تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۳۳
کد مطلب : ۴۱۲۷۲۵
مشارکت در انتخابات؛
با مردم یا بدون مردم
۰
کبنا ؛بازسازی باور مردم به انتخابات در هر نظام دموکراسی امری ضروری و حیاتی است. امری که عموما در آستانه انتخابات مورد توجه احزاب و جریانهای سیاسی قرار میگیرد تا از کمرنگ شدن حضور مردم در انتخابات جلوگیری شود. درواقع رای هر شهروند مصداق سلامت نظامها پنداشته میشود و اینگونه همه به انتخابات باور دارند. بنابراین در تمام دنیا بزرگترین و قویترین نهادهای تقویت و ترویجدهنده دموکراسی، نهادهای انتخاباتی است. دلیل آن این است که نهادینه ساختن دموکراسی یک پروسه است و این روند همگام با تغییر نسلها باید برای همیشه ادامه داده شود. به همین خاطر انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند ماه سال جاری یک مرحله سرنوشتساز برای تقویت ریشههای روند مردمسالاری در کشور محسوب میشود. در کنار اینها شناخت رفتار انتخاباتی شهروندان و الگوی شرکت در انتخابات آنها برای احزاب و سیاستمداران و دولتها از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا مشارکت فعال، گسترده و فراگیر جامعه در انتخابات کشورها، به منزله پشتوانه ملی در سطح داخلی و اعتبار و پرستیژ در سطح بینالمللی و منطقهای است.
با این حال انتخابات اسفند 98 در کشور شاید یکی از متفاوتترین انتخابات در نظام جمهوری اسلامی باشد. 6 ماه دیگر تا انتخابات باقی مانده است اما هنوز احزاب و جریانهای سیاسی برنامه و استراتژی مدونی ارائه نکردهاند و بیشتر برنامهها حول نقد کردن رقیب و یا درصدد حذف دیگری است؛ امری که طی این سالها به کرات مشاهده شده است و مردم به گونهای از این استراتژی خسته شدهاند. این خستگی و ناامیدی مردم نسبت به احزاب و جریانها اخیرا به گونهای جدی شده است که آنها خطر حضور کمرنگ مردم در انتخابات را خیلی جدی احساس میکنند. نخبگان و فعلان سیاسی نیز بارها دراینباره هشدار دادهاند اما تا به حال هیچ کدام برای حال آن و فرار از این بحران راهکار و یا استراتژی خاصی ارائه نکردهاند.
روز گذشته سید سامان سامانی، سخنگوی وزارت کشور در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برخی پیشبینی میکنند که انتخابات مجلس شورای اسلامی با مشارکت پایینی برگزار شود، گفته است: «میزان مشارکت مردم در انتخابات یعنی میل و علاقه آنها به تعیین حق سرنوشت خود. باید بدانیم که مردم چه در انتخابات شرکت کنند و چه نکنند، عدهای انتخاب شده و تصمیم آنها در مجلس برای همه لازمالاجرا است بنابراین عقل سلیم حکم میکند که افراد از این حق خود استفاده کنند. در یک جامعه مردمسالار مثل جامعه ما، معنا ندارد که مردم از حق انتخاب زمامداران خود استفاده نکنند».
در همه نظامهای سیاسی که خاستگاه آنان مردمسالاری است، دغدغه مشارکت شهروندان در فرآیندهای سیاسی به عنوان بازیگران موثر این فضا را دارند. این امر در کشور ما نیز که یک نظام دموکراتیک است از درجه اهمیت بالایی برخوردار است و ما میبینیم که نخبگان و فعالان سیاسی مردم و سرمایه اجتماعی خود را به شرکت در انتخابات و تعیین سرنوشت خود تشویق و سوق میدهند. از آنها میخواهند که مشارکت بالایی در انتخابات داشته باشند و هرساله در آستانه انتخابات این توجه بیشتر میشود. اما هیچ کدام تا به حال نگفتهاند چه اتفاقی در فضای کشور به وجود آمده است که خطر احتمالی حضور کمرنگ احساس شده است و برای فرار از آن چه راهکاری وجود دارد؟ آیا فضای حاکم بر جامعه باعث چنین وضعیتی شده است یا نه خود احزاب و جریانهای سیاسی دلیل این رویکرد از طرف مردم شدهاند؟
وضعیت سیاسی ایران در شرایطی قرار دارد که بیش از دورانِ دیگر جریانهای سیاسی در انفعال به سر میبرند. سیاست خارجی نیز بیش از هر زمان دیگری در انتظار تصمیمات راهبردی است که طبعا بر سیاست داخلی تاثیر بسزایی خواهد داشت. در چنین وضعیتی تصمیمات کلان و سیاسی اهمیتی حیاتی پیدا میکند. احزاب و جریانهای سیاسی باید بتوانند مردم را برای حضور در انتخابات قانع کنند. آنها باید یک راهبرد کلی در رابطه با انتخابات داشته باشند تا بتوانند در تحقق این امر موفق عمل کنند. اما متاسفانه با انفعالی که بین احزاب و جناحهای سیاسی دیده میشود این نگرانی بیشتر احساس میشود.
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب دراینباره گفته است: علاوه بر این موارد نکته دیگر مشارکت این است که به تناسبی که جامعه پیشرفت میکند مشارکت پوپولیستی و تودهای به مشارکت مدنی تبدیل میشود. مردم که نمیتوانند صبح تا شب پیگیر مسائل سیاسی باشند و تصمیم بگیرند، این غیرممکن است. این نوع حضور و مشارکت را درواقع مردم از طریق احزاب، نهادهای مدنی و مطبوعات و مجموعه نهادهایی دیگر باید پیگیر مسائل سیاسی و تصمیمات کلان باشند و مردم از طریق آنها اهداف خود را پیگیری کنند. اما زمانی که این امر توسط احزاب و جریانها محقق نشود، مردم و آن بدنه اجتماعی در عرصه سیاسی کمتر فعال میشود و به نوعی از آنها ناامید میشود و سعی میکند حضوری کمرنگ داشته باشد چرا که امیدی به تغییر و اصلاح ندارد.
بنابراین اولین رکن اساسی و قدم برای جلوگیری از خطر احتمالی عدم مشارکت مردم، فعال کردن احزاب و جریانهای سیاسی در کنار دیگر نهادهای درگیر در این موضوع است. ابتدا باید ببینیم که این کمکاری در کجا بیشتر نمایان است که تاثیر خود را بر نگاه مردم گذاشته است؟ درست است که به هر حال انتخابات صورت میگیرد و به گفته سخنگوی وزارت کشور تصمیمات نمایندگان در مجلس برای همه لازمالاجرا میشود اما باید این را هم در نظر داشت که اگر مشارکت نباشد، بهترین تصمیمات به محض اینکه با مشکل مواجه میشوند حمایت مردم را از دست میدهند و مردم ضد آن تصمیم میشوند. بنابراین اگر حتی ذرهای درباره حضور کمرنگ مردم در انتخابات پیشرو نگرانی وجود دارد باید آن را جدی گرفت و به دنبال راهکاری برای رفع آن بود.
باید اجازه حضور و مشارکت طیفها و جریانهای متفاوت و مختلف در انتخابات داد تا شاهد حضور حداکثری باشیم. به جای حذف باید زمینه رقابت مسالمتآمیز فراهم شود تا وحدت درونی شکل بگیرد و به دنبال آن منافع ملی دنبال شود چرا که منافع ملی چیزی نیست که یک جناح و جریان خاص به آن برسد. همه باید منافع خود را به نحوی تعریف کنند که متناسب با توسعه اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کشور باشد.
اگر بر این قضیه تاکید میشود که در انتخابات باید شرکت کرد، به این معنی است که باید بتوانید نظر مردم را جلب کنیم. سیاستمداران اعم از اصلاحطلب، اصولگرا و غیره باید سعی کنند نظر مردم را جلب کنند. باید در چارچوب دموکراتیک و انتخابات پیش برویم برای اینکه هر جا اختلافی به وجود میآید این گزینه بهترین شیوه برای رفع خصومت و اختلاف است، حتی اگر بازنده هم باشیم. بنابراین اگر مردم و افکار عمومی حس میکنند که از طریق انتخابات نمیتوانند به دستاوردی برسند، دلیلی ندارد که شرکت کنند.(ابتکار)
با این حال انتخابات اسفند 98 در کشور شاید یکی از متفاوتترین انتخابات در نظام جمهوری اسلامی باشد. 6 ماه دیگر تا انتخابات باقی مانده است اما هنوز احزاب و جریانهای سیاسی برنامه و استراتژی مدونی ارائه نکردهاند و بیشتر برنامهها حول نقد کردن رقیب و یا درصدد حذف دیگری است؛ امری که طی این سالها به کرات مشاهده شده است و مردم به گونهای از این استراتژی خسته شدهاند. این خستگی و ناامیدی مردم نسبت به احزاب و جریانها اخیرا به گونهای جدی شده است که آنها خطر حضور کمرنگ مردم در انتخابات را خیلی جدی احساس میکنند. نخبگان و فعلان سیاسی نیز بارها دراینباره هشدار دادهاند اما تا به حال هیچ کدام برای حال آن و فرار از این بحران راهکار و یا استراتژی خاصی ارائه نکردهاند.
روز گذشته سید سامان سامانی، سخنگوی وزارت کشور در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برخی پیشبینی میکنند که انتخابات مجلس شورای اسلامی با مشارکت پایینی برگزار شود، گفته است: «میزان مشارکت مردم در انتخابات یعنی میل و علاقه آنها به تعیین حق سرنوشت خود. باید بدانیم که مردم چه در انتخابات شرکت کنند و چه نکنند، عدهای انتخاب شده و تصمیم آنها در مجلس برای همه لازمالاجرا است بنابراین عقل سلیم حکم میکند که افراد از این حق خود استفاده کنند. در یک جامعه مردمسالار مثل جامعه ما، معنا ندارد که مردم از حق انتخاب زمامداران خود استفاده نکنند».
در همه نظامهای سیاسی که خاستگاه آنان مردمسالاری است، دغدغه مشارکت شهروندان در فرآیندهای سیاسی به عنوان بازیگران موثر این فضا را دارند. این امر در کشور ما نیز که یک نظام دموکراتیک است از درجه اهمیت بالایی برخوردار است و ما میبینیم که نخبگان و فعالان سیاسی مردم و سرمایه اجتماعی خود را به شرکت در انتخابات و تعیین سرنوشت خود تشویق و سوق میدهند. از آنها میخواهند که مشارکت بالایی در انتخابات داشته باشند و هرساله در آستانه انتخابات این توجه بیشتر میشود. اما هیچ کدام تا به حال نگفتهاند چه اتفاقی در فضای کشور به وجود آمده است که خطر احتمالی حضور کمرنگ احساس شده است و برای فرار از آن چه راهکاری وجود دارد؟ آیا فضای حاکم بر جامعه باعث چنین وضعیتی شده است یا نه خود احزاب و جریانهای سیاسی دلیل این رویکرد از طرف مردم شدهاند؟
وضعیت سیاسی ایران در شرایطی قرار دارد که بیش از دورانِ دیگر جریانهای سیاسی در انفعال به سر میبرند. سیاست خارجی نیز بیش از هر زمان دیگری در انتظار تصمیمات راهبردی است که طبعا بر سیاست داخلی تاثیر بسزایی خواهد داشت. در چنین وضعیتی تصمیمات کلان و سیاسی اهمیتی حیاتی پیدا میکند. احزاب و جریانهای سیاسی باید بتوانند مردم را برای حضور در انتخابات قانع کنند. آنها باید یک راهبرد کلی در رابطه با انتخابات داشته باشند تا بتوانند در تحقق این امر موفق عمل کنند. اما متاسفانه با انفعالی که بین احزاب و جناحهای سیاسی دیده میشود این نگرانی بیشتر احساس میشود.
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب دراینباره گفته است: علاوه بر این موارد نکته دیگر مشارکت این است که به تناسبی که جامعه پیشرفت میکند مشارکت پوپولیستی و تودهای به مشارکت مدنی تبدیل میشود. مردم که نمیتوانند صبح تا شب پیگیر مسائل سیاسی باشند و تصمیم بگیرند، این غیرممکن است. این نوع حضور و مشارکت را درواقع مردم از طریق احزاب، نهادهای مدنی و مطبوعات و مجموعه نهادهایی دیگر باید پیگیر مسائل سیاسی و تصمیمات کلان باشند و مردم از طریق آنها اهداف خود را پیگیری کنند. اما زمانی که این امر توسط احزاب و جریانها محقق نشود، مردم و آن بدنه اجتماعی در عرصه سیاسی کمتر فعال میشود و به نوعی از آنها ناامید میشود و سعی میکند حضوری کمرنگ داشته باشد چرا که امیدی به تغییر و اصلاح ندارد.
بنابراین اولین رکن اساسی و قدم برای جلوگیری از خطر احتمالی عدم مشارکت مردم، فعال کردن احزاب و جریانهای سیاسی در کنار دیگر نهادهای درگیر در این موضوع است. ابتدا باید ببینیم که این کمکاری در کجا بیشتر نمایان است که تاثیر خود را بر نگاه مردم گذاشته است؟ درست است که به هر حال انتخابات صورت میگیرد و به گفته سخنگوی وزارت کشور تصمیمات نمایندگان در مجلس برای همه لازمالاجرا میشود اما باید این را هم در نظر داشت که اگر مشارکت نباشد، بهترین تصمیمات به محض اینکه با مشکل مواجه میشوند حمایت مردم را از دست میدهند و مردم ضد آن تصمیم میشوند. بنابراین اگر حتی ذرهای درباره حضور کمرنگ مردم در انتخابات پیشرو نگرانی وجود دارد باید آن را جدی گرفت و به دنبال راهکاری برای رفع آن بود.
باید اجازه حضور و مشارکت طیفها و جریانهای متفاوت و مختلف در انتخابات داد تا شاهد حضور حداکثری باشیم. به جای حذف باید زمینه رقابت مسالمتآمیز فراهم شود تا وحدت درونی شکل بگیرد و به دنبال آن منافع ملی دنبال شود چرا که منافع ملی چیزی نیست که یک جناح و جریان خاص به آن برسد. همه باید منافع خود را به نحوی تعریف کنند که متناسب با توسعه اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کشور باشد.
اگر بر این قضیه تاکید میشود که در انتخابات باید شرکت کرد، به این معنی است که باید بتوانید نظر مردم را جلب کنیم. سیاستمداران اعم از اصلاحطلب، اصولگرا و غیره باید سعی کنند نظر مردم را جلب کنند. باید در چارچوب دموکراتیک و انتخابات پیش برویم برای اینکه هر جا اختلافی به وجود میآید این گزینه بهترین شیوه برای رفع خصومت و اختلاف است، حتی اگر بازنده هم باشیم. بنابراین اگر مردم و افکار عمومی حس میکنند که از طریق انتخابات نمیتوانند به دستاوردی برسند، دلیلی ندارد که شرکت کنند.(ابتکار)