تاریخ انتشار
جمعه ۲۹ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۵۷
کد مطلب : ۴۱۲۹۳۳
یادداشتی از غلامعباس امیدوار؛
جناب استاندار مستقل باش و استوار که تا پایان دولت، دولتت مستدام است! / جامعه خالق «استقبال» و «بدرقه» آفرینش شماست
۳
کبنا ؛یادداشتی از غلامعباس امیدوار؛ رئیس جمهور کلانتری را استانداری خستگی ناپذیر معرفی کرد و استاندار کهگیلویه و بویراحمد در جلسه معارفه خویش، خود را نماینده دولت (و نه مجلس) معرفی کرد. آن تعبیر (خستگی ناپذیری) و این تصریح (استقلال استاندار از نمایندگان)، در بدو امر در ذهن مخاطب تصویری متناسب با آن خواهد ساخت.
استاندار، ارشد مقامات اداری و نماینده دولت و در جایگاه نظارتی بر کلیه دستگاههای اجرائی نظارت دارد و سیاست گذاریهای سطوح استانی را تدبیر میکند. بخشی از مطالبات مردم، ارائه خدمات و ایجاد آبادانی هایی است که نیازمند امکانات و بودجه است که در این بحبوحه، انبان و دست خالی دولت و خزانه، سالب هر اقدامی است و از این منظر حتی مدیر خستگی ناپذیر را شرمنده ارائه خدمت میکند. از این رهگذر، البته آگاهی مردم نسبت به کیسه خالی، شرمندگی و تقصیر را کمتر میکند و میپذیرند که انتظاری درخور و بجا داشته باشند.
اما بخشی دیگر از مطالبات و البته صلاحیتهای استاندار، نظارت بر دستگاههای اجرائی و دانشگاهها است که نیازمند بودجه و سیم و رز نیست و همت و حمیت استاندار مسئول و مسئولیت پذیر و دلسوز را میطلبد. در این وادی اگر سهل انگاری و سهوی هم مشاهده شود، قابل بخشش و اغماض نیست و در دادگاه افکار عمومی مورد قضاوت جدی قرار خواهد گرفت. همین که استاندار، ناظری امین و شایسته و پیگیر باشد، رضایت مردم را در پی خواهد داشت و اگر استانداری بتواند دستگاههای اجرائی را در ارائه خدمات و وظایف خود مورد نظارت و بازخواست قرار دهد، نقطه امید مردم و موجب بالا رفتن سطح اعتماد و سرمایه اجتماعی خود و دولت خواهد بود.
اینکه استاندار بر مدیران نظارت داشته باشد و آنها را مورد عتاب و خطاب قرار دهد و از امور دستگاهها اطلاع داشته باشد، تا مدیران استاندار را بی خبر از مسائل ندانند و بی خبر نگذارند و استاندار را تیزبین و مشرف بر مسائل بدانند، امری به غایت نیکوست.
مردم به حداقلها هم قانعاند، ولی انتظار دارند که همین حداقلها منصفانه و بی تخطی و تخلف و جانبداری ارائه شود. مردم انتظار دارند که استاندار با این رویه، دیده بان شفاف جامعه باشد و گزارشهای رسیده از سهل انگاری و سوء استفادهها را رصد کند و خود نیز کاشفیِ کَیِس در این راستا بوده و حافظ حقوق مردم و حامی تودهها باشد.
استاندار میبایست به همراه خانواده میان مردم زندگی کند تا تک تک اعضای خانواده، گزارشگری برای وی از قصور و قوت اداره جامعه باشند. فرزندان در مدرسه و در کوچه و خیابان گزارشگر وضعیت آموزش و امنیت، همسر در میدان میوه و تره بار و بازار گزارشگر نظارت بر بازار، آن یکی در اورژانش و بیمارستان گزارشگر وضعیت ارائه خدمات درمانی و ... باشد و او را استانداری آگاه و واقف به امور بنمایند؛ خانواده در کنار مدیر کمک کار مدیریت و از رموز موفقیتند و خانواده در شهر دیگر، دست و پاگیر و اتلاف کننده وقت مدیر و گاهی موجب آسیب و حسرتاند.
در این فراگرد مدیریتی، دیگر مدیران همراه استاندار نیز میبایست بر این سیاق باشند و به صورت یک تیم تحت نظر وی عمل کنند. شاید استاندار خسته نباشد، اما برای مردم برخی مدیران خسته و دل مرده و تکراری باشند. شاید استاندار سلیم و خدمتگذار باشد، ولی برخی مدیران اینگونه نباشند. شاید استاندار خلاق و پیگیر باشد، ولی برخی مدیران کهن و فرتوت و بی ابتکار باشند و صدها شاید دیگر...
در آمدن هر مدیری، «استقبال» وظیفه اخلاقی جامعه و اما «بدرقه» بیشتر محصول عملکرد وی در اقناع و ترغیب جامعه برای یاد نیکو و رهسپاری باشکوه است. در انتسابِ دو طرفه به مردم، تعبیر «خوش استقبالی و بد بدرقهای»، تعبیر اشتباهی است؛ هر مدیرِ انتصابی و یا انتخابیِ مردم، با استقبال و یا رأی مردم پذیرش میشود، ولی در انتها گاهی با همان رأی مردم کنار گذاشته میشود و یا مدیر انتصابی (گاهی به دلیل نارضایتی مردم) کنار گذاشته میشود، در این صورت مگر میشود گفت که مردم «بد بدرقهای» هستند؟ مردم هم خوش استقبال و هم خوش بدرقهاند؛ اگر مدیران خوب عمل کنند، گاهی حتی باشورتر از استقبال، بدرقه خواهند شد. هر که رضایت خلق خدا را جلب کند و خدمت کند، بدرقهای باشور دارد و هر کس نارضایتی مردم را بخواهد، مهر مردم را ندارد و بد بدرقه خواهد شد. همچنانکه پیشتر، استانداران و مدیرانی بودهاند که خوشنام رفتند و در یادها ماندند و نمونه آن، مدیری غیر اجرائی که اخیراً تکریم شد و در دل مردم ماند و تودهها از هر دسته و گروه سیاسی یادش گرامی میدارند.
اینکه برخلاف برخی از استانداران (حتی استاندار بومی)، کلانتری به همراه خانواده در آن کوچه شهر منزل گزیده و همسایه مردم شده، مردمان محروم و فرودست را با گرمی به آغوش میکشد، نوید حراست از رأی مردم و برگزاری انتخابات سالم میدهد، نسبت به مسائل، حوادث و اخبار دستگاهها واکنش نشان میدهد و گاهی پیگیری میکند و ....، شایسته تقدیر و تکریم است و میتواند در آینده، بارقه امید به بدرقهای خوب را برای وی ترسیم کند؛ به شرطی که استمرار و تقویت یابد...
استاندار، ارشد مقامات اداری و نماینده دولت و در جایگاه نظارتی بر کلیه دستگاههای اجرائی نظارت دارد و سیاست گذاریهای سطوح استانی را تدبیر میکند. بخشی از مطالبات مردم، ارائه خدمات و ایجاد آبادانی هایی است که نیازمند امکانات و بودجه است که در این بحبوحه، انبان و دست خالی دولت و خزانه، سالب هر اقدامی است و از این منظر حتی مدیر خستگی ناپذیر را شرمنده ارائه خدمت میکند. از این رهگذر، البته آگاهی مردم نسبت به کیسه خالی، شرمندگی و تقصیر را کمتر میکند و میپذیرند که انتظاری درخور و بجا داشته باشند.
اما بخشی دیگر از مطالبات و البته صلاحیتهای استاندار، نظارت بر دستگاههای اجرائی و دانشگاهها است که نیازمند بودجه و سیم و رز نیست و همت و حمیت استاندار مسئول و مسئولیت پذیر و دلسوز را میطلبد. در این وادی اگر سهل انگاری و سهوی هم مشاهده شود، قابل بخشش و اغماض نیست و در دادگاه افکار عمومی مورد قضاوت جدی قرار خواهد گرفت. همین که استاندار، ناظری امین و شایسته و پیگیر باشد، رضایت مردم را در پی خواهد داشت و اگر استانداری بتواند دستگاههای اجرائی را در ارائه خدمات و وظایف خود مورد نظارت و بازخواست قرار دهد، نقطه امید مردم و موجب بالا رفتن سطح اعتماد و سرمایه اجتماعی خود و دولت خواهد بود.
اینکه استاندار بر مدیران نظارت داشته باشد و آنها را مورد عتاب و خطاب قرار دهد و از امور دستگاهها اطلاع داشته باشد، تا مدیران استاندار را بی خبر از مسائل ندانند و بی خبر نگذارند و استاندار را تیزبین و مشرف بر مسائل بدانند، امری به غایت نیکوست.
مردم به حداقلها هم قانعاند، ولی انتظار دارند که همین حداقلها منصفانه و بی تخطی و تخلف و جانبداری ارائه شود. مردم انتظار دارند که استاندار با این رویه، دیده بان شفاف جامعه باشد و گزارشهای رسیده از سهل انگاری و سوء استفادهها را رصد کند و خود نیز کاشفیِ کَیِس در این راستا بوده و حافظ حقوق مردم و حامی تودهها باشد.
استاندار میبایست به همراه خانواده میان مردم زندگی کند تا تک تک اعضای خانواده، گزارشگری برای وی از قصور و قوت اداره جامعه باشند. فرزندان در مدرسه و در کوچه و خیابان گزارشگر وضعیت آموزش و امنیت، همسر در میدان میوه و تره بار و بازار گزارشگر نظارت بر بازار، آن یکی در اورژانش و بیمارستان گزارشگر وضعیت ارائه خدمات درمانی و ... باشد و او را استانداری آگاه و واقف به امور بنمایند؛ خانواده در کنار مدیر کمک کار مدیریت و از رموز موفقیتند و خانواده در شهر دیگر، دست و پاگیر و اتلاف کننده وقت مدیر و گاهی موجب آسیب و حسرتاند.
در این فراگرد مدیریتی، دیگر مدیران همراه استاندار نیز میبایست بر این سیاق باشند و به صورت یک تیم تحت نظر وی عمل کنند. شاید استاندار خسته نباشد، اما برای مردم برخی مدیران خسته و دل مرده و تکراری باشند. شاید استاندار سلیم و خدمتگذار باشد، ولی برخی مدیران اینگونه نباشند. شاید استاندار خلاق و پیگیر باشد، ولی برخی مدیران کهن و فرتوت و بی ابتکار باشند و صدها شاید دیگر...
در آمدن هر مدیری، «استقبال» وظیفه اخلاقی جامعه و اما «بدرقه» بیشتر محصول عملکرد وی در اقناع و ترغیب جامعه برای یاد نیکو و رهسپاری باشکوه است. در انتسابِ دو طرفه به مردم، تعبیر «خوش استقبالی و بد بدرقهای»، تعبیر اشتباهی است؛ هر مدیرِ انتصابی و یا انتخابیِ مردم، با استقبال و یا رأی مردم پذیرش میشود، ولی در انتها گاهی با همان رأی مردم کنار گذاشته میشود و یا مدیر انتصابی (گاهی به دلیل نارضایتی مردم) کنار گذاشته میشود، در این صورت مگر میشود گفت که مردم «بد بدرقهای» هستند؟ مردم هم خوش استقبال و هم خوش بدرقهاند؛ اگر مدیران خوب عمل کنند، گاهی حتی باشورتر از استقبال، بدرقه خواهند شد. هر که رضایت خلق خدا را جلب کند و خدمت کند، بدرقهای باشور دارد و هر کس نارضایتی مردم را بخواهد، مهر مردم را ندارد و بد بدرقه خواهد شد. همچنانکه پیشتر، استانداران و مدیرانی بودهاند که خوشنام رفتند و در یادها ماندند و نمونه آن، مدیری غیر اجرائی که اخیراً تکریم شد و در دل مردم ماند و تودهها از هر دسته و گروه سیاسی یادش گرامی میدارند.
اینکه برخلاف برخی از استانداران (حتی استاندار بومی)، کلانتری به همراه خانواده در آن کوچه شهر منزل گزیده و همسایه مردم شده، مردمان محروم و فرودست را با گرمی به آغوش میکشد، نوید حراست از رأی مردم و برگزاری انتخابات سالم میدهد، نسبت به مسائل، حوادث و اخبار دستگاهها واکنش نشان میدهد و گاهی پیگیری میکند و ....، شایسته تقدیر و تکریم است و میتواند در آینده، بارقه امید به بدرقهای خوب را برای وی ترسیم کند؛ به شرطی که استمرار و تقویت یابد...
اخودسعسکر،اخودسغلامعباس،کهولکنده✍✍✍✍