تاریخ انتشار
شنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۰۳:۰۴
کد مطلب : ۴۰۸۴۱۵
ناکارآمدیهای ناشی از تلفات جانی و مالی بلای طبیعی نوروز 98 را بررسی میکند
سیلی سیل؛ سواری بر موج سیل
۰
کبنا ؛
سال 97 با تمام کش و قوسها و فراز و نشیبها گذشت و همه امیدوار بودند آغاز سال نو نقطه پایانی باشد بر تمام ملالتها و رنجهای یک سال گذشته ، اما هنوز سال 97 ته نشین نشده بود و 24 ساعت مانده بود به تحویل سال 98 و درست زمانی که مردم در تدارک مقدمات چیدن سفره هفت سین سال نو و برنامههای نوروزی بودند، سیل «سین» هشتم سفرههای نوروزی ایرانیان شد.
سامانه بارشی که از غرب کشور وارد کشور شده بود، ابتدا بار خود را در استانهای شمالی کشور به ویژه استان گلستان بر زمین گذاشت، سیل و رانش زمین خساراتی به منازل مسکونی، راه، تاسیسات زیربنایی و مزارع و باغات در شهرهای گمیشان، آق قلا، گنبد، آزادشهر، سوادکوه، بندرترکمن و دهها روستا وارد کرد و پای شماری از مسئولان کشوری را به استان گلستان بازکرد. سیل استان گلستان آن قدر خرابی به بار آورد که اکنون بعد از گذشت قریب به سه هفته از آن سیل ویرانگر، هنوز ساکنان آن مناطق از مخاطرات آن حادثه رها نشدهاند و زندگیشان متاثر از بارش سیل آسای باران است.
اما سیل ویرانگر فقط در استانهای شمالی جولان نداد، بلکه به استانهای دیگر سرایت کرد تا نوروز 98 به عنوان سیلابیترین ایام کشور در دههای اخیر در تقویم کشور ثبت شود. دومین سیلی که در تعطیلات نوروزی همه را متعجب و شگفت زده کرد و تصاویر منتشر شده آن، مردم را پای صفحه تلویزیون میخکوب کرد، سیل دروازه قرآن شیراز بود که بیش از 19 کشته بر جای گذاشت و بیش از 200 ماشین را مانند اسباب بازی با خود برد. هنوز مردم از شوک سیل دروازه قرآن شیراز در نیامده بودند، آب به زندگی زلزله زدههای سرپلذهاب و کرمانشاه افتاد و زندگی نیم بند آنان را روی آب شناور ساخت تا آنان یک بار دیگر طعم تلخ بیخانمانی را این بار به دست سیل بچشند.
سامانه بارشی که کشور را محاصره کرده بود، دست بردار نبود واز استانی به استانی دیگر میرفت و به غیر از خرابی و ویرانی ارمغانی دیگر نداشت. اما در این میان جاری شدن سیل در استان لرستان قصه تلخ دیگری بود که بحران واژه کوچکی برای آن است. سیل تنها در چند ساعت زندگی ساکنان اغلب شهرهای لرستان به ویژه پلدختر و معمولان را جارو کرد و با خود برد. تصاویر شگفت انگیز و متاثر کننده ای که از این سیل ویرانگر در رسانهها منتشر شده است عمق فاجعه را به خوبی نمایش میدهد.
همچنین استان خوزستان با سدهای بر تعدادش که ظرفیت اغلب آنان نیز پر است، از گزند سیل در امان نبود. این استان هنوز هم در تهدید سیل است و با پیش بینی موج جدید بارشها این تهدیدها جدیتر نیز میشود. به نحوی که به گفته کارشناسان اگر پیش بینیها درست باشد، با یک فاجعه دردناکی در این استان مواجه میشویم.
سیل فقط خانهها را با خود نبرد و زندگیها را به گل ننشاند، بلکه جان بسیاری از هموطنان را گرفت. آن طورکه مهرداد علی بخشی، جانشین مدیریت بحران سازمان پزشکی قانونی به ایسنا گفت: آخرین آمار رسمی مجموع جانباختگان سیل در کشور تاکنون ۶۲ نفر است. البته او از احتمال افزایش قربانیان در روزهای آینده نیز خبر داد. وقوع سیل در کشور سوالهای زیادی را پیش روی مردم قرار داده است. اینکه تا چه میزان میشد از وقوع تلفات در سیل اخیر جلوگیری کرد؟ نقش تخریب محیط زیست در سیلهای اخیر چه مقدار است؟ توسعه مناطق شهری و تجاوز به حریم آبراههها و رودخانهها چه نقشی داشتهاند؟ چقدر به شهروندان در مواجه با سیل یا مخاطرات طبیعی دیگر آموزش صورت گرفته است؟
سیل به عنوان پدیده مخرب طبیعی در دنیا شناخته شده است. بسیاری از کشورها برای مقابله با آن تمهیداتی اندیشیده و راهکارهای تاثیرگذاری را به کار بردهاند . با نیم نگاهی به سیلهای اخیر کشور به این نتیجه میرسیم سیل و طوفان همانقدر که به تغییرات اقلیمی مرتبط است از تخریب محیط زیست نیز تاثیر میگیرد.واقعیت این است که تخریب محیط زیست تاوان دارد. طبیعت در مقابل دست اندازی بشر و تخریب طبیعت بیکار نمینشنید، اگر بر شاخهاش تبر بزنیم بر ریشهمان تبر میزند. سیل به عنوان یکی از بلایای طبیعی بسیار مخرب در ایران می تواند معلول عواملی همچون جنگلزدایی، تخریب مراتع، تبدیل و تغییر آبخیزها و تالابها به مزارع، حجم روزافزون زباله و ضایعات باشد که سیل های دردناک اخیرشاهدی بر این ادعا باشد.
صرفنظر از تخریب محیط زیست که منجر به انتقام طبیعت از زندگی بشری میشود، نقش شهرسازی و توسعه مناطق شهری و تجاوز به حریم رودخانهها و مسیلها را نباید از نظر دور داشت. به گفته کارشناسان در سیل دروازه قرآن شیراز پر کردن مسیلی که به طور طبیعی برای تخلیه سیلاب استفاده میشد با هدف توسعه مناطق شهری و گردشگری یکی از عوامل جدی حادثه بودهاست.
کارشناسان میگویند سیل آققلا نیز با توجه به تصاویر ماهوارهای، میبینیم که نقطه شکست در مسافت و فاصلهای با سد رخ داده و جایی بوده که رودخانه به خاطر دخل و تصرف در حریم و احتمالا رسوبگذاری ظرفیت طبیعی برای انتقال سیلاب را از دست داده است. وقتی به حریم رودخانه تجاوز میشود حریم آن از پیش کوچکتر شده و مردم نیز رفته رفته فراموش میکنند که روزی اینجا حریم رودخانه بوده است.
در سیلهای اخیر علاوه بر مشکلات ریز و درشتی که از تخریب طبیعت گرفته تا بحران مدیریت بحران شامل میشود، بحث ضعف آموزش شهروندان برای مواجه با مخاطرات طبیعی مانند سیل به چشم میخورد. آموزش برای مواجه با شرایط خاص در کشور یا صورت نگرفته است یا بسیار ضعیف است. بسیاری از ما در مواقع بحران نمیدانیم چه کاری باید انجام بدهیم و چگونه با بحران برخورد کنیم. نمیدانیم اگر موقع سیل در خانه و ماشین هستیم چه باید کرد. لازم است تا دستگاههای اجرایی بیش از هر زمان دیگری به اهمیت نقش آموزش در مدیریت بحرانهایی مانند سیل، زلزله و... توجه کنند.
گروه سیاسی: بلای طبیعی یک بار دیگر گریبان ایرانیان را گرفت و این بار در آستانه نوروز کام بسیاری از مردم را آنچنان تلخ کرد که این تلخکامی شاید طی چند دهه اخیر بیسابقه بود.
بلایای طبیعی در تمام دنیا گاه و بیگاه روی میدهد و نشانگر آن است که انسان در هر جایگاهی هم که باشد هنوز و تا حد بسیار در برابر طبیعت آسیبپذیر است.
اما این آسیبپذیری دلیل بر آن نمیشود که بنشینیم و دست روی دست بگذاریم و بگوییم بلایای طبیعی همه نعمت است و برای رویارویی با آن چارهای نیندیشیم.
ایران از دیرباز یکی از کانونهای بلایای طبیعی بوده، هست و به احتمال زیاد خواهد بود. زلزلههای بوئینزهرا، طبس، رودبار، بم، آذربایجان، سرپل ذهاب و سیلهای چندباره در تاریخ ایران همه و همه رخ داده و جان عزیزان بسیاری را ستانده است.
اما نکته تاسفآور آنجاست که از این بلایای طبیعی درس گرفته نشده و برای مقابله با آن هیچ تمهید موثری اندیشیده نمیشود.
ساخت و سازهای غیر علمی و ناکارشناسانه در مسیر رودها، عدم مدیریت درست پیش از وقوع سیل که برخلاف زمینلرزه میتوان آن را پیشبینی کرد. عدم شناخت کافی از بحران و راههای برخورد با آن همه و همه دست به دست هم میدهند تا پیامدها و خسارتهای جانی و مالی بلایای طبیعی در کشور ما
بیش از سایر کشورهای جهان شود و پرسش اصلی مردم از مسئولان این است که: چرا باید چنین باشد؟
چرا یک کار کارشناسی دقیق در مورد زلزله، سیل و سایر بلایای طبیعی صورت نمیگیرد و چرا پس از وقوع سیل یا چنین بلایایی، اتفاقات و واکنشهایی عجیب و ناهماهنگ و گاه تاسفآور از مسئولان دیده میشود؟
دلیل اصلی این است که ناکارآمدی آنچنان در تمام لایههای مسئولان کشور رسوخ کرده که یک استاندار در زمان وقوع سیل در خارج از کشور بهسر میبرد و بهدلیل نبودنش، عزل میشود ویا کار بین مسئولان کشوری و لشکری به دلیل یک جاده و تخریب شدن یا نشدن آن به جدل و مناقشه میانجامد و در بین این خودنماییها تنها چیزی که درست انجام نمیشود، کمک و امدادرسانی به مردم مصیبتزده از سیل است.
یک مسئول در جایی میگوید به فلان منطقه نمیتوان قایق و هلیکوپتر رساند و مردم باید تا صبح جایی امن برای ماندن پیدا کنند! آیا کسی که خانه و کاشانهاش در اثر سیل به زیر آب رفته جایی امن دارد که پیدا کند؟
اما از همه مشمئزکنندهتر، عوامفریبیها و «شوآف»هایی است که پس از وقوع سیل شاهد آن بودیم. از گزارشگری که برای ارسال خبر تا کمر در آب میرود و مسئولانی که برای کمک! به سیلزدگان با عکاس و فیلمبردار و گاه «بادیگارد» در میان مردم ظاهر میشوند که نهتنها دردی از دردهای آنان نمیکاهند بلکه بر دردهایشان میافزایند تا آنجا که رئیس جمهور ضربالمثل معروف «نمک بر زخم پاشیدن» را برعکس به زبان آورد!
حال که سیل آمده و خانه و کاشانه بسیاری از هموطنانمان را در این شرایط اسفبار اقتصادی- معیشتی با خود برده؛ اکنون زمان آن است که فارغ از دعواها و جنجالهای گروهی- محفلی، به فکر یاری رسانی به هم وطنان سیلزده باشیم.
در چنین شرایطی، خاموش ماندنِ اذهان ناآگاه، یکی از بهترین روشهای کمک به مردم سیلزده و کارشناسان آگاه است. بگذاریم در خصوص سیل، سدسازی، حوزه رودخانهها و ...آگاهان و کارشناسان این حوزه نظر دهند. حالا که مردم درحال تحمل رنج و مشقتاند، بهتر است برخی از سیل استفاده ابزاری نکنند و سوار بر موج سیل نشوند.
اما آنچه بیش از پیش اهمیت دارد این است که این سیل، برخی مسئولان را از خواب بیمسئولیتی، بیکفایتی و ناکارآمدی بیدار کند تا با استفاده از تجارب پیشین، از نظرات کارشناسان داخلی و خارجی استفاده کنند و جلوی وقوع تلفات جانی و مالی و فاجعههای در پیش را بگیرند. به گفته برخی از این کارشناسان، موج بارشهایی که از امروز و امشب وارد کشور میشود، شرایط را در استانهای جنوبی بهویژه خوزستان، بهشدت بحرانی میکند.
در چنین شرایطی، مدیری را میتوان مسئولیتپذیر دانست که در صورت نداشتن توان و تخصص در مواجهه با حوزه تحت مدیریت خود، دست از کار بکشد و با کنارهگیری، اجازه دهد تا نیروی لایقتری جایش را بگیرد و مدیران بالادستی نیز بهتر است با کنار گذاشتن دل بستگیهای جناحی و سیاسی، تیم مدیران تحت مدیریت خود را از آگاهان و متخصصان تشکیل دهند و امتحان پس دادهها و ناکارآمدان را برکنار کنند.
تحمل بلایای طبیعی به خودی خود مشقتبار و طاقت فرسا است و در چنین شرایطی بهتر است کسانی که تخصص ندارند در خانه بمانند و خاموشی گزینند تا اجازه دهند تا کاربلدان وارد میدان شوند تا با مدیریتی درست به کمک هموطنان سیلزده بشتابند تا در این نوروز تلخ بتوانند دردی از دردها و آلام آنان کم کنند تا میزان تلفات جانی و مالی، فاجعهبارتر از چیزی که هست، نشود.
سیلیِ سیلبلایای طبیعی در تمام دنیا گاه و بیگاه روی میدهد و نشانگر آن است که انسان در هر جایگاهی هم که باشد هنوز و تا حد بسیار در برابر طبیعت آسیبپذیر است.
اما این آسیبپذیری دلیل بر آن نمیشود که بنشینیم و دست روی دست بگذاریم و بگوییم بلایای طبیعی همه نعمت است و برای رویارویی با آن چارهای نیندیشیم.
ایران از دیرباز یکی از کانونهای بلایای طبیعی بوده، هست و به احتمال زیاد خواهد بود. زلزلههای بوئینزهرا، طبس، رودبار، بم، آذربایجان، سرپل ذهاب و سیلهای چندباره در تاریخ ایران همه و همه رخ داده و جان عزیزان بسیاری را ستانده است.
اما نکته تاسفآور آنجاست که از این بلایای طبیعی درس گرفته نشده و برای مقابله با آن هیچ تمهید موثری اندیشیده نمیشود.
ساخت و سازهای غیر علمی و ناکارشناسانه در مسیر رودها، عدم مدیریت درست پیش از وقوع سیل که برخلاف زمینلرزه میتوان آن را پیشبینی کرد. عدم شناخت کافی از بحران و راههای برخورد با آن همه و همه دست به دست هم میدهند تا پیامدها و خسارتهای جانی و مالی بلایای طبیعی در کشور ما
بیش از سایر کشورهای جهان شود و پرسش اصلی مردم از مسئولان این است که: چرا باید چنین باشد؟
چرا یک کار کارشناسی دقیق در مورد زلزله، سیل و سایر بلایای طبیعی صورت نمیگیرد و چرا پس از وقوع سیل یا چنین بلایایی، اتفاقات و واکنشهایی عجیب و ناهماهنگ و گاه تاسفآور از مسئولان دیده میشود؟
دلیل اصلی این است که ناکارآمدی آنچنان در تمام لایههای مسئولان کشور رسوخ کرده که یک استاندار در زمان وقوع سیل در خارج از کشور بهسر میبرد و بهدلیل نبودنش، عزل میشود ویا کار بین مسئولان کشوری و لشکری به دلیل یک جاده و تخریب شدن یا نشدن آن به جدل و مناقشه میانجامد و در بین این خودنماییها تنها چیزی که درست انجام نمیشود، کمک و امدادرسانی به مردم مصیبتزده از سیل است.
یک مسئول در جایی میگوید به فلان منطقه نمیتوان قایق و هلیکوپتر رساند و مردم باید تا صبح جایی امن برای ماندن پیدا کنند! آیا کسی که خانه و کاشانهاش در اثر سیل به زیر آب رفته جایی امن دارد که پیدا کند؟
اما از همه مشمئزکنندهتر، عوامفریبیها و «شوآف»هایی است که پس از وقوع سیل شاهد آن بودیم. از گزارشگری که برای ارسال خبر تا کمر در آب میرود و مسئولانی که برای کمک! به سیلزدگان با عکاس و فیلمبردار و گاه «بادیگارد» در میان مردم ظاهر میشوند که نهتنها دردی از دردهای آنان نمیکاهند بلکه بر دردهایشان میافزایند تا آنجا که رئیس جمهور ضربالمثل معروف «نمک بر زخم پاشیدن» را برعکس به زبان آورد!
حال که سیل آمده و خانه و کاشانه بسیاری از هموطنانمان را در این شرایط اسفبار اقتصادی- معیشتی با خود برده؛ اکنون زمان آن است که فارغ از دعواها و جنجالهای گروهی- محفلی، به فکر یاری رسانی به هم وطنان سیلزده باشیم.
در چنین شرایطی، خاموش ماندنِ اذهان ناآگاه، یکی از بهترین روشهای کمک به مردم سیلزده و کارشناسان آگاه است. بگذاریم در خصوص سیل، سدسازی، حوزه رودخانهها و ...آگاهان و کارشناسان این حوزه نظر دهند. حالا که مردم درحال تحمل رنج و مشقتاند، بهتر است برخی از سیل استفاده ابزاری نکنند و سوار بر موج سیل نشوند.
اما آنچه بیش از پیش اهمیت دارد این است که این سیل، برخی مسئولان را از خواب بیمسئولیتی، بیکفایتی و ناکارآمدی بیدار کند تا با استفاده از تجارب پیشین، از نظرات کارشناسان داخلی و خارجی استفاده کنند و جلوی وقوع تلفات جانی و مالی و فاجعههای در پیش را بگیرند. به گفته برخی از این کارشناسان، موج بارشهایی که از امروز و امشب وارد کشور میشود، شرایط را در استانهای جنوبی بهویژه خوزستان، بهشدت بحرانی میکند.
در چنین شرایطی، مدیری را میتوان مسئولیتپذیر دانست که در صورت نداشتن توان و تخصص در مواجهه با حوزه تحت مدیریت خود، دست از کار بکشد و با کنارهگیری، اجازه دهد تا نیروی لایقتری جایش را بگیرد و مدیران بالادستی نیز بهتر است با کنار گذاشتن دل بستگیهای جناحی و سیاسی، تیم مدیران تحت مدیریت خود را از آگاهان و متخصصان تشکیل دهند و امتحان پس دادهها و ناکارآمدان را برکنار کنند.
تحمل بلایای طبیعی به خودی خود مشقتبار و طاقت فرسا است و در چنین شرایطی بهتر است کسانی که تخصص ندارند در خانه بمانند و خاموشی گزینند تا اجازه دهند تا کاربلدان وارد میدان شوند تا با مدیریتی درست به کمک هموطنان سیلزده بشتابند تا در این نوروز تلخ بتوانند دردی از دردها و آلام آنان کم کنند تا میزان تلفات جانی و مالی، فاجعهبارتر از چیزی که هست، نشود.
سال 97 با تمام کش و قوسها و فراز و نشیبها گذشت و همه امیدوار بودند آغاز سال نو نقطه پایانی باشد بر تمام ملالتها و رنجهای یک سال گذشته ، اما هنوز سال 97 ته نشین نشده بود و 24 ساعت مانده بود به تحویل سال 98 و درست زمانی که مردم در تدارک مقدمات چیدن سفره هفت سین سال نو و برنامههای نوروزی بودند، سیل «سین» هشتم سفرههای نوروزی ایرانیان شد.
سامانه بارشی که از غرب کشور وارد کشور شده بود، ابتدا بار خود را در استانهای شمالی کشور به ویژه استان گلستان بر زمین گذاشت، سیل و رانش زمین خساراتی به منازل مسکونی، راه، تاسیسات زیربنایی و مزارع و باغات در شهرهای گمیشان، آق قلا، گنبد، آزادشهر، سوادکوه، بندرترکمن و دهها روستا وارد کرد و پای شماری از مسئولان کشوری را به استان گلستان بازکرد. سیل استان گلستان آن قدر خرابی به بار آورد که اکنون بعد از گذشت قریب به سه هفته از آن سیل ویرانگر، هنوز ساکنان آن مناطق از مخاطرات آن حادثه رها نشدهاند و زندگیشان متاثر از بارش سیل آسای باران است.
اما سیل ویرانگر فقط در استانهای شمالی جولان نداد، بلکه به استانهای دیگر سرایت کرد تا نوروز 98 به عنوان سیلابیترین ایام کشور در دههای اخیر در تقویم کشور ثبت شود. دومین سیلی که در تعطیلات نوروزی همه را متعجب و شگفت زده کرد و تصاویر منتشر شده آن، مردم را پای صفحه تلویزیون میخکوب کرد، سیل دروازه قرآن شیراز بود که بیش از 19 کشته بر جای گذاشت و بیش از 200 ماشین را مانند اسباب بازی با خود برد. هنوز مردم از شوک سیل دروازه قرآن شیراز در نیامده بودند، آب به زندگی زلزله زدههای سرپلذهاب و کرمانشاه افتاد و زندگی نیم بند آنان را روی آب شناور ساخت تا آنان یک بار دیگر طعم تلخ بیخانمانی را این بار به دست سیل بچشند.
سامانه بارشی که کشور را محاصره کرده بود، دست بردار نبود واز استانی به استانی دیگر میرفت و به غیر از خرابی و ویرانی ارمغانی دیگر نداشت. اما در این میان جاری شدن سیل در استان لرستان قصه تلخ دیگری بود که بحران واژه کوچکی برای آن است. سیل تنها در چند ساعت زندگی ساکنان اغلب شهرهای لرستان به ویژه پلدختر و معمولان را جارو کرد و با خود برد. تصاویر شگفت انگیز و متاثر کننده ای که از این سیل ویرانگر در رسانهها منتشر شده است عمق فاجعه را به خوبی نمایش میدهد.
همچنین استان خوزستان با سدهای بر تعدادش که ظرفیت اغلب آنان نیز پر است، از گزند سیل در امان نبود. این استان هنوز هم در تهدید سیل است و با پیش بینی موج جدید بارشها این تهدیدها جدیتر نیز میشود. به نحوی که به گفته کارشناسان اگر پیش بینیها درست باشد، با یک فاجعه دردناکی در این استان مواجه میشویم.
سیل فقط خانهها را با خود نبرد و زندگیها را به گل ننشاند، بلکه جان بسیاری از هموطنان را گرفت. آن طورکه مهرداد علی بخشی، جانشین مدیریت بحران سازمان پزشکی قانونی به ایسنا گفت: آخرین آمار رسمی مجموع جانباختگان سیل در کشور تاکنون ۶۲ نفر است. البته او از احتمال افزایش قربانیان در روزهای آینده نیز خبر داد. وقوع سیل در کشور سوالهای زیادی را پیش روی مردم قرار داده است. اینکه تا چه میزان میشد از وقوع تلفات در سیل اخیر جلوگیری کرد؟ نقش تخریب محیط زیست در سیلهای اخیر چه مقدار است؟ توسعه مناطق شهری و تجاوز به حریم آبراههها و رودخانهها چه نقشی داشتهاند؟ چقدر به شهروندان در مواجه با سیل یا مخاطرات طبیعی دیگر آموزش صورت گرفته است؟
سیل به عنوان پدیده مخرب طبیعی در دنیا شناخته شده است. بسیاری از کشورها برای مقابله با آن تمهیداتی اندیشیده و راهکارهای تاثیرگذاری را به کار بردهاند . با نیم نگاهی به سیلهای اخیر کشور به این نتیجه میرسیم سیل و طوفان همانقدر که به تغییرات اقلیمی مرتبط است از تخریب محیط زیست نیز تاثیر میگیرد.واقعیت این است که تخریب محیط زیست تاوان دارد. طبیعت در مقابل دست اندازی بشر و تخریب طبیعت بیکار نمینشنید، اگر بر شاخهاش تبر بزنیم بر ریشهمان تبر میزند. سیل به عنوان یکی از بلایای طبیعی بسیار مخرب در ایران می تواند معلول عواملی همچون جنگلزدایی، تخریب مراتع، تبدیل و تغییر آبخیزها و تالابها به مزارع، حجم روزافزون زباله و ضایعات باشد که سیل های دردناک اخیرشاهدی بر این ادعا باشد.
صرفنظر از تخریب محیط زیست که منجر به انتقام طبیعت از زندگی بشری میشود، نقش شهرسازی و توسعه مناطق شهری و تجاوز به حریم رودخانهها و مسیلها را نباید از نظر دور داشت. به گفته کارشناسان در سیل دروازه قرآن شیراز پر کردن مسیلی که به طور طبیعی برای تخلیه سیلاب استفاده میشد با هدف توسعه مناطق شهری و گردشگری یکی از عوامل جدی حادثه بودهاست.
کارشناسان میگویند سیل آققلا نیز با توجه به تصاویر ماهوارهای، میبینیم که نقطه شکست در مسافت و فاصلهای با سد رخ داده و جایی بوده که رودخانه به خاطر دخل و تصرف در حریم و احتمالا رسوبگذاری ظرفیت طبیعی برای انتقال سیلاب را از دست داده است. وقتی به حریم رودخانه تجاوز میشود حریم آن از پیش کوچکتر شده و مردم نیز رفته رفته فراموش میکنند که روزی اینجا حریم رودخانه بوده است.
در سیلهای اخیر علاوه بر مشکلات ریز و درشتی که از تخریب طبیعت گرفته تا بحران مدیریت بحران شامل میشود، بحث ضعف آموزش شهروندان برای مواجه با مخاطرات طبیعی مانند سیل به چشم میخورد. آموزش برای مواجه با شرایط خاص در کشور یا صورت نگرفته است یا بسیار ضعیف است. بسیاری از ما در مواقع بحران نمیدانیم چه کاری باید انجام بدهیم و چگونه با بحران برخورد کنیم. نمیدانیم اگر موقع سیل در خانه و ماشین هستیم چه باید کرد. لازم است تا دستگاههای اجرایی بیش از هر زمان دیگری به اهمیت نقش آموزش در مدیریت بحرانهایی مانند سیل، زلزله و... توجه کنند.