کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

نبرد صدا و سیمای کهگیلویه و بویراحمد با پایتخت طبیعت ایران

17 دی 1393 ساعت 0:53


 
پیمان رضائیان*
سئوالی که از دیرباز در ذهن اهالی کهگیلویه و بویراحمد رسوب کرده و نتوانسته اند جواب قانع کننده ای به آن بدهند این است که ریشه ی محرومیت این استان در چیست؟
محرومیتی که الارغم این همه توانایی و پتانسیل بالقوه، ۳۶ سال پس از عمر انقلاب اسلامی، هنوز دست از دامن این دیار نکشیده و اینکه این محرومیت ناشی ازعواملی خارج از استان است یا درون استان؟
برای پاسخ گویی به این سوال یقیناً نباید دنبال یک عامل یا مقصر بود. زنجیره ای از مسائل درونی و بیرونی که برخی قدمتی به اندازه ی تاریخ بلوط های این استان دارند و برخی دیگر ماحصل عواملی است که قدمت زیادی ندارند و با روند کنونی متأسفانه میبایست منتظر تشدید آنها باشیم. در این مقال اندک لاجرم از عوامل تاریخی و ذی قدمت می‌گذریم و تنها به چالشی مهم و تأثیر گذار در این باره که بی شک باید نقش پررنگ و زیادی (چه محرومیت زایی و چه محرومیت زدایی) برای آن متصور بود می پردازیم:
نقش رسانه‌ها بویژه صدا و سیما به دلیل گستردگی و قابلیت دسترسی ای که برای مخاطبان دارد مردم و مسئولین را برآن می دارد تا با پرداختن و توجه ویژه به آن، به عنوان گامی اساسی در زدودن گرد محرومیت از این مرز و بوم، بپردازند و قدم بردارند.
به لحاظ جغرافیایی، قرار گرفتن در میان استان های بزرگی نظیر، اصفها، فارس، خوزستان، بوشهر و...
(که هر کدام به تنهایی چه از نظر جمعیت و چه وسعت چیزی کمتر از کشورهای کوچک اروپایی یا همین شیخ نشین های حاشیه ی خلیج همیشه فارس ندارند) موقعیتی استراتژیک و خاص را متوجه استان ما کرده.
سرزمینی چهار فصل که چون نگینی بر انگشتر زیبای زاگرس نشسته و می درخشد.
در واقع همان نقشی که ایران در خاورمیانه دارد را می توان برای استان کهگیلویه و بویر احمد در ایران متصور بود. فرایندی که طی آن اصفهان را پایتخت فرهنگی ایران و جهان اسلام و فارس را پایتخت ادب و هنر ایران نامیده اند، نه القابی است که یک شبه بدانها داده باشند.
برای تصاحب این القاب که سالانه خیل گردشگران ایرانی و جهانی را به این دو استان کهگیلویه و بویراحمد سرازیر می‌کند، اصفهان هر ساله جشنواره (اصفهان، پایتخت فرهنگی جهان اسلام ) و فارس ((جشنواره های متعدد شعر ـ ادبی هنری و بزرگداشت حافظ و سعدی)) را آنهم با هزینه های هنگفت برگزار می کند.
اینگونه است که با حمایت های همه جانبه و کارهای دیگری از این دست که فرصت پرداختن به آنها نیست و پرواضح اند با بردن نام این استانها، لقب آنها نیز در ذهن هر کودکی تداعی می شود.
و اما...
بی شک (( یاسوج، پایتخت طبیعت ایران )) لقبی است که به حق به مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد ما داده شده و از اموال معنوی این استان است. حال باید دید برای آنکه نام استانمان با لقبش پیوند یافته و اجین شود، چه کارهایی کرده و باید بکنیم؟
می دانیم که  شروع این حرکت شایسته که الالقاعده می بایست از سوی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری که متولی این امر است صورت می گرفت که متأسفانه و به هر دلیل چنین نشد و شهرداری یاسوج با همتی بلند عنان کار را به دست گرفت.
تا همین جای کار هم نمی توان از نقش شهرداری یاسوج و فعالیت های فرهنگی و ورزشی اش، از جمله تیم های والیبال و فوتبال که آن روزها در اوج خود به سر می برد و تیم های بزرگ کشور را در حالی شکست می داد که پیراهنش منقش به ((یاسوج، پایتخت طبیعت ایران)) بود به راحتی گذشت، اما این فقط شروع کار بوده و می بایست مسئولان استانی و رسانه ها که در رأس آنها صدا و سیمای استان است، جهت تثبیت و نهادینه کردن این پروسه، اقداماتی انقلابی گون صورت می گرفت که باز هم متأسفانه چنین نشد !
باید از صدا و سیمای مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد و مدیرش! که برای نامش نیز وام دار دنای همیشه استوار است پرسید چرا و به چه دلیلی لقب زیبا و با مسمای ((پایتخت طبیعت ایران )) را از ادبیات خود و برنامه سازانشان حذف کرده و کوچکترین اشاره ای به آن نمی کنند؟
این گناه نا بخشودنی و جفایی که بر تک تک مردم این دیار می رود از دو حالت خارج نیست:
یا به صورت سهوی و غیرعمدی این خطای بزرگ را مرتکب شده اند، که از ضعف مدیریتی و عدم شناخت و آگاهی شخص مدیر غیربومی این رسانه ی مهم و اثر گذار است که بدینوسیله صدای مردم را به گوش ایشان می رسانیم و از خطایشان چشم می پوشیم.
یا عمدی و آگاهانه است که باید گفت واویلا و گریست و پرسید، آقایان این مردم تاوان کدام گناه ناکرده را می دهند؟!
در نقش بی بدیل وتعیین کننده ی  صنعت گردشگری در رونق اقتصادی هر منطقه ای شک دارید یا این دیار را فاقد ارزش کافی برای جذب توریست و براه شدن صنعت تورسیم در آن می دانید؟ که در هر دو حالت پربیراه رفته اید و به تجدید نظر در این باب دعوتتان می کنیم.
باید از مسئولان و متولیان پرسید چرا برای انتخاب مدیران دستگاهها و ادارات استانی هیاهو می کنند و سرودست می شکنند، اما برای صدا و سیما که از دستگاه های مهم اجتماعی ـ فرهنگی است و عامه ی مردم را مخاطب خود قرار می دهد، در فکر انتخاب و رایزنی برای تصدی مدیری قوی و دلسوز در راس این سازمان مهم در استان نیستند و حساسیتی به خرج نمی دهند؟!
در آخر از مدیر شبکه دنا و سایر دست اندرکاران صدا و سیمای استان کهگیلویه و بویراحمد می خواهیم پیام روشن مردم را بشنوند و دست از فرصت سوزی و وقت کشی بردارند که این مردم بیش از این طاقت دادن تاوان و هزینه برای مدیران ضعیف و ناکار آمد و صرفا سیاسی را ندارد.
انتهای پیام/
 

*مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.


کد مطلب: 82353

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/82353/نبرد-صدا-سیمای-کهگیلویه-بویراحمد-پایتخت-طبیعت-ایران

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1