تاریخ انتشار
دوشنبه ۳ تير ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۶
کد مطلب : ۴۱۰۵۶۵
یادداشت|
رسانههای استان کهگیلویه و بویراحمد و نظریه بازنمایی
صیاد خردمند
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛فضای رسانه نوپدید امروزه به اشکال مختلف مناسبات اجتماعی را دچار تغییر تحول کرده است. بهگونهای که بسیاری از اندیشمندان عصر امروز را عصر «انفجار اطلاعات » میخوانند.
کانالها، صفحات مجازی و صدها رسانه رسمی و غیره رسمی، هرروزه به اشکال مختلف، ذهن و روح میلیونها مخاطب خود را از اطلاعات پراکنده، سطحی، دم دستی پر میکنند و نظام معنایی آنها را شبانهروز با خود درگیر میسازند.
به باور بسیاری از عالمان ارتباطات به دلیل وفور اطلاعات غیره مهم امروزه هیچ فرصتی برای اندیشیدن و همچنین هیچ رخصتی برای تفکر درباره آنچه در جهان پیرامون میگذرد باقی نمیماند و انسان، در سادهاندیشی عجولانه چنان غوطه میخورد که درنمییابد روزانه با چه ضرورتهای روبهرو هستند.
فضای رسانهای استان امروزه به خوبی تبیینکننده تئوری بمباران اطلاعاتی میباشد.
روزانه در گروههای مجازی موجی از لینک های خبری از سایت های خبری_ تحلیلی منتشر میشود که هیچ تناسبی با زیست روزمره بسیاری از مخاطبان و بدنه اجتماعی ندارند.
ملغمهای از اخبار در قالب گزارش عملکرد مدیران، جلسات تودیع و معارفه، انتصابات، مصاحبههای فاقد محتوا و درگیریهای سیاسی کماهمیت ... در فضای رسانهای تولید و منتشر میشود.
«بازنمایی» یکی از مفاهیم بنیادی در مطالعات رسانه و ارتباط جمعی است. بازنمایی راه و روشی است که از آن طریق، رسانهها حوادث و واقعیتها را نشان میدهند. دو روایت مختلف در باب بازنمایی وجود دارد.
روایت اول: در بازنمایی، نظریه انعکاسی است. این رویکرد بر این باور است که رسانه در حال نشان دادن واقعیت است. قدرت فهم واقعیت وجود دارد و چیز مابهازا در جهان خارج وجود ندارد به زبان ساده رسانه واقعیت را منعکس میکند.
روایت دوم: این رویکرد با عنوان ارادی مطرح است. برعکس نظریه انعکاسی، این نظریه تبیین میکند هیچ عمل انعکاسی از جهان بیرونی وجود ندارد و آنچه رسانه نشان میدهد اراده و نیت پنهانی است که پشت تصاویر وجود دارد. رسانه واقعیت را منعکس نمیکند بلکه نمایش و تحریفی از واقعیت است.
حال باید پرسیده شود رسانه در استان از کدام روایت پیروی میکنند؟ امروزه در استان ما رسانهها بازنمای واقعیتهای جامعه هستند یا به دستآویزی در دست مدیران و سیاست پیشه گان؟!
چنین به نظر میرسد رسانه با فهم درستی وارد استان نشده و غالباً ارزش کار خود را در سطح ابزاری نمایش شخصیتها برای دیده شدن، غیریت سازیهای کاذب، انحراف اذهان عمومی از ضرورتهای اجتماعی و بازتولید مسائل غیره مهم در حیات اجتماعی بدل گشتهاند.
کانالها، صفحات مجازی و صدها رسانه رسمی و غیره رسمی، هرروزه به اشکال مختلف، ذهن و روح میلیونها مخاطب خود را از اطلاعات پراکنده، سطحی، دم دستی پر میکنند و نظام معنایی آنها را شبانهروز با خود درگیر میسازند.
به باور بسیاری از عالمان ارتباطات به دلیل وفور اطلاعات غیره مهم امروزه هیچ فرصتی برای اندیشیدن و همچنین هیچ رخصتی برای تفکر درباره آنچه در جهان پیرامون میگذرد باقی نمیماند و انسان، در سادهاندیشی عجولانه چنان غوطه میخورد که درنمییابد روزانه با چه ضرورتهای روبهرو هستند.
فضای رسانهای استان امروزه به خوبی تبیینکننده تئوری بمباران اطلاعاتی میباشد.
روزانه در گروههای مجازی موجی از لینک های خبری از سایت های خبری_ تحلیلی منتشر میشود که هیچ تناسبی با زیست روزمره بسیاری از مخاطبان و بدنه اجتماعی ندارند.
ملغمهای از اخبار در قالب گزارش عملکرد مدیران، جلسات تودیع و معارفه، انتصابات، مصاحبههای فاقد محتوا و درگیریهای سیاسی کماهمیت ... در فضای رسانهای تولید و منتشر میشود.
«بازنمایی» یکی از مفاهیم بنیادی در مطالعات رسانه و ارتباط جمعی است. بازنمایی راه و روشی است که از آن طریق، رسانهها حوادث و واقعیتها را نشان میدهند. دو روایت مختلف در باب بازنمایی وجود دارد.
روایت اول: در بازنمایی، نظریه انعکاسی است. این رویکرد بر این باور است که رسانه در حال نشان دادن واقعیت است. قدرت فهم واقعیت وجود دارد و چیز مابهازا در جهان خارج وجود ندارد به زبان ساده رسانه واقعیت را منعکس میکند.
روایت دوم: این رویکرد با عنوان ارادی مطرح است. برعکس نظریه انعکاسی، این نظریه تبیین میکند هیچ عمل انعکاسی از جهان بیرونی وجود ندارد و آنچه رسانه نشان میدهد اراده و نیت پنهانی است که پشت تصاویر وجود دارد. رسانه واقعیت را منعکس نمیکند بلکه نمایش و تحریفی از واقعیت است.
حال باید پرسیده شود رسانه در استان از کدام روایت پیروی میکنند؟ امروزه در استان ما رسانهها بازنمای واقعیتهای جامعه هستند یا به دستآویزی در دست مدیران و سیاست پیشه گان؟!
چنین به نظر میرسد رسانه با فهم درستی وارد استان نشده و غالباً ارزش کار خود را در سطح ابزاری نمایش شخصیتها برای دیده شدن، غیریت سازیهای کاذب، انحراف اذهان عمومی از ضرورتهای اجتماعی و بازتولید مسائل غیره مهم در حیات اجتماعی بدل گشتهاند.