کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

تازه‌های کتاب

کتاب «چرا جنگ» منتشر شد؛ نامه‌نگاری‌های آلبرت آینشتین و زیگموند فروید

20 شهريور 1400 ساعت 20:13

آینشتین نامه‌ خود به فروید را در کتاب «چرا جنگ»، با این پرسش آغاز می‌کند: «آیا در مقابل فاجعه‌ شوم جنگ، راه نجاتی برای بشر وجود دارد؟»


آینشتاین نامه‌ خود به فروید را در کتاب «چرا جنگ»، با این پرسش آغاز می‌کند: «آیا در مقابل فاجعه‌ شوم جنگ، راه نجاتی برای بشر وجود دارد؟»
به گزارش کبنا به نقل از خبرگزاری کتاب ایران، آینشتاین در جایگاه دانشمند علوم طبیعی در جست‌وجوی راه‌حل عملی پیشگیری از وقوع جنگ است. او که به استدلال قیاسی دقیق عادت کرده، نه‌تنها امیدوار است که با نظریه‌پردازی و طرح استدلال‌های استوار علمی بتوان شوق انسان‌ها به شرکت در جنگ را تضعیف کرد، بلکه همچنین امید دارد که روزی بتوان شوق به تخریب را در درون انسان‌ها به کل از بین برد. او معتقد است که «ملت‌ها با هدف‌های نادرست تربیت شده‌اند. در کتاب‌های درسی به جنگ ارج می‌نهند و وحشت و خرابی‌های آن را نادیده می‌گیرند و از این طریق کینه‌توزی را به کودکان تلقین می‌کنند. من اما می‌خواهم آشتی بیاموزم نه نفرت، عشق بیاموزم نه جنگ». آینشتاین نامه‌ خود به فروید را در کتاب «چرا جنگ» -که با قیمت 28000 تومان و در 86 صفحه از سوی نشر نی منتشر شده است- با این پرسش آغاز می‌کند: «آیا در مقابل فاجعه‌ شوم جنگ، راه نجاتی برای بشر وجود دارد؟»
در بخش «دیباچه» این کتاب آمده است: «نگاهی به پیشینه نامه‌نگاری‌های آلبرت اینشتاین و زیگموند فروید سال ۱۹۳۲ میلادی: فاشیست‌ها در ایتالیا به رهبری بنیتو موسولینی قدرت را به دست گرفته‌اند و در آلمان حزب ناسیونال سوسیالیستی کارگران آلمان (حزب نازی) به رهبری آدولف هیتلر با بحران آفرینی و ارعاب و ضرب و شتم مخالفان و دگراندیشان، زمینه استقرار نظام تمامیت‌خواه نازیسم را فراهم می‌آورد. در شرق اروپا نظام کمونیستی، و در رأس آن استالین، پایه‌های حکومت ترس و ترور خود را با برپایی «دادگاه‌های نمایشی» و «پاکسازی» معترضان و منتقدان و تبعید و قتل مخالفان استحکام بخشیده است. جمهوری نوپای اسپانیا با کودتاهای نظامی پی در پی دست به گریبان است، تا آنکه سرانجام کودتای ژنرال فرانسیسکو فرانکو، در سال ۱۹۳۶ میلادی، این سرزمین را به جنگ داخلی سه ساله می‌کشاند و سرانجام رژیم دیکتاتوری فرانکو با حمایت و کمک فاشیست‌های ایتالیا و نازی‌های آلمان در اسپانیا مستقر می‌شود.
رکود اقتصادی گسترده و بحران اجتماعی همه جانبه امریکای شمالی بخش بزرگی از اروپا را در بر گرفته است و میلیونها بیکار در وضعیتی سفبار روزگار می‌گذرانند. ژاپن سرزمین منچوری در شمال شرقی چین را اشغال کرده است. در ۱۳ دسامبر ۱۹۳۷، یورش ارتش ژاپن به شهر نانجینگ در شرق چین به کشتار بیش از دویست هزار تن از اسیران جنگی و مردم غیر نظامی و تجاوز به بیست هزار زن و دختر منتهی می‌شود و یکی از فجیع‌ترین جنایات جنگی تاریخ معاصر به وقوع می‌پیوندد. سال ۱۹۳۲ میلادی هنوز نه آلبرت آینشتاین یهودی از آلمان رانده شده است و نه هم کیش او زیگموند فروید از اتریش. آینشتاین جنگ جهانی اول را تجربه کرده و کشتار و آوارگی هزاران هزار انسان و ویرانی شهرها را شاهد بوده است. شاید او با آگاهی و دانش به این واقعیت تلخ که اکنون با پیشرفت علم و فناوری جدید و به ویژه با سوء استفاده مخرب از نظریه‌های علمی‌اش می‌وان جهان را به نابودی کشاند، به عذاب وجدان دچار شده و سرسختانه علیه وقوع جنگ به پا خاسته است. شهرت او در این سالها بیش‌تر نتیجه کوشش‌های صلح‌دوستانه اوست تا نطریه‌های علمی‌اش.»
همچنین در بخش «نامه آلبرت آینشتاین به زیگموند فروید» که در ۳۰ ژوئیه ۱۹۳۲نوشته شده، آمده است: «آقای فروید عزیز خشنودم که جامعه ملل و انستیتوی بین‌المللی همکاری‌های معنوی این سازمان در پاریس، امکان تبادل نظر درباره مسئله‌ای دلخواه را با شخصی دلخواه به من داده است. من از این فرصت استثنایی استفاده می‌کنم و مایلم مسئله‌ای را با شما در میان بگذارم که به نظرم در موقعیت کنونی مهم‌ترین مسئله تمدن بشری است: آیا در مقابل فاجعه شوم جنگ راه نجاتی برای جامعه بشری وجود دارد؟ این پرسش، در پی پیشرفت تکنولوژی، به مسئله‌ای حیاتی برای انسان متمدن تبدیل شده است و با آن که تقریبا همه بر این امر وقوف دارند، تا کنون تمام کوشش‌ها به‌منظور حل این مسئله، به‌گونه‌ای هولناک، به شکست انجامیده است. من معتقدم حتى انسان‌هایی که در عمل یا به لحاظ حرفه خود با این مسئله سر و کار دارند، از روی احساس ناتوانی و درماندگی، مشتاقند از نظر کسانی آگاه شوند که به دلیل فعالیت‌های معمول علمیشان، شناختی سترده‌تر در زمینه‌های گوناگون حیات انسان به دست آورده‌اند.
تا آنجا که به من مربوط می‌شود، سمت و سوی عادی تفکر من امکان شناخت ژرفای احساسات و نیازهای انسانی را نمی‌دهد. ناگزیر در این تبادل نظر، کاری نمی‌توانم انجام دهم جز آنکه پرسش‌های مورد نظر را گسترده‌تر مطرح کنم و پیشاپیش بکوشم تا با طرح راهکارهای ظاهری برای شما این فرصت را فراهم آورم تا بر اساس شناخت عمیقی که از غرایز انسانی دارید به بررسی مسئله بپردازید. اطمینان دارم که شما قادر خواهید بود از راه‌های تربیتی به نشان دادن آن دسته از موانع روانی بپردازید که به شیوهای تقریبا غیرسیاسی قابل رفع‌اند؛ موانعی که فرد ناوارد به مسائل روانشناختی، وجودشان را حدس می‌زند، اما درباره نسبت این موانع روانی و قابلیت دگرگونی شان نمی‌تواند داوری کند.»
در ادامه این کتاب پاسخ زیگموند فروید به آلبرت آینشتاین در سپتامبر ۱۹۳۲ آمده است که در آن فروید گفته است: «آقای آینشتاین عزیز وقتی شنیدم که شما مرا برای تبادل نظر درباره موضوعی برگزیده‌اید که برایتان حائز اهمیت است و معتقدید که برای دیگران نیز مهم و جالب است، با کمال میل موافقت خود را اعلام کردم. من انتظار داشتم شما مسئله‌ای را انتخاب کنید که در مرزهای دانش امروزی است و هر یک از ما، چه یک فیزیکدان و چه یک روانشناس، تا حدی بتواند درباره آن اظهار نظر کند و در نهایت هر دو از جهاتی متفاوت به زمینه‌ای مشترک برسند. اما طرح این مسئله از سوی شما مرا شگفت‌زده کرد که چه می‌توان کرد تا انسان‌ها را از فاجعه جنگ دور نگاه داشت؟ در ابتدا عدم صلاحیت من (نزدیک بود بگویم عدم صلاحیت ما) برای طرح و بررسی این مسئله مرا به وحشت انداخت، چون این کار به نظرم در حيطه وظایف عملی دولت مردان است. ولی سپس دریافتم که شما نه به عنوان طبیعیدان و فیزیکدان، بلکه همانند محقق قطب شناس، فریتیوف نانين از سر انسان‌دوستی این مساله را مطرح کرده‌اید. از اینرو از من نیز انتظار نمی‌رود که در اینباره پیشنهادهای علمی ارائه دهم بلکه فقط می‌باید در محدوده فعالیت خود از دیدگاه روانشناسی به جلوگیری از معضل جنگ بپردازم.»


کد مطلب: 438893

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/438893/کتاب-چرا-جنگ-منتشر-نامه-نگاری-های-آلبرت-آینشتین-زیگموند-فروید

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1