کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

یادداشت سیاسی/

تحلیل رسانه‌ای یا تخریب رسانه‌ای «موحد»!؟

سید ابراهیم رشیدی فرد

12 آبان 1398 ساعت 14:18

آیا رسانه ها پاسخگویی از مسئولان را برای کسی جز مردم می خواهند؟ اگر چنین است محمد موحد که خود به صورت مستقیم و بدون واسطه با مردم در ارتباط است،و آن هم ارتباط متداوم و همیشگی،سید محمد موحد جز محدود نام آشناهای سیاست استان می باشد که هرآنچه را در سپهر سیاست بدست آورده از مسیر مردم وانتخابات بوده که علاوه بر حکایت از مردمی بودن و مردم مداری ایشان،می تواند بارزترین نشانه برای ارضا و بیدار شدن حق مطالبه گری مردم از سمت ایشان می باشد،چه راه و روش بهتری برای پاسخگویی به مردم در نظام های دموکراتیک را می شود مدنظر قرار داد که عملی تر و کاراتر از انتخابات باشد؟


متن ارسالی؛ مقاله‌ای به قلم سجاد خوشنوا مفرد (شخصی که این روزها تنها هدف و رسالت رسانه‌ای خود را تاختن به سید محمد موحد می‌داند) در انتقاد نادرست از سید محمد موحد منتشر شد، نوشتار پیش رو نه برای پاسخ به شخص یاد شده، بلکه جهت جانبداری از حرمت قلم و رعایت انصاف و عدالت در نوشتارهای ژورنالیستی به نگارش در آمده است.
نظریه کنش متقابل نظریه‌ای ست که بیش از حد در سطح فرایندهای خُرد متمرکز می‌گردد، طرف‌داران این نظریه در پرداختن به ساخت‌ها و فرایندهای بزرگ‌تر با دشواری روبه رو هستند و در تجزیه و تحلیل‌های متکی بر فرد، ساخت‌های جامعه را عملاً نادیده می‌گرند، در حالی که در این شیوه کار، نهادهای جامعه ممکن است پشتوانه کنش متقابل تلقی شوند، لیکن نظام جامعه و ساخت‌های موجود در آن در این نظریه موجودیتی غیرملموس دارند.
 با توجه به توضیحات بالا به درستی عیان می‌گردد که نظریه مذکور کمترین ارتباط واقعی و حقیقی را با ساخت‌های اجتماعی دارد و می‌توان از عدم کارایی آن در تبین و توضیح ارتباطات سیاسی اجتماعی سیاسیون و رسانه‌ها دانست.
چرا که طبق این نظریه فرد محور اصلی و اساس کنش می‌باشد در واقع محدوده‌ی کنش متقابل در این دیدگاه بر حول محور فرد می‌چرخد، کنش متقابل نمادین با انکار نیروهای اساسی و اصلی در سیر حوادث اجتماعی و نادیده گرفتن خاستگاه این نیروها مدعی تبیین کنش متقابل فرد می‌شود و زمینه را از حالت کل به وضع خرد تقلیل می‌دهد و حالت فرد گرایی پیدا می‌کند.
نمی‌توان و نباید با استفاده از این نظریه یک شخصیت سیاسی را از وجهه‌ی رسانه‌ای و اجتماعی آن مورد بررسی ونقد قرار داد و تنها با یک هدف و تفکر می‌شود برای نقد یک فرد سیاسی از این نظریه استفاده کرد و آن هم تفکر رسانه‌ای برخاسته از ترکیب نامیمون و نا مبارک پروپاگندا، پوپولیست و تعبیرهای بینابینی ست.
تنها شخصی می‌تواند اینگونه بی محابا و بی پروا قلم به دست بگیرد و از نظریه‌ی کنش متقابل برای حمله به کسی استفاده کند که در تمام دوران خدمتگذاری یش، همیشه بیشترین ارتباط  با مردم به عنوان مهمترین، اصلی و دسته اول‌ترین برساخت‌های رسانه‌ی اجتماعی را داشته است.
همیشه دفتر ارتباطات مردمی سید محمد موحد اگر نگوییم شلوغ‌ترین یکی از شلوغ‌ترین و پر آمد و شدترین دفاتر ارتباطات مردمی در هرم سبز بهارستان بوده است، که همچنان وی ارتباط خود را با مردم در منزل شخصی حفظ کرده است، و مگر هدف و اثرگذاری رسانه برای جایی خارج از محدوده و ذهن مردم به عنوان صاحبان اصلی جامعه است؟
آیا رسانه‌ها پاسخگویی از مسئولان را برای کسی جز مردم می‌خواهند؟ اگر چنین است محمد موحد که خود به صورت مستقیم و بدون واسطه با مردم در ارتباط است، و آن هم ارتباط متداوم و همیشگی، سید محمد موحد جز محدود نام آشناهای سیاست استان می‌باشد که هرآنچه را در سپهر سیاست بدست آورده از مسیر مردم وانتخابات بوده که علاوه بر حکایت از مردمی بودن و مردم مداری ایشان، می‌تواند بارزترین نشانه برای ارضا و بیدار شدن حق مطالبه گری مردم از سمت ایشان می‌باشد، چه راه و روش بهتری برای پاسخگویی به مردم در نظام‌های دموکراتیک را می‌شود مدنظر قرار داد که عملی‌تر و کاراتر از انتخابات باشد؟
به همه جملات این را نیز اضافه کنید که ایشان جز اولین سیاست مداران استان بودند که به ساخت وبگاه اختصاصی برای ارتباط کمی و کیفی بیشتر با مردم پرداختند وی همچنین از پیشگامان ورود به دنیای مجازی در بین سیاسیون استان بودند که اتفاقاً ازاین پتانسیل نه برای استفاده‌های شومنیستی بلکه برای ایجاد کانالهای ارتباطی با سطح جامعه به خصوص جوانان و شنیدن دغدغه‌هایشان استفاده کرده‌اند.
 نگارنده معتقد است که نویسنده‌ی مقاله‌ی یاد شده به صورت تعمدی سعی دارد تا با شیوه‌ی تفکر قطبی شده و سفسطه گر به خواننده وهمیات خود را دیکته کند امری خارج از عرف و اخلاق انسانی، شرعی و رسانه‌ای، برای گمراه کردن مخاطب و خواننده، که این فکر در ذهن متبادر می‌شود که نکند خدای نکرده نویسنده از روی امیال و اغراض سیاسی دست به انتقاد نادرست از سید محمد موحد زده است که البته کاتب امیدوار است که چنین نباشد چرا که اگر رسانه و رسانه نویس مبتلا به امیال سیاست زده و اغراض شخصی گردید باید فاتحه‌ی آن جامعه‌ی رسانه‌ای را خواند.
نمی‌توان با رسانه‌های به اصطلاح وایماری به مطالبه گری و پیشرفت سیاسی رسید
هرگاه رسانه حضور داشته باشد به جای اینکه به تحلیل و بررسی دقیق، اوضاع و احوالات اجتماعی بپردازد درگیر خط و رسم‌های هدف دار سیاسی باشد، آن رسانه را دیگر نمی‌توان یک ابزار جهت رسیدن به دموکراسی و روشنگری دانست و هیچ نقطه‌ی روشنی در ورای چنین تفکر و ذهنیت مسمومی نیست.
این رسانه‌ها بیشتر با ادبیات و خط و مشی‌های گوبلسی نازی‌ها سعی در وارونه جلوه دادن حقیقت دارند و می‌خواهند با تکنیک‌های پوپلیستی حق و حقیقت را قربانی تفکر (هرکه با مانیست بر ماست قطبی شده‌ای) کنند تا مخاطب و جامعه را به سمتی بکشاند که دلخواه خودشان است و این هشدار برای دموکراسی و استقلال فکری و عقیده‌ای.
-------------------------------
سید ابراهیم رشیدی فرد
------------------------------

 


کد مطلب: 414429

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/414429/تحلیل-رسانه-ای-یا-تخریب-موحد

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1