کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

استاندار و نمایندگان ثلاثه

23 تير 1393 ساعت 11:58


حمید تقوی بهبهانی

مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.

همانطور که در سطح کشور دولت روحانی با هجمه های وسیعی روبروست،در استان ما نیز اخیرا استاندار مواجه با هجومهای تبلیغاتی پراکنده ای شده است.b.z.kh.t
خادمی استاندار کوچکترین استان از لحاظ جمعیت و در عین حال پر مسئله ترین استان است.استانداران دیگر نصف خادمی هم دغدغه و مشکل ندارند.او از همه طرف تحت فشار و مورد انتظار  است. نمایندگان مجلس   یک طرف قضیه اند.مدعیان اصولگرائی هر وقت که فرصتی بدست آورند در تضعیف او کوتاهی نمیکنند.نماینده اصلاح طلب هم متهم است که اخلاق سیاسی ندارد. در محفلی حافظ است و در مجلسی دردی کش. او هم عرفی وار میخواهد که مسلمانش به زمزم شوید و هندو بسوزاند.

نمایندگان ثلاثه باید

بدانند که تضعیف استاندار و جنگ تبلیغاتی راه انداختن علیه او به سود آنها نخواهد بود.همانطور که در سال 78 مدعیان اصلاح طلبی بخاطر تحقق خواسته های حداکثری خود با استاندار وقت {اولیا} درافتادند ولی بعد از آمدن شورانگیز وقتی به خواسته های حداقلی شان هم نرسیدند فهمیدند که چه اشتباه بزرگی کرده اند،حالا هم اینان باید بدانند که حاشیه سازی برای استاندار به نفعشان نیست.

خادمی از طرف مدعیان اصلاح طلبی زیر فشار است که چرا با نمایندگان تعامل میکند و جایگاه حقوقی شان را محترم می شمارد و نظراتشان را در حد امکان در تصمیم گیریها و انتصاب مدیران لحاظ میکند.

آنگاه همین نمایندگان بجای اینکه این  رفتار نجیبانه را قدر نهند، گاهی  به فزون خواهی می افتند و امتیاز بیشتر مطالبه می نمایند. سعی میکنند استاندار را وارد بازیهای کاذبی کنند.اما استاندار عاقبت نگر و عافیت نگرتر از آن است که وارد مناقشاتی پر حاشیه و بی ثمر گردد.

خادمی درگیر معضلات اساسی استان چون فقر و بیکاری و جهل و بی قانونی و ضعف مدیریت‌ها و ....... و موارد مشابه آن است.

اینکه در فلان اداره چه کسی مدیر باشد مشکل استاندار نیست. مشکل نمایندگانی است که برای آینده  می خواهند یارگیری کنند.

نمایندگان بر خلاف وظیفه ای که دارند و شعاری که می دهند در عزل و نصب ها فقط به منافع خودمی اندیشند. مسئولیتی هم ندارند. در حالیکه استاندار مجبور است به مصالح عمومی استان بیاندیشد.

چون موفق بودن کارنامه اش در گرو آن است.او فقط مدیر توانمند و مسئولیت پذیر می خواهد. وی بدنبال جمع آوری رای نیست که لازم باشد یاران خود را به کار بگمارد. موقعیت و جایگاهش  با نمایندگان  بکلی متفاوت  است.

در حال حاضر هم مدعیان اصلاح طلبی که غنیمت مورد انتظار را نبرده اند از او ناراضی اند. هم محافظه کارانی که خود را صاحب نظام و کشور و به تبع آن استان میدانند.هم آنهائی که احساس میکنند در صورت ادامه سیاست‌های استاندار؛ نمی توانند از رانت‌های ویژه استفاده کنند. هم تازه به دوران رسیده‌هائی که در یک آنارشیسم سیاسی بهتر می توانند به خواسته هایشان برسند. هم آنهائی که در فضاهای تیره و تار و بسته توان نمایش قدرت دارند و می توانند بیش از وزن سیاسی خود عرض اندام کنند.هم کسانی که هنوز گرفتار جاهلیت قوم گرائی اند و چون خادمی از خودشان نیست با او مخالفند.

هرزه های سیاسی نان به نرخ روز خور هم این روزها نصیحتگر او شده اند.و میخواهند به لقمان حکمت بیاموزند.

اینان که یک شبه پوتین جلیلی را کنار گذاشته و کلید روحانی را بدست گرفته اند نبوغ حیرت انگیزی در چرخشهای سیاسی دارند و برای کسب منافع  تن به هر ذلتی می دهند. و در حال حاضر...کارشان شده سفلگانی از نوع خود را نواختن و بیشرمانه به آزادگان تاختن.

در این میان عملکرد منافقانه کسانی که خود را هوادار سینه چاک دولت نشان میدهند اما سیل انتقادات موهوم خود را روانه استاندار نموده اند از همه عریانتر و مذموم تر است. اینان می فرمایند سیاستهای دولت خوب است اما استاندار قادر به اعمال این سیاستها نیست. این در حالی است که خادمی در مقام یک روشنفکر سیاسی و سیاستمدار حرفه ای چون شطرنج‌بازی ورزیده بر میزهای مختلفی با سیاست پیشگان  در حال بازی است. وی در این ماراتن سیمولتانه تا کنون هیچکدام از بازیها را نباخته. چند مورد معدود را بنا به مصالح بزرگتری مساوی کرده ولی اکثریت مطلق بازیها را با هوشمندی برده است.

او با سیاستهائی سنجیده و پخته همه را خلع سلاح کرده، بطوری که جز اتهام زدن سلاحی برایشان نمانده است.

 یکی از  شایع ترین و در عین حال بی پایه ترین آنها  اتهام طایفه گرائی به اوست.

خادمی منتسب به یکی از بزرگترین طوایف استان است. طایفه ای که بیش از دیگران افراد تحصیل‌کرده و روشنفکر و توانمند دارد. و بطور طبیعی میتواند درصد بالائی از مدیریتهای استان را به خود اختصاص دهد. اما خادمی هیچگونه سهمیه ای برای آنها قائل نشده است. آنها هم چون شرایط خادمی را درک میکنند از او هیچگونه انتظاری ندارند. فقط به عنوان یک فامیل از او طرفداری کرده و خواهان موفقیت و سر بلندی اویند.  بخش زیادی هم از این طرفداری، جنبه فامیلی ندارد بلکه بخاطر ویژگیهای فردی و شخصیتی، همفکری و صحیح دانستن برنامه های اوست. خادمی پرکار است و با برنامه. در همه صحنه ها حضوری موثر و نمایان دارد. هیچ عرصه و میدان مهمی را به امید دیگران رها نمی‌کند. همه مسائل استان و مربوط به استان را با دقت رصد کرده و در مقابلشان واکنش لازم را نشان داده و دستور مقتضی صادر می‌کند. در هیچ میدانی غایب نیست. شاید بتوان وی را انرژیک ترین نیروی دولت در این دوران نامید. هم به ترمیم خرابی‌های گذشته می پردازد.هم امور جاری را مدیریت میکند و هم به معماری و برنامه‌ریزی برای آینده می اندیشد. در مواجهه با مسئولان طوری عمل میکند که نمیتوانند به او اطلاعات غلط بدهند.

سایتها و نشریات استانی و کشوری را با دقت میخواند.آنهم روزانه و مستمر.مهمتر اینکه دچار روزمرگی هم نشده است.

یکی از کارهای اصولی وشایسته استاندار استفاده نکردن از برخی مدیران کل در دوره اصلاحات است. برخی این مدیران کارنامه ای تاریک دارند. هم از سال 82  به بعد برای بقای خودشان اقدام به چرخش‌های سیاسی کردند و نشان دادند که از اصلاح طلبی بوئی نبرده اند.هم در دوران مدیریت غالبا هشت ساله شان به شیوه رایج بار خود را بستند. چون واقف بودند که این میزها اعتباری ندارند، سعی کردند حداکثر استفاده را از این موقعیت ببرند که بردند. دوران اصلاحات در استان ما  از نظر کارنامه مدیریتی دورانی ضعیف و لبریز از سو استفاده های مالی و اداری و استخدامی بود. در این دوران اغلب مدیران کل همراه با معاونتهای مالی شان،حسابی وضعیت نابسامان اقتصادی خود را اصلاح کردند و به ریش دیگران خندیدند. مزاحمین خود را هم به طریقی یا اخراج کردند یا خانه نشین و وادار به سکوت.

وقتی در انتخابات حوزه گچساران نماینده اصولگرا حدود سه هزار رای بیشتر نیاورد ،کسی تصور نمی‌کرد که با آن ناکامی وحشتناک بتواند در آینده سیاسی استان نقشی ایفا کند. اما به حرکت افتادن قطار بی ترمز و فرمان احمدی نژادی در عرصه سیاسی و تیزتر شدن تیغ برنده که این دفعه به خودی ها هم رحم نکرد، باعث شد وی بازیگر اصلی صحنه و میدان شود. او روحانی شریف و قابل احترامی است که هیچگونه آلودگی مالی یا اخلاقی ندارد.که در فضای ناپاک امروزی مقوله ای گرانبها و مغتنم است. درجوابیه ام به دکتر زیبا کلام  بطور مشروح به این موضوع پرداختم. این بزرگوار متاسفانه موقعیت شناس نیست. به همین علت گاهی مطالبی میگوید که نگفتنشان بهتر است. اخیرا اعتراضاتی به استاندار کرده  است  که بعضی ها آن را نمایشی سیاسی برای تثبیت موقعیت استاندار می‌دانند. در حالی که  بزرگواری اصلا نمایش بلد نیست. استاندار هم با این رویه میانه ای ندارد. بزرگواری و همفکرانش توجه نمی‌کنند که اگر دولت روحانی ناکام شود باید فاتحه دولت را بخواند. در ساختار فعلی نظام، قوه مجریه بخش انتخابی و خردورز آن است که موازنه های سیاسی را در دنیا می فهمد. سیاستهای خارجی دولت (که  ایده ال هم نیست)میتواند مانع از نوشیدن جام زهر دیگری گردد و نگذارد نظام وارد گردابی خطرناک شود. گردابی که قطعا میتواند تمامی نظام را یکجا ببلعد.نظامی که اینان حفظش را اوجب واجبات میدانند.

موضعگیری نمایندگان مجلس در انتخابات اخیر نشان داد که بیش از 70 در صد آنها نماینده کمتر از 5 میلیون نفرند. در حالی که روحانی در آن موقع نماینده 18 میلیون نفر بوده است. ولی حالا بی تردید بیش از سی میلیون نفر از سیاستهای خارجی روحانی حمایت می‌کنند. همه کسانی که نمی خواهند کشور به دام انقلاب تاریک یا جنگ خانمانسوز دیگری بیفتد از روحانی حمایت کرده و معتقدند که باید به او فرصت داد تا گام به گام جلو برود. روحانی گزینه ایده الی نیست ولی در شرایط فعلی وجودش مغتنم است.

 نماینده بویراحمد که در  انتخاب  مدیران کل، شرکت برق سهمیه اش شده بود، تمام انرژی و اوقاتش را روی این گذاشته که از این حق البته مشروع استفاده کرده و با انتخاب شخص مورد نظرش که  در انتخابات اخیر هم مانند خودش  از دکتر ولایتی حمایت کرده،  زمام این شرکت را بدست گیرد، تا هم به فامیل خدمتی نموده و هم برای انتخابات سال آینده اهرم قدرتی در اختیار داشته باشد. ولی تا کنون علیرغم نیروی فراوانی که روی آن گذاشته موفق نشده است. چون از بدشانسی اش، مدیرعامل فعلی شرکت توزیع برق یکی از کارشناسان مطرح  در وزارت نیرو است.هم تفکری معتدل دارد هم مدیریت فنی اش کم نظیر است، هم بر خلاف بسیاری از مدیران گذشته از نظر مالی و اخلاقی کاملا سالم است.  هم در وزارت نیرو جایگاه و موقعیت بالائی دارد.او توانمندتر از گزینه های دیگر است.  با رفتن او قطعا استان ما ضرر خواهد کرد و برنامه هایی که او برای شبکه های برق نظیرهوشمند سازی و اتوماسیون این شبکه ها دارد عقیم خواهد ماند. او هیچ ضرری نمی‌کند.اگر زیر فشارهای نامطلوب سیاسی مجبور به رفتن شود، یا به استان بزرگتر و مهمتری او را می فرستند یا هم در توانیر جایگاه بالاتری برایش در نظر می‌گیرند که از دانش فنی و توانمندی اش در برنامه ریزی استفاده کنند.  مسئولین وزارتی بارها به این موضوع اشاره کرده اند.

استاندار هم بخاطر مصالح استان موافق تعویض او نیست. اما  نماینده بویراحمد، فقط بخاطر مصلحت شخصی پیگیر شبانه روزی موضوع است. بزرگواری هم با او همگام شده است.هجوم‌هایش به دولت و استاندار ناشی از مواردی اینگونه است، اما با بهانه های دیگر.

یکی دیگر از انتقاداتی که نثار استاندار میگردد، قوی نبودن بعضی از مدیران جدید است.این منتقدین سطحی نگر توجه نمی‌کنند که در ایران کنونی ساختار قدرت یکدست نیست. نهادهای موازی و تاثیر گذار بر انتخاب مدیران فراوانند. اینان طوری انتقاد میکنند که گوئی این افراد گزینه های اول استاندار بوده اند.در حالی که چنین نبوده و نیست. مهمترین معیار برای استاندار، توانمندی، تخصص وتجربه و مسئولیت پذیری است.همسوئی سیاسی در درجه دوم اهمیت است.

اگر در موارد معدودی بالاجبار نرمش‌هائی تاکتیکی نشان داده، بخاطر مصلحت بزرگتری بوده است. چون می دیده که این مرده به این شیون نمی ارزد.او هرگز بر سر اصول معامله نکرده و کوتاه نیامده است.

وی بخوبی تا کنون گروه‌های مختلف را مدیریت کرده و نمی گذارد که پایشان را از گلیم شان درازتر کنند. اقتدار و عقلانیت را به استانداری باز گردانیده بدون اینکه دچار استبداد رای شود. نمونه بارز این اقتدار را در واکنش مقتدرانه اش به انتصاب مدیر کتابخانه ها دیدیم. که مقابل عمل انجام شده هیچگونه نرمشی نشان نداد. و بجای فرد معرفی شده که سوابق مدیریتی قابل قبولی هم نداشت، بانوئی فرهیخته با سابقه تحصیلی و کاری ممتازی را پیشنهاد کرد و با اقتدار این کار را علیرغم مخالفت افرادی صاحب نفوذ به انجام رساند. در مورد مدیر کل ثبت احوال هم با همین اقتدار عمل کرد.کسی را که مدیریتش در دوره اصلاحات بخاطر  زد و بندهای سیاسی  دوام نیاورده بود ،بدلیل ثبات قدم و پایداری و وفاداری اش به آرمان اصلاح طلبی که علیرغم بی‌مهری دولت اصلاحات با او، وی هرگز به این آرمان پشت ننمود. و مانند بسیاری از چهره های معروف چرخش سیاسی نکرد. او را مجددا به جای سابق برگرداند.

همه این مزایائی که برای استاندار بر شمردیم اگر در یک کفه ترازو بگذارند، کفه دیگری که با آن برابری میکند.صداقت ،نجابت و اخلاق سیاسی اوست. تا کنون  دیده نشده است که خلاف اعتقاداتش ،جمله ای بر زبان بیاورد. یا در رفتار و گفتارش دوگانگی بخرج دهد یا بخاطر خوشایند دیگران رفتاری تصنعی از خود بروز دهد.در میان دولتمردان داشتن اخلاق سیاسی متاسفانه نادر و در حکم گوگرد احمر و کیمیاست.رمز ماندگاری سیاستمداران مردمی در همین نکته نهفته است.وثوق الدوله و قوام السلطنه در امر سیاست از دکتر مصدق ورزیده تر و کارکشته تر بودند.اما بدلیل نداشتن اخلاق سیاسی جایگاه دکتر مصدق و حتی مهندس بازرگان را در تاریخ نیافتند. می‌دانم که خوانندگان مرا متهم به فامیل گرائی خواهند کرد. در حالی که من در مقام قضاوت تا آنجا که مقدور طبع بشری است،احساسات شخصی را وارد نکرده و نمیکنم .همانطور که در سلسله مقالات  تاریخنگاری در بویراحمد چنین کردم. زیرا افلاطون گرامی است اما حقیقت گرامی تر است.


کد مطلب: 55380

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/55380/استاندار-نمایندگان-ثلاثه

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1