کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

یادداشتی از محمد مرادی ناصرآباد؛

سلاح تاجگردون «اندیشه» است نه «بِرنو»

محمد مرادی ناصرآباد

13 خرداد 1399 ساعت 0:10

در مکتبی که «میزان رأی ملت است» زنهار که پشت کردن به رأی مردم عواقب وخیمی در پی خواهد داشت و استیصال و سرخوردگی را به ارمغان خواهد آورد. چرا برخی هیچ‌انگارند و به علاایق و سلایق شهروندان بی‌توجه؛ نماینده‌ی گچساران و باشت منتخب و برگزیده‌ی اهالی گچساران و باشت است و قرار نیست و نباید هم باشد که حکومت خواست و مطلوبیتِ مردم را نادیده بگیرد.


یادداشتی از محمد مرادی ناصرآباد؛
این روزها و در آستانه‌ی گام دوم انقلاب، مجلس یازدهم با شعار پُرطمطراق «مجلس انقلابی» کار خود را شروع کرده است و در واقع با پنهان شدن پشت این واژگان و مفاهیم متعالی، کمر به دروی نیروهای مخلص و خدمتگزار بسته است. تشنگان قدرت علیه شیفتگان خدمت موضع گرفته‌اند و در این مصاف نابرابر از هیچ دغل و دروغی مضایقه نمی‌کنند، انگار که همفکرشان نباشی باید کرکره‌ی تفکر را پایین کشید و خاموشی گزید. متأسفانه در انتخابات اخیر، شورای نگهبان با کوته‌نگری و به توپ بستن اندیشه‌های ناب، خیل عظیمی از چهره‌های نامدار عرصه سیاست را به بهانه‌های واهی ردصلاحیت کرد تا صدای خدمت و عدالت و عدالتخواهی در نطفه خفه شود. قیچی نابرابری برید و درید و در این وانفسا راه را برای گمنامانی باز کرد که علی‌رغم آرای ضعیف به پارلمان رسیدند و شادمان از جلوس بر صندلی سبز وکالت، به جان تعقل و تفکر افتادند. این تازه به دوران رسیده‌ها چنان با دم‌شان گردو می‌شکنند که انگار وظیفه خطیر نمایندگی فقط خط و خط‌بازی و تفرقه‌افکنی و خفقان و استبداد است. در شگفتیم از این جماعت که اصول مکتب‌شان در ذبح اصلاح است و برکشیدن بیدادگری.
https://cdn.kebnanews.ir/images/docs/files/000421/nf00421560-3.jpg
در این میان اما مثل همه‌ی جنجال‌های سالیان اخیر باز هم نام اَبَرمردی از قوم لُر نگاه‌ها را به خود معطوف کرد. اولین‌بار در تاریخ پارلمان است که فرزندی از غیورمردان کهگیلویه و بویراحمد در رأس یکی از مهم‌ترین کمیسیون‌های مجلس قرار گرفته و بدیهی است که این اوضاع به مذاق و مزاج عده‌ای خوش نیاید و در پی برانداختنش باشند. بهانه هرچه باشد چند صباحی است که «غلامرضا تاجگردون» آماج حملات ناجوانمردانه‌ی برخی از بهارستان‌نشینان قرار گرفته است. تاجگردونی که بی‌شک تاجِ سرِ پیشرفت و آبادانی جنوب بالاخص گچساران و باشت است و محبوب و مقبول همه‌ی هم‌تبارانش. بزرگ‌مردی که خلعت نمایندگی را با هیچ مقام و منصبی تاخت نزد تا همواره و با افتخار در خدمت مردم زجرکشیده بخشی از سرزمین سراپا سوخته‌ی جنوب ایران باشد. گچساران و باشتی که با گذشت 35 سال از شکوه انقلاب اسلامی و به واسطه‌ی وکلای ضعیف در خانه‌ی ملت، رنگ آب و آبادی و آبادانی و توسعه ندید و به مدد دانایی و توانایی تاجگردون به رشد و سربلندی سلام داد. تاجگردونی که وفادار بر سر عهد دیرینه‌ی خویش ماند و با درایت و تجربه توانست حق شهر و همشهریانش را بگیرد و برایشان سنگ تمام بگذارد. بگذریم، تاریخ خود بهترین قاضی است و خدمات این عزیز دیدنی و در تیررس نگاه تیزبین مردم. در مکتبی که «میزان رأی ملت است» زنهار که پشت کردن به رأی مردم عواقب وخیمی در پی خواهد داشت و استیصال و سرخوردگی را به ارمغان خواهد آورد. چرا برخی هیچ‌انگارند و به علایق و سلایق شهروندان بی‌توجه؛ نماینده‌ی گچساران و باشت منتخب و برگزیده‌ی اهالی گچساران و باشت است و قرار نیست و نباید هم باشد که حکومت خواست و مطلوبیتِ مردم را نادیده بگیرد.
https://cdn.kebnanews.ir/images/docs/files/000421/nf00421560-2.jpg
مجلس یازدهم در سایه‌ی ردصلاحیت‌های گسترده‌ی اصلاح‌طلبان جان گرفت و از این رهگذر برخی سیّاسان (نه سیاسیون) نااهل که تاب تحمل اندیشه‌های برتر از خود را ندارند، با توهمات نابجا در پی رد اعتبارنامه تاجگردون هستند. خائنان این ملک و مملکت چاره را در آن دیدند تا پروژه حذف تاجگردون را رقم بزنند و با رسانه‌ای کردن اوهامی از این دست در فضای مجازی، ماهی مراد از آب گل‌آلود بگیرند؛ غافل از اینکه با «حرف مفت» نمی‌توان به جنگ «اندیشه و تفکر» رفت. زهی تصور باطل، زهی خیال محال. تاجگردون پاکدست هم در سطح استانی و هم در سطح ملی پرونده‌ی کاری قابل قبولی دارد و به بیانی دیگر وصله‌های ناجور به او نمی‌چسبد. او با عشق خدمتگزاری به ندای مردم لبیک گفت و استوار در این مسیر گام نهاد و به پشتوانه‌ی آرای بالای مردمی توانست مثمرثمر باشد برای حوزه‌ی انتخابیه‌اش. او خواست و توانست وگرنه کیست که حاضر باشد راحت و آرام زندگی را واگذارد و در پی امور مردم باشد آن هم در این بلبشوی تهمت و توهین و اتهام. جالب است پروژه حذف تاجگردون توسط کسانی کلید خورده که خود انبانی از تخلف و اتهام هستند در دوره‌های مختلف مسئولیت‌هایشان و جالب‌تر اینکه همه دارای اعتبار می‌شوند و تاجگردون محبوب ما نامعتبر. دسیسه‌ی تازه‌ای که عَلَم کرده‌اند هم شنیدنی است: تهدید با بِرنو. تاجگردون اگر دفاعی داشته باشد که حتماً هم دارد آن را با زبان «اندیشه» جاری و ساری می‌سازد نه با «برنو»، البته برای جان‌های آگاه نه دل‌های مریض. انگار دگم‌اندیشی و دگماتیسم تمامی ندارد، تا زبان هست چه اصرار به اسلحه. در اینکه قوم لُر سلحشور و غیرتمند است شکی نیست؛ نه اینکه گره‌ای که با دستِ عقل باز می‌شود به دستِ برنو سپرد. چرندیاتی از این دست (تهدید برنویی) ساخته‌ی ذهن مشوّش و بیمار کسانی است که درصددند تا به هر نحو ممکن به خواسته‌ی خود جامه‌ی عمل بپوشانند. این به اصطلاح جرزنی چنان پوشش داده می‌شود که مدعیان دروغین شفافیت‌سازی حرف خود را به کرسی بنشانند که اگر چنین شود باید فاتحه‌ی مجلس و کارگزارانش را خواند. این فریب‌خوردگان چون واقفند «این ره که می‌روند به ترکستان است» لاجرم به کعبه‌ی خودخواهی‌شان نخواهند رسید و پشیمانی پیشاپیش در انتظارشان است. در ثانی مردم باشت و گچساران چنان شریف و فهیم‌اند که ذره‌ای به این اوهام توجهی نخواهند کرد چراکه می‌دانند باران «خدمت بی‌منت» حاج‌غلام دگرباره آسمان شهرشان را طراوتی دوچندان خواهد بخشید. به نظر می‌رسد تنها مشکل تاجگردون این باشد که وی نه پاچه‌خوار است و نه دست به سینه و حلقه به گوش؛ او پیه همه چیز را به تن مالیده تا در دنیای «زر و زور و تزویر» به دادِ مردم حوزه‌ی انتخابیه‌اش برسد ولاغیر. جای بسی تأسف است که برخی از مجلسی‌های ناکاربلد و ناکارآمد و نااهل دوره‌ی یازدهم، توان درک و هضم حضور نیروهای کاربلد را ندارند و این‌چنین گردوخاک راه انداخته‌اند. چرا عده‌ای تازه‌نفسِ بی‌تجربه راه را بر تخصص بسته‌اند تا در ندانم‌کاری خود دمی شادمان باشند و به این مملکت ظلم کنند. حالا که معدودی از بهارستانی‌ها را یارای تحمل حضور تاجگردون نیست کاش اخلاق و شرافت و مردی را پاس بدارند که فردای روزگار دست‌شان رو خواهد شد و آنگاه شرمنده‌ی ایران. این پروژه نه تخریب تاجگردون است و نه امتداد لُرهراسی؛ بلکه حذف اندیشه است و دانایی و توانایی. یقین دارم در آینده‌ای نزدیک تشت رسوایی معاندان خواهد افتاد و پشت پرده‌ی این قضایای شوم بر همگان روشن خواهد شد. خدایگان زر و زور و تزویر به جان معرفت افتاده‌اند و عنقریب در چاه ذلالت سرنگون خواهند شد. به کوری چشم حسودان این بار هم تاجگردون با دست پر و سربلند از این پیچ تاریخی به سلامت گذر خواهد کرد و مثل همیشه روسیاهی به زغال خواهد ماند.
https://cdn.kebnanews.ir/images/docs/files/000421/nf00421560-1.jpg
اما آنچه در این میان مهم می‌نماید شکستن سکوت بزرگان استان کهگیلویه و بویراحمد است و فراکسیون زاگرس‌نشینان که حق مطلب را ادا کرده و از فرزند لایق‌شان دفاع کنند. امروز که تخریبچی‌های قدرنشناس بی‌امان در پی انهدام و ویرانی هستند باید ایستادگی کرد و حامی بود نه زمانی که تاجگردون سربلند از امتحان بیرون آمد آنگاه دهان مبارک‌شان را به به‌به و چهچه بگشایند. شکی نیست که تاجگردون می‌ماند و باید بماند تا تاریخ تکرار غربت «حاج بهرام» را از سر نگیرد. تاجگردون باید بماند تا گچساران و باشت طعمه‌ی مار و مور و ملخ نشود. تاجگردون باید بماند تا سرافرازمان کند با طنین صدا و پژواک اندیشه‌اش به افتخار سربلندی این آب و خاک. تاجگردون می‌ماند و این خاک بر دست‌های مهربان حاج‌غلام بوسه خواهد زد همچنانکه مثل همیشه فرزند خویش را در آغوش فشرده و می‌فشارد. چیزی تا طلوع آفتاب نمانده است، بی‌صبرانه ذره ذره پرتوهایش را جشن می‌گیریم در سحرگاه روشن فردا برای ایرانی آباد و آزاد و مستقل. شب رفتنی‌ست، ایمان بیاوریم به تلألؤ رنگین‌کمان پیش‌رو.
-------------------------------------
نویسنده و فعال حوزه رسانه


کد مطلب: 421560

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/421560/سلاح-تاجگردون-اندیشه-نه-ب-رنو

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1