تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۲
کد مطلب : ۱۹۹۰۵۶
چهره زشت و کاغذی یاسوج (+عکس)
۰
کبنا ؛
تبلیغات بیحد و اندازه کاغذی در شهر یاسوج چهره پایتخت طبیعت را زشت کرده است.
در حاشیه هر خیابان که کسب و کاری رونق داشته باشد، کاغذهای تبلیغاتی معرف قیمت انواع پوشاک رو و زیر، لوازم آرایشی، عطر و اودکلن، مانتو و ... از زمین و آسمان بر سر عابران فرو میریزد یا از سوی افرادی که در مقابل مغازه به شکار مشتری مشغولند به دست رهگذران داده میشود.
کمتر کسی از بین رهگذران مییابید که به کاغذهای تبلیغاتی اطرافش یا کاغذهایی که به اجبار در دستشان قرار میگیرد، توجه کند، همین که کمی از محل توزیع کاغذهای تبلیغاتی فاصله میگیرند، یا نگاهی گذرا به کاغذ میاندازند و یا بدون توجه آن را مانند زبالهای مچاله کرده و به گوشهای پرتاب میکنند.
اگر زمانی که کرکره مغازه ها به پایین کشیده میشود و شهر به خواب میرود، گذری به خیابانهای یاسوج داشته باشید، پیادهروها، کنار خیابانها و جداول را مملو از کاغذهای رنگارنگ تبلیغاتی مییابید که در نهایت رفتگران زحمتکش آنها را جمعآوری میکنند و به زبالهدان میفرستند.
گذشته از خیابانهای شهر، کاغذهای تبلیغاتی سر از خانههای مردم نیز درآورده است، همین که شهروندان صبح قصد خروج از خانه میکنند، در حیاط یا مقابل در خانه با کاغذهای تبلیغاتی متعدد که بر روی زمین ریخته یا بر در چسبانده شده است، مواجه میشوند.
یکی از کاغذها آرایشگاهی را معرفی میکند، دیگری آدرس تخلیه چاه فاضلاب میدهد و کاغذ دیگر شماره تاکسی تلفنی جدید محله را اعلام میکند و ... نهایت کاری که صاحبخانه با این کاغذها میکند، آن است که حیاط خانه یا مقابل در را از وجودشان پاک کند و آنها را به جدول یا مقابل خانه همسایه بفرستد.
چراغ قرمز سرچهار راهها نیز فرصت جدید دیگری برای توزیع کنندگان کاغذهای تبلیغاتی است، همین که چراغ قرمز میشود و خودروها در پشت آن قرار میگیرند، مرد یا پسر جوانی با انبوهی از کاغذهای رنگارنگ در دست، یک به یک آنها را به رانندگان خودروها میدهد، اگر شیشه خودرو پایین باشد، آن را به داخل پرتاب کرده و یا پشت برف پاککن قرار میدهد.
این کاغذها هم در نهایت یا به خیابانها پرتاب میشوند و یا اگر شهروند با وجدانی باشد آن را به زبالهدانها میاندازد.
تبلیغات در شهر گردشگری که واحد صنفی، تولیدی و خدماتی در آن مشغول فعالیت هستند، هنوز سامان نیافته و بجز نقاطی محدود و مشخص از شهر که تبلیغات شرکتهای معروف و بزرگ بر روی مانیتورها یا پلاکاردها انجام میگیرد و شهرداری نسبت به جانمایی آنها اقدام کرده است.
اینکه کسبههای خرد در یاسوج با هدف رونق بخشی به کسب و کارشان با صرف هزینه بسیار به استفاده از کاغذ برای تبلیغات رو میآورند به نوعی اسراف محسوب می شود که نه تنها ثمری ندارد بلکه فقط اقدامی در جهت افزودن به حجم زبالههای شهر است.
به نظر میرسد فعالیتهای تبلیغاتی از این دست در شهرهای متولی خاصی ندارد، هیچ نهادی بر روی این بخش نظارت نمیکند و فقط منابع کشور توسط عدهای سودجو به هدر میرود، آن هم کاغذی که از قطع شماری از درختان تولید میشود و به راحتی به زبالهدانها میرود.
در شهری که از آن به عنوان پایتخت طبیعت ایران نام میبریم، هنوز موفق به فرهنگسازی در زمینه حفظ زیبایی شهر نشدهایم، هنوز یاد نگرفتهایم که چگونه از منابع خود حفاظت کنیم و آنها را هدر ندهیم.
--------------------------------
بهنیازاده
تبلیغات بیحد و اندازه کاغذی در شهر یاسوج چهره پایتخت طبیعت را زشت کرده است.
در حاشیه هر خیابان که کسب و کاری رونق داشته باشد، کاغذهای تبلیغاتی معرف قیمت انواع پوشاک رو و زیر، لوازم آرایشی، عطر و اودکلن، مانتو و ... از زمین و آسمان بر سر عابران فرو میریزد یا از سوی افرادی که در مقابل مغازه به شکار مشتری مشغولند به دست رهگذران داده میشود.
کمتر کسی از بین رهگذران مییابید که به کاغذهای تبلیغاتی اطرافش یا کاغذهایی که به اجبار در دستشان قرار میگیرد، توجه کند، همین که کمی از محل توزیع کاغذهای تبلیغاتی فاصله میگیرند، یا نگاهی گذرا به کاغذ میاندازند و یا بدون توجه آن را مانند زبالهای مچاله کرده و به گوشهای پرتاب میکنند.
اگر زمانی که کرکره مغازه ها به پایین کشیده میشود و شهر به خواب میرود، گذری به خیابانهای یاسوج داشته باشید، پیادهروها، کنار خیابانها و جداول را مملو از کاغذهای رنگارنگ تبلیغاتی مییابید که در نهایت رفتگران زحمتکش آنها را جمعآوری میکنند و به زبالهدان میفرستند.
گذشته از خیابانهای شهر، کاغذهای تبلیغاتی سر از خانههای مردم نیز درآورده است، همین که شهروندان صبح قصد خروج از خانه میکنند، در حیاط یا مقابل در خانه با کاغذهای تبلیغاتی متعدد که بر روی زمین ریخته یا بر در چسبانده شده است، مواجه میشوند.
یکی از کاغذها آرایشگاهی را معرفی میکند، دیگری آدرس تخلیه چاه فاضلاب میدهد و کاغذ دیگر شماره تاکسی تلفنی جدید محله را اعلام میکند و ... نهایت کاری که صاحبخانه با این کاغذها میکند، آن است که حیاط خانه یا مقابل در را از وجودشان پاک کند و آنها را به جدول یا مقابل خانه همسایه بفرستد.
چراغ قرمز سرچهار راهها نیز فرصت جدید دیگری برای توزیع کنندگان کاغذهای تبلیغاتی است، همین که چراغ قرمز میشود و خودروها در پشت آن قرار میگیرند، مرد یا پسر جوانی با انبوهی از کاغذهای رنگارنگ در دست، یک به یک آنها را به رانندگان خودروها میدهد، اگر شیشه خودرو پایین باشد، آن را به داخل پرتاب کرده و یا پشت برف پاککن قرار میدهد.
این کاغذها هم در نهایت یا به خیابانها پرتاب میشوند و یا اگر شهروند با وجدانی باشد آن را به زبالهدانها میاندازد.
تبلیغات در شهر گردشگری که واحد صنفی، تولیدی و خدماتی در آن مشغول فعالیت هستند، هنوز سامان نیافته و بجز نقاطی محدود و مشخص از شهر که تبلیغات شرکتهای معروف و بزرگ بر روی مانیتورها یا پلاکاردها انجام میگیرد و شهرداری نسبت به جانمایی آنها اقدام کرده است.
اینکه کسبههای خرد در یاسوج با هدف رونق بخشی به کسب و کارشان با صرف هزینه بسیار به استفاده از کاغذ برای تبلیغات رو میآورند به نوعی اسراف محسوب می شود که نه تنها ثمری ندارد بلکه فقط اقدامی در جهت افزودن به حجم زبالههای شهر است.
به نظر میرسد فعالیتهای تبلیغاتی از این دست در شهرهای متولی خاصی ندارد، هیچ نهادی بر روی این بخش نظارت نمیکند و فقط منابع کشور توسط عدهای سودجو به هدر میرود، آن هم کاغذی که از قطع شماری از درختان تولید میشود و به راحتی به زبالهدانها میرود.
در شهری که از آن به عنوان پایتخت طبیعت ایران نام میبریم، هنوز موفق به فرهنگسازی در زمینه حفظ زیبایی شهر نشدهایم، هنوز یاد نگرفتهایم که چگونه از منابع خود حفاظت کنیم و آنها را هدر ندهیم.
--------------------------------
بهنیازاده