تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۲۴
کد مطلب : ۱۰۲۷۹۴

نگاهی به کارنامهٔ سه نماینده؛ از مردودی تا قبولی ناپلئونی!

۹
۰
کبنا ؛دادمهر
در سرزمینِ من، ایران! نماینده شدن در مجلس شورا هم برای خودش حکایتیست. به هزار و یک دلیل در این سرزمین آنطور که آدم به عنوان یک شهروند دوست دارد و می خواهد، نمی‌تواند (به جز حق مسلّم هسته ای) از دو حق دیگرش یعنی حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن برخوردار شود و استفاده کند.tajgardon_zaree_bzorgvari
شاید بپرسید به کدام هزار و یک دلیل؟
در پاسخ باید بگویم به این هزار و یک دلیل که ... می‌گویند در زمان قدیم و (اگر اشتباه نکنم) عهد ناصرالدینی، هر سال با از راه رسیدن سال نو، توپی بوده که باید در ( یا به زبان امروزی، شلیک ) می‌کرده‌اند. باری! در یکی از آن سالها، سال نو می شود اما توپ در نمی شود. شاه از این اهمال کاری و سبکسری خشمگین می شود و دستور می دهد تا آدم در کنندهٔ توپ را بسته در غل و زنجیر بیاورند. او را می گیرند و به دربار می آورند. یکی از پاتختیان همایونی! پادرمیانی کرده از شاه تقاضا می‌کند تا پیش از خواباندن و فلک کردن، جویای علت کار شوند. شاه به اکراه می‌پذیرد و می‌پرسد؛
مردک پدرسوخته! سال نو شد. بگو ببینیم توپ را چرا در نکردی؟
آن فلک زدهٔ بدبخت که می‌پنداشت اگر پاسخی برای این کار جفت و جور کند از تنبیه در امان خواهد ماند، لرزان و ترسان اما امیدوار گفت؛
قبلهٔ عالم! به هزار و یک دلیل ...
شاه گفت؛
جان بکن و بگو.
مرد توپچی بی‌درنگ جواب داد؛
دلیل اوّل اینکه گلوله نداشتیم ...
تا این را گفت، شاه پرید وسط حرفش و برآشفته فریاد زد؛
بس است مردک. آن هزار دلیل دیگر بخورد توی سرت! نمی‌خواهد بگویی ...
سپس دستور داد او را بیرون برده و نه برای توپ بلکه برای این بلبل زبانی بخوابانند و محض عبرت سایرین فلک کنند...
حالا حکایت مجلس است و هزار و یک دلیل.
و از این هزار و یک دلیل، دلیل اول نظارت استصوابی است.
همان نظارتی که هم بسیاری از نخبگان و راستان را از حق انتخاب شدن محروم می کند و هم اغلب مردم را از حق آزاد انتخاب کردن، تا قرعهٔ فال را به نفع افراد دیگری از صندوق بیرون بکشد. کسانی چون بسیاری از نمایندگان! فعلی در مجلس.
همین مجلسی که به زعم بسیاری از مردم ( مردمی که اغلب هوادار اصلاحات و تغییر و تحول هستند ) نه تنها آن چیزی نیست که باید باشد بلکه به آن اندک شباهتی هم ندارد، با این حال بنا به شنیده ها و از قول برخی اربابان قدرت، یک چنین مجلسی همان مجلسی ست که باید باشد و از این بهتر نمی شود.
مجلسی با اغلب، نمونه نمایندگانی از جنس نمایندگان خودمان که یا دست راستی و بله قربان گویند یا از حرف تا عملشان فاصله‌ای هست در حد قلهٔ دنا تا دشت دوگنبدان و دهدشت.
باری!
بر مبنای قانون، نماینده دو وظیفه دارد؛ یکی قانونگزاری در حدود قانون اساسی و دیگری تحقیق و تفحص در تمامی امور جاری کشور
از این منظر اگر بخواهیم کارنامهٔ نماینده ای را ارزیابی کنیم باید ببینیم او در چند سال کاری اش کدام قوانین را در راستای توسعهٔ همه جانبه وضع کرده و چه میزان در انجام وظیفهٔ دوم یعنی نظارتش برای اجرای درست این قوانین موفق بوده است؟ یعنی نماینده چند قانون مشخص را در راستای توسعهٔ ملی – منطقه ای به تصویب رسانده و بر کدام اشخاص، نهاد و سازمان که مجریان ( انتصابی و انتخابی ) قانون بوده و هستند، نظارت کرده و حاصل این قانونگزاری و نظارت چه بوده و هست؟
از این دیدگاه، نگاهی خوش بینانه به کارنامهٔ سه نمایندهٔ محترم فعلی نشان می‌دهد که دو نفر یعنی آقایان زارعی و بزرگواری نمره‌ای در حد مردودی می‌گیرند و آقای تاجگردون، نمره‌ای قبولی اما ناپلئونی. ( یعنی چیزی در حدّ ۱۰ )!
( آقایان وکلای محترم! یا دوستان و همفکرانشان اگر این ادعا را قبول ندارند و بر مبنای شعارهایشان به پاسخگویی نیز باور دارند، می‌توانند لطف کرده با روشنگریشان، این شهروند و دیگرانی را که چنین گمانی دارند بر سر جای خود بنشانند و آنها را برای رفتن پای صندوق و رأیی دوباره به خود یا راه و رسم شان مجاب کنند. )
باری!
نماینده بنا به این دو وظیفه صاحب یک قدرت قانونی می شود اما این همهٔ قدرت او نیست. او بنا به جایگاهی که دارد از قدرتی برخوردار می شود که این قدرت هم فرصتی را برای شخص او و نزدیکانش فراهم می آورد و هم توقعاتی از سوی مردم را دامن می زند.
به دلایل زیر یعنی؛
* نبود نهادهای مدنی مستقل از قدرت
*فقدان احزاب فراگیر ملی – منطقه ای
*کمبود رسانه های جمعی مستقل و ضعف ساختار در فرایند گردش آزاد اطلاعات
*وجود یک ساختار اداری بیمار و بوروکراسی فاسد که در آن رابطه تعیین کننده است و نه ضابطه
* عدم برخورداری از نظام دادرسی عادلانه
زمینه‌ای فراهم می‌شود تا نمایندگی مجلس برای بسیاری از مردم، تنها گزینهٔ موجود در برقراری ارتباط با نظام سیاسی و صاحبان قدرت باشد.
در ایران، نظام سیاسی بزرگترین پیمانکار و یگانه قدرت موجود است. اگر پول است در جیب اوست. اگر امکانات است در اختیار اوست. اگر فرصت است، او آن را می سازد. البته اگر او بخواهد، (به دلیل ساختار اداری بیمار و عقب مانده) معلوم نیست تا چه حد کاری شدنی باشد اما اگر نخواهد، کارها به سختی شدنی اند. حال با وجود چنین ساختاری و به دلایلی که پیش از این گفتم، نمایندگی مجلس قدرتی ست که در حد خود می تواند با این برترین قدرت ارتباط برقرار کند و در کنار این رابطه منفعتی بیافریند یا ببرد. ( بیخود نیست که بر سر تصاحب این کرسی در مجلس چه کارها که انجام نمی گیرد و چه پول ها که هزینه نمی شود و چه زیر آب زدن ها که صورت نمی گیرد و چه دایره تنبک ها که زده نمی شود. )
بگذریم.
این منفعت که گفتم، گاهی عمومی است که می‌تواند جهانی، ملی یا منطقه‌ای باشد و گاهی خصوصی ست که می‌تواند شخصی، گروهی، باندی یا خطی باشد.
بگذارید خلاصه وار مثالی بزنم و بحث را جمع کنم؛
تصویب و تلاش برای اجرای درست قوانینی که معطوف به حفظ محیط زیست و سلامت هستند، منفعتی جهانی – ملی – منطقه ای را به ارمغان می آورند. یک نمونه ی کوچک از این دست، تصویب قانونی برای منع استفاده از پارازیت‌های مضر ماهواره ای و نظارت بر اجرای دقیق آن است.
تلاش برای منطقهٔ آزاد کردن یک شهر و تأمین اعتبار برای یک جادهٔ استانی و گازدار کردن چند روستا و از این قبیل منافعی عمومی اما منطقه ای هستند.
از منفعت‌های شخصی نیز می توان زمینه سازی لازم برای واگذاری پیمان به پیمانکاران خاص و خودی، تلاش برای کسب کرسی مدیریت‌های ملی و منطقه‌ای، تصویب قوانین سختگیرانهٔ سیاسی برای برگزاری انتخابات، بر سر کار نهادن! وابستگان دور و نزدیک... و از این قبیل را نام برد.
حال ( بدون نادیده گرفتن این نکته که استانداردهای موجود در نظام سیاسی هم تأمین کنندهٔ قدرت برای نمایندهٔ مجلس است و هم محدودیت های بسیاری بر سر راهش قرار می دهد)، برگردیم به سه نمایندهٔ محترم فعلی استان کهگیلویه و بویراحمد و کارنامهٔ شان را از این منظر مورد بررسی قرار دهیم.
به کجا می‌رسیم؟
من پاسخ این پرسش را به شما مخاطب عزیز واگذار می‌کنم اما خود به عنوان یک شهروند بویراحمدی و یکان از موکلان جناب آقای غلام محمد زارعی، خدمت ایشان عرض می‌کنم که جناب نمایندهٔ محترم!
در این سال آخر نمایندگی‌تان
در خبرها خواندم که شما را ناظر صنایع دریایی! کرده‌اند.
دیدم که در کنار وزیر ورزش، شاهد افتتاح ورزشگاه پانزده هزار نفری یاسوج بودید.
و در رسانه‌ها از قول شما خواندم که فلان شده و بهمان خواهد شد.
و شنیده ام
قرار است به نام شما کلنگ افتتاح راه آهن را در استان بر زمین بزنند.
قرار است به نام شما یکی دو روستا را شهر یا مرکز بخش کنند.
قرار است به نام شما یکی دو جادهٔ بین شهری را عریض کنند و وسعت بخشند.
قرار است به نام شما راههای روستایی سرحد را با همان وضع موجود آسفالت کنند.
قرار است به نام شما در شهرستان دنا اعتباراتی برای یک سری کارها در نظر بگیرند.
قرار است به نام شما در بویراحمد سفلی چند کاری از این قبیل خدمات را به انجام رسانند.
...
چه خوب!
تا باشد از این قبیل خدمات!
با اینهمه نمرهٔ شما همان است که پیش از این گفتم.
پس (حتی بر اساس همان قصهٔ تلخ همیشگی انتخاب از میان بد و بدتر و بدترین! هم) به شما رأی نمی‌دهم.
٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭
( یک نکته ای که باید برای خوانندگان این نوشته توضیح بدهم این است که من و آنهایی که مثل من می‌اندیشند، همانند بسیاری از اصلاح‌طلبانی که در انتخابات دورهٔ قبل به سبب رد صلاحیت‌های گسترده و از شرّ ضدّ تفکر موسوم به پایداری به نمایندگی آقای هدایتخواه، آمدند و نمایندهٔ فعلی را انتخاب کردند، انتظاری جز نمره ای در حدّ قبولی ناپلئونی از آقای زارعی نداشته و نداریم. به عبارتی دیگر، نقد کارنامهٔ زارعی در چارچوب همان توقعات اندکیست که از ایشان می‌رفت و می‌رود. این را هم بگویم که این نقد نه تنها در تأیید جریان راستگرای تندرو و افراطی به سرکردگی امثال آقایان هدایتخواه و حسینی و از این قبیل نیست بلکه این جریان را سبب ساز بسیاری از نابسامانی ها،عقب ماندگی ها و بدبختی های این دیار می داند. بر این اساس و از منظری توسعه طلبانه اگر ما جریان شبه اصلاح طلب موسوم به " سرِ کار گذار! " را بد و جریان راستگرای امثال زارعی را بدتر بنامیم، این گروه آخر یعنی افراطیون تندرو بدترین هستند.)
نام شما

آدرس ايميل شما

سعید
Iran, Islamic Republic of
فکرکنم شماازیه استان دیگه هستیدودرشهرستان بویراحمدودنااصلاساکن نیستید.وگرنه این همه خدمات وخدمت بی منت آقای زارعی راحداقل هاشو میدیدید..ودریک جمله :خداشماوامثال شمارابه راه راست هدایت کنه
ارشادی
Europe
بابت این تحلیل ...چقدر فکر کردی. واقعا حیف این چند دقیقه وقتی که گذاشتم این مطلب خوندم
خسته
Europe
به پیغمبر خومه ایکوشوم کو په یو ..
دانشجو
Iran, Islamic Republic of
بزرگواری رفوزه
Iran, Islamic Republic of
اخه توی خدا نشناس چطور فقط حاج زارع روکوبید ی حاج زارع فقط به خاطر خدا ومردمش دار شبانه روزکار میکنه وتو کبنا که این مطالب بر علیه حاج زارع چاپ میکنی تو رو هم واگذار میکنیم به خدا پاچه خوار تاجگردون
بویراحمدی
Iran, Islamic Republic of
تحلیل این دوست عزیزبسیار منطقی و مورد قبول است..
جناب آقای زارعی عزیز تا حالاچه نطقی در مجلس داشته اند که بخواهند از حق و حقوق موکلانش دفاع کند.؟
ایشان به جز تلاش برای روی کار اوردن دوه ستا مدیرکل ضعف در استان چه خدمتی توانسته اند بکنند؟
والا من به ایشان رای داده ام ولی اگه زنده بودم ...
همشهری
Iran, Islamic Republic of
عجب مخی هستی تووووووووووووو. مخت رو برای مذاکرات هسته ای نیاز دارن خخخخخخخخخخخه
ایمان
Iran, Islamic Republic of
درود بر زارعی
ایمان
Iran, Islamic Republic of
درود بر حاج زارع. نماینده دلسوز مردم
دیپ‌ فیک «ایران من» همایون شجریان و هنرنمایی جمعی از قهرمانان ایران زمین

دیپ‌ فیک «ایران من» همایون شجریان و هنرنمایی جمعی از قهرمانان ایران زمین

جعل عمیق تصاویر و فیلم‌های موجود را بر روی تصاویر یا فیلم‌های منبع قرار می‌دهد و از یک ...
تخریب یا نقد مجلس یازدهم؟!

تخریب یا نقد مجلس یازدهم؟!

هر چه مجلس کوتاه بیایید، دیگران او را به گوشه رینگ برده و مورد ضرباتی قرار می‌دهند. تخریب‌گران ...
اختلال عاطفی فصلی؛ از علائم تا درمان

اختلال عاطفی فصلی؛ از علائم تا درمان

باور بر این است که اختلال عاطفی فصلی به دلیل اختلال در ریتم شبانه روزی بدن رخ می دهد....
1