تاریخ انتشار
جمعه ۱۴ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۲۸
کد مطلب : ۴۰۶۰۵۸
یادداشت سیاسی |
کهگیلویهی بزرگ در مسیر «انقلاب»
سید رحمتالله خادمی
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛در آستانهی دههی چهارم انقلاب اسلامی در سلسله گفتارهایی به بررسی توسعهی کهگیلویه بزرگ بعد از انقلاب پرداخته میشود.
البته این گفتارها تنها به کارنامهی آقایان سیدمحمد موحد، بزرگواری و مهندس هاشمی پور، نمایندگان سابق و فعلی و عملکردشان میپردازد.
برای شروع آنچه که در ادامه میآید مقدمهای است بر آنچه قصد تحلیلش را داریم.
پس از آن؛
پرداختن به حوزهی کهگیلویهی بزرگ از جهاتی چون وسعت حوزه به نسبت سایر حوزههای استان، عمق محرومیت، رشد بالای مدارک معتبر علمی فرزندان این حوزه، و بالطبع بالارفتن توقعات و انتظارات همواره خالی از حاشیه و تنش نبوده است که این موضوع کار را برای هر مدیر و مسولی که افتخار خدمت در این جغرافیا را دارد حقیقتاً دشوار میکند.
شاید بازگشت به گذشته دردی را دوا نکند اما دستکم معلوم میدارد که کهگیلویه میتوانست اکنون در پیچ و خم جادههای نساخته و اجاقهای همچنان نفت سوز و چالههای بی چراغ نباشد و نیز روشن میکند که گذشتگان به مصداق ضرب المثل معروف (گذشتگان کاشتند تا ما بخوریم و ما میکاریم تا آیندگان سود ببرند) رفتار نکردهاند.
زیاد گفتهایم که علت العلل ناکامیها و عقب رفت های کهگیلویهی بزرگ کم کاریهای سناتور بوده است و آینده نگری نکردن ایشان، اما مقاومت و لجاجت و انکار ایشان و نزدیکان و رسانههایش وادارمان میکند بگوئیم ما تعلقی به آن بخشی از تاریخ شانزده سالهای که میشد خیلی کارها انجام بگیرد و انجام نگرفت نداریم و میخواهیم تاریخ دیارمان را گره بزنیم به ابتدای جلوس هشت سالهی سیّد خدوم، بزرگواری تا حال که سردار اسبش در میدان توسعه بخشی به کهگیلویه چهارنعل میتازد.
البته به این معنا نیست که در مواقع احساس دردهایمان از سناتور شِکوه نکنیم اما آمار و اعداد نمیتوانند دست از سر کم کاریهای جناب سناتور بردارند.
علی ایحال با پایان دوران سناتور سالاری و جایگزینی عصر سازندگی میتوانیم به آیندهی سرزمین تاریخیمان دلخوش تر باشیم.
قبل از آنکه وارد بحث اصلی بشوم لازم است تاکید کنم برای انتخابات پیش روی دو رقیب جدی گرما بخش انتخابات کهگیلویهی بزرگ هستند.
اول: عدل هاشمیپور
و
دوم: کارنامهی عدل هاشمیپور
پس هاشمیپور امروز در میانهی روزهای سرنوشت سازی قرار دارد که میتواند الهام بخش باشد و به یاد ماندنی.
نیک میدانید که توسعه طلبی مهمترین ایدئولوژی هاشمی پور بوده است که این مهم به توسعهی همه جانبه ای نظر دارد که میتواند کهگیلویه را به شکوه تاریخیاش نزدیک و نزدیکتر کند.
آرشیو سایتها و کانالهای خبری مجازی به خوبی پوشش دهندهی تحقق وعدههای هاشمی پور هستند و نیازی به اطاله گویی مجدد نمیباشد.
اما لازم است بدانید تمام آنچه که باید انجام بگیرد به هاشمی پور برنمی گردد برای مثال شاید اگر جعفر نیکبخت زودتر سکاندار فرمانداری کهگیلویه میشدند اکنون میتوانستیم بگوئیم درصد نزدیکتر به صدی از وعدههای هاشمی پور تحقق یافته بود چرا که ایشان هم کاری و دلسوزی ویژهای برای درمان درهای دیارمان دارند.
اگر در ابتدای بحث کم کاری سناتور را مطرح کردم برای این بود بگویم در دههی چهارم انقلاب اینکه دولت و مجموعهاش در کنار نماینده مشغول محرومیت زدایی باشند و درگیر خدماتی اولیه و بدیهیای چون آب و برق و گاز وبهداشت و مدرسه، اولاً خوشایند نیست و برای آیندگان میتواند دستمایهی تمسخر باشد و ثانیاً نشان میدهد که صفرهای کارنامهی گذشتگان چقدر مبرهن و خوش نقش و نگارند.
در آستانهی فصلی دیگر از فجر انقلاب به همهی دلسوزان کهگیلویهی بزرگ توصیه میکنم با نگاهی فارغ از جناح بندیهای معمول سیاسی و یا منفعتهای رایج طایفهای و شخصی به تحلیل و مقایسهی آنچه شده است و یا آنچه که باید میشد بپردازند تا پیدا شود که گرهی کور و کلاف ناپیدای محرومیت کهگیلویهی بزرگ چه میباشد.
لازم به تذکر است همانطور که هاشمی پور همواره تاکید کرده است توسعهی سیاسی معنایش تکثرگرایی، وحدت و در یک کلام همه برای کهگیلویه است.
دست همهی منقدین دلسوز کهگیلویهی بزرگ را به گرمی میفشاریم.
--------------------------------
سیدرحمت الله خادمی
زمستان پر رحمت ۱۳۹۷
البته این گفتارها تنها به کارنامهی آقایان سیدمحمد موحد، بزرگواری و مهندس هاشمی پور، نمایندگان سابق و فعلی و عملکردشان میپردازد.
برای شروع آنچه که در ادامه میآید مقدمهای است بر آنچه قصد تحلیلش را داریم.
پس از آن؛
پرداختن به حوزهی کهگیلویهی بزرگ از جهاتی چون وسعت حوزه به نسبت سایر حوزههای استان، عمق محرومیت، رشد بالای مدارک معتبر علمی فرزندان این حوزه، و بالطبع بالارفتن توقعات و انتظارات همواره خالی از حاشیه و تنش نبوده است که این موضوع کار را برای هر مدیر و مسولی که افتخار خدمت در این جغرافیا را دارد حقیقتاً دشوار میکند.
شاید بازگشت به گذشته دردی را دوا نکند اما دستکم معلوم میدارد که کهگیلویه میتوانست اکنون در پیچ و خم جادههای نساخته و اجاقهای همچنان نفت سوز و چالههای بی چراغ نباشد و نیز روشن میکند که گذشتگان به مصداق ضرب المثل معروف (گذشتگان کاشتند تا ما بخوریم و ما میکاریم تا آیندگان سود ببرند) رفتار نکردهاند.
زیاد گفتهایم که علت العلل ناکامیها و عقب رفت های کهگیلویهی بزرگ کم کاریهای سناتور بوده است و آینده نگری نکردن ایشان، اما مقاومت و لجاجت و انکار ایشان و نزدیکان و رسانههایش وادارمان میکند بگوئیم ما تعلقی به آن بخشی از تاریخ شانزده سالهای که میشد خیلی کارها انجام بگیرد و انجام نگرفت نداریم و میخواهیم تاریخ دیارمان را گره بزنیم به ابتدای جلوس هشت سالهی سیّد خدوم، بزرگواری تا حال که سردار اسبش در میدان توسعه بخشی به کهگیلویه چهارنعل میتازد.
البته به این معنا نیست که در مواقع احساس دردهایمان از سناتور شِکوه نکنیم اما آمار و اعداد نمیتوانند دست از سر کم کاریهای جناب سناتور بردارند.
علی ایحال با پایان دوران سناتور سالاری و جایگزینی عصر سازندگی میتوانیم به آیندهی سرزمین تاریخیمان دلخوش تر باشیم.
قبل از آنکه وارد بحث اصلی بشوم لازم است تاکید کنم برای انتخابات پیش روی دو رقیب جدی گرما بخش انتخابات کهگیلویهی بزرگ هستند.
اول: عدل هاشمیپور
و
دوم: کارنامهی عدل هاشمیپور
پس هاشمیپور امروز در میانهی روزهای سرنوشت سازی قرار دارد که میتواند الهام بخش باشد و به یاد ماندنی.
نیک میدانید که توسعه طلبی مهمترین ایدئولوژی هاشمی پور بوده است که این مهم به توسعهی همه جانبه ای نظر دارد که میتواند کهگیلویه را به شکوه تاریخیاش نزدیک و نزدیکتر کند.
آرشیو سایتها و کانالهای خبری مجازی به خوبی پوشش دهندهی تحقق وعدههای هاشمی پور هستند و نیازی به اطاله گویی مجدد نمیباشد.
اما لازم است بدانید تمام آنچه که باید انجام بگیرد به هاشمی پور برنمی گردد برای مثال شاید اگر جعفر نیکبخت زودتر سکاندار فرمانداری کهگیلویه میشدند اکنون میتوانستیم بگوئیم درصد نزدیکتر به صدی از وعدههای هاشمی پور تحقق یافته بود چرا که ایشان هم کاری و دلسوزی ویژهای برای درمان درهای دیارمان دارند.
اگر در ابتدای بحث کم کاری سناتور را مطرح کردم برای این بود بگویم در دههی چهارم انقلاب اینکه دولت و مجموعهاش در کنار نماینده مشغول محرومیت زدایی باشند و درگیر خدماتی اولیه و بدیهیای چون آب و برق و گاز وبهداشت و مدرسه، اولاً خوشایند نیست و برای آیندگان میتواند دستمایهی تمسخر باشد و ثانیاً نشان میدهد که صفرهای کارنامهی گذشتگان چقدر مبرهن و خوش نقش و نگارند.
در آستانهی فصلی دیگر از فجر انقلاب به همهی دلسوزان کهگیلویهی بزرگ توصیه میکنم با نگاهی فارغ از جناح بندیهای معمول سیاسی و یا منفعتهای رایج طایفهای و شخصی به تحلیل و مقایسهی آنچه شده است و یا آنچه که باید میشد بپردازند تا پیدا شود که گرهی کور و کلاف ناپیدای محرومیت کهگیلویهی بزرگ چه میباشد.
لازم به تذکر است همانطور که هاشمی پور همواره تاکید کرده است توسعهی سیاسی معنایش تکثرگرایی، وحدت و در یک کلام همه برای کهگیلویه است.
دست همهی منقدین دلسوز کهگیلویهی بزرگ را به گرمی میفشاریم.
--------------------------------
سیدرحمت الله خادمی
زمستان پر رحمت ۱۳۹۷