بحران ارزی در ایران
25 فروردين 1397 ساعت 0:26
متن ارسالی
بعد از ظهور انقلاب صنعتی در اروپا و ظهور و بروز نظریه پردازان اقتصادی همچون آدام اسمیت و کینز و تاثیر معادلات علمی در چرخه تولید و فروش و جذب نیروی انسانی و به دنبال آن ظهور اتحادیهها و تشکلهای غیررسمی و کارگری و امثالهم، اقتصاد کشورها در طی تاریخ همواره دستخوش این تحولات قرار گرفته و در پیچ و خم این تحولات چه بسا اقتصادی ورشکسته و نابود و اقتصادی دیگر ب همت مردم و مسئولین تصمیم ساز آن کشور پلههای توسعه را گام ب گام طی کرده و نتیجه این فرآیند؛ ظهور قدرتهایی همچون ژاپن، آلمان، ایالات متحده و این اواخر کشورهایی همچون کره جنوبی، هند و برزیل میباشد که هر روزه در حال درنوردیدن قدرت اقتصادی دنیا در عرصه تکنولوژی و دنیای دیجیتال هستند.
لیکن ایران با یک تمدن چند هزار ساله با منابع نامحدود الهی همواره در طول تاریخ، یک کشور تاثیر گذار در سیاست و اقتصاد دنیا بوده است.
ملت ایران با الهام از تمدن ب جای مانده از نیاکان بااصالت خود و استفاده از آموزههای دینی، هر زمان که پای اقتدار و تعصب ملی ب میان آمد شرافتمندانه به میدان آمدند و بحرانهای تاریخی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشتند.
تقریباً تمامی قدرتهای جهان بهواسطه وضعیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه و وجود منابع خدادادی به این خاک پرگهر چشم طمع داشتهاند ولی هربار با جانفشانی و اهدای خون جوانان وطن این دسیسهها نقش بر آب شدند.
آخرین نقطه عطف ملت بزرگ ایران تجاوز صدام به میهن عزیزمان بود که شجاعت و شهامت این مردم، تمام دنیا را متحور نمود و قدرتهای بزرگ را به مذاکره و سازش با این تمدن کهن وادار کرد.
اما این روزها اقتصاد ایران برای چندمین بار دچار بحران ارزی شده است. هر چه رئیس جمهور، رئیس بانک مرکزی، سخنگوی دولت، وزیر اقتصاد و سایر مقامات به مردمی که از ترس کاهش ارزش داراییهای خود وارد بازار دلار شدهاند، هشدار دادند، توصیه کردند که دلار نخرید، واکنشها حرکت در مسیر عکس این هشدارها، درخواستها و توصیهها بوده است!
به نظر میرسد، سنگ بنای موفقیت یک اقتصاد در مقابله با بحرانهای مالی و ارزی؛ داشتن سرمایه اجتماعی است و سنگ بنای سرمایه اجتماعی هم اعتماد است! تا زمانی که یک اقتصاد درگیر فساد بالا، واگذاریهای غیر شفاف، حاکمیت شرکتی ضعیف، قوانین متناقض و دست و پاگیر راه اندازی کار و کسب بوده و مالکیتها در آن مورد تهدید قرار گرفته و نتیجتاً اعتمادی در کار نباشد، مردم بومی آن (چه برسد به سرمایه گذاران خارجی) کمتر حاضر به سرمایه گذاری و تولید خواهند شد و بالتبع تقاضا برای واحد پول ملی کم و قدرت آن در بازار ارزهای جهانی روز بروز ضعیفتر خواهد شد!
به راستی بر ما چه گذشته است در این سالها!!
چگونه است زمانی که جهان غرب در توحش و تحجر بود نیاکان ما سنگ بنای تمدن و فرهنگ بشری را بنا نهادند و امروزه با کوچکترین تلنگر خارجی همه امورات به هم ریخته و لجام گسیخته میگردد.
پدران ما هزار سال پیش بحران آب را درک نمودند و با صرفه جویی و اصلاح روشهای مصرف، از دل کویر، عمران و آبادیهایی ساختند ک بررسی و تحقیق در مورد آن هر محققی را مبهوت میکند ولی امروزه پر مصرفترین و غیر استانداردترین ملت دنیا شدهایم!
چرا آمار خیانت به بیت المال در بین برخی دولتمردان شهره جهانی پیدا کرده!
چرا گاهاً نخبه کشی نهادینه شده است!
چرا امید به آینده در بین جوانان این مرز و بوم چندان بالا نیست!
چرا هر وقت خائنین به ملت و اقتصاد ملی، برای سوءاستفاده شخصی و دریافت سودهای کلان کالایی را گران میکنند، مردم به جای اراده به مقابله، در جهت منافع این اخلالگران صفهای طولانی میکشند!
چرا میل عجیب و دیوانه واری برای مصرف منابع ملی و اقتصادی خود داریم!
چرا قیمت تمام شده همه چیز در ایران بیشتر از کل دنیاست!
و هزاران چرای دیگر......
--------------------
رضا افراشته
-------------------
کد مطلب: 330668