امروز وقتی به سخنان دکتر تاجگردون در مجلس گوش میدادم بیشتر از هر زمان دیگری مظلومیت قوم لر و پهنه زاگرس از افشانی گرفته تا تاجگردون و...برایم محرز شد.
دیروز یکی به بهانه قانون منع بکار گیری بازنشستگان از شهرداری تهران کنار زده شد  و امروز دیگری به بهانه های که حتی برای شورای نگهبان کدهای قابل اتکایی نبودند به حاشیه رانده شد.او میخواست حرفش را بزند و برود  همانگونه که در حادثه سقوط هوایپمایی آسمان گفت اصلاح طلبی به این است که حرفش را بزند و برود.مثل امروز که کیفش را بسته بود و داعیه ای برای ماندن نداشت اما اطمینان داشت که روسیاهی بهرای دیگری خواهد ماند.
همگان می دانیم حذف احتمالی دکتر تاجگردون از مجلس دور از انتظار نیست چرا که وقتی به بهانه قانون منع بکارگیری بازنشستگان دکتر افشانی را از شهرداری تهران برکنار کردند؛ ما سکوت کردیم و امروز سکوت جامعه سیاسی استان مهر تاییدی هست بر شکاف عمیقی که سالهاست از آن رنج میبریم‌ که باعث می شود درون گفتمانی از خودمان بپرسیم:
سهم سکوت ما کجای این حوادث قرار میگیرد؟ و این شکاف عمیق چقدر در استورای زاکانی چی ها برای حذف دکتر تاجگرون موثر بوده و هست؟
آری؛ امروز روزی بود که اخرین نفس های قوم لر در صحنه سیاسی کشور به کرونایی مبتلا شد که منشا آن تعصب و عدم تاب آوری یک مخالف مستعد و توانا بود؛ از اینرو  که شاید تاجگرون بیشتر از همه می توانست در ادامه جلوی رویه های غلطشان را بگیرید هرچند در اقلیت بود.هرچند یک در برابر۲۳۰نفر بود اما بودجه میدانست!
الان که مینویسم هیچ دادگاهی ادعاهای دوستان را تایید نکرد بلکه حدس و گمان هایی بودند که می شود در خیلی از افراد راه یافته به مجلس اثبات کرد و دید. با اینحال این را میدانم که تاجگردون توسط دیدگاهی رد شد که سهمشان از تایید مردم کمتر از  بیست درصد بود و اما بعکس تاجگردون سهم عمده ای از مردم در تاییدشان نقش داشتند. آری مردم! همان ولی نعمتان انقلاب! حال با این همه پیشفرض سوال اینجاست:
 عاقبت رای مردم چه می شود؟ مگر رای مردم حق الناس نبود؟ و اما هر آنچه هست این روزها شورای نگهبان و تیم  زاکانی چی ها پاسکاری می کنند و قالیباف مدیریت می کند اینگونه که: شورای نگهبان که دلیل موجهی نداشت و خودش را گام آخر برای تایید یا عدم تایید یک فرد می دید (بحث سرکار خانم مینو خالقی) زمین و توپ را به افرادی واگذار کرد که به لطف همین شورای نگهبان و در زمین بدون حریف به مجلس راه یافتند یعنی بطور غیر رسمی اما رسمی شعبه دومی تعریف شد که صورت قانونی به خودش گرفت! و در پایان این اتفاقات اخیر خیری به همراه داشت که:
زاکانی و زاکانی چی ها بخوبی بدانند که ما دکتر تاجگردون را وقتی دوست داریم که در دایره تنگ آنها قرار نگیرید و وقتی حاضر هسیتم  علی رغم تمام انتقادات  از او بنویسیم که او در دیدگاه شما مردود و مطرود شود.

...................................................
ساسان امینی کیمه
دبیر حزب ندای ایرانیان کهگیلویه بزرگ
(دهدشت، بهمئی، لنده و چرام)

کبنانیوز