تاریخ انتشار
چهارشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۵۵
کد مطلب : ۴۰۶۶۶۲
یادداشت سیاسی |
غلام همان بهرام است با همان نگاه منطقهای
سروهای آزاد
۳
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛تحریریه سروهای آزاد در یادداشتی که در کانال خود آن را انتشار دادن به موضوع رفتن عبدالرحیم رحیمی فرماندار گچساران واکنش نشان دادند و اظهار کردند: مردم امروز آنقدر غرق سیاست و حساب و کتاب شدهاند که میفهمند هر عزل و نصبی چه داستان بلندی دارد.
این یادداشت به شرح زیر است؛
" غلام همان بهرام است با همان نگاه منطقهای " شنیدن این جمله پس از عزل رحیمی از فرمانداری گچساران و نصب قریب الوقوع خوان پایه به اتفاقی متداول و تکراری در بین سیاسیون اهل حساب و تحلیل تبدیل شده است.
حذف و بی توجهی به نیروهای گچسارانی و باشتی در طول دوران حکومت بهرام تاج گردون و توجه ویژه به نیروهای غیر بومی خصوصاً حوزههای تاثیرگذار در انتخابات متدی بود که بهرام تاج گردون پی ریزی کرد و سالها به همین دلیل مورد شماتت قرار گرفت.
هدف از این کار کسب آرا کهگیلویه بود چرا که ایشان در مبارزه دو قطبی گچساران و دهدشت آرا گچساران را در سبد خود حس میکرد و با این توجیه که باوی ها را هر کار کنند به موحد رای نمیدهند و همیشه و بدون چون چرا و تفکر دنبال روی مکتب تاجند کسب آرا دهدشتی ها بسیار حایز اهمیت بود.
انتخاب لاهوتی دهدشتی به عنوان فرماندار گچساران انتخاب عِلمی دهدشتی بر مسند آموزش و پرورش گچساران و حمایت از مدیر کلی و معاونت دهدشتی ها در مرکز استان و عدم توجه به نخبگان به اوی و گچساران و قشقایی به همان دلیلی که ابتدای مرقومه نوشتم از کارهای حاج بهرام تاج گردون بود که باعث سرکوب نخبگان و سرخوردگی تحصیل کردگان آن روزها در گچساران و باشت شد.
امروز نیز غلام همان راهی را میرود که بهرام از آن طرفی نبست و به سرانجامی که میخواست نرسید حکومت بلامنازع در گچساران و باشت و دهدشت.
تاج گردون با حذف و شاید تبعید رحیمی که همه میدانند فرمانداری گچساران را بیشتر از وزارت کشور و حتی ریاست جمهوری دوست داشت و همینطور انتصاب خوان پایه بویراحمدی که حتی خانوادهاش از تفکر سیاسیاش حذر دارند در راستای همان فرمول «باوی با من است به فکر بویراحمد باشم» است.
انتخابات احتمالی استانی و حذف زینل زاده باعث شکل گیری این ایده شد که غلام تاج گردون نفوذ خود را در حوزه بویراحمد گرمسیر بیشتر کند چرا که جبران بی توجهیها به این خطه در طول ۷ سال وکالت با انجام کارهای عمرانی و کشاورزی و ایجاد اشتغال در این مدت کم باقیمانده بسیار سخت و نشدنی است.
پس بهترین راه انتصاب چند مدیر فرعی یا اعطای یک پست مهم است که البته این بار به چند دلیل به کاهدان زده است.
اول اینکه مردم امروز آنقدر غرق سیاست و حساب و کتاب شدهاند که میفهمند هر عزل و نصبی چه داستان بلندی دارد.
دوم اینکه پایگاه سیاسی فرد انتخابی برای فرمانداری گچساران آنقدر ضعیف است که در آن حوزه هیچ شور و انگیزهای ایجاد نکرده است و اتفاقاً بر بی تاثیری این انتخاب در کلونی بویراحمد صحه گذاشتهاند.
سوم اینکه مردم باوی خصوصاً طایفه دولیاری میدانند هدف از اجرای این جابجایی و انتصاب احتمالی رحیمی در فرمانداری شهری دیگر فقط حذف فردیست که از وی به عنوان آلترناتیو تاج گردون یاد میشود.
آن هم در شرایطی که چپهای گچساران به رهبری علی خواجوی پروژه عبور از تاجگردون را کلید زدهاند و انتخاب رحیمی که در ایام بیماری تاج گردون تا حدودی شروع به رایزنیها با طوایف و گروهها کرده بودند نیز دور از ذهن نیست.
تاج گردون از این بازی چند هدف را دنبال میکند.
اولین هدف حذف رحیمی و انتقال به نقطهای نامعلوم برای مدتی معلوم!!!
دوم دلجویی از بویراحمد بابت ۷ سال کم کاری و بی توجهی.
سوم جذب حداکثری از سبد پر و پیمان زینل زاده.
چهارم پیغام به چپها درباره آینده انتخابات و صحه گذاشتن بر ضعف این گروه برابر تاج گردون.
اما آنچیزی که تاج گردون به آن فکر نکرده است:
اول عدم باور خیرخواهی و دوستی تاج گردون برای رحیمی و طایفهاش.
دوم رو شدن دست ایشان برای کل مردم خصوصاً بویراحمد گرمسیر.
سوم تعصب شدید مردم بویراحمد روی زینل زاده.
چهارم اینکه در حال حاضر در هرجایی که سخن از حکم فرمایشی و اشتباه زینل زاده میشود بی شک همه انگشت اتهام را به سمت آقای تاج گردون میگیرند و این نمیتواند مطلوب کسی باشد که با از دست دادن اکثریت باوی و قشقایی چشم طمع به این ظرفیت بزرگ و متعصب دارد.
پنجم تغییر نگاه چپها و عصبانیت شدید آنها از تاج گردون به واسطه رفتار دوگانه و همینطور بی توجهی و اهمیت ندادن به آنها.
اما جمله ابتدایی را فراموش نکنید
تاج گردونها برای رسیدن به قدرت همیشه نگاهشان به گچساران و باشت ارباب رعیتی و سایر حوزهها بده بستانی بوده و خواهد بود.
این یادداشت به شرح زیر است؛
" غلام همان بهرام است با همان نگاه منطقهای " شنیدن این جمله پس از عزل رحیمی از فرمانداری گچساران و نصب قریب الوقوع خوان پایه به اتفاقی متداول و تکراری در بین سیاسیون اهل حساب و تحلیل تبدیل شده است.
حذف و بی توجهی به نیروهای گچسارانی و باشتی در طول دوران حکومت بهرام تاج گردون و توجه ویژه به نیروهای غیر بومی خصوصاً حوزههای تاثیرگذار در انتخابات متدی بود که بهرام تاج گردون پی ریزی کرد و سالها به همین دلیل مورد شماتت قرار گرفت.
هدف از این کار کسب آرا کهگیلویه بود چرا که ایشان در مبارزه دو قطبی گچساران و دهدشت آرا گچساران را در سبد خود حس میکرد و با این توجیه که باوی ها را هر کار کنند به موحد رای نمیدهند و همیشه و بدون چون چرا و تفکر دنبال روی مکتب تاجند کسب آرا دهدشتی ها بسیار حایز اهمیت بود.
انتخاب لاهوتی دهدشتی به عنوان فرماندار گچساران انتخاب عِلمی دهدشتی بر مسند آموزش و پرورش گچساران و حمایت از مدیر کلی و معاونت دهدشتی ها در مرکز استان و عدم توجه به نخبگان به اوی و گچساران و قشقایی به همان دلیلی که ابتدای مرقومه نوشتم از کارهای حاج بهرام تاج گردون بود که باعث سرکوب نخبگان و سرخوردگی تحصیل کردگان آن روزها در گچساران و باشت شد.
امروز نیز غلام همان راهی را میرود که بهرام از آن طرفی نبست و به سرانجامی که میخواست نرسید حکومت بلامنازع در گچساران و باشت و دهدشت.
تاج گردون با حذف و شاید تبعید رحیمی که همه میدانند فرمانداری گچساران را بیشتر از وزارت کشور و حتی ریاست جمهوری دوست داشت و همینطور انتصاب خوان پایه بویراحمدی که حتی خانوادهاش از تفکر سیاسیاش حذر دارند در راستای همان فرمول «باوی با من است به فکر بویراحمد باشم» است.
انتخابات احتمالی استانی و حذف زینل زاده باعث شکل گیری این ایده شد که غلام تاج گردون نفوذ خود را در حوزه بویراحمد گرمسیر بیشتر کند چرا که جبران بی توجهیها به این خطه در طول ۷ سال وکالت با انجام کارهای عمرانی و کشاورزی و ایجاد اشتغال در این مدت کم باقیمانده بسیار سخت و نشدنی است.
پس بهترین راه انتصاب چند مدیر فرعی یا اعطای یک پست مهم است که البته این بار به چند دلیل به کاهدان زده است.
اول اینکه مردم امروز آنقدر غرق سیاست و حساب و کتاب شدهاند که میفهمند هر عزل و نصبی چه داستان بلندی دارد.
دوم اینکه پایگاه سیاسی فرد انتخابی برای فرمانداری گچساران آنقدر ضعیف است که در آن حوزه هیچ شور و انگیزهای ایجاد نکرده است و اتفاقاً بر بی تاثیری این انتخاب در کلونی بویراحمد صحه گذاشتهاند.
سوم اینکه مردم باوی خصوصاً طایفه دولیاری میدانند هدف از اجرای این جابجایی و انتصاب احتمالی رحیمی در فرمانداری شهری دیگر فقط حذف فردیست که از وی به عنوان آلترناتیو تاج گردون یاد میشود.
آن هم در شرایطی که چپهای گچساران به رهبری علی خواجوی پروژه عبور از تاجگردون را کلید زدهاند و انتخاب رحیمی که در ایام بیماری تاج گردون تا حدودی شروع به رایزنیها با طوایف و گروهها کرده بودند نیز دور از ذهن نیست.
تاج گردون از این بازی چند هدف را دنبال میکند.
اولین هدف حذف رحیمی و انتقال به نقطهای نامعلوم برای مدتی معلوم!!!
دوم دلجویی از بویراحمد بابت ۷ سال کم کاری و بی توجهی.
سوم جذب حداکثری از سبد پر و پیمان زینل زاده.
چهارم پیغام به چپها درباره آینده انتخابات و صحه گذاشتن بر ضعف این گروه برابر تاج گردون.
اما آنچیزی که تاج گردون به آن فکر نکرده است:
اول عدم باور خیرخواهی و دوستی تاج گردون برای رحیمی و طایفهاش.
دوم رو شدن دست ایشان برای کل مردم خصوصاً بویراحمد گرمسیر.
سوم تعصب شدید مردم بویراحمد روی زینل زاده.
چهارم اینکه در حال حاضر در هرجایی که سخن از حکم فرمایشی و اشتباه زینل زاده میشود بی شک همه انگشت اتهام را به سمت آقای تاج گردون میگیرند و این نمیتواند مطلوب کسی باشد که با از دست دادن اکثریت باوی و قشقایی چشم طمع به این ظرفیت بزرگ و متعصب دارد.
پنجم تغییر نگاه چپها و عصبانیت شدید آنها از تاج گردون به واسطه رفتار دوگانه و همینطور بی توجهی و اهمیت ندادن به آنها.
اما جمله ابتدایی را فراموش نکنید
تاج گردونها برای رسیدن به قدرت همیشه نگاهشان به گچساران و باشت ارباب رعیتی و سایر حوزهها بده بستانی بوده و خواهد بود.