زمزمه شکست سوم

کبنا ؛متن ارسالی: سئوال این است که آیا جبهه اصولگرایان به معنای واقعی یک جبهه‌ی متحد وارد کار و زار انتخابات اسفند 98 خواهند شد؟
چیزی که تاکنون عیان است تکلیف انتخاب کاندیدای واحد اصولگرایان بعد از گذشت سه سال و اندی از شکست هدایت خواه به عنوان خروجی اصولگرایان در دوره قبل هنوز در هاله‌ای از ابهام می‌باشد ولی پاره از اوقات طی جلساتی که گروهی از اصولگرایان دور هم گرد می‌آیند و طبق نقل قول‌هایی شنیده می‌شود ایده‌ای مبنی بر گذر از هدایت خواه و طرح شخص ثالثی غیر از روشنفکر در حال شکل گیری می‌باشد که این برآیند در این مقطع زمانی می‌تواند دلایل و مقتضیاتی داشته باشد که بطور مجمل اشاره می‌شود:

ابتدا باید پرسید که چه کسانی در این جلسات اخیر نشست پیدا کرده‌اند؟ اصول و مبنای انتخاب افراد حاضر در این گونه جلسات بر حسب چه معیار و شاخصی است؟ شنیده‌ها حاکی از آن است که جلسات اخیر با حضور 18 نفر یا کمی بیشتر از 18 نفر از اصولگرایان دنا و بویراحمد رسمیت پیدا کرده است؟ آیا واقعاً معقول و منطقی است که برای جریان و جبهه‌ای که می‌خواهد شخصی را روانه مجلس کند که به قول خودشان از دغدغه‌ها و دردهای مقام معظم رهبری کم کنند و به نوعی جبران مافات کنند باید این گونه سطحی، انحصاری و با چنین کیفیت و کمیتی تصمیم گیری کنند؟ اصولاً چه کسی یا کسانی گفته‌اند که تصمیم گیرنده و خط دهنده‌ی چند 10 هزار اصولگرای دنا و بویراحمد جلسه‌ای 18 نفره باشد!؟ آیا حضور این تعداد افراد در این گونه جلسات مبنی بر برگزاری انتخابات درون جریانی و درون حزبی بوده است یا خیر؟ چه منطق و استدلالی می‌پذیرد و یا پذیرفته است که این چند ده هزار عقبه خواص و عوام اصولگرا باید محکوم به پذیرش تراوشات اذهان این 18 نفر باشد؟ کدام سند و مدرکی در دست دارید که نشانگرآن است که این مجمع 18 نفره حلقه دوستان! فصل الخطاب همه چیز و همه جا باشند؟ آیا بنظر نمی‌رسد مبنای این گونه جلسات خودرایی، منفعت طلبی و انحصارگرایی، خود را همه کاره دانستن باشد؟(اما از طرفی هم شاید دیگر وقت منفعت بردن عده‌ای انحصارگرا از استاندار شدن، فرماندار شدن، مدیرکل شدن، سناتور شدن، معاون وزیر شدن و امتیاز دادن به عده‌ای خاص به سر آمده باشد...) اما چرا این حلقه دوستان! دنبال به حاشیه راندن این جریان است؟ چرا دوباره این جریان را به ورطه شکست می‌برند؟ آیا تلخی شکست دور گذشته این جریان به مذاق گروهی خوش آمده است!!؟ نمی‌توان گفت این جریان بلکه باید گفت حلقه کوچک دوستان!!
 باید پذیرفت که دیگر دود از کنده بلند نخواهد شد!! و طبق فرمایشات و منویات رهبر معظم انقلاب باید به دنبال جوان گرایی و نو بودن می‌بود...اگر حلقه دوستان! واقعاً دلسوز این جریان و عقبه آن هستند چرا به دنبال تشتت افکار عمومی و به دنبال اهرم فشار علیه برخی از دوستان خود می‌باشند. چه دلیلی بجز غرض ورزی و فتنه انگیزی در این مورد هست که حلقه دوستان! به دنبال علم کردن شخص ثالثی به غیر از هدایت خواه و روشنفکر می‌باشند؟؟ آیا شکست سومی در انتظار خروجی حلقه دوستان می‌باشد؟ آیا این همان حربه مطرح ساختن نیکبخت با اهداف خاص در دور گذشته نیست؟؟؟ آیا روشنفکر را جز اغیار می‌دانند؟
البته اسرار ازل را نه تو دانی و نه من/
وین حل معما نه تو خوانی و نه من /
هست پس پرده گفتگوی من تو/
گر پرده ور افتد نه تومانی و نه من /
 چرا روشنفکر را که با کمترین زمان تبلیغات وارد رقابت انتخابات گذشته شد و پدیده انتخابات لقب گرفت! و عقبه حدود 40000 رایی به منصه ظهور گذاشت را مورد اجماع قرار نمی‌دهند؟ دیگر اصولگرایی باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد تا به مذاق حلقه دوستان خوش آید؟ آیا ارزشی و انقلابی بودن، رزمنده بودن، برادر شهید بودن، علمی بودن، ولایی بودن و...کافی نیست؟ اگر دارای ویژگی‌هایی غیر از این هست به صراحت اعلام کنید...آیا حلقه دوستان! نمی‌خواهند قبول کنند با کمی التفات به سیر نزولی و ریزشی آرا هدایت خواه (حتی با وجود مطرح کردن چهره جدید به غیر از روشنفکر) در ادوار گذشته از 80000 در دور اول تا آرا 40000 نفری در دور قبل می‌توان پیش بینی کرد حضور کاندیدای این جریان (به غیر از روشنفکر) بلاشک توام با شکستی سه باره خواهد بود. مع الوصف هر گزینه‌ای بجز روشنفکر، تکرار تلخ نتیجه‌ی ادوار گذشته را برای اصولگرایان به ارمغان خواهد آورد!!!
بهرحال حلقه دوستان! به دنبال انشقاق جریان نباشند چرا که با مطرح نمودن افرادی که از مقبولیت و محبوبیت مردمی کمتری برخوردار هستند حتی اگر از نزدیکان سرشناس حلقه دوستان هم باشد هیچ گونه خللی در روند رو به رشد و رویشی جذب آرا روشنفکر وارد نخواهد نشد.
ورود هیچ شخص یا اشخاصی به عنوان کاندیدای این جریان (در صورت عدم اجماع بر حضور روشنفکر) نمی‌تواند مانع نیل جریان ندای وحدت مردم دنا و بویر احمد به اهداف خود شود. و اما گاها عده‌ای مطرح می‌کنند که آرا روشنفکر آرا بر گرفته از قوم و قبیله‌اش است که در پاسخ باید گفت که آیا می‌توان گفت کاندیدا و نمایندگان منتخب ادوار گذشته از حمایت قاطع اقوام و خویشان خود بی بهره بوده‌اند!؟؟ قطعاً جواب منفی است. پس حکما اقوام و اقارب هر فردی که شایستگی آن را داشته باشد مورد وثوق و حمایت مردم دیارش خواهد بود (روشنفکر هم از این قاعده مستثنی نخواهد بود). اگر غیر از این باشد قطعاً باید به شایستگی آن فرد کاندیدا شک کرد و هر چند که منظور نظر قیاس نیست بلکه در باب اهمیت شورا، مشورت و ذکر ریشه تاریخی هم که باشد لازم به یادآوری است که حضرت رسول اکرم (ص) برای تبلیغ اسلام از ابتدا با دعوت از خویشاوندان و اقارب خود شروع فرمودند چرا که حضرت رسول ابتدا حمایت اقوام و خویشاوندان خود را ضروری می‌دانست و بعد از آن شروع به تبلیغ علنی و عمومی کرد. پس در همین راستا یک کاندیدا هم باید در میان اقوام و خویشاوندان خود مورد حمایت و پشتیبانی باشد که در واقع نقطه قوت و امتیاز یک کاندیدا محسوب می‌شود نه نقطه ضعف ...و قطعاً این مهم مویدی است که دیگران زودتر آن شخص را بپذیرند و مورد حمایت قرار دهند.
 در پایان به نظر می‌رسد که روشنفکر توانسته تصمیمات حلقه دوستان! را به چالش بکشد و آنها را به کنش‌ها و واکنش‌هایی به مساوات خود زنی وادار کند!!!
خمیر مایه دکان شیشه گر سنگ است / عدو سبب خیر شود اگر خدا خواهد
 --------------------------------
ابراهیم شجاعی پور