تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۵۲
کد مطلب : ۴۵۲۳۵۶
کبنا بررسی کرد؛

اختلال روانی ننگ نیست / نشانه‌های خودکشی جدی گرفته شوند / خودکشی‌ را به اختلالات روانی تقلیل ندهیم

۱
اختلال روانی ننگ نیست / نشانه‌های خودکشی جدی گرفته شوند / خودکشی‌ را به اختلالات روانی تقلیل ندهیم
کبنا ؛
خودکشی هفتمین علت و جزو 10 عامل اصلی مرگ‌ومیرها در جهان است. در درسنامه‌های روانپزشکی، روانشناسی و جامعه‌شناسی از خودکشی به عنوان یکی از آسیب‌های اجتماعی یاد می‌شود. آمارها نشان می‌دهند میانگین خودکشی در جهان 11 در صدهزار است؛ یعنی از هر 100 هزار نفر 11 نفر به علت خودکشی می‌میرند. در ایران میانگین خودکشی نسبت به آمار جهانی پایین است. در ایران از هر 100 هزار نفر 2/5 نفر در سال خودکشی می کنند. اما در 10 سال گذشته آمار خودکشی 6 برابر شده است و این نشان می دهد با بحرانی روبرو هستیم.
استان‌های زاگرس‌نشین بیشترین میزان خودکشی را دارند. عوامل مختلفی می‌تواند در افزایش یا کاهش نرخ خودکشی تأثیرگذار باشد. بخش زیادی از این عوامل، اجتماعی و اقتصادی هستند. هر چند این عوامل به صورت مستقیم موجب خودکشی نمی‌شوند. اما از طریق اثرگذاری بر عوامل دیگری همچون عوامل روانی، می‌توانند در کاهش و یا افزایش خودکشی تأثیر داشته باشند. فقر اقتصادی، افزایش سطح دیگر آسیب‌های اجتماعی همچون طلاق، تورم، بیکاری، احساس بی‌قدرتی سیاسی و ... همگی می‌توانند موجب بروز اختلالات روانی و همین اختلالات نیز موجب افزایش انگیزه برای خودکشی شوند.
بنابراین تقلیل خودکشی به مواردی همچون اختلالات روانی و نادیده گرفتن بسترهای اثرگذار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، نوعی از محافظه‌کاری است که خوشایند طرفداران وضع موجود و برخی از روانشناسان است. وقتی که در استان‌های زاگرس‌نشین بیشترین میزان خودکشی مشاهده می‌شود، باید دید که این استان‌ها چه تفاوتی با دیگر استان‌هایی دارند که میزان خودکشی در آنها پایین است. دو تفاوت اصلی آنها توسعه‌نیافتگی اقتصادی و بافت قومیتی و در نتیجه کم‌اثر بودن در قدرت سیاسی است. این‌ها عوامل سطح کلان هستند که با اثرگذاری بر عوامل سطح میانه همچون آسیب‌های اجتماعی، منازعات خانوادگی و ... موجب بروز اختلالات روانی می‌شوند و یکی از پیامدهای اختلالات روانی نیز می‌تواند خودکشی باشد. بنابراین داستان به همین راحتی نیست که تمام کاسه‌کوزه‌ها را بر سر اختلالات روانی بشکنیم. حتماً در خودکشی‌ها و اقدام به خودکشی‌ها باید بسترها هم در نظر گرفته شوند.

مفاهیم مربوط به خودکشی
و اما خودکشی؛ شیرعلی خرامین عضو هیئت علمی دانشگاه و عضو «کمیته پیشگیری از خودکشی استان»، صبح امروز در نشست با خبرنگاران، اصطلاحات مربوط به خودکشی را تعریف کرده بود. متأسفانه برخی از رسانه‌ها بین این مفاهیم تفکیک قائل نمی‌شوند. خرامین گفت:  برخی از افراد اقدام به خودکشی را با خودکشی اشتباه می‌گیرند. این در حالی است که خودکشی عبارت است از هر اقدام عمدی از طریق خفه کردن، مسموم کردن و ... که فرد برای از بین بردن خودش به کار می‌برد و منجر به مرگ شود. اما اقدام به خودکشی، هر عمل عمدی به منطور از بین بردن خود که منجر به مرگ نشود و نجات پیدا کند.
سه مفهوم دیگر نیز در این زمینه وجود دارد؛ شبه‌خودکشی: هر نوع عملی به منظور از بین بردن خود که هدفش باجگیری است. خودکشی برنامه‌ریزی شده: فرد حداقل شش ماه به شدت به خودکشی فکر می‌کند. خودکشی غیربرنامه‌ریزی شده: فرد یک دفعه اقدام به خودکشی می‌کند.

خودکشی چه پیامدهایی می‌تواند داشته باشد؟
خرامین در این نشست گفت: خودکشی یکی از سه علت مرگ افراد 15 تا 35 سال است. در جهان در هر 3 ثانیه یک نفر اقدام به خودکشی و در هر چهار ثانیه یک نفر بر خودکشی می‌کند. در ایران نیز سالانه 5 هزار مرگ ناشی از خودکشی داریم.
وی با بیان اینکه در دنیا به ازای هر خودکشی 123 نفر تحت تأثیر قرار می‌گیرند، گفت: در کشور ما بدون شک هر خودکشی بر روی بیش از 250 نفر اثر دارد. یعنی حدود یک میلیون نفر سالانه به علت خودکشی متأثر می‌شوند. اما در استان کهگیلویه و بویراحمد بیش از 300 نفر از هر خودکشی متأثر می‌شوند.
از جمعیت 80 میلیونی وقتی که سالی یک میلیون نفر از این آسیب متأثر می‌شوند، یعنی با یک پدیده جامعه‌شناختی روبرو هستیم. چرا که بیش از یک درصد جمعیت به طور مستقیم و غیرمستقیم با این مسأله روبرو هستند. بنابراین با وجود اینکه آمارها نشان می‌دهد میانگین خودکشی در کشور پایین است، اما در واقع افراد بیشتری در کشور درگیر این آسیب اجتماعی می‌شوند.
اما نکته جالب توجهی که این عضو هیئت علمی دانشگاه به آن اشاره کرده بود، تغییر و تحولاتی است که در وضعیت خودکشی در کهگیلویه و بویراحمد به وجود آمده است. وی گفت: سال 1368 اولین کارم را روی پدیده خودکشی انجام دادم. از آن موقع تغییر و تحولات بسیاری اتفاق افتاده است؛ در سال 1368 ، 90 درصد خودکشی‌کننده ها زن بودند، اما الأن 70 درصد آنها مرد هستند. در 1368، 90 درصد متأهل بودند، اما الأن 65 درصد مجرد هستند. در سال 1368، 83 درصد خودکشی‌ها به صورت خودسوزی بود که وحشتناکترین ابزار خودکشی است، اما الأن تنها 3 درصد از آنها به این صورت است. این آمارها به ما می‌گوید اتفاقات خوبی در استان ما در حال رخ دادن است. در سال 1368 مهمترین عامل خودکشی، مسائل خانوادگی بود. اما الأن وضعیت تغییر کرده و سن خودکشی در استان در حال پایین آمدن است.

چگونه می‌توان از بروز خودکشی‌ها جلوگیری کرد؟
خرامین به نقش اثرگذار رسانه‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: اثرگذارترین عامل برای تغییر رفتار، ایجاد رفتار و همچنین حذف رفتار، رسانه است. رسانه هم می‌تواند اثر افزایش دهنده و هم کاهش دهنده داشته باشد.
وی یکی از وظایف رسانه را آموزش و بالا بردن سطح سلامت روان جامعه می‌داند؛ به گفته خرامین، در جامعه هر رفتار روانشناختی، نشانه‌هایی دارد و رسانه‌ها باید این نشانه‌ها را به مردم آموزش دهند. کناره‌گیری از جامعه، ناتوانی از برقرای ارتباط، افسردگی، الکلیسم، اضطراب، تغییر در شخصیت، تغییر در عادت خوردن و خوابیدن، احساس گناه، فقدان بزرگ در زندگی، سابقه فامیلی به خودکشی، تمایل ناگهانی برای سروسامان دادن به زندگی شخصی، احساس تنهایی و بیچارگی و ... از علائم خودکشی است.
از سوی دیگر باید گفت: بیماری روانی ننگ نیست و مردم همانطوری که وقتی بیماری جسمی دارند به پزشک مراجعه می‌کنند، وقتی روان و روح آنها با مشکلی مواجه شد باید به متخصص مراجعه کنند. از داغ ننگ با عنوان استیگما یاد می‌شود. گاهی اوقات برخی از سر ناآگاهی به مراجعه‌کنندگان به روانشناس انگ می‌زنند. در حالی که تمامی انسان‌ها به نوعی با اختلالات روانی روبرو هستند، همانطور که تمامی انسان‌ها به نوعی با بیماری جسمی نیز روبرو هستند. بنابراین جسم و روح و روان هر سه به نوعی نیازمند مراقبت دائمی و مراجعه به پزشک متخصص هستند.
به‌علاوه، همانطور که خرامین اشاره کرده بود، 90 درصد کسانی که خودکشی ناموفق داشته‌اند، از اقدام به خودکشی پشیمان هستند. افزون‌براین با افزایش آگاهی در جامعه، مراجعه به روانشناس و روانپزشک نیز افزایش یافته است و می‌توان امیدوار بود خودکشی ناشی از اختلالات روانی در آینده کاهش پیدا کند.
اما مهمتر از همه باید بسترهای لازم برای کاهش اختلالات روانی در جامعه است و این نیز کاری نیست که از عهده روانشناس برآید. عوامل کلان و ساختاری را باید از دولت طلب کرد. تا این عوامل نیز برطرف نشوند، امید بهبودی چندانی نمی‌رود. چرا که روانشناس در مرحله پایانی وارد کار می‌شود. البته رفع این عوامل کلان نیز در حیطه وظایف او نیست.
نام شما

آدرس ايميل شما

اعترافات ملکه انگلیس؛ پسر به مادر وفادار می ماند؟

اعترافات ملکه انگلیس؛ پسر به مادر وفادار می ماند؟

عصر الیزابت به پایان رسیده؛ یکی از چهره های با نفوذ سلطنت بریتانیا که میراث عصر کلاسیک ...
«صیانت» درجاده فرعی

«صیانت» درجاده فرعی

روز گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه شورای عالی فضای مجازی به ریاست رئیس جمهوری بخشی ...
روایت «هزار درد بی درمان»

روایت «هزار درد بی درمان»

دولت حسن روحاني با نقاط قوت و ضعفي که داشت پايان يافت؛ اما پرسش‌هايي از اتفاقات، تصميمات ...
1