آقای منطقیان و لاهوتی؛ در دنیای شما ساعت چند است؟
7 اسفند 1393 ساعت 21:49
سامان پارسه
تنور انتخابات مجلس در حال گرم شدن است و جریان های سیاسی در تکاپوی ساماندهی فعالیت های خود یرای تصاحب کرسی های سیز یهارستان هستند . اصلاح طلبان کهکیلویه که هم مدت هاست فتح بهارستان برایشان رویا شده از انگیزه دو چندانی برخوردارند اولا اینکه فضا را بازتر می بینند ثانیا می دانند باید از تک شانس مجلس بیشترین بهره را ببرند و نمی خواهند بازی را به راحتی به رقیب واگذار کنند و در همین راستا محمود منطقیان با اظهار نظری مبنی بر وحدت در آینده ای نزدیک تلاش کرد هم نگاه ها را به سمت اصلاح طلبان کهکیلویه بیشتر کند هم در پشت پرده و در لفافه تاکیدی بر محوریت خود ذر اصلاح طلبان کهگیلویه کرده باشد اما آنچه مشخص و مبرهن است اختلافات این جبهه است که اینقدر عمیق شده که تعبیر شکاف تعبیری بهتر و واقعی تر از شرایط امروز اصلاح طلبان کهگیلویه است. اختلافاتی که در طول ۲۰ و اندی سال گذشته همواره بوده و حتی شکست های پی در پی در طول چند انتخابات اخیر هم نتوانست درس عبرتی برای آنان باشد و این شکاف تا امروز ادامه داشته و احتمالا هم دارد اگر چه اصلاح طلبان کهگیلویه در پی قدرت گرفتن دولت تدبیر و امید از خواب زمستانی ۸ ساله بیدار شدند اما حتی سوسوی امیدی به وحدت انان که ایجاد نشده بلکه شکاف انها را نیز بیشتر کرده است و شکاف رو به گسترش آنان به سمت گسل پیش می رود. نمی توان از دو طیف یودن اصلاح طلبان کهگیلویه سخن نگفت که آنچه عیان است چه حاجت به بیان است . طیف لاهوتی که در تقسیم غنایم سهمی جز حسرت و سر خوردگی نداشتند و همین عامل موجبات سرخوردگی شدید آنها را فراهم کرده و کار را به جایی رسانید که به واکاوی تاریج پرداختند اصلاح طلبی خود را دارای پیشینه ی بیشتری از طیف منطقیان دانسته اند و با این اظهار نظر راه جدا شده خود را رساتر فریاد زدند. با این تفاسیر به نظر می رسد سخن گفتن از اجماع بیشتر بازی رسانه ای است که شاید جوابیه ای باشد به نشست های متعدد اصولگرایان اصلاح کهگیلویه و شاید هم برای جوانه زدن برق امید در دل هوادارانشان؛ امیدی که فهمیدن کاذب بودنش کار چندان مشکلی نیست !!! شکاف اصلاح طلبان کهگیلویه بسیار بیش تر، ملموس تر و عینی تر از این است که با اظهار نظر بتوان آن را ترمیم کرد یا امیدی به بازسازی آن داشت. واقعیت امروز جریان اصلاحات در سردرگمی است که محصول شکاف سران شان در کهگیلویه است. شکافی که سالهاست شروع شده و نقطه پایانی یرای آن متصور نیست. و از ظرف دیگر این سردرگمی نتیجه ی گسست نسلی ایجاد شده بین سران اصلاح طلبان کهگیلویه با بدنه ی اجتماعی است. اصلاح طلبان کهگیلویه آنقدر از فضای واقعی اجتماعی فاصله گرفته اند و آنقدر سرگرم اختلافات درون گروهی خود شده اند که نتوانسته اند واقعیت ملموس تغییر نسل ها را حس کنند. اصلاح طلبان کهگیلویه امید به نسلی دارند که در دهه ۶۰ میانسال بوده اند و اکنون دوران بازتشستگی خود را سپری می کنند یا در استانه ی بازتشستگی هستند و تاثیر اجتماعی خود را تا حدود زیادی از دست داده اند و اکنون نسل جدید که اتفاقا دارای تقاوت دیدگاه شدیدی با نسل قبل هستند صحنه گردان مسایل سیاسی و اجتماعی هستند . نسلی جدید که هم فعالانه تر، با انگیزه تر و هم دسترسی بیشتری به ابزارهای جدید برای ایجاد کنش های گسترده در جامعه دارند اما واقعیت آن است که سران اصلاح طلبان کهگیلویه از این نسل جوان ، فعال و البته تحصیلکرده شناخت چندانی ندارند و جنس مطالیات و دغدغه های این نسل برای انان نامعلوم است. شاهد مدعا را می توان در گزینه ی اصلاح طلبان طیف منطقیان برای شهرداری دهدشت و همچنین مشاوران محمود منطقیان و قادر لاهوتی مشاهده کرد که نشان دهنده ی فاصله ی جریان اصلاح طلب از بدنه ی اجتماعی اثرگذار می باشد. االبته در کنار این عوامل باز هم نیاید از دلخوری طیف لاهوتی به سادگی گذشت و به صرف اظهار نظری پای میز مذاکره بیایند و طبل شادی بنوازند و قطعا از حساب کشی از طیف مقابل دست نخواهند کشید. بنابراین طیف لاهوتی که در این مدت عملا به انزوا کشیده شده اند برای اثبات خود هم که شده ساز از مدتها پیش کوک شده ی خود را بلندتر و آشکارتر می نوازند تا پیام ما هم هستیم را به طرف مقابل مخابره کنند. اگر چه رفتار ئ حرکات آنان از سر درونشان به بهترین نحو خبر می دهد. به نظر می رسد جریان اصلاح طلبی قبل از هر اجماعی باید به روز رسانی شود تا واقعیت های جامعه را بهتر درک کند آن گاه احتمال تجدید نظر در بسیاری ازمسایل برای آنان وجود دارد . بدنه ی جامعه مدتهاست تغییر کرده و سران اصلاح طلب کهگیلویه در حصار دهه ی ۷۰ خود مانده اند و باید از این سران پرسید: در دنیای شما ساعت چند است ؟
کد مطلب: 92060