استانی شدن انتخابات، پایانی بر وسوسه‌ی رؤیای حضور

کبنا ؛متن ارسالی:  بدون مقدمه باید گفت: رزومه، عملکرد، تخصص، تجربه، توان و انرژی در سایه‌ی احزاب سیاسی شناسنامه دار ملاک انتخاب مردم در استانی شدن انتخابات قرار می‌گیرند و تلاش برای صاحب عزا نشان دادن خود تستی است که فقط در انتخابات شورای روستا جواب می‌دهد.
آزمون پس داده‌ها بدانند
دوران طلایی پول و اعتبار اما نه برای کهگیلویه بزرگ، در منظر مردم، آیینه تمام نمای فردا هست
آنانکه بر مسند بودند اما توبره‌ی عملکردشان خالی هست بدانند که برای عرضه شدن مجدد باید بدانند که مردم می‌دانند.
آینده بر اساس کارنامه سیاه گذشته ساخته نمی‌شود.
 آیا نمی‌داند که توبره‌ی وارفته‌ی خالی ی موریانه خورده‌ی گرما زده، وصله پذیر نیست!؟
آیا نمی‌داند.
مردم هرگز از یک سوراخ دوبار گزیده نخواهند شد.
آیا نمی‌داند.
جزئی نگری، شخصی نگری، فرد محوری، افق کوتاه، قومگرایی و عوام فریبی در افکار عمومی استانی، حبابی بیش نیست.
آیا نمی‌داند حباب گذشته بادکنک بزرگی است که نه تنها دورنمایی ندارد بلکه دارنده‌اش قبل از ترکیدنش باید خود آن را جمع کند.؟
در حوزه‌ای که فاکتورهایی نظیر: قومیت، تهییج احساسات مردم، رو زنی، التماس و ... که زمانی عوامل تاثیرگذار در جلب نظر مردم بودند بی شک امروز و در پیشگاه مردم بزرگ استان کهگیلویه و بویراحمد جایگاهی ندارند.
 سال‌ها جاخوش کردن و درجا زدن در یک کمیسیون، عمر نماینده مجلسی بود که اگر وسوسه حضوری دوباره دارد بهتر است تجربه دور قبل خود را تکرار نکند.
به مردم بگوید
چرا مردم نجیب کهگیلویه که «شناسنامه‌شان معرفت، قدمتشان اصالت، ذاتشان پاک و فرهنگشان قدردانی است در حضور رئیس جمهور وقت به جای مدال افتخار، لنگه کفش بر سینه‌اش، چسباندند.».
  بی شک، فاکتورهایی که در بالا عرض شد در حوزه‌های دیگر از جمله بویراحمد، دنا و توابع، نه تنها هیچگونه محلی از اعراب ندارد بلکه دامن زدن به آن، توهین آشکار به شعور و فرهنگ مردم تلقی شده و دستاویزی برای مضحکه و نیشخند سیاسی را نیز فراهم می‌آورد.
حوزه انتخابیه باشت و گچساران حسابش جداست.
زخم‌های به یادگار مانده ناشی از عقب ماندگی آن حوزه در دوران نمایندگی‌اش، هنوز چرکین و روباز است و تلاش‌ها و عملکرد گسترده سید قدرت حسینی و دکتر تاجگردون نیز هنوز نتوانسته است آن زخم‌ها را التیام بخشید.
چراکه حتی اگر درصدی از این سطح عملکرد در آن دوران طلایی پول و اعتبار انجام می‌شد چندین برابر فعلی،، آن حوزه را به آینده می‌برد.
شعار فریبنده:
من گچساران را می‌کنم زرساران، در نطق انتخاباتی‌اش بر پیشانی گچساران تا ابد حک شده است.
به گونه‌ای که جوانان امروز حوزه انتخابیه گچساران و باشت که نوجوانان آن روز بودند و میانسالان امروز که جوانان آن روز بودند و نیز پیران امروز که میانسالان آن روز بودند هرگز آن شعار را از یاد نخواهند برد.
کوتاه سخن آنکه؛
سوسوی امید حضور با روش شدن انتخابات استانی به خاموشی می‌گراید و وسوسه حضور احتمالی در دور یازدهم، به تاریخ می‌پیوندد....
 ----------------------------------------
آرش رستی
۱۳ اسفند ۱۳۹۷