کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

یادداشتی از غلامعباس امیدوار؛

ذوق زدگی مدیریت دانشگاه یاسوج و چگونگی کسب رتبه دوم دانشگاه‌های ایران؟!

25 شهريور 1398 ساعت 2:11

ریاست دانشگاه یاسوج خود بهتر از مخاطبان رسانه‌ها از ارزش این رتبه بندی‌ها و عدم وجود چهار شاخص دیگر (که خود بیان کرده) واقف بوده و نباید با عوام زدگی، مخاطب را ساده بینگارد، بلکه باید با توجه به رسالت دانشگاهی خود، تلاش کند سطح آگاهی مردم را بالا ببرد و با یک رتبه بندی غیر جامع، دانشگاه یاسوج را جامع حل مشکلات معرفی نکند.


یادداشتی از غلامعباس امیدوار؛ این روزها خبر «دانشگاه یاسوج دومین دانشگاه برتر کشور شد» و «افتخاری دیگر برای کشور و استان» به صورت هماهنگ از سوی رئیس دانشگاه یاسوج در پایگاه‌های خبری استان انتشار یافته است که موجب تعجب خواص علمی و شاید موجب باور و مسرت برخی عوام شده باشد. [لینک خبر]
در خصوص کسب این رتبه و انعکاس گسترده آن توسط مدیریت دانشگاه یاسوج نکاتی چند قابل ذکر است که مبنای آن متن مصاحبه تنظیم شده برای رسانه‌ها از سوی رئیس دانشگاه یاسوج خواهد بود و فعلاً از سایر موارد و مسائل دیگر پرهیز خواهد شد؛

     1)رتبه بندی ذکر شده از سوی دکتر عریان، رتبه بندی تایمز معرفی شده که این مؤسسه نیز یکی از شمار کثیر مؤسسات خصوصی رتبه بندی دانشگاه‌ها در دنیا است. مؤسسه تایمز در کنار «رتبه‌بندی شانگهای»، «رتبه بندی QS»، «رتبه‌بندی وبومتریک»، «رتبه بندی URAP»، «رتبه بندی لایدن»، «رتبه بندی سایمگو» و... نیز به رتبه بندی خاص خود می‌پردازد. از سوی این مؤسسات هر ساله آمارهای متفاوت بین‌المللی از جایگاه جهانی دانشگاه‌های ایران مطرح می‌شود. آمارهایی که گاهی ضد و نقیض و تعجب‌آور هستند! برخی اوضاع دانشگاه‌های کشور را بسیار خوب توصیف می‌کنند و برخی حتی رتبه‌ای پایین‌تر از دانشگاه‌های عربستان برای دانشگاه‌های ایران ذکر می‌کنند. دکتر عریان خوب می‌داند که این مؤسسات آمارهای متفاوت و ضد و نقیضی ارائه می‌دهند و رتبه دانشگاه‌های ایران در این رنکینگ‌ها ثابت نیست؛ به عنوان مثال در یک رنکینگ رتبه دانشگاه صنعتی شریف زیر 400 و در رنکینگی دیگر بالای 600 است.
    2)همین که در رتبه بندی این مؤسسه (تایمز)، دانشگاه‌های کوچک نوشیروانی بابل و یاسوج (از میانگین جوانب؛ وابستگی و استناد، نسبت تعداد اعضای هیات علمی به دانشجو، امکانات، جمعیت فارغ التحصیلان، میزان ارتباط با صنعت و ...)، برترین دانشگاه‌های ایران شده‌اند، اعتبار این رتبه بندی را در ذهن مخاطب به شدت تقلیل می‌دهد و گاهی نیز موجب تمسخر می‌شود و در کامنت های انتشار یافته در ذیل خبر دکتر عریان قابل روئیت است. برای مخاطب جای سؤال است که دانشگاه‌های مادر کشور (شریف، امیرکبیر، شهید بهشتی، تهران، شیراز و ...) که از منظر همان شاخص‌های اعلامی از سوی دکتر عریان (که مبنای رتبه بندی مؤسسه تایمز بوده)، دارای جایگاه بالایی در ایران هستند، چگونه نتوانسته‌اند در حد دانشگاه نوشیروانی بابل و یاسوج ظاهر شوند؟
     3) بخش اعظم اظهارات دکتر عریان به توضیح درباره عملکرد رتبه بندی مؤسسه تایمز است و گویی تلاش دارد به مخاطب اثبات کند و بفهماند که رتبه بندی تایمز معتبر و متقن است؛ که این خود موجب تشکیک در وجاهت ارزش رتبه بندی موسسه تایمز است و ذهن مخاطب از اینکه دانشگاه نوشیروانی و یاسوج از دانشگاه شریف، امیرکبیر، شیراز و ... برتر است، اقناع نشده و این نظام رتبه بندی را موجه نمی‌داند. به سادگی اگر میزان اعتبار این رتبه بندی در میان دانشجویان و کارکنان دانشگاه یاسوج به نظرسنجی گذاشته شود، از منظر آنها اعتبار و عیار رتبه بندی تایمز نمی‌تواند موجه باشد و آنها رتبه‌ای دیگر به دانشگاه خود خواهند داد و امتحان این مسئله بسیار آسان است.
    4)رئیس دانشگاه یاسوج، شاخص‌های عملکردی رتبه بندی موسسه تایمز را در 5 حوزه آموزش (محیط یادگیری)، تحقیق (حجم، درآمد و شهرت)، استنادها (تأثیر تحقیق)، چشم انداز بین المللی (کارکنان، دانشجویان و تحقیقات) و درآمد صنعت (انتقال دانش) ذکر کرده که برای جامعه علمی و مردم جای ابهام و سؤال است که دانشگاه یاسوج در کدامیک از این شاخص‌ها برتر است؟ در همه ادوار، محیط یادگیری دانشگاه یاسوج غرق در حواشی سیاسی و انتخاباتی و حتی طایفه‌ای بوده و محیطی علمی نبوده، تحقیقات این دانشگاه کجا توانسته است به کسب درآمد برای دانشگاه و ایجاد شهرت علمی- اقتصادی منجر شود؟، چشم انداز بین المللی دانشگاه یاسوج در کسب دانشجویان خارجی و ... کجاست؟، انتقال دانش و ارتباط با صنعت و کشاورزی استان کجای کار دانشگاه یاسوج کارکرد خارجی داشته و توانسته به صنعت فلاکت زده این سرزمین رونقی دهد؟
    5)در این شاخص‌ها، تنها «استنادها» می‌ماند و این مؤسسات صرفاً بر اساس شاخص استناد (مقالات) رتبه بندی می‌کنند؛ این مؤسسات خصوصی در خارج از ایران استقرار دارند و اطلاع چندانی از وضعیت دانشگاه‌ها ندارند و اگرچه اعلام می‌کنند که بر اساس شاخص‌های چندگانه به رتبه بندی دانشگاه‌ها می‌پردازند، ولی در عمل صرفاً یک شاخص (میزان انتشار مقالات) ملاک خواهد بود که این در جای خود آسیب‌هایی دارد که به زودی در نوشتاری دیگر در خصوص «paper زدگی محض و سیاست مدیریت دانشگاه یاسوج» در این باب پرداخته خواهد شد.
    6)با کسب این رتبه نه چندان معتبر، دکتر عریان، دانشگاه یاسوج را دارای جامعیت رشته‌ای و ظرفیت و توانایی حل مشکلات استان و استان‌های همجوار دانسته و گویی باور کرده که چنین کارنامه و پتانسیلی را دانشگاه تحت مدیریتش دارد. این دانشگاه را به عنوان حلال مشکلات معرفی می‌کند و آن را در خدمت رفع مشکلات استان و حتی کشور می‌داند. به واقع آیا با مقاله نویسی در ژورنال‌های خارجی بدون خروجی عینی و مؤثر در جامعه می‌توان به حل مشکلات استان رسید؟ تاکنون این دانشگاه توانسته کدام آسیب اجتماعی (در سطح شهرستان و استان)، معضل صنعتی و یا تولید مواد شیمیایی و صنعتی و ... را چاره کند؟ نتایج کدام تحقیقات این دانشگاه در حوزه انسانی یا محیط طبیعی و یا کشاورزی انتشار یافته و توانسته اثرگذار باشد؟ گویی رویکرد دانشگاه یاسوج موفقیت را صرفاً مقاله نویسی دانسته و بر این باور است که با پشت میز نشستن و تلاش برای ایمپکت فاکتور بالاتر، به توسعه منجر خواهد شد. (سرگذشت این قصه طولانی و آسیب جدی سیاست حاکم بر دانشگاه یاسوج به زودی در یادداشت‌هایی تشریح خواهد شد)
     7) ریاست دانشگاه یاسوج خود بهتر از مخاطبان رسانه‌ها از ارزش این رتبه بندی‌ها و عدم وجود چهار شاخص دیگر (که خود بیان کرده) واقف بوده و نباید با عوام زدگی، مخاطب را ساده بینگارد، بلکه باید با توجه به رسالت دانشگاهی خود، تلاش کند سطح آگاهی مردم را بالا ببرد و با یک رتبه بندی غیر جامع، دانشگاه یاسوج را جامع حل مشکلات معرفی نکند.
     8) به هر حال قطعاً همه از موفقیت دانشگاه یاسوج خوشحال خواهند شد و قصد تحقیر و یا دست کم گرفتن ظرفیت‌های آن نیست؛ بلکه باید به بوته نقد کشیده شود تا عیوب اصلاح شده و با آمارهای نامعتبر برخی مؤسسات، توهم موفقیت ایجاد نشود و مدیران دانشگاه به ضعف‌های مدیریتی خود واقف شوند. در غیر این صورت دانشگاه همچنان در عدم کارآیی و کارکرد عینی برای جامعه می‌ماند و به تحقیقات کاغذی و انتشار مقالات خارجی روی می‌آورد. چاپ این مقالات به زبان انگلیسی جز کسب رتبه واهیِ کاغذی برای دانشگاه، کارکرد دیگری ندارد و به علت عدم تسلط بر زبان انگلیسی، دستگاه‌های ذیربط از نتایج آنها بهره نمی‌برند و صرفاً گاهی از نتایج تحقیقات فارسی استفاده می‌نمایند. (این دستگاه‌ها از نتایج تحقیقات به زبان فارسی به ندرت استفاده می‌کنند، انتشار این تحقیقات به زبان‌های خارجی دیگر بماند!) به عنوان مثال مقالات زیادی در ژورنال‌های خارجی در حوزه کشاورزی، شیمی، محیط زیست و ... از سوی دانشگاه یاسوج به زبان انگلیسی به چاپ می‌رسد و این در حالی است که هیچ سودی به حال جامعه ما ندارد و دستگاه‌های ذیربط اصلاً از آنها اطلاعی ندارند و قادر به استفاده از آنها نیستند. (کیفیت این مقالات و ... بماند)
    9) دانشگاه یاسوج رویه ای دارد که در زمان دکتر عریان تقویت شده که حتی فارغ‌التحصیلان خود را به عضویت هیات علمی قبول ندارد. آیا بقیه دانشگاه‌های کشور بهایی به مدرک دکتری این دانشگاه خواهند داد؟ این از عجایب است که خود را قبول نداشته باشی و ادعا کنی که از برترین دانشگاه‌ها کشور هستی!
با این توصیفات، آیا دانشگاه یاسوج می‌تواند از برترین دانشگاه‌های کشور قلمداد شود؟ البته اگر مبنا مقاله نویسی، فرار دادن استعداهای استان و بی توجهی به آنها، استخدام بی ضابطه و ... باشد، دانشگاه یاسوج در رنکینگ‌های دانشگاهی، حائز رتبه‌های برتر و تک رقمی خواهد شد...! (همچنان که شده است)
 
---------------------------------------------------------------------------
پی نوشت؛
پیش‌تر از این قرار بود در مطالبی دانشگاه یاسوج نقد شود که به دلایلی به تأخیر افتاد تا اینکه اعلام ذوق زده کسب رتبه این دانشگاه از سوی مدیریت این دانشگاه، موجب شد که ضرورت پرداختن به مسائل آن جدی‌تر شود و همچنان که قبلاً گفته شد، به زودی در یادداشت‌های تحت عناوین «دانشگاه یاسوج؛ دانشگاه کاغذی»، «دانشگاه یاسوج؛ دانشگاه مجردی»، «حاکمیت مقاله نویسان بی عمل در دانشگاه یاسوج» و ... به آن پرداخته خواهد شد.
تأکید می‌شود این مطالب و نقدها هیچ گونه ارتباطی با دعواهای سیاسی برخی نمایندگان با مدیریت محترم دانشگاه یاسوج ندارد و نباید منشأ سوءاستفاده آنها قرار گیرد.


کد مطلب: 412763

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/report/412763/ذوق-زدگی-مدیریت-دانشگاه-یاسوج-چگونگی-کسب-رتبه-دوم-دانشگاه-های-ایران

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1