کبنانیوز - بعد از تأیید صلاحیت‌ها

تحرکات و فعالیت‌های انتخاباتی در کهگیلویه و بویراحمد (قسمت بیست و پنجم)؛

بهرامی حالا اما از زارع امیدوارتر است وی سومین حضور انتخاباتی خود را تجربه می‌کند و به حمایت نیروهای اصلاح طلب امیدوار است چرا که خود را وفادار و جزیی از این‌جریان می‌داند و در ۶ سال گذشته نزدیکترین رابطه را با محمدرضا عارف داشته است.

شب یکم دی ماه 1398 یکی از پر استرس ترین شب‌ها برای نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی و هواداران آنها بود. تعلیق در مشخص شدن تکلیف صلاحیت نهایی نامزدها سبب ایجاد فشار و جو سنگینی در میان آنها شد و در نهایت نیز با تأخیر زیادی لیست نهایی از سوی شورای نگهبان در صبح روز یک شنبه 22 دوم دی اعلام شد.
قبل از اعلام این لیست از مدت‌ها قبل رسانه‌های استان گمانه زنی‌هایی زیادی در مورد صلاحیت نامزدها ارائه کردند که بخش زیادی از این گمانه زنی‌ها حاکی از رد صلاحیت سه نماینده فعلی استان در مجلس شورای اسلامی بود. اتفاقی که رخ نداد و عدل هاشمی پور و غلام محمد زارعی به سلامت از سخت‌ترین مرحله تأیید صلاحیت‌ها گذشتند. با این وجود اما غلام رضا تاجگردون در یک تعلیق بزرگ باقی مانده است و در مربع مربوط به چگونگی وضعیت وی یک خط تیره بزرگ و مبهم باقی مانده است. تاجگردون شاید تنها نامزدی در کشور باشد که هیچ گونه اشاره‌ای به وضعیت وی نشده است و در تعلیق کامل به سر می‌برد. اینکه چه اتفاقی برای تاجگردون افتاده است رسماً چیزی اعلام نشده است ولی کاملاً روشن است کسانی در پی رد صلاحیت وی هستند و کسان دیگر نیز در تلاش و تقلا برای گرفتن تأییدیه‌اش هستند. رد صلاحیت احتمالی تاجگردون می‌تواند مهم‌ترین اتفاق سیاسی دهه اخیر استان باشد. این رد صلاحیت یک پایان تلخ برای وی خواهد بود. هر چند برخی‌ها این گونه کنار رفتن تاجگردون را برای خود وی به صلاح‌تر می‌دانند چرا که معتقدند مجلس یازدهم هیچ میدانی برای مانور تاجگردون در اختیار وی قرار نخواهد داد و دولت آینده نیز احتمالاً اصولگرا خواهد بود و تاجگردون هم هر اندازه منعطف باشد دولت آینده روی گشوده‌ای نسبت به وی نشان نمی‌دهد.
  گچساران بدون تاجگردون یعنی بالا رفتن شانس موفقیت سید قدرت حسینی و اردلان زینل زاده و حالا این دو چهره خود را در یک قدمی نمایندگی مجلس شورای اسلامی می‌بینند. واکنش سید قدرت حسینی به رد صلاحیت تاجگردون یک واکنش اخلاقی و کاملاً دیپلماتیک بود. این دو از مدت‌ها قبل در یک فضای شدید رقابتی و لبریز از خصومت گچساران و باشت را وارد یک بحران اساسی کرده بودند که حالا با تعلیق تاجگردون از شدت این بحران تقابلی کاسته شده است.
از همان لحظه اعلام تعلیق تاجگردون برخی رسانه‌ها از یک چهره به عنوان آلترناتیو احتمالی طیف تاجگردون نام می‌برند. یوسف باقری چهره‌ای است که در تهران ثبت نام کرده بود و صلاحیتش نیز تأیید شده است وی چهره‌ی شناخته‌ای شده‌ای در عرصه سیاسی استان نیست. باقری سال‌ها کارمند شرکت نفت گچساران بود و در سطوح میانی این مجموعه بزرگ مسئولیت‌هایی نیز داشت. وی در سال 95 به عنوان مدیر فن آوری و اطلاعات و ارتباطات اکتشاف شرکت ملی نفت ایران منصوب شد و در تهران ساکن گردید. تا تعیین تکلیف نهایی تاجگردون نمی‌توان تحلیل زیادی از شرایط باقری داشت. بعد از رد صلاحیت هومان عسکری که مورد حمایت فولادی وندا و خورشیدی ازاد بود حالا قشقایی‌ها هیچ نامزدی در صحنه انتخابات ندارند. البته باقری علاوه بر اما و اگر ها در مورد دست به هم دادن شرایط حمایتی از سوی قشقایی‌ها و تاجگردون باید حوزه انتخابیه خود را از تهران به گچساران تغییر دهد. تاجگردون پیش از این در خیابان بلادیان گفته بود: من اگر نباشم ولی ما تعیین می‌کنیم چه کسی باشد.
افشاگری‌های صبا آذرپیک خبرنگار نزدیک به حلقه وابسته به علی ربیعی سخنگوی فعلی دولت در آخرین ساعات اعلام لیست نهایی نامزدها نمی‌تواند در شکل گیری چنین شرایطی برای تاجگردون و حتی محمدعلی وکیلی در تهران بی تأثیر باشد. برخی منابع مطلع می گویند صبا آذرپیک از سوی علی ربیعی تغذیه می‌شود و علی ربیعی در پی انتقام گرفتن از تاجگردون و وکیلی است. هر چند نباید در صورت قصور و صحت تخلفات این دو اشتباهاتشان نادیده گرفته شود.
در کهگیلویه از ابتدا هم به دو علت استقبال چندانی از این حوزه انتخابیه صورت نگرفته بود که یک علت به حضور دو چهره قدرتمند انتخاباتی دراین حوزه انتخابیه بر می‌گشت و دیگری هم ناامیدی اصلاح طلبان از بهبود شرایط خود و وجود اختلافات عمیق بود. با این وجود رضا دهبانی پور از چهره‌های اصلاح طلب و از مدیران سابق دولت تدبیر و امید در استان از مدت‌ها پیش فعالیت انتخاباتی خود را شروع کرده بود و بخاطر انتخابات از مسئولیت خود در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد استعفا داده بود. تحرکات انتخاباتی دهبانی پور هم چنین سبب شد تا وزارت خانه در زیر فشار حاجی بابایی نماینده همدان از واگذاری مدیرکلی فرهنگ و ارشاد استان همدان به دهبانی پور منصرف شود.
دهبانی پور مورد حمایت طیف منطقیان بود و محمود منطقیان و حلقه نزدیک به وی فعالیت خوبی را برای وی شروع کرده بودند. رد صلاحیت دهبانی پور برای وی و افکار عمومی کمی غیر منتظره بود. اما همان قدر که این رد صلاحیت غیر منتظره بود از ابتدا احتمال قوی برای رد صلاحیت علی کامرانی وجود داشت. وی در دور قبل موفق به کسب رأی خوبی در کهگیلویه شده بود اما حضور در برخی مناظره‌های سیاسی بویژه مناظره با حسین فیاض بخش و برخی اظهار نظرات این تردید را بوجود آورده بود که کامرانی شانسی برای تأیید صلاحیت در این دوره ندارد.
تأییدیه هاشمی پور و موحد نه آن که عجیب باشد ولی بسیاری‌ها مدت‌ها بر روی رد صلاحیت احتمالی این دو حساب ویژه باز کرده بودند. گروهی معقتد بودند سابقه موحد در رد صلاحیت و همچنین سن بالای وی می‌تواند بهانه خوبی برای رد صلاحیت اش باشد. گروهی نیز مسائل مربوط به گذشته مدیریتی و اجرایی و برخی شکایات از هاشمی پور را بهانه‌ای می‌دانستند که با استناد به آنها امکان رد صلاحیت هاشمی پور وجود دارد. اما هرچه بود و هر چه در پشت درهای بسته هیئت‌های نظارت گذشت این دو تأییدیه گرفتند تا کهگیلویه دومین رقابت سنگین و یقیناً پایاپای این دو چهره قدرتمند را به نظاره بنشیند. در تابستان 1397 بود که در یکی از همین مجموعه مطالب مربوط به فعالیت‌ها و تحرکات انتخاباتی در استان در همین پایگاه خبری از این دو چهره به عنوان دو ضلع اصلی انتخابات در کهگیلویه نام برده شده بود و گمانه‌هایی از ضلع سوم زده شد اما نه تنها ضلع سوم قدرتمندی ظاهر نشد که اساساً مثلثی پدید نیامد و این دو چهره در دو سر یک خط مقابل باید به رقابت بپردازند. رأی اصلاح طلبان می‌تواند در این انتخابات تعیین کننده باشد انها یقیناً به صورت تشکیلاتی هیچ تصمیمی نخواهند گرفت و به احتمال زیاد بر روی تقسیمات منطقه‌ای و برخی روابط دوستانه به سمت یکی از این دو خواهند رفت. هیچ اصلاح طلب آلترناتیوی نیز در حوزه انتخابیه‌ی دیگری نام نویسی و احیاناً تأیید نشده است که شانسی برای انتقال وی به کهگیلویه وجود داشته باشد. هفته‌های گذشته فعالیت‌های زیادی سید محمد موحد داشت و برخی از چهره‌های اصلی حامی هاشمی پور از هاشمی پور جدا و از موحد حمایت کردند اما طرفداران هاشمی پور بر این باورند که این چهره‌ها تعداد اندکی هستند و جابجایی آن‌ها هیچ تاثیری در رأی بدنه جامعه نخواهد داشت و هاشمی پور ابزارهای خوبی برای جذب و افزایش رأی سطوح مختلف جامعه در اختیار دارد.
  در بویراحمد اتفاق خاصی نیفتاد. در این حوزه انتخابیه در طول روزهای گذشته گمانه‌های زیادی در جریان بود. این گمانه‌ها بر رد صلاحیت زارعی و عدم احراز مهدی روشنتفکر تاکید داشتند ولی اعلام لیست نهایی نشان داد که گمانه زنی‌ها از هیچ منطق قبلی برخوردار نبودند و این دو چهره به همراه محمد بهرامی و نادر منتظریان تأیید صلاحیت شدند تا بویراحمد بار دیگر شاهد یک انتخابات چند ضلعی و فشرده باشد.
رد صلاحیت اردوان ایزدپناه در این حوزه برای همگان عجیب بود وی معاونت یک سازمان مهم وابسته به قوه قضاییه در استان البرز را دارد و در طول سالهای گذشته کمترین ظهور و حاشیه را در سطح سیاسی استان داشته است و حالا رد صلاحیتش تعجب همگان را سبب شده است. رد صلاحیت وی در ظاهر سبب تجمیع بیشتر در رأی مقابل مهدی روشنفکر خواهد شد ولی این تجمیع یک تجمیع کامل نیست و ضمن آن که از میان کسانی که بواسطه باقر موسوی از ایزدپناه حمایت کرده بودند نیروهایی وجود دارد که احتمال گرایش به سمت حتی روشنفکر را نیز دارند. علاوه بر این نباید همه رأی ایزدپناه هر اندازه که بوده باشد برای سبدهای زارعی و بهرامی در نظر گرفته شود. هم منطقه‌ای بودن منتظریان و ایزدپناه عامل مهمی خواهد بود که منتظریان می‌تواند بر روی آن حساب باز کند و بتواند بخشی از ان را به سمت خود هدایت کند.
حضور سه باره زارعی و بهرامی این دوره تقابل شدیدتری را در میان هوادران آن‌ها سبب خواهد شد انها هم دارای رأی مشترک منطقه‌ای هستند و هم رأی سیاسی. اینکه رأی اصلاح طلبان به سمت کدام یک از این دو خواهد رفت باید گفت: در صورت تداوم دلسردی و کناره گیری اصلاح طلبان بعد از رد صلاحیت گسترده نامزدهای آنها توسط شورای نگهبان فعالیت رسمی و سراسری آن‌ها کمی سخت خواهد بود. دوم اینکه در بهترین حالت باز نیروهای اصلاح طلب مانند دور گذشته بین این دو چهره تقسیم خواهند شد. برخی امیدوارند باقر موسوی این بار به شکل جدی‌تر و رسمی‌تر در حل اختلاف بین این دو چهره ورود کند و حمایت نماید کاری که البته بسیار بعید به نظر می‌رسد. ورود احتمالی باقر موسوی و هم چنین محمدعلی وکیلی و غلام رضا پناه و بویژه خداداد غریب پور می‌تواند بخشی از این فضا را به نفع یکی از این نامزدها بهبود بخشد ولی چنین نشانه‌ای دیده نمی‌شود و احتمالاً همان تقابل شدید دوره قبل تکرار خواهد شد که بیشترین انتفاع از این موضوع نصیب مهدی روشنفکر خواهد شد. زارع در دور قبل با ریزش زیادی به نسبت دور نهم با اختلاف کمی از ستار هدایتخواه پیروز شد برخی ناظران بر این باورند عملکرد وی سبب ریزش در همان رأی دور یازدهم نیز شده است و بخش‌هایی از رأی وی جابجا شده است. بهرامی حالا اما از زارع امیدوارتر است وی سومین حضور انتخاباتی خود را تجربه می‌کند و به حمایت نیروهای اصلاح طلب امیدوار است چرا که خود را وفادار و جزیی از این‌جریان می‌داند و در ۶ سال گذشته نزدیکترین رابطه را با محمدرضا عارف داشته است.
  روشنفکر را باید یک سر رقابت نهایی انتخابات در بویراحمد و دنا دانست وی بیشترین فعالیت را در طول چهار سال گذشته داشته است و در حال حاضر نیز از با برنامه‌ترین و فعالترین نامزدهای حاضر در صحنه است. روشنفکر در دور قبل رأی بسیار خوبی کسب کرد و تا اینجا نیز آنها مدعی‌اند که یک رأی خوب و با اختلاف نسبت به رقبای خود دارند که به سادگی قابل شکستن و دسترسی برای رقبایشان نیست و هم چنین آنها امیدوارند بتوانند رأی برخی نامزدهای رد صلاحیت شده را نیز جذب و حتی از آراء رقیبان خود نیز رأی‌های جدیدی را به سمت خود هدایت کنند.
نادر منتظریان نامزد طیف نزدیک به سید مسعود حسینی و ستار هدایتخواه هیچ نشانه‌ای دال بر بهبود اوضاع وی دیده نمی‌شود و به احتمال زیاد با ادامه این وضعیت باید رأی کمی برای وی در نظر گرفته شود. او اگر چه نماینده طیف هدایتخواه و مورد حمایت وی است اما این موضوع به آن معنا نیست که رأی دور قبل هدایتخواه همه به سبد وی ریخته خواهد شد و اتفاقاً بر عکس شاید در خوشبینانه ترین حالت بتوان نصف آن رأی را برای منتظریان متصور بود. بخش زیادی از رأی قبلی هدایتخواه تاکنون نیز جابجا شده است و بخش زیادی از آن به به سمت مهدی روشنفکر رفته است و ممکن است باز هم این رأی متوجه روشنفکر باشد ولی از نگاه منطقه‌ای این احتمال وجود دارد بخش‌های دیگری از آن به سمت زارعی و یا حتی بهرامی رود.
یک احتمال رسانه‌ای نیز همچنان به قوت خود باقی است و آن هم صحبت از بازگشت هدایتخواه به بویراحمد است که هیچ نشانه‌ای از این موضوع وجود ندارد و خود نیز قبلاً گفته بود به هیچ وجه من الوجوه چینی کاری را نخواهد کرد. ضمناً باید گفت حتی در صورت چنین اتفاقی شرایط برای رأی آوری هدایتخواه مطلقاً مناسب نیست.
  با این همه نامزدهای دیگری نیز تأیید صلاحیت شده‌اند که ممکن است آنها در تحلیل‌های ذهنی خود شانس آنچنانی برای خود قائل باشند که البته نگارنده نه تنها هیچ شانسی برای آنها قائل نیست که اساساً بر این باور است آن‌ها نمی‌توانند کوچکترین تغییری در شرایط کلی و جزئی انتخابات داشته باشند. برخی چهره‌های رد صلاحیت شده نیز همچنان امیدوار به گرفتن تأییدیه هستند ولی بسیار بعید است کسانی که «رد» شده‌اند امکان بازگشتشان پیش بیاید و حتی اگر هم بیایند تغییر چندانی در شرایط فعلی نخواهند داشت.