بازار گرم کارشناسی و نظریه پردازی در گچساران

کبنا ؛متن ارسالی: نقد حق طبیعی هر شهروندی است و نمی‌توان کسی را بابت اظهار نظر و بیان دیدگاه منع کرد اما ورود به حوزه نظریه پردازی و کارشناسی بدعت خطرناکی است که فضای رسانه‌ای استان کهگیلویه و بویراحمد محمل مناسبی برای ظهور این گونه کارشناسان و نظریه پردازان است.
بار اول نیست ولی این بار بیش از دفعات قبل شاهد تشدید بازار اعتراض و من من کردن در حوزه سیاسی گچساران هستیم و بدون شک هر چه به موعد انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی نزدیکتر شویم این رفتارها و نظریه پردازی‌های جعلی بیشتر و بیشتر خواهد شد.
می‌توان بر هر مدیر و نماینده‌ای نقد وارد کرد و قطعاً نقدهای زیادی متوجه شخص غلام رضا تاجگردون و یا هر نماینده دیگری است و کسی هم از بیرون نمی‌تواند برای دیگران خط مشی تعیین کند که چه بگویند و یا چه نگویند ولی نباید از انصاف گذشت و همه عملکرد تاجگردون را به پای کینه‌های شخصی و سیاسی قربانی کرد.
تاجگردون و یا هر مدیر دیگری نه ادعا داشته‌اند و نه می‌توانند ادعا کنند که خود و با هزینه خود طرح و یا پروژه‌ای را به انجام رسانده‌اند ولی این واقعیت کاملاً قابل لمس است که تاجگردون از همان محلی که دیگران هم بودند اما نتوانستند و یا نخواستند برای توسعه و رشد گچساران کاری کنند گام‌هایی بزرگ برداشته است.
 برای نگاه به عملکرد تاجگردون نه نیاز به مرور تاریخ است و نه مقایسه با کشورهای توسعه یافته از استان بلکه وضعیت فعلی استان و کشور و رکود و بحران اقتصادی که در کشور حاکم است ارزش کار تاجگردون را به خوبی نشان می‌دهد.
در این میان البته برخی هستند که نه تنها دنبال تحلیل واقعی مسئله نیستند بلکه دنبال انکار آن و تخریب طرف مقابل هستند و در این راه هیچ ابایی از ادعاهای نامرتبط ندارند. به طور مثال در چند روز اخیر شاهد هستیم یکی از فارغ التحصیلان رشته دانشگاهی اقتصاد کشاورزی سعی دارد خود را در مقام یک کارشناس اقتصادی جا بزند و به گونه‌ای از اقتصاد و تئوری‌های خود برای حل مشکلات اقتصادی سخن می‌گوید که کسی که بی اطلاع از واقعیات جامعه باشد گمان می‌برد که این اقتصاددان دنبال کالیفرنیایی کردن گچساران است و فعلاً تاجگردون مانع این مهم است.
البته نیازی نیست که اقتصاد دانست تا به بی پایه بودن دیدگاه‌های این کارشناس محترم پی برد، دو مورد خیلی ساده از اظهارات ایشان گواه همه چیز است اول اینکه فکر می‌کند کل مشکل اقتصادی کشور و بیکاری جوانان تشکیل یک کارگروه در استانداری است و انگار قبل از وی چنین ایده‌ای به ذهن کسی نرسیده است و دوم هم ادعایش مبنی بر اینکه مردم جاده نمی‌خواهند شغل می‌خواهند در مورد دوم اصلاً نمی‌توان اظهار نظری کرد و باید اجازه داد طنز بودن این اظهار نظر دست نخورده باقی ماند.
کارشناس دوم هم کسی نیست جز آقای خورشیدی آزاد که ادعای انقلابی گری دارد و دنبال تبیین شاخص‌هایی از این دست است ولی کاملاً درگیر مرزبندی‌های قومی و مطرح کردن بحث‌های تکراری و سایتی است و هر وقت هم هر کجا کم می‌آورند سراغ انقلابی گری و یا انقلابی نبودن تاجگردون می‌روند.
مورد سوم هم جناب آقای حسینی بحرینی است که به جای ارائه گزارش از عملکرد دوران نمایندگی خود می‌خواهد با حرف زدن و ادعاهای بدون سند صرفاً دنبال نادیده گرفتن موفقیت‌های نماینده بعد از خود است. آقای نماینده خوب است من بعد پنهان کاری نکند و بفرمایند دقیقاً در دوران نمایندگی‌شان چه اتفاق عمرانی در شهر گچساران افتاد که حال این گونه از آن اتفاق مایه می‌گذارد. در دوران آقای حسینی بحرینی گچساران نیروی استانی گچساران هیج جایگاه و اعتباری نداشت و هیچ اتفاق عمرانی در گچساران و باشت نیفتاد ولی امروز از همه طلبکار است.
واقعیت گچساران و یا هر جای دیگر کشور این است که تقابل یک تقابل سیاسی است و خبری از انصاف و وجدان در تحلیل و بررسی اتفاقات نیست. از این منظر اگر به قضیه بنگریم شاید جای گلایه هم نباشد و باید منتظر رفتارهای بیشتری از این دست در آینده باشیم. آنچه که مهم است این است که نباید برخی‌ها در پشت این تقابلات و دشمنی‌ها ژست اندیشمندی و نطریه پردازی بگیرند که هرگز کسی با مصاحبه ساختگی با خود و جعل عناوین خاص برای خود کارشناس نشده است و نمی‌شود.

-------------------------------------
امید علی  رضایی