یادداشت/
رطبخورده، منع رطب چون کند؟!
شهرام مؤمن نسب
18 خرداد 1398 ساعت 20:02
خواسته یا ناخواسته در زمین رفیق دیروز و رقیب ظاهری امروز خود بازی کردهاید، ولی انسانهای با تجربه سیاسی میدانند که گذر از لاهوتی توسط بعضی از نیروهای مدعی و به ظاهر اصلاح طلب، با وابستگی به فرد خاص و با سناریوی ایجاد تنشهای قومی توسط نیروهای به ظاهر اصولگرا و تنها برای خالی کردن اطراف سایر رقبا با ترفندهای مذموم قومی هستند که امثال حضرتعالی دانسته یا نادانسته بازیگر این بازی مضحک سیاسی هستید.
جناب آقای سید نعمت اله خرسندی
سلام علیکم؛
یادداشت جنابعالی خطاب به استاد منطقیان در لوای دفاع از سادات از برخی مسائل پرده برداشت که بنده ضمن احترام برخورد لازم دانستم به عنوان شخصی آشنا به فضای رسانه و مطلع از جریان سازی و پشت صحنههای خطرناک چنین موضعگیریهایی جهت تنویر افکار عمومی مرقومه ای نهچندان خوشایند ولی واقعی خدمتتان ارائه دهم امید است جهت روشنگری شما و جامعه مفید واقع شود.
در آن مکتوبه نهچندان منسجم، با اتکاء به استدلالهای متناقض جهت القای تراوشات ذهنی خود به خواننده، آسمان ریسمان بافته و با آویزان شدن به نظریات روانشناختی، شعر، حکایت و حدیث با سعی در اخلاقی جلوه دادن موضوع، اما فقط باهدف خدشهدار نمودن چهره یکی از سرمایههای سیاسی و اجتماعی استان بودهاید.
در آن مرقومه سرشار از غرور و منیت با استفاده از رفتار ادبی نمایشی و متظاهرانه که ظاهری نیک ولی خالی از حقیقت داشته، به منظور مظلومنمایی و جلب نظر دیگران و سود بردن از اعتقادات دینی، عصبیت قومی و مرزبندیهای جغرافیایی موضوعی را عنوان کردهاید که حاکی از عمق عصبانیت و بیانگر تسویه حساب شخصی و سیاسی شما بوده است.
در آن نوشتار علیرغم اطلاع کامل از اصل موضوع که بحث کاملاً شخصی بین دو فرد همفکر سیاسی که فقط با شیطنت رسانهای یکی از مخالفان سیاسی حاضر در آن جلسه موجب بروز حاشیههایی شد، تحت لوای حمایت از سادات و روحانیت قلمفرسایی کرده و دست به ترور سیاسی یکی از سرمایههای سیاسی و اجتماعی استان زدید ولی باید دانست این اولین بار نیست که افرادی با پناه گرفتن در سنگر روحانیت و سوارشدن بر اسب مبارزه با قومیت به مخالفان خود تاختهاند و بهرههای کافی و وافی بردهاند.
بر فرض محال؛ هر آنچه جنابتان ایراد فرموده برای مبارزه با قومیتگرایی و دفاع از روحانیت جلیلالقدر بوده باشد.
اما طرح چند سؤال اساسی؛
در تمام ادوار گذشته حملات گسترده و بیرحمانهای که از جانب دوستان شما و دیگر افراد به حجه الاسلام بزرگواری، دکتر خادمی، حجه الاسلام کریمیان، آمیراحمد تقوی و دکتر لاهوتی که همه از سلسه سادات بودهاند میشد. چرا هیچگاه احساس تکلیف نکرده و به قول خودتان خارج از تعصبات قومی و مرزبندی جغرافیایی، مطلبی ایراد نکردید؟
اگر نوشتار شما در جهت تنویر افکار عمومی و دفاع از حق بوده چرا در طول چهار سال گذشته که سردار هاشمی پور مورد حملههای بیامان و خارج از انصاف افراد مختلف و غالباً از حوزه جغرافیای خاص صورت میگرفت ضمن اطلاع دقیق از اقدامات و زحمات شبانهروزی و توان اجرایی ایشان، چرا هیچگاه برای دفاع از حق احساس وظیفه ننموده و دستبهقلم نبردید؟
در صورتی که ایشان علیرغم اطلاع کامل از عدم پذیرش از طرف دولت ولی بنا بر سماجت شما و برخی دوستان که مجال عنوان و پرداختن به آن در این نوشتار نیست بارها برای تصدی پستهای فرمانداری، آموزش و پرورش برخی مناصب معرفی و تلاش کرد که تنها دلیل ناکامی شما عدم اعتقاد به سیاستهای دولت روحانی بوده، هرچند انتظار تصدی بالاترین جایگاه دولت در کهگیلویه بزرگ علیرغم نداشتن اعتقاد به چنین دولتی بیشتر شبیه یک جوک سیاسی بوده که اصرار بیش از حد شما در معرفی چند باره فقط موجبات دلسردی دوستان و فرصت سوزی جریان را در پی داشت که نشان از سیریناپذیری و تمامیتخواهی شما دارد.
بنده به عنوان کسی که در یک مجموعه سیاسی چند سالی کنار شما فعالیت داشتهام اذعان میکنم که شما برخلاف آنچه در باب نصیحت در مرقومه خود ذکر کردهاید هیچگاه در فعالیتهای سیاسی جانب انصاف را رعایت نکرده و همیشه در پی چنددستگی بودهاید و ادبیات «ما و شما» در گفتارتان حکایت از اذعانتان به مرزبندی جغرافیایی و قومی است که حتی گاها از سوی برخی از دوستان نزدیک خودتان مورد مخالفت جدی قرار گرفتید.
پس «رطب خورد، منع رطب چون کند؟!»
در بخشی از نوشتار به فضائل و اخلاق حسنه سادات اشارهکردهاید و قطعاً میدانید حرمت و احترام سادات در فرهنگ و عقیده همه ما رایج و واجب بوده ولی باید پذیرفت جامعه امروز و نسل آگاه به امور جامعه و حقوق فردی و اجتماعی به راحتی فریب ظاهرسازی و سوءاستفاده از جایگاه والای سادات را نخواهد خورد هرچند در هر قشر و مجموعهای افرادی هستند که به خاطر جاهطلبی و تمامیتخواهی جایگاه سیادت خود را حفظ نکرده و هرگاه به آنها انتقادی میشود در پشت سادات و روحانیت سنگر میگیرند تا از این رهگذر با قربانی کردن قداست و مایه گذاشتن از احترام و عزت سادات، خود را از هرگونه انتقادی در امان بدارند،
در صورتی که این نوع رفتار بدترین اهانت به فهم و اعتقادات مردم بوده و موجب ایجاد تنشهای اجتماعی، اعتقادی و گسلهای قومی میشود.
در بخش دیگری؛ جریان اصیل اصلاحات که حامیان زیادی در سطح کشور و استان دارد را با نهایت بیاحترامی با عناوین بیمحتوا، پر طمطراق و. مورد خطاب قرار دادهاید و بزرگان این جریان را عامل اصلی انشقاق و ضعف جامعه دانستهاید، غافل از اینکه افرادی باید جوابگو این عقبماندگی تاریخی باشند که در طول دهههای گذشته با ایجاد دوقطبیهای سید و غیر سید، ثلاث و بویراحمد، روحانی و غیرروحانی جامعه را دستهبندی کرده و گوی سیاست را از دست رقیب ربودند.
وضعیت موجود قطعاً نتیجه افکار کسانی است که با کوبیدن بر طبل قومیت و متوسل شدن به ریشسفیدان و بزرگان قبائل سالها صندلی سبز بهارستان را انحصاری کردند.
این سناریوی از قبل طراحی شده که بعضی از افراد با جوسازی و مهندسی، تنها باهدف ایجاد گسل قومی و جغرافیایی در اندیشه بهره برداری از آن در انتخابات پیش رو هستند، قطعاً در اسفندماه 1398 پردهها خواهد افتاد و واقعیتها آنگونه که هستند روشن خواهد شد.
جناب خرسندی
خواسته یا ناخواسته در زمین رفیق دیروز و رقیب ظاهری امروز خود بازی کردهاید، ولی انسانهای با تجربه سیاسی میدانند که گذر از لاهوتی توسط بعضی از نیروهای مدعی و به ظاهر اصلاح طلب، با وابستگی به فرد خاص و با سناریوی ایجاد تنشهای قومی توسط نیروهای به ظاهر اصولگرا و تنها برای خالی کردن اطراف سایر رقبا با ترفندهای مذموم قومی هستند که امثال حضرتعالی دانسته یا نادانسته بازیگر این بازی مضحک سیاسی هستید.
در پایان از شما سید بزرگوار و دیگر بزرگان و سیاسیون کهگیلویه از هر قوم و قبیله و تفکری درخواست دارم در قبال نسلهای آینده مسئولیتپذیر باشید و بدانید هدف وسیله را توجیه نخواهد کرد و رسیدن به هدف با هر قیمتی ارزشمند نخواهد بود.
قطعاً همه ما در قبال اعمالمان در مقابل خداوند و نسلهای آینده مسئول هستیم...
وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقين
ارادتمند شما
شهرام مؤمن نسب
کد مطلب: 410193