کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

یادداشت | آرمان بیگلری

راز زخم قدیمی دوش مبارک امام حسین(علیه‌السلام)

آرمان بیگلری

28 شهريور 1397 ساعت 0:53

اخیراً عده‌ای درفصای مجازی پیشنهاد تعطیلی مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله حسین (ع) وصرف هزینه‌های آن، جهت کمک به فقرا امور خیریه منجمله ازدواج واکرام ایتام و...را تبلیغ می‌کنند، که متاسفانه به علت عدم شناخت حقیقت و ماهیت بازیگردانان فضای مجازی واهداف شوم آنها عده‌ای هم خداپسندانه و با نیت خیر اقدام به باز نشر این ایده می‌کنند


متن ارسالی
 السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین وعلی الارواح التی حلت بفنائک
همین محرم و صفراست که اسلام را زنده نگه داشته است. امام خمینی (ره)
 وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَی خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَی وَ شَرَی آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّی فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَکَ وَ أَسْخَطَ نَبِیَّکَ.
و جانش را در راه تو بذل کرد، تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی برهاند، درحالی که بر علیه او به کمک هم برخاستند، کسانی که دنیا مغرورشان کرد، و بهره واقعی خود را به فرومایه‌تر و پست‌تر چیز فروختند، و و آخرتشان را به کمترین بها به گردونه فروش گذاشتند، تکبّر کردند و خود را در دامن هوای نفس انداختند، تو را و پیامبرت را به خشم آوردند.
اخیراً عده‌ای درفصای مجازی پیشنهاد تعطیلی مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله حسین (ع) وصرف هزینه‌های آن، جهت کمک به فقرا امور خیریه منجمله ازدواج واکرام ایتام و...را تبلیغ می‌کنند، که متاسفانه به علت عدم شناخت حقیقت و ماهیت بازیگردانان فضای مجازی واهداف شوم آنها عده‌ای هم خداپسندانه و با نیت خیر اقدام به باز نشر این ایده می‌کنند.

لازم است دراین باب به چند نکته توجه کنیم؛
1- این اجتهاد ناصواب و حکم نابجا که از قضا در تقابل جدی با نص صریح حضرات معصومین علیهما السلام نیز می‌باشد، ریشه در شناخت سطحی و درک معیوب از فلسفه عزای حضرت اباعبدالله علیه السلام دارد، وقتی محرم یک عزای شخصی و ابراز احساسات در قبال یک جنایت تاریخی تحلیل گردد، و ابعاد انسانی، اخلاقی، عرفانی، تربیتی، اجتماعی، ظلم ستیزی، عدالتخواهی، استکبار ستیزی، و کارکردهای این فرهنگ ومکتب ظلم ستیز و انسان ساز به فراموشی سپرده شود، اینچنین حکم نابخردانه وناشیانه ای برای تعطیلی بزرگترین گردهمایی انسانی و الهی وعدالتخواهانه ومحرومیت از برکات وکارکردهای بیکران آن اعلام می‌گردد، گردهمایی که اولین کارکردش رسوا کردن وبه آتش کشیدن پایگاه‌های ظلم و بیداد می‌باشد، ظلم وبیدادی که اولین خروجی و محصولش، فقر، محرومیت، تبعیض، استضعاف، استحمار و استبداد می‌باشد.
2-اساساً کربلا صحنه تقابل دو اسلام بود، اسلامی با اسلام، نبرد اسلام اموی و اسلام ناب محمدی (ص)، اسلام اشرافیت، تجمل، نابرابری، استثمار، استحمار، اسلام کاخ نشینی، اسلام باندهای قدرت، اسلام استبداد، اختناق، اسلام طبقاتی، اسلام بی مسئولیت در برابر طبقات ضعیف، اسلام خشن با طبقات مظلوم وبی پناه، اسلام شکم پاره‌ها، اسلام مرفهین بی درد، اسلام آقازاده‌های بی دین، اسلام علماءدنیا زده، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام اصحاب اهل سکوت، اسلام مبلغان تسلیم وسازش، اسلام گنگ، اسلام صد تاویلی، اسلام ابوهریره وابودردا، اسلام ولید، اسلام مروان، اسلام رانده شدگان پیامبر، اسلام افراط وتفریط، اسلام خشک مقدس‌های بیشعور، اسلام جمود و تحجر، اسلام خوارج نهروان، اسلام ملعبه قران‌های سر نیزه پسر نابغه، اسلام ابو موسی اشعری‌ها، اسلامی که بوی تعفن ابوجهل وابوسفیان، ابولهب، قیصر وکسری و هراکلیوس و خسرو پرویز می‌داد و دریک کلام اسلام ناب اموی به رهبری باند بنی امیه وشخض یزید با اسلام ناب محمدی (ص) که علی وال علی وحکومت علی وسیره علی ومظلومیت علی، خشم علی وسکوت علی ومنطق علی وگفتمان علوی علیه السلام در تمام حوزه‌های حکومتی، شخصی، خانوادگی، اجتماعی، رفتاری وتربیتی تبلور وتجلی عینی آن بود، اسلام متعهد وپاسخگو دربرابر شکافهای طبقاتی، اسلامی که فرماندارش را برای نشستن سرسفره اشراف توبیخ می‌کند، اسلامی که آبروی ناظرمالی بازار اهواز را به خاطر کوتاهی و تخلف وساخت وپاخت با باندهای قدرت وثروت و فشار به گروه‌های ضعیف، می‌ریزد واو را درنماز جمعه 80 ضربه شلاق میزند، اسلامی که خلیفه‌اش هر شب نان وخرما به دوش، احوال بی پناهان را می‌پرسد، اسلامی که حتی یک روز مدارا با طاغوت معاویه را روا نمی‌دارد، اسلامی که در کمتر از چهار سال حکومت سه جنگ بزرگ داخلی با ناکثین و مارقین و قاسطین می‌کند ولحظه ای مدارا با ایشان را روا نمی‌داند، اسلامی که قاضیش را به خاطر صدازدن با نام کوچک خلیفه توبیخ وجریمه می‌کند، اسلامی که در دادگاهش خلیفه با یهودی تازه مسلمان برابراست، اسلامی که وقتی زن مظلوم شاکی ظلم فرماندارش می‌شود و شکایت به علی (ع) می‌برد، علی سرش را پائین انداخت وشانه هایش لرزید وصدای حق حق گریه حیدرکرار را شنید، همو که زره اش پشت نداشت، زیرا در هیچ نبردی نگریخت وپشت به دشمن نکرد، اسلامی که قاتل خلیفه مظلومش تنها باید یک ضربه می‌خورد، زیرا تنها یک ضربت زده بود، اسلامی که تا ابن ملجم مرادی شیر نخورد، علی لب به شیر نگذاشت، اسلامی که خلیفه‌اش نان جو میخوردو برزمین سخت می‌خوابید، اسلامی که در آن بزرگانی چون طلحه، زبیر، عبدالرحمن ابن عوف وسعد ابن ابی وقاس سهمی برابر با یهودی تازه مسلمان داشتند، اسلام مالک، اسلام میثم، اسلام ابوذر صحابی تبعیدی در ربذه داغ وسوزان، ابوذر وقتی درتبعید از دنبا رفت کسی نبود جسم او را کفن کند وفرشته ها ابوذر را کفن کردند، اسلامی که حتی ام کلثوم گردنبند امانت را باید سریع پس می‌داد زیرا به گفته علی تمام مردم امکان خرید چنین گردنبندی را برای دخترانشان نداشتند و اگر جز به امانت گرفته بود علی او را با شمشیر می‌زد، اسلامی که خلیفه ودردانه هایش سه شب گرسنه خوابیدند و نانشان را به فقیر و یتیم و اسیر دادند، اسلامی که بزرگترین تولید کننده‌اش یعنی علی ساده‌ترین زندگی را داشت، نان جو و شاید خرما وحساب تولید ثروت و مصرف آن از هم کاملاً جدا بود، علی تولیدکننده وسرمایه داری بود که همه را وقف فقرا می‌نمود و به خود اجازه مصرف بیش از طبقات محروم را نمی‌داد و اسلامی که کارگزارانش انسان‌هایی چون مالک بودند زلال چون چشمه واستوار و با صلابت چون کوه آهن، اسلام ابوتراب، اسلامی که بوی بهشتی رسول خدا (ص)، فاطمه زهرا (س) مجتبی (ع) می‌داد، اسلامی به سادگی خانه علی وبه استواری ذولفقار علی علیه السلام...آری برای ساختن چنین اسلامی وچنین جامعه‌ای وچنین آرمان‌هایی، جا داشت تمام خوبان عالم و حتی نازنین‌ترین گوهر هستی در گودی قتلگاه ارب اربا شود، اما بوی عطر اسلام حقیقی با بوی تعفن اسلام اموی قاطی نشود و حقیقت گم نگردد واسلام التقاطی ابوسفیان جایگزین اسلام ناب محمد صلی الله علی واله وسلم نگردد...وبه راستی چه کسی شایسته‌تر از حسین علیه السلام برای احیاء دین جدبزرگوارش...پس این گونه بود که حسین با تمام هستیش به نبرد تمام نقاق رفت، تا اسلام مندرس وپاره پاره نشود، واسلام بماند.
 
 
3-به گواهی تاریخ ظهر عاشورا ده هزار مسلمان در فرات غسل شهادت کردند تا فتنه حسین (ع) بر علیه خلیفه حق یزیدبن معاویه را سرکوب کنند. ابن سعد آقازاده سعدبن ابی وقاس اولین تیر را شخصاً به سمت خیام حضرت شلیک کرد وصدا زد، خدا یا شاهد باش که اولین تیر را من شلیک کردم، آنگاه فریاد کشید یا خیل الله ارکبی وبالاجنته ابشری، ای سپاهیان خدا حرکت کنید وبشارت باد برشما بهشت، تزویری به نهایت کثیف در پوستین حقیقت، و حسین (ع) باید با تمام هستیش به قربانگاه تمام نفاق رود، باید نفاق را شکست اگر می‌توانی ورسوا کرد اگر نمی‌توانی، در برابر نفاقی که سرتاسر جهان اسلام را چون سرطان پوشانده بود، جاهلیتی اسلامی...وقتی عبدالله آقازاده عمر ابن خطاب خواست حسین را نصیحت کند گفت حیف نیست این صورت زیبا زیر ضربه‌های شمشیر خرد شود، فرمود خداوند خواسته مرا در خون ببیند، گفتند لااقل خانواده‌ات را نبر فرمود خداوند اراده کرده خاندان مرا در غل وزنجیر ببیند، حال که جز با ریختن خون من دین جدم حفظ نمی‌شود پس ای شمشیرها مرا در بر گیرید...هیهات من الذله...حرف آخر حسین علیه السلام
 4-برای مبارزه با فقر و استضعاف و محرومیت ابتدا باید به سراغ ریشه‌ها و سرچشمه‌ها رفت و ریشه‌ها وعلل را خشکاند، فقر و محرومیت محصول لاینفک وخروجی اجتناب ناپذیر یک سیستم ناعادلانه می‌باشد، عاشورا دانشگاهی است که به ما می اموزد امر به معروف را از امام جائر آغاز کنیم، زیرا مدلهای، فرایندها، سازو کارهای ومناسبات غیر الهی و غیر دینی وظالمانه است که فقر و محرومیت اکثریت جامعه و شکم پارگی و دریدگی اقلیتی زالو صفت را ایجاد می‌کند.
5- امام حسین علیه السلام یکسال قبل ازعاشورای 61 هجری در خطبه معروف منا، دلایل نامشروع بودن سیستم حاکم و خروج خود را، جهت تنویر افکار عمومی جهان اسلام اعلام فرمودند، وبه آسیب‌های جامعه دینی و بایدها و نبایدهای یک حکومت مبتنی بر اندشه الهی پرداختند و به تحلیل نشانه‌های حکومت طاغوتی یزید در سال 61 هجری مبادرت فرمودند، سرتاسر این خطبه بیبدیل که نسخه شفابخش دردهای جهان اسلام وبلکه جهان سوم می‌باشد پر از دغدغه ونگرانی طبقات ضعیف و محرومین وناتوانان می‌باشد، حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام می‌فرمایند.
میثاق خدا و پیامبر (ص) زیر پا گذاشته شده وشما آرامید، سکوت وتوجیه می‌کنید ((لبعض ذمم آباءکم تفزعون ذمه رسول الله محقوره)) میثاق پیامبر در این جامعه تحقیر شده است. پیمان ومیثاق پیامبر چیست؟((الاعمی والبکم والزمن فی المدائن مهمله)) لال‌ها، زمین گیران، کورها، وفقرا وبیچاره ها در سرزمین‌های اسلامی بر روی زمین رها شده‌اند و بی پناهند و ((لا یرحمون)) وکسی به اینها رحم نمی‌کند. شما به این وظیفه الهی ودینیتان عمل نمی‌کنید ووقتی کسی مثل من هم می‌خواهد عمل کند کمکش نمی‌کنید. میثاق خدا زیر پا گذاشته شده و داد نمی‌زنید. شما مدام دنبال ماست مالی ومداهنه هستید، دنبال سازش با ظالم تا خودتان امنیت داشته باشید. همه اینها محرمات الهی بود که می‌بایست ترک می‌کردید ونکردید. شما باید این ستمگران را نهی از منکر می‌کردید ونکردید ومصیبتتان از همه بالاتر است، چون عالم به دین واصحاب پیامبر بودید وچشم مردم به شما بود ومردم شما را نماینده اسلام می‌دانستند. ((اماحق الضعفافضیعتم واما حقکم بزعمکم فطلبتم))((اسلمتم الضعفاء فی ایدیهم)) شما این ضعفا، محرومین وفقرا را دست بسته و کت بسته تحویل دستگاه ظلم داده‌اید وتسلیم اینان کرده‌اید و مثل برده‌های مقهور وشکست خورده در زیر دست وپای آنان له می‌شوند. ((ومستضعف علی معیشته مغلوب))، عده‌ای هم مستضعف وفقیروبیچاره اند ونان شبشان را هم نمی‌توانند تهیه کنند ((یتقلبون فی الملک بارایهم)) آن‌ها هم هرگونه می‌خواهند، حکومت می‌کنند ومحرومین بیچاره در این جامعه بیپناهند.
 حضرت مناسبات جامعه یزیدی را به نقد می‌کشد و نشانه‌های حکومت طاغوتی را نشان می‌دهد، جامعه‌ای که تنها چند دهه بعد از انقلاب نبوی (ص) انقلاب علی اعقاب کرده و بازگشت به عقب کرده بود، ارتجاعی که لباس دینی داشت اما محتوایی جاهلانه وکفرآمیز داشت،
این خطبه به شدت کارکردی و دارای برنامه‌های عملی برای خشکاندن ریشه‌های فقر و گرسنگی در جامعه است، و سرشار از نگرانی طبقات در معرض آسیب و ضعیف...
6-دینامیزم موجود درخون شهید اجازه به فراموشی سپرده شدن حقیقت ورسالت انسان آزاده را در قبال طبقات ضعیف ومحروم جامعه و تکلیف انسان موحد در ساختن جامعه بدون فقر، محرومیت، واستضعاف واستحمار رانمیدهد و همین معناست که زورگویان و حکومتهای ظالم را بر آن داشته که با برپا شدن این همایش عدالتخواهانه به ستیز برخیزند از خاندان منافق بنی العباس گرفته تا دست نشانده‌های پهلوی و کسانی که دانسته یا نادانسته با تفسیرهای وتحلیلهای سطحی و قشری، حقیقت عاشورا را مسخ می‌کنند
7-تنها در پرتو فرهنگ حسینی است که انسانهای مسئول ومتعهد در قبال تغیرسازوکارها و مناسبات ظالمانه ساخته وپرداخته می‌شوند، انسان‌های ایثارگری که آماده قربانی شدن برای نابودی بنیادهای ظالمانه‌اند ورنه در مدینه فاضله امانیسم مغرب زمین، انسان‌ها گرگهایی درنده می‌شوند که برای بقا باید بدرند تا دریده نشوند و شهادت شلیک به مغز خودخواهی و منیت واوج اعتلای ارزشهای انسانی است که تا اعتلاء نیابد وبه رشد وکمال نرسد، خبری از جامعه برابر و برادر و بدون طبقه نیست
8-امام حسین (علیه السلام) نبرد حق و باطل و ظالم و مظلوم را به بلندای تاریخ و تا ابدیت و به عرض تمام زمین گستراند و حتی اجازه نداد تا این نبرد مقدس دریک دین خلاصه شود، بلکه خطاب حضرت به تمام آزادگان بود، تا کسی نتواند در ظرف محدود زمان و مکان و نژاد حقیقت را در مسلخ مصلحت قربانی کند.
آنجا که راشل دختر جوان دانشجوی آمریکایی که برای پایان نامه خود به جنین فلسطین سفر کرده بود، خود را به زیر بلدوزرهای اسرائیلی انداخت تا مانع تخریب منزل یک خانواده فلسطینی شهرجنین شود، سربازان اسرائیلی هرچه کردند نتوانستند راشل را کنار بزنند، بلدوزر از روی راشل عبور کرد، راشل مسلمان نبود اما آزاده بود، پیغام هیهات من الذله را درک کرده بود. راشل کشته شد، منزل آن خانواده مظلوم جنینی تخریب شد،اما خون راشل تا مدتها رژیم کودک کش صهیونیستی را رسوا کرد.
به قول بزرگان بنیاد ظلم را ویران کن اگر می‌توانی و یا رسوا کن اگر نمی‌توانی پس نتوانستن سلب تکلیف ومسئولیت نمی‌کند.
9-هل من ناصرینصرنی حضرت اباعبدالله (ع) خطاب به تمام نسلهای بشیریت تاهمیشه تاریخ می‌باشد، تا کارزار عاشورا در تمام پهنه هستی انتشار یابد وانسانها را گریزی از انتخاب نباشد، کل یوم عاشورا وکل عرض کربلا وکل شهر محرم یعنی در نوردیدن تمام مرزهای زمانی و مکانی تا ابدیت، یعنی درس تکیف ومسئولیت حتی در نتوانستن وتلاش برای ساختن، وهیهات من الذله مشقی است که اگر خوب آموخته نشود، امت اسلامی را به سرنوشت پست بردگی وبندگی ومذلت خواهد نشاند.
10- وقتی بزرگان بنی اسد پیکر مطهر و بی سر حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام را به خاک می‌سپردند، جای رد زخمی کهنه وقدیمی رو دوش امام حسین نمایان بود، این جای زخم قدیمی جای شمشیر ونیزه نبود، وقتی علت را از امام سجاد علیه السلام پرسیدند فرمود این رد زخم قدیمی جای کیسه‌های نان وخرمایی است که پدرم شبانه به خانه فقرا و یتیمان ومحرومان می‌برد، مشق شبی که از ولی الله الاعظم حضرت ابوتراب علی علیه السلام به او به ارث رسیده بود. مراقب مداوم از وضع وحال طبقات بی پناه جامعه. رد زخمی که تبدیل به نشانه امامت در این خانواده شده بود. اردوگاه اباعبدالله علیه السلام اردوگاهی بی طبقه شده بود، از آن نجیب زاده‌ها متمول تا آن غلام سیاه حضرت، هم در عشق حسینی ذوب و برابر و برادر شده بودند، حتی حسین علیه السلام سر غلام سیاه عاری از همه نشانه‌های برتری دنیوی را همچون شاه زاده اشبح الناس به رسول الله صلی الله علیه واله وصلم حضرت علی الاکبر روی زانو گذاشت و به آغوش کشید تا تابلوی حریت، برابری، برادری و شرافت انسانی را برای همیشه تاریخ به زیباترین شکلی ترسیم کند، آنقدر زیبا که خود خدا هم شیفته آن گردد...و این قصه سر دراز دارد...
صلی الله علی الباکین علی الحسین علیه السلام

------------------------------
آرمان بیگلری
------------------------------


کد مطلب: 403080

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/403080/راز-زخم-قدیمی-دوش-مبارک-امام-حسین-علیه-السلام

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1