهان آرامش در خاورميانه و توسعه اقتصادي هستند. اروپا اقتصادي بزرگ است و آسيبپذيرتر است. آنها به بازار ايران، سوريه، ترکيه، عراق و عربستان نياز دارند که طي چند وقت اخير اينها از اروپا دريغ شده است. لذا اگر ميبينيم که اروپاييها تمايلي به همراهي با آمريکا ندارند به اميد آينده است. اروپا هم منتظر نتيجه انتخابات پيشرو است تا شايد بتواند خود را از شر اين فرد نامتعارف رها کند و با آمريکاي جديتر و عقلانيتري روبهرو شود تا بتواند با آنها طوري کنار بيايد که مساله گرفتاري رابطه ايران و غرب به نحو معقولتري حل و فصل گردد. لذا همانطور که از قبل نيز پيشبيني ميشد مقامات طرفين برجام نيز مثل مقامات کشورمان به اين مساله اذعان دارند که در 20 سپتامبر اتفاقي نخواهد افتاد و اين صرفا يک بازي رسانهاي براي برد انتخاباتي ترامپ است.