تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۰
کد مطلب : ۴۲۷۶۴۰
لوداب
۰
کبنا ؛موقعیت طبیعی
بخش لوداب که در جنوب غربی استان کهگیلویه و بویراحمد قرار گرفته است، یکی ازبخش های زیبای شهرستان بویراحمد و استان میباشد که در 120 کیلومتری مرکز استان یعنی یاسوج واقع شده است. این بخش بین مدارهای 29 درجه و 52 دقیقه و 31 درجه و 26 دقیقه شمالی در نصف النهارهای 49 درجه و 55 دقیقه و 51 درجه و 53 دقیقه شرقی قرار دارد. لوداب از شمال با بخش مارگون، از شرق با بخش سرفاریاب، از غرب با بخش چاروسا و از جنوب با شهر دهدشت هم جوار است. این بخش دارای 2 دهستان مرکزی و چین بوده، و دارای 130 روستا میباشد.
جغرافیای انسانی
بر اساس آخرین سرشماری جمعیت بخش لوداب اندکی بالغ بر 16 هزار نفر بوده که حدود ۱۰ درصد آنرا جمعیت شهری، ۷5 درصد جمعیت روستایی و 15 درصد آن را جمعیت غیر ساکن یا عشایری تشکیل داده است. از لحاظ پراکندگی جمعیت، روستای حیدرآباد با 2000 نفر جمعیت، پرجمعیتترین و روستای تنگ یار با 20 نفرجمعیت، کم جمعیتترین روستای بخش بودهاند. بخش لوداب به دلیل شرایط آب و هوایی مناسب و وجود رودخانههایی پرآب در آن که استعداد ایجاد سد بتنی و طبیعی را دارا میباشند و همچنین عبور جاده ترانزیتی شمال –جنوب که در حال احداث میباشد، از آیندهای روشن برخوردار است واین پیشرفتها این بخش و مرکز آن یعنی شهرگراب سفلی را به شهری کاروان رو و برخوردار تبدیل خواهد کرد. بطور کلی مردم این بخش به لهجه لری تکلم میکنند و همهی فرهنگهای کهن و اصیل لری در آن یک جا جمعند و این فرهنگ غنی از اصالت و پاکی خاصی برخوردار است. پوششهای اصیل که با الگوگیری از طبیعت و رنگ به رنگ شدن آن در فصلها طراحی و دوخته میشوند چشم نواز و آرامش بخشاند. چشم نواز است چراکه تابلویی هزار رنگ از نقش و نگارهای طبیعی برگرفته از دل طبیعت است و آرامش بخش است، چون پوششی کامل، بومی و اسلامی است و موجب حفظ عفت و پاکدامنی مردان و زنان این دیار است. مردمی مهمان نواز و خونگرم که صداقت، دست و دل بازی و مهمان نوازیشان زبانزد خاص و عام است. به نظر میرسد عوامل مؤثر بر این نوع زندگی علاوه بردین مبین اسلام، آداب و سنن گذشته و جغرافیای منطقه باشد.
پیشینه
استان کهگیلویه و بویر احمد ابتدا قسمتی از انشان بوده و در دوره ساسانی با عنوان به آمد کواز، ارگان و قسمت کوهستانی آن به نام زم زمیگان معروف بود. با ورود اسلام این منطقه ابتدا ارجان، زم گیلویه و کهگیلویه و از دوره تیموری با از بین رفتن اتابکان لر بزرگ، سراسر منطقه به کهگیلویه معروف شد. از سال 1342 خورشیدی که به فرمانداری کل تبدیل شده به دلایل سیاسی، کهگیلویه و بویر احمد نامیده شد. در مورد نامگذاری کهگیلویه در آثار تاریخی مطالب مختلفی آورده شده است. حسن فسایی در فارس نامه ناصری وجه تسمیه آن را به دلیل وجود میوهای به نام ‹‹ کیالک›› میداند که البته نامعقول به نظر میرسد. از نوشتههای ابن خرداد به و استخری در سدههای سوم و چهارم هجری چنین بر میآید که ‹‹ گیلو›› یکی از سران قوم لر و در محدوده جغرافیایی بین خوزستان، فارس، اصفهان امروزی بوده است که به دلیل کوهستانی بودن پس از مدتی این منطقه به کوه گیلویه معروف شده است. به نظر استخری رموم یا (قبایل) پارس پنج تا بوده ورم جیلویه یا گیلویه که به رم زمیجان هم معروف بوده از همه بزرگتر بوده است (مسالک ممالک ص 96). این منطقه از طرفی به استخر و از طرفی به کوره شاپور و از طرفی ارجان و از طرف دیگر به بیضا و حدود سپاهان قدیم یا اصفهان محدود میشده از سویی نیز به حدود خوزستان و ناحیه شاپور محدود میشده و آنچه از روستا و شهر در این ناحیه بوده در شمار این قبیله بوده است. طبق نظر استخری در مسالک و ممالک، گیلویه مهرگان بن روزبه به همایجان سفلی از توابع کوره استخر رفته بود و به سلمه خدمت میکرد. چون سلمه بمرد، گیلویه رم زمیجان را با زور بگرفت و قدرتمند شد. بطوری که بر آل ابودلف حمله کرد و برادر قاسم بن عیسی (210 تا 225 هـ) یعنی معقل بن عیسی را کشت. ابودلفیان بر گیلویه حمله کردند و او را بکشتند و تا اواخر روزگارشان که از عمرولیث صفاری شکست خوردند، سر گیلویه را بدلیل اهمیت و قدرت وی، در پیش لشکر خود میبردند. با وجود شکست گیلویه ریاست قبایل زمیگان در دست اعقاب گیلویه باقی ماند. بر اساس اطلاعات کتاب حدود العالم در نیمه دوم سده چهارم هجری قمری اولین بار به کوهها و مناطق کوهستانی این منطقه کوه جیلو یا گیلو گفته شده است. (حدود العالم، ص 32) در پایان سده پنجم هجری قمری ابن بلخی در فارسنامه خود از این منطقه به نام کوه گیلویه یاد کره است. از سده ششم هجری قمری به بعد منابعی که از این منطقه یاد کردهاند، نام کهگیلویه را بر بیشتر سرزمین امروزی آن اطلاق میکنند. قدرت یابی طوایف کوه گیلویه از یک سو و خرابی ارجان از سوی دیگر سبب شد که در دوره مغول و تیموری در بیشتر نوشتهها کوه گیلویه بکار برود. پس از چیده شدن جکومت اتابکان لر بزرگ در 827 ه. ق و از دوره صفویه نام کهگیلویه به سرزمینهای وسیعی از اصفهان تا خلیج فارس اطلاق میشده است. در دوره پایانی سلسله صفویه این منطقه به نام کهگیلویه و بهبهان معروف است و در سال 1342 خورشیدی به دلیل سیاسی به کهگیلویه و بویراحمد تغییر نام یافت. لوداب هم تحت تأثیر همین تغییر و تحولات یک سیر این چنینی داشته است. حدود 500 سال پیش به لالستان یا لاله استان معروف بوده است به دلیل رویش لالههای واژگون در آن و بعد از مدتی به سروستان تغییر نام داده است و سرانجام به روداب رسیده است که این واژه در گذر زمان و به دلیل تلفظ سنگین به لوداب تبدیل شده است و تا به امروز نیز باقی مانده است.
نژاد
اهالی لر این بخش که کل جمعیت آن را تشکیل میدهد بر حسب قراین تاریخی متعلق به نژاد آریایی و قوم پارس میباشد. هر چند هیچ قوم و نژادی در زمان حاضر نمیتواند ادعای اصیل یا خالص بودن از خود نماید ولی روی هم رفته با تکیه بر اینکه لرها خود با یک گویش خاص تکلم نموده، در کنار هم جنگیده، با هم زندگی مشترک داشته و جزو در زمان حال که با اقوام دیگر ایرانی خویشاوندی نموده اساساً خویشاوندی میان آنها بصورت بسته بوده است میتوان به هم نژادی آنان در شکل دهی هویت بومی و قومی آنان توجه داشت.
دین و مذهب
مردم لوداب همگی مسلمان و شیعه 12 امامی هستند و ارادت خاصی به اهل بیت پیامبر (ص)، امامان معصوم علیهم السلام و امامزادگان (ع) دارند. در این بخش چندین امامزاده والامرتبه و معجزدار و مورد اعتماد وجود دارند. دو امامزاده معروف که از نوادگان امام موسی کاظم (ع) میباشند بیشتر از دیگران مورد توجه بوده و هستند. امامزاده محمدطاهر (ع) که بقعه متبرکهاش در شهر گراب سفلی و در ساحل رودخانهی مارون واقع است و همواره زیارتگاه محبان و ارادتمندان خاندان اهل بیت علیهم السلام است. دومی نیز امامزاده ولی حسین (ع) است که در دهستان چین و در روستای مورنا که خود بر نوک قلهی کوه چال است قرار گرفته است و به دلیل قرار گرفتن بر بلندای این کوه دارای زیبایی و طراوتی مثال زدنی است و در آن بلندا خودنمایی میکند و دل دوستداران و ارادتمندان شیعی این سامان را میرباید.
بخش لوداب در جریان جنگ تحمیلی و 8 سال دفاع مقدس بیش از 51 شهید گلگون کفن را تقدیم انقلاب نموده است.
اقتصاد
شغل بیش از 90 درصد مردم لوداب کشاورزی و دامپروری است و تنها منبع درآمدیشان هم از همین راه است.۱۰ درصد بقیه کارمند ادارات و بازاری هستند. به دلیل عدم توجه مسئولین و همچنین شرایط کوهستانی و صعب العبور بودن، این بخش پیشرفت و توسعه لازم را در زمینههای شهری، علمی و زیربناهای لازم جهت معیشت توام با رفاه نداشته است و همین امر باعث شده است که هر ساله شمار زیادی از خانوادههای ساکن در این بخش به مهاجرت و ساکن شدن در شهر یاسوج روی آورند. که اگر این روند مهاجرتی ادامه یابد جمعیت این بخش به نصف هم کمتر خواهد رسید و این میطلبد که مسئولین همت بیشتری به خرج داده و از خالی شدن این منطقه که غنی است از معادن کم یاب و طبیعت بکر و دست نخورده جلوگیری به عمل آورند.
بخش لوداب که در جنوب غربی استان کهگیلویه و بویراحمد قرار گرفته است، یکی ازبخش های زیبای شهرستان بویراحمد و استان میباشد که در 120 کیلومتری مرکز استان یعنی یاسوج واقع شده است. این بخش بین مدارهای 29 درجه و 52 دقیقه و 31 درجه و 26 دقیقه شمالی در نصف النهارهای 49 درجه و 55 دقیقه و 51 درجه و 53 دقیقه شرقی قرار دارد. لوداب از شمال با بخش مارگون، از شرق با بخش سرفاریاب، از غرب با بخش چاروسا و از جنوب با شهر دهدشت هم جوار است. این بخش دارای 2 دهستان مرکزی و چین بوده، و دارای 130 روستا میباشد.
جغرافیای انسانی
بر اساس آخرین سرشماری جمعیت بخش لوداب اندکی بالغ بر 16 هزار نفر بوده که حدود ۱۰ درصد آنرا جمعیت شهری، ۷5 درصد جمعیت روستایی و 15 درصد آن را جمعیت غیر ساکن یا عشایری تشکیل داده است. از لحاظ پراکندگی جمعیت، روستای حیدرآباد با 2000 نفر جمعیت، پرجمعیتترین و روستای تنگ یار با 20 نفرجمعیت، کم جمعیتترین روستای بخش بودهاند. بخش لوداب به دلیل شرایط آب و هوایی مناسب و وجود رودخانههایی پرآب در آن که استعداد ایجاد سد بتنی و طبیعی را دارا میباشند و همچنین عبور جاده ترانزیتی شمال –جنوب که در حال احداث میباشد، از آیندهای روشن برخوردار است واین پیشرفتها این بخش و مرکز آن یعنی شهرگراب سفلی را به شهری کاروان رو و برخوردار تبدیل خواهد کرد. بطور کلی مردم این بخش به لهجه لری تکلم میکنند و همهی فرهنگهای کهن و اصیل لری در آن یک جا جمعند و این فرهنگ غنی از اصالت و پاکی خاصی برخوردار است. پوششهای اصیل که با الگوگیری از طبیعت و رنگ به رنگ شدن آن در فصلها طراحی و دوخته میشوند چشم نواز و آرامش بخشاند. چشم نواز است چراکه تابلویی هزار رنگ از نقش و نگارهای طبیعی برگرفته از دل طبیعت است و آرامش بخش است، چون پوششی کامل، بومی و اسلامی است و موجب حفظ عفت و پاکدامنی مردان و زنان این دیار است. مردمی مهمان نواز و خونگرم که صداقت، دست و دل بازی و مهمان نوازیشان زبانزد خاص و عام است. به نظر میرسد عوامل مؤثر بر این نوع زندگی علاوه بردین مبین اسلام، آداب و سنن گذشته و جغرافیای منطقه باشد.
پیشینه
استان کهگیلویه و بویر احمد ابتدا قسمتی از انشان بوده و در دوره ساسانی با عنوان به آمد کواز، ارگان و قسمت کوهستانی آن به نام زم زمیگان معروف بود. با ورود اسلام این منطقه ابتدا ارجان، زم گیلویه و کهگیلویه و از دوره تیموری با از بین رفتن اتابکان لر بزرگ، سراسر منطقه به کهگیلویه معروف شد. از سال 1342 خورشیدی که به فرمانداری کل تبدیل شده به دلایل سیاسی، کهگیلویه و بویر احمد نامیده شد. در مورد نامگذاری کهگیلویه در آثار تاریخی مطالب مختلفی آورده شده است. حسن فسایی در فارس نامه ناصری وجه تسمیه آن را به دلیل وجود میوهای به نام ‹‹ کیالک›› میداند که البته نامعقول به نظر میرسد. از نوشتههای ابن خرداد به و استخری در سدههای سوم و چهارم هجری چنین بر میآید که ‹‹ گیلو›› یکی از سران قوم لر و در محدوده جغرافیایی بین خوزستان، فارس، اصفهان امروزی بوده است که به دلیل کوهستانی بودن پس از مدتی این منطقه به کوه گیلویه معروف شده است. به نظر استخری رموم یا (قبایل) پارس پنج تا بوده ورم جیلویه یا گیلویه که به رم زمیجان هم معروف بوده از همه بزرگتر بوده است (مسالک ممالک ص 96). این منطقه از طرفی به استخر و از طرفی به کوره شاپور و از طرفی ارجان و از طرف دیگر به بیضا و حدود سپاهان قدیم یا اصفهان محدود میشده از سویی نیز به حدود خوزستان و ناحیه شاپور محدود میشده و آنچه از روستا و شهر در این ناحیه بوده در شمار این قبیله بوده است. طبق نظر استخری در مسالک و ممالک، گیلویه مهرگان بن روزبه به همایجان سفلی از توابع کوره استخر رفته بود و به سلمه خدمت میکرد. چون سلمه بمرد، گیلویه رم زمیجان را با زور بگرفت و قدرتمند شد. بطوری که بر آل ابودلف حمله کرد و برادر قاسم بن عیسی (210 تا 225 هـ) یعنی معقل بن عیسی را کشت. ابودلفیان بر گیلویه حمله کردند و او را بکشتند و تا اواخر روزگارشان که از عمرولیث صفاری شکست خوردند، سر گیلویه را بدلیل اهمیت و قدرت وی، در پیش لشکر خود میبردند. با وجود شکست گیلویه ریاست قبایل زمیگان در دست اعقاب گیلویه باقی ماند. بر اساس اطلاعات کتاب حدود العالم در نیمه دوم سده چهارم هجری قمری اولین بار به کوهها و مناطق کوهستانی این منطقه کوه جیلو یا گیلو گفته شده است. (حدود العالم، ص 32) در پایان سده پنجم هجری قمری ابن بلخی در فارسنامه خود از این منطقه به نام کوه گیلویه یاد کره است. از سده ششم هجری قمری به بعد منابعی که از این منطقه یاد کردهاند، نام کهگیلویه را بر بیشتر سرزمین امروزی آن اطلاق میکنند. قدرت یابی طوایف کوه گیلویه از یک سو و خرابی ارجان از سوی دیگر سبب شد که در دوره مغول و تیموری در بیشتر نوشتهها کوه گیلویه بکار برود. پس از چیده شدن جکومت اتابکان لر بزرگ در 827 ه. ق و از دوره صفویه نام کهگیلویه به سرزمینهای وسیعی از اصفهان تا خلیج فارس اطلاق میشده است. در دوره پایانی سلسله صفویه این منطقه به نام کهگیلویه و بهبهان معروف است و در سال 1342 خورشیدی به دلیل سیاسی به کهگیلویه و بویراحمد تغییر نام یافت. لوداب هم تحت تأثیر همین تغییر و تحولات یک سیر این چنینی داشته است. حدود 500 سال پیش به لالستان یا لاله استان معروف بوده است به دلیل رویش لالههای واژگون در آن و بعد از مدتی به سروستان تغییر نام داده است و سرانجام به روداب رسیده است که این واژه در گذر زمان و به دلیل تلفظ سنگین به لوداب تبدیل شده است و تا به امروز نیز باقی مانده است.
نژاد
اهالی لر این بخش که کل جمعیت آن را تشکیل میدهد بر حسب قراین تاریخی متعلق به نژاد آریایی و قوم پارس میباشد. هر چند هیچ قوم و نژادی در زمان حاضر نمیتواند ادعای اصیل یا خالص بودن از خود نماید ولی روی هم رفته با تکیه بر اینکه لرها خود با یک گویش خاص تکلم نموده، در کنار هم جنگیده، با هم زندگی مشترک داشته و جزو در زمان حال که با اقوام دیگر ایرانی خویشاوندی نموده اساساً خویشاوندی میان آنها بصورت بسته بوده است میتوان به هم نژادی آنان در شکل دهی هویت بومی و قومی آنان توجه داشت.
دین و مذهب
مردم لوداب همگی مسلمان و شیعه 12 امامی هستند و ارادت خاصی به اهل بیت پیامبر (ص)، امامان معصوم علیهم السلام و امامزادگان (ع) دارند. در این بخش چندین امامزاده والامرتبه و معجزدار و مورد اعتماد وجود دارند. دو امامزاده معروف که از نوادگان امام موسی کاظم (ع) میباشند بیشتر از دیگران مورد توجه بوده و هستند. امامزاده محمدطاهر (ع) که بقعه متبرکهاش در شهر گراب سفلی و در ساحل رودخانهی مارون واقع است و همواره زیارتگاه محبان و ارادتمندان خاندان اهل بیت علیهم السلام است. دومی نیز امامزاده ولی حسین (ع) است که در دهستان چین و در روستای مورنا که خود بر نوک قلهی کوه چال است قرار گرفته است و به دلیل قرار گرفتن بر بلندای این کوه دارای زیبایی و طراوتی مثال زدنی است و در آن بلندا خودنمایی میکند و دل دوستداران و ارادتمندان شیعی این سامان را میرباید.
بخش لوداب در جریان جنگ تحمیلی و 8 سال دفاع مقدس بیش از 51 شهید گلگون کفن را تقدیم انقلاب نموده است.
اقتصاد
شغل بیش از 90 درصد مردم لوداب کشاورزی و دامپروری است و تنها منبع درآمدیشان هم از همین راه است.۱۰ درصد بقیه کارمند ادارات و بازاری هستند. به دلیل عدم توجه مسئولین و همچنین شرایط کوهستانی و صعب العبور بودن، این بخش پیشرفت و توسعه لازم را در زمینههای شهری، علمی و زیربناهای لازم جهت معیشت توام با رفاه نداشته است و همین امر باعث شده است که هر ساله شمار زیادی از خانوادههای ساکن در این بخش به مهاجرت و ساکن شدن در شهر یاسوج روی آورند. که اگر این روند مهاجرتی ادامه یابد جمعیت این بخش به نصف هم کمتر خواهد رسید و این میطلبد که مسئولین همت بیشتری به خرج داده و از خالی شدن این منطقه که غنی است از معادن کم یاب و طبیعت بکر و دست نخورده جلوگیری به عمل آورند.