تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۰۰:۳۲
کد مطلب : ۲۱۳۸۷۷
مناظره «وکیلی» و «سلیمینمین» + (عکس)
۰
کبنا ؛مناظره عباس سلیمینمین و محمدعلی وکیلی به مناسبت روز دانشجو امروز ۱۳ آذر ماه در محل باشگاه خبرنگاران جوان برگزار شد.
وکیلی در رابطه با چرایی نامگذاری روز ۱۶ آذر به روز دانشجو اظهار داشت: مهمترین دال گفتمان ۱۶ آذر، عنصر مقابله با استعمار است و آزادی خواهی دال اثباتی آن و تقابل با استعمار دال سلبی آن است.
نماینده مردم تهران با بیان اینکه ماهیت ۱۶ آذر ماهیت دانشجویی است، گفت: جنبش دانشجویی در مقطعی شکل گرفت که جریان روشنفکری ما جریانی تازه کار و هنوز تبدیل به جریان اجتماعی نشده بود و تحت تأثیر جریانات غربی شکل گرفت.
وی با اشاره به اینکه در مقطعی این جریانات مرسوم به جریانات ضد چپ بودند، تصریح کرد: ولی این جریانات در ایران ماهیت چپ به خودشان میگرفتند و این یکی از پیچیدگیهای جریانهای جهان سومی است.
نماینده مردم تهران ادامه داد: ۱۶ آذر، ماهیت ضد استعماری داشت البته ممکن ماهیت ضد استبدادی وجه درونی آن باشد و وجه بیرونی آن ضد استعماری است.
عباس سلیمی نمین در بخش دیگر مناظره در رابطه با مبدأ تاریخی و پیام ۱۶ آذر اظهار داشت: ۱۶ آذر به این دلیل به نام دانشجویان ثبت شد که حرکتی مستقل از سایر جریانات در آن برهه صورت گرفت که نشان از بلوغ سیاسی جوانان ما بود.
**جنبشهای دانشجویی حرکات آمریکاییها را خوب درک میکنند
این فعال سیاسی اصولگرا تأکید کرد: اینکه جنبشهای دانشجویی حرکات آمریکاییها را خوب درک میکنند و جهتگیری خود را علیه آمریکا نشان میدهند، حاکی از بلوغ جنبش دانشجویی است و باید همچنان زمینه این رشد را برای دانشجویان فراهم کنیم.
وکیلی در رابطه با سوالی مبنی بر اینکه آیا روند جنبش دانشجویی ما آن فروغ ۱۶ آذر سال ۳۲ که مبدأ جنبش دانشجویی نام گرفت را دارد، اظهار داشت: بیشک جنبش دانشجویی، سرآغاز حرکتهای اعتراضی در دانشگاهها بود و ماهیت دانشگاه را در ایران شکل داد.
نماینده مردم تهران با اشاره به اینکه تا قبل از سال ۱۳۳۲ نقطه تعارض این بود که دانشگاه باید در ایران چگونه کارکردی پیدا کند، تصریح کرد: اما با وقایع ۱۶ آذر سال ۳۲ کارکرد دانشگاه و دانشجویان مشخص شد و صدای دانشگاهیان به صدای مردم شبیه شد. البته بعد از این واقعه صدایی که از جریان دانشجویی پژواک یافت، برخی جریانهای چپ تلاش کردند که آن صدا را مصادره و مال خود کنند.
عضو هیئت رئیسه مجلس در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ جنبش دانشجویی قبل و بعد از انقلاب چه فراز و فرودهایی داشته است، گفت: جنبش دانشجویی در سال ۵۷ همپای مردم پیش رفت و این جنبش در مقطعی با حسینیه ارشاد و مسجد هدایت ارتباط داشت که این ارتباط مطالب اجتماعی را به درون دانشگاهها میبرد و از سویی دیگر مطالب دانشگاهها را به صحنه تریبون عمومی میکشاند و بدون شک نقش عمدهای در انقلاب سال ۵۷ داشت.
وی افزود: پس از انقلاب به رغم اینکه با تعطیلی دانشگاهها مواجه شدیم، این جنبش در دفاع مقدس خود را بازیافت و به نوعی یک ماهیت مردمی به خود گرفت تا اینکه از دل این رهگذر فرهنگ جهاد دانشگاهی شکل گیرد.
وکیلی با بیان اینکه فضای دانشگاهی سال ۵۷ فضایی آغشته به رنگ خون بود گفت: به هر حال تعداد شهدای دانشجوی ما گواه خوبی است که از رهگذر آن بگوییم دهه شصت دهه پرفروغی در صحنه دانشجویی بوده است.
**جنبش دانشجویی پس از دهه ۷۰ کاتالیزور احزاب ناقص الخلقه بود
عضو هیئت رئیسه مجلس با اشاره به روند فعالیت جنبش دانشجویی بعد از جنگ تحمیلی بیان داشت: معتقدم جنبش دانشجویی پس از جنگ تحمیلی تفاوتی پیدا میکند و به هر حال پس از ۱۶ آذر ۳۲ که این جنبش جریانی پیش گام بوده است به نوعی در دفاع مقدس یک گام جلوتر رفته و نقش لیدر پیدا میکند که این خود نشان از پیشروی جنبش دانشجویی در کشور دارد.
وکیلی با اشاره به حرکت جنبش دانشجویی در دهه هفتاد تاکید کرد: جنبش دانشجویی پس از دهه هفتاد از پیشرو بودن به پیرو بودن تغییر مسیر میدهد و به کاتالیزور بودن برای برخی از احزاب ناقص الخلقه تبدیل و هزینه سنگینی در این مسیر متحمل میشود.
وکیلی ادامه داد: به نظر بنده جنبش دانشجویی در بسیاری فواصل هزینههای زیادی پرداخت کرده و در دهه هفتاد هم این جنبش هزینه داده است که بعضا این مسئله تا دم درب زندان اوین پیش رفته و برخی از مصونیتها از ادامه روند جلوگیری کرده است تا اینکه این روند باعث شد جنبش دانشجویی در دهه هشتاد واداده و وارفته شود و دانشگاهها هم تحت تاثیر این مسئله قرار گیرند.
فضای دانشگاهی سال ۵۷ آغشته به رنگ خون بود
گزیدههای صحبتهای وکیلی؛
?جنبش دانشجویی در مقطعی شکل گرفت که جریان روشنفکری ما جریانی تازه کار و هنوز تبدیل به جریان اجتماعی نشده بود و تحت تأثیر جریانات غربی شکل گرفت
?با وقایع ۱۶ آذر سال ۳۲ کارکرد دانشگاه و دانشجویان مشخص شد و صدای دانشگاهیان به صدای مردم شبیه شد. البته بعد از این واقعه صدایی که از جریان دانشجویی پژواک یافت، برخی جریانهای چپ تلاش کردند که آن صدا را مصادره و مال خود کنند
?جنبش دانشجویی در سال ۵۷ همپای مردم پیش رفت و این جنبش در مقطعی با حسینیه ارشاد و مسجد هدایت ارتباط داشت که این ارتباط مطالبات اجتماعی را به درون دانشگاهها میبرد و از سویی دیگر مطالبات دانشگاهها را به صحنه تریبون عمومی میکشاند و بدون شک نقش عمدهای در انقلاب سال ۵۷ داشت
?پس از انقلاب به رغم اینکه با تعطیلی دانشگاهها مواجه شدیم، این جنبش در دفاع مقدس خود را بازیافت و به نوعی یک ماهیت مردمی به خود گرفت تا اینکه از دل این رهگذر فرهنگ جهاد دانشگاهی شکل گیرد. تعداد شهدای دانشجوی ما گواه خوبی است که از رهگذر آن بگوییم دهه شصت دهه پرفروغی در صحنه دانشجویی بوده است.
?جنبش دانشجویی پس از دهه هفتاد از پیشرو بودن به پیرو بودن تغییر مسیر میدهد و به کاتالیزور بودن برای برخی از احزاب ناقص الخلقه تبدیل و هزینه سنگینی در این مسیر متحمل میشود
?جنبش دانشجویی در بسیاری فواصل هزینههای زیادی پرداخت کرده و در دهه هفتاد هم این جنبش هزینه داده است که بعضا این مسئله تا دم درب زندان اوین پیش رفته و برخی از مصونیتها از ادامه روند جلوگیری کرده است تا اینکه این روند باعث شد جنبش دانشجویی در دهه هشتاد واداده و وارفته شود و دانشگاهها هم تحت تاثیر این مسئله قرار گیرند
?جنبش دانشجویی برخاسته از جامعه ایران بود به همین دلیل مورد حرمت و اقبال جامعه قرار گرفت لذا معتقدم در دهه ۴۰ و ۵۰ جنبش دانشجویی نقشی پیشرو حتی جلوتر از جریان روشنفکری جامعه را بر عهده داشت و به تنهایی هزینه جریان روشنفکری را به دوش کشید همچنین بعد از انقلاب و در دفاع مقدس جنبش دانشجویی در دو مقطع در راستای استقرار نظام و نهادسازیهای ابتدای انقلاب نقش تعیین کننده داشت
?تا دهه ۷۰ جنبش دانشجویی پیشرو بود و از آن مقطع به بعد این جنبش وارد مقطع پس رو شد و این موضوع به دلیل استفاده ابزاری جریان سیاسی و جریان حرفهای سیاسی از جنبش دانشجویی بود
?در دهه ۷۰ اگر دوم خرداد سال ۷۶ را به عنوان خواست اجتماعی که وجهی اعتراضی است میتوان نه بزرگی به شرایط یک سویه تحمیلی تلقی کرد، بنابراین برای بیان نه، بله ضمنی را به رئیس دولت اصلاحات میگویند که همین مسئله مبدأ سنگینی برای جنبش دانشجویی میشود از این رو این جنبش به جریان سیاسی تبدیل میشود
?در جریان دانشجویی موفقیت تا دوم خرداد ۷۶ به دلیل اجتماعی بودنش برقرار بود اما بعد از آن تاریخ این جریان به جریان قدرت تبدیل میشود و از دریچه قدرت به مطالبهگری میپردازد از این رو این جنبش دچار آسیب میشود زیرا هزینههای درگیر قدرت را باید پرداخت میکرد
?هزینه دعوای بزرگان، اصولگرایان و اصلاحطلبان دهه ۷۰ را جنبش دانشجویی پرداخت کرد زیرا جریان دوم خرداد یا در مجلس و یا در دولت بود بنابراین جریان مظلومی که بیپناه بود جریان دانشجویی بود، که در دهه ۸۰ دچار سرخوردگی شد
?جنبش دانشجویی اصولا هیچ نسبتی نه به لحاظ سیاسی و نه معرفتی با جریان اصولگرایانه ندارد. متن و تبار و اقدام و عناصر گفتمانی جنبش دانشجویی منطبق با عناصر اصلاحطلبانه است
?اگر بنا به اظهارات آقای سلیمی نمین، اقدام جنبش دانشجویی در تسخیر لانه جاسوسی اقدامی صد درصد دانشجویی بدون مشیت احزاب سیاسی از جمله حزب جمهوری اسلامی بوده، بنابراین این حرکت اقدامی در متن انقلاب تعریف نشده و تنها حرکتی حاشیهای توسط جریان دانشجویی بوده است
?اگر سقف حرکت تسخیر لانه جاسوسی، در حد جریان دانشجویی بوده، بنابراین اجازه دهید تا وزن آن هم در همان بستر تعریف شود عناصر خالق تسخیر لانه جاسوسی، غالبا از آن حرکت پشیمان شدند، بنابراین چرا پشیمانی آنها را به این اندازه بزرگ میکنید؟
?چنانچه اصل تسخیر لانه مساوی با انقلاب نیست بلکه خواست جریان حاشیهای به نام جریان دانشجویی بوده، رهبران این جریان در فرایند زمان به هر دلیل از آن اقدام پشیمان شدند. پشیمانیشان بد اما پیدایش فعلشان خوب است!
وکیلی در رابطه با چرایی نامگذاری روز ۱۶ آذر به روز دانشجو اظهار داشت: مهمترین دال گفتمان ۱۶ آذر، عنصر مقابله با استعمار است و آزادی خواهی دال اثباتی آن و تقابل با استعمار دال سلبی آن است.
نماینده مردم تهران با بیان اینکه ماهیت ۱۶ آذر ماهیت دانشجویی است، گفت: جنبش دانشجویی در مقطعی شکل گرفت که جریان روشنفکری ما جریانی تازه کار و هنوز تبدیل به جریان اجتماعی نشده بود و تحت تأثیر جریانات غربی شکل گرفت.
وی با اشاره به اینکه در مقطعی این جریانات مرسوم به جریانات ضد چپ بودند، تصریح کرد: ولی این جریانات در ایران ماهیت چپ به خودشان میگرفتند و این یکی از پیچیدگیهای جریانهای جهان سومی است.
نماینده مردم تهران ادامه داد: ۱۶ آذر، ماهیت ضد استعماری داشت البته ممکن ماهیت ضد استبدادی وجه درونی آن باشد و وجه بیرونی آن ضد استعماری است.
عباس سلیمی نمین در بخش دیگر مناظره در رابطه با مبدأ تاریخی و پیام ۱۶ آذر اظهار داشت: ۱۶ آذر به این دلیل به نام دانشجویان ثبت شد که حرکتی مستقل از سایر جریانات در آن برهه صورت گرفت که نشان از بلوغ سیاسی جوانان ما بود.
**جنبشهای دانشجویی حرکات آمریکاییها را خوب درک میکنند
این فعال سیاسی اصولگرا تأکید کرد: اینکه جنبشهای دانشجویی حرکات آمریکاییها را خوب درک میکنند و جهتگیری خود را علیه آمریکا نشان میدهند، حاکی از بلوغ جنبش دانشجویی است و باید همچنان زمینه این رشد را برای دانشجویان فراهم کنیم.
وکیلی در رابطه با سوالی مبنی بر اینکه آیا روند جنبش دانشجویی ما آن فروغ ۱۶ آذر سال ۳۲ که مبدأ جنبش دانشجویی نام گرفت را دارد، اظهار داشت: بیشک جنبش دانشجویی، سرآغاز حرکتهای اعتراضی در دانشگاهها بود و ماهیت دانشگاه را در ایران شکل داد.
نماینده مردم تهران با اشاره به اینکه تا قبل از سال ۱۳۳۲ نقطه تعارض این بود که دانشگاه باید در ایران چگونه کارکردی پیدا کند، تصریح کرد: اما با وقایع ۱۶ آذر سال ۳۲ کارکرد دانشگاه و دانشجویان مشخص شد و صدای دانشگاهیان به صدای مردم شبیه شد. البته بعد از این واقعه صدایی که از جریان دانشجویی پژواک یافت، برخی جریانهای چپ تلاش کردند که آن صدا را مصادره و مال خود کنند.
عضو هیئت رئیسه مجلس در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ جنبش دانشجویی قبل و بعد از انقلاب چه فراز و فرودهایی داشته است، گفت: جنبش دانشجویی در سال ۵۷ همپای مردم پیش رفت و این جنبش در مقطعی با حسینیه ارشاد و مسجد هدایت ارتباط داشت که این ارتباط مطالب اجتماعی را به درون دانشگاهها میبرد و از سویی دیگر مطالب دانشگاهها را به صحنه تریبون عمومی میکشاند و بدون شک نقش عمدهای در انقلاب سال ۵۷ داشت.
وی افزود: پس از انقلاب به رغم اینکه با تعطیلی دانشگاهها مواجه شدیم، این جنبش در دفاع مقدس خود را بازیافت و به نوعی یک ماهیت مردمی به خود گرفت تا اینکه از دل این رهگذر فرهنگ جهاد دانشگاهی شکل گیرد.
وکیلی با بیان اینکه فضای دانشگاهی سال ۵۷ فضایی آغشته به رنگ خون بود گفت: به هر حال تعداد شهدای دانشجوی ما گواه خوبی است که از رهگذر آن بگوییم دهه شصت دهه پرفروغی در صحنه دانشجویی بوده است.
**جنبش دانشجویی پس از دهه ۷۰ کاتالیزور احزاب ناقص الخلقه بود
عضو هیئت رئیسه مجلس با اشاره به روند فعالیت جنبش دانشجویی بعد از جنگ تحمیلی بیان داشت: معتقدم جنبش دانشجویی پس از جنگ تحمیلی تفاوتی پیدا میکند و به هر حال پس از ۱۶ آذر ۳۲ که این جنبش جریانی پیش گام بوده است به نوعی در دفاع مقدس یک گام جلوتر رفته و نقش لیدر پیدا میکند که این خود نشان از پیشروی جنبش دانشجویی در کشور دارد.
وکیلی با اشاره به حرکت جنبش دانشجویی در دهه هفتاد تاکید کرد: جنبش دانشجویی پس از دهه هفتاد از پیشرو بودن به پیرو بودن تغییر مسیر میدهد و به کاتالیزور بودن برای برخی از احزاب ناقص الخلقه تبدیل و هزینه سنگینی در این مسیر متحمل میشود.
وکیلی ادامه داد: به نظر بنده جنبش دانشجویی در بسیاری فواصل هزینههای زیادی پرداخت کرده و در دهه هفتاد هم این جنبش هزینه داده است که بعضا این مسئله تا دم درب زندان اوین پیش رفته و برخی از مصونیتها از ادامه روند جلوگیری کرده است تا اینکه این روند باعث شد جنبش دانشجویی در دهه هشتاد واداده و وارفته شود و دانشگاهها هم تحت تاثیر این مسئله قرار گیرند.
فضای دانشگاهی سال ۵۷ آغشته به رنگ خون بود
گزیدههای صحبتهای وکیلی؛
?جنبش دانشجویی در مقطعی شکل گرفت که جریان روشنفکری ما جریانی تازه کار و هنوز تبدیل به جریان اجتماعی نشده بود و تحت تأثیر جریانات غربی شکل گرفت
?با وقایع ۱۶ آذر سال ۳۲ کارکرد دانشگاه و دانشجویان مشخص شد و صدای دانشگاهیان به صدای مردم شبیه شد. البته بعد از این واقعه صدایی که از جریان دانشجویی پژواک یافت، برخی جریانهای چپ تلاش کردند که آن صدا را مصادره و مال خود کنند
?جنبش دانشجویی در سال ۵۷ همپای مردم پیش رفت و این جنبش در مقطعی با حسینیه ارشاد و مسجد هدایت ارتباط داشت که این ارتباط مطالبات اجتماعی را به درون دانشگاهها میبرد و از سویی دیگر مطالبات دانشگاهها را به صحنه تریبون عمومی میکشاند و بدون شک نقش عمدهای در انقلاب سال ۵۷ داشت
?پس از انقلاب به رغم اینکه با تعطیلی دانشگاهها مواجه شدیم، این جنبش در دفاع مقدس خود را بازیافت و به نوعی یک ماهیت مردمی به خود گرفت تا اینکه از دل این رهگذر فرهنگ جهاد دانشگاهی شکل گیرد. تعداد شهدای دانشجوی ما گواه خوبی است که از رهگذر آن بگوییم دهه شصت دهه پرفروغی در صحنه دانشجویی بوده است.
?جنبش دانشجویی پس از دهه هفتاد از پیشرو بودن به پیرو بودن تغییر مسیر میدهد و به کاتالیزور بودن برای برخی از احزاب ناقص الخلقه تبدیل و هزینه سنگینی در این مسیر متحمل میشود
?جنبش دانشجویی در بسیاری فواصل هزینههای زیادی پرداخت کرده و در دهه هفتاد هم این جنبش هزینه داده است که بعضا این مسئله تا دم درب زندان اوین پیش رفته و برخی از مصونیتها از ادامه روند جلوگیری کرده است تا اینکه این روند باعث شد جنبش دانشجویی در دهه هشتاد واداده و وارفته شود و دانشگاهها هم تحت تاثیر این مسئله قرار گیرند
?جنبش دانشجویی برخاسته از جامعه ایران بود به همین دلیل مورد حرمت و اقبال جامعه قرار گرفت لذا معتقدم در دهه ۴۰ و ۵۰ جنبش دانشجویی نقشی پیشرو حتی جلوتر از جریان روشنفکری جامعه را بر عهده داشت و به تنهایی هزینه جریان روشنفکری را به دوش کشید همچنین بعد از انقلاب و در دفاع مقدس جنبش دانشجویی در دو مقطع در راستای استقرار نظام و نهادسازیهای ابتدای انقلاب نقش تعیین کننده داشت
?تا دهه ۷۰ جنبش دانشجویی پیشرو بود و از آن مقطع به بعد این جنبش وارد مقطع پس رو شد و این موضوع به دلیل استفاده ابزاری جریان سیاسی و جریان حرفهای سیاسی از جنبش دانشجویی بود
?در دهه ۷۰ اگر دوم خرداد سال ۷۶ را به عنوان خواست اجتماعی که وجهی اعتراضی است میتوان نه بزرگی به شرایط یک سویه تحمیلی تلقی کرد، بنابراین برای بیان نه، بله ضمنی را به رئیس دولت اصلاحات میگویند که همین مسئله مبدأ سنگینی برای جنبش دانشجویی میشود از این رو این جنبش به جریان سیاسی تبدیل میشود
?در جریان دانشجویی موفقیت تا دوم خرداد ۷۶ به دلیل اجتماعی بودنش برقرار بود اما بعد از آن تاریخ این جریان به جریان قدرت تبدیل میشود و از دریچه قدرت به مطالبهگری میپردازد از این رو این جنبش دچار آسیب میشود زیرا هزینههای درگیر قدرت را باید پرداخت میکرد
?هزینه دعوای بزرگان، اصولگرایان و اصلاحطلبان دهه ۷۰ را جنبش دانشجویی پرداخت کرد زیرا جریان دوم خرداد یا در مجلس و یا در دولت بود بنابراین جریان مظلومی که بیپناه بود جریان دانشجویی بود، که در دهه ۸۰ دچار سرخوردگی شد
?جنبش دانشجویی اصولا هیچ نسبتی نه به لحاظ سیاسی و نه معرفتی با جریان اصولگرایانه ندارد. متن و تبار و اقدام و عناصر گفتمانی جنبش دانشجویی منطبق با عناصر اصلاحطلبانه است
?اگر بنا به اظهارات آقای سلیمی نمین، اقدام جنبش دانشجویی در تسخیر لانه جاسوسی اقدامی صد درصد دانشجویی بدون مشیت احزاب سیاسی از جمله حزب جمهوری اسلامی بوده، بنابراین این حرکت اقدامی در متن انقلاب تعریف نشده و تنها حرکتی حاشیهای توسط جریان دانشجویی بوده است
?اگر سقف حرکت تسخیر لانه جاسوسی، در حد جریان دانشجویی بوده، بنابراین اجازه دهید تا وزن آن هم در همان بستر تعریف شود عناصر خالق تسخیر لانه جاسوسی، غالبا از آن حرکت پشیمان شدند، بنابراین چرا پشیمانی آنها را به این اندازه بزرگ میکنید؟
?چنانچه اصل تسخیر لانه مساوی با انقلاب نیست بلکه خواست جریان حاشیهای به نام جریان دانشجویی بوده، رهبران این جریان در فرایند زمان به هر دلیل از آن اقدام پشیمان شدند. پشیمانیشان بد اما پیدایش فعلشان خوب است!