تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۸ تير ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۳
کد مطلب : ۴۱۰۹۰۴
کهگیلویه همچنان در غربت؛
وقتی بلادشاپور به اندازه یک غرفه «ترشک» برای مونسان ارزش ندارد
۱
کبنا ؛حکایت بلادشاپور و بی توجهی به این اثر تاریخی که نه متعلق به یک شهرستان و یا استان کهگیلویه و بویراحمد بلکه متعلق به تاریخ و تمدن ایرانی است حکایت غم انگیزی است. به نظر میرسد امروز بلادشاپور بیش از هر جایی از دست مدیران و متولیان مربوطهاش آسیب میبیند و ورد بی توجهی است.
ریزش دیواره کاروانسرای بافت قدیم دهدشت و در ادامه آتش سوزی در این مجموعه بزرگ تنها آخرین اتفاقاتی هستند که در کمال بی توجهی و کمبود اعتبار برای این اثر تاریخی رخ میدهد.
در جدیدترین مورد هم علی رغم تبلیغات قبلی و وعدههای انچنانی از سوی مدیرکل و حتی نماینده ذی نفوذ گچساران مبنی بر توجه بیشتر به این اثر در سفر مونسان معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی هیچ برنامه بازدیدی برای بلادشاپور در نظر گرفته نشد. تا مونسان به سی سخت برود و از هوای خوش آنجا لذت ببرد و احیاناً سوغاتیهای محلی و خوشمزه این دیار را بازدید کند.
هیچ بعید نیست که این عدم بازدید از بلادشاپور نتیجه یک عمد بزرگ باشد و بیشتر ناشی از نگرانی از اینکه رئیس سازمان از عمق بحران در این بافت مطلع شود و آن وقت نیاز به پاسخگویی باقری و معاونین کمتر پاسخگویش باشد دارد.
البته این عمد نیز نمیتواند از شخص مونسان و دستگاه عریض و طویلش و هم چنین مشاوره محترمه هم استانیاش رفع مسئولیت کند چرا که بسیار تأسف بار است که این عزیزان از وجود چنین اثر تاریخی بی اطلاع باشند و اگر هم این گونه است که اساساً باید فاتحه میراث فرهنگی کشور را چندین باره خواند.
انفعال و بی توجهی مجموعه استانداری کهگیلویه و بویراحمد نسبت به توجه به این بافت و عدم برنامه ریزی برای سفر معاون رئیس جمهور به دهدشت نیز نشان میدهد اولاً به احتمال زیاد هنوز شخص محترم استاندار از وجود چنین بافتی مطلع نشده است و در ثانی اطرافیان ایشان اهمیت چنین موضوعی را نمیدانند و یا حوصله هوای نسبتاً گرم این روزهای دهدشت را نداشتند.
حکایت آقای نماینده کهگیلویه نیز گفتن دوباره ندارد که وقتی خود نماینده و مدیرکل هنوز بدرستی از بافت بازدید نداشتهاند چه انتظاری از مونسان میرود.
عدل هاشمی پور در حالی در حال رایزنی دیپلماتیک اقتصادی در کره جنوبی است که مهمترین منبع درآمدزایی شهرش در زیر سایه بی تدبیری در حال از دست رفتن است و شایسته یک بازدید تفریحی هم دانسته نشد.
میراث فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد مدام صحبت از برگزاری جشنوارههایی با عناوین مختلف میکند جشنوارههای که در نهایت چیزی جز فروش «ترشک» و سایر کالاهای بنجل چیزی نیست و ظاهراً ترشک برای میراث فرهنگی مهمتر از میراث فرهنگی و تاریخ کشور است.
ریزش دیواره کاروانسرای بافت قدیم دهدشت و در ادامه آتش سوزی در این مجموعه بزرگ تنها آخرین اتفاقاتی هستند که در کمال بی توجهی و کمبود اعتبار برای این اثر تاریخی رخ میدهد.
در جدیدترین مورد هم علی رغم تبلیغات قبلی و وعدههای انچنانی از سوی مدیرکل و حتی نماینده ذی نفوذ گچساران مبنی بر توجه بیشتر به این اثر در سفر مونسان معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی هیچ برنامه بازدیدی برای بلادشاپور در نظر گرفته نشد. تا مونسان به سی سخت برود و از هوای خوش آنجا لذت ببرد و احیاناً سوغاتیهای محلی و خوشمزه این دیار را بازدید کند.
هیچ بعید نیست که این عدم بازدید از بلادشاپور نتیجه یک عمد بزرگ باشد و بیشتر ناشی از نگرانی از اینکه رئیس سازمان از عمق بحران در این بافت مطلع شود و آن وقت نیاز به پاسخگویی باقری و معاونین کمتر پاسخگویش باشد دارد.
البته این عمد نیز نمیتواند از شخص مونسان و دستگاه عریض و طویلش و هم چنین مشاوره محترمه هم استانیاش رفع مسئولیت کند چرا که بسیار تأسف بار است که این عزیزان از وجود چنین اثر تاریخی بی اطلاع باشند و اگر هم این گونه است که اساساً باید فاتحه میراث فرهنگی کشور را چندین باره خواند.
انفعال و بی توجهی مجموعه استانداری کهگیلویه و بویراحمد نسبت به توجه به این بافت و عدم برنامه ریزی برای سفر معاون رئیس جمهور به دهدشت نیز نشان میدهد اولاً به احتمال زیاد هنوز شخص محترم استاندار از وجود چنین بافتی مطلع نشده است و در ثانی اطرافیان ایشان اهمیت چنین موضوعی را نمیدانند و یا حوصله هوای نسبتاً گرم این روزهای دهدشت را نداشتند.
حکایت آقای نماینده کهگیلویه نیز گفتن دوباره ندارد که وقتی خود نماینده و مدیرکل هنوز بدرستی از بافت بازدید نداشتهاند چه انتظاری از مونسان میرود.
عدل هاشمی پور در حالی در حال رایزنی دیپلماتیک اقتصادی در کره جنوبی است که مهمترین منبع درآمدزایی شهرش در زیر سایه بی تدبیری در حال از دست رفتن است و شایسته یک بازدید تفریحی هم دانسته نشد.
میراث فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد مدام صحبت از برگزاری جشنوارههایی با عناوین مختلف میکند جشنوارههای که در نهایت چیزی جز فروش «ترشک» و سایر کالاهای بنجل چیزی نیست و ظاهراً ترشک برای میراث فرهنگی مهمتر از میراث فرهنگی و تاریخ کشور است.
سیمان سپو من امده ام
پتروشیمی من امده ام
نیترات من امده ام
فسفات من امده ام
سولفات من امده ام.
خروجی صفر درصد من امده ام
شعار تو خالی من امده ام
در یک هفته نوشته ام من امده ام
البته خاکبرداری غیر ضروری در دشت کلاچو جهت پتروشیمی ۱۸ میلیارد سود خالص داشت برای پیمانکار شخصی و شخصی.