تاریخ انتشار
جمعه ۹ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۲:۰۸
کد مطلب : ۴۰۴۹۶۳
یادداشت سیاسی | ایرج بخت
تاجگردون نباید وارد بازی حرفهای تو خالی شود
ایرج بخت
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛مناظرههای سیاسی را باید چیزی شبیه کل کل کردنهای تعصبی در فوتبال دانست. سادگی و نوعی خوش خیالیاست که انتظار داشت از درون یک مناظره سیاسی نتیجه ای حاصل شود و کسی از نظر و دیدگاه خود برگردد و برای نظر و دیدگاه طرف مقابل تأییدیه بزند. مناظره در دمکراتیکترین کشورهای دنیا نیز جز مچ گیری و فرار از پاسخ گویی هیچ خروجی دیگری نداشته است چه برسد در استان ما که افراد برای بیان نظرات و دیدگاههای خود با محدودیتهایی مواجه هستند.
معروفترین مناظرات در ایران مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است جایی که هیچ کس نه دنبال مطرح کردن واقعیات و پاسخ خواستن واقعی است و نه دنبال جواب دادن بلکه مدام در پی باز کردن پرونده رقیب و اتهام زنی به واسطه فلان رفتار یا گفتار است.
با این وجود تهدید به مناظره همیشه نوعی توجیه و راهی برای نشان دادن برتری بوده است و این امر هم معمولاً در فضای سیاسی توسط اصولگرایان پیشنهاد میشود چرا که آنها از اهرمهایی برخوردار هستند که رقیب نه تنها آن اهرمها را ندارد که در نقطه مقابل کاملاً در مظان اتهام از معبر همان اهرمهاست. آنها مدام از باورها و اعتقادات مذهبی و مبانی نظام مایه میگذارند و بدون اینکه بخواهند از کانال علم سیاست و یا اقتصاد در پی بحث باشند سریعاً شروع به اتهام زنی به رقیب میکنند و خواهان روشن شدن تکلیف طرف مقابل با خطوط قرمز میشوند. پس در چنین فضایی مناظره کردن یک شکست از پیش مشخص برای اصلاح طلبان است. به طور مثال در مقوله برجام هیچ مخالف برجامی دنبال بررسی این طرح از منظر علم سیاست، حقوق و اقتصاد نبود بلکه همه در پی موضوعاتی چون وطن فروشی ... و مواردی از این دست بودند.
حالا نیز در یک نزاع سیاسی در کهگیلویه و بویراحمد ستار هدایتخواه همین برگ برنده را رو کرده است تا یک بازی برد- برد را برای خود طراحی کرده باشد. اگر تاجگردون به مناظره نیاید افکار عمومی او را بازنده میدانند و اگر هم بیاید برای بهانههای آقای هدایتخواه دو حالت وجود دارد یا باید واقعیتها را بگوید و بدین ترتیب به عمر سیاسی خود پایان دهد و یا هم هر چه هدایتخواه گفت بپذیرد که باز خود باخت بزرگتری است.
به طور مثال اقای هدایتخواه بدون از اینکه بحثی شروع شده باشد و یا استدلالی از طرف مقابل ارائه شده باشد محمد خاتمی را باغی مینامد خوب در مقابل این موضوع تاجگردون آیا جز تأیید راه دیگری هم دارد. پس وقتی راهی جز تأیید نظر هدایتخواه نیست چه ضرورتی بر انجام مناظره است.
مناظره در مورد خطوط قرمز از پیش برنده و بازندهاش مشخص است هر چند در عالم نظر و گفت و گو چنین کلماتی فاقد معنا هستند اما وجود دارند پس اگر قرار است مناظره ای باشد باید این مناظره تخصصی و آماری باشد و در حیطه وظایف مشترک دو طرف مناظره نه برای کسی که از ابتدا خود را بهشتی میداند و رقیبش را جهنمی.
مناظره تاجگردون و هدایتخواه به جای آنکه در مورد مفهوم بیعت باشد بهتر است راجع به نتایج و دست آوردهای دوران نمایندگی این دو باشد. هر دو نماینده دو شهرستان بزرگ بودهاند، هر دو دو دوره نماینده بودهاند، هر دو صاحب نفوذ و ارتباط در میان طیف سیاسی حاکم بودهاند، پس این دو باید بر این نکته تمرکز کنند که در طول دوران نمایندگیشان برای حوزه انتخابیشان چه دست آوردهایی داشتهاند. چه حمایتی از نیروی انسانی حوزه انتخابیه خود داشتهاند و مسائلی از این دست.
وقتی با مبناهای هدایتخواه از همان قبل از دوم خرداد تاکنون محمد خاتمی و حتی تاجگردون افرادی غیر انقلابی هستند اگر هزاران ادله هم آورده شود که تاجگردون رزمنده بوده است، تاجگردون برادر شهید بوده است، تاجگردون توسط مردم انقلابی گچساران انتخاب شده است باز هیچ تاثیری در نظر و نگاه هدایتخواه نخواهد داشت.
مناظره هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد و آقای هدایتخواه از همین حالا پیروز این مناظره است چون کسی جرات نظر مخالف دادن در مورد صحبتهای هدایتخواه را ندارد و باید آنها را تأیید کرد. کاش هدایتخواه به جای اینهمه اتهام زدن به دیگران به سوالاتی پاسخ میداد که به خود او مربوط هستند و یا در مورد نحوه عملکردش در دوران نمایندگیاش است و یا حرفهایی که از موضع قدرت می زند پاسخ گو میبود.
البته ما هیچ انتظار پاسخ گویی از هدایتخواه نداریم کسی که نه تنها حاضر نشد مسئولیت ساخت خانه بزرگش در جوغوره را بپذیرد و بلکه برای آن بر بقیه منت گذاشت محال است روزی به افکار عمومی توضیح دهد که در دوران نمایندگیاش چه کارهایی که میتوانست انجام دهد ولی با سیاسی کاری انجام نداد و حالا نیز بعد از پنج دوره حاضر نیست صحنه انتخابات را ترک نماید.
اما فارغ از دنیای مناظره و حرف درمانی آنچه برای مردم مهم است عمل و عملکرد نماینده است. عملی که امروز با مقایسه اوضاع گچساران و بویراحمد کاملاً روشن است و تفاوت حرفهای هدایتخواه با عمل گرایی تاجگردون واضح است.
با این وجود ما نمیتوانیم از جانب تاجگردون تصمیم بگیریم قطعاً او با وجود همه محدودیتها و بیماری که این روزها با آن دست و پنجه نرم میکند حرف برای گفتن خواهد داشت اما او نباید برای حرفهای اینچنینی زیاد وقت صرف کند بلکه همان کارهای عمرانی و بودجه ای خود هزاران حرف و پاسخ دارند که مردم بهتر آنها را متوجه میشوند.
-------------------------
ایرج بخت
معروفترین مناظرات در ایران مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است جایی که هیچ کس نه دنبال مطرح کردن واقعیات و پاسخ خواستن واقعی است و نه دنبال جواب دادن بلکه مدام در پی باز کردن پرونده رقیب و اتهام زنی به واسطه فلان رفتار یا گفتار است.
با این وجود تهدید به مناظره همیشه نوعی توجیه و راهی برای نشان دادن برتری بوده است و این امر هم معمولاً در فضای سیاسی توسط اصولگرایان پیشنهاد میشود چرا که آنها از اهرمهایی برخوردار هستند که رقیب نه تنها آن اهرمها را ندارد که در نقطه مقابل کاملاً در مظان اتهام از معبر همان اهرمهاست. آنها مدام از باورها و اعتقادات مذهبی و مبانی نظام مایه میگذارند و بدون اینکه بخواهند از کانال علم سیاست و یا اقتصاد در پی بحث باشند سریعاً شروع به اتهام زنی به رقیب میکنند و خواهان روشن شدن تکلیف طرف مقابل با خطوط قرمز میشوند. پس در چنین فضایی مناظره کردن یک شکست از پیش مشخص برای اصلاح طلبان است. به طور مثال در مقوله برجام هیچ مخالف برجامی دنبال بررسی این طرح از منظر علم سیاست، حقوق و اقتصاد نبود بلکه همه در پی موضوعاتی چون وطن فروشی ... و مواردی از این دست بودند.
حالا نیز در یک نزاع سیاسی در کهگیلویه و بویراحمد ستار هدایتخواه همین برگ برنده را رو کرده است تا یک بازی برد- برد را برای خود طراحی کرده باشد. اگر تاجگردون به مناظره نیاید افکار عمومی او را بازنده میدانند و اگر هم بیاید برای بهانههای آقای هدایتخواه دو حالت وجود دارد یا باید واقعیتها را بگوید و بدین ترتیب به عمر سیاسی خود پایان دهد و یا هم هر چه هدایتخواه گفت بپذیرد که باز خود باخت بزرگتری است.
به طور مثال اقای هدایتخواه بدون از اینکه بحثی شروع شده باشد و یا استدلالی از طرف مقابل ارائه شده باشد محمد خاتمی را باغی مینامد خوب در مقابل این موضوع تاجگردون آیا جز تأیید راه دیگری هم دارد. پس وقتی راهی جز تأیید نظر هدایتخواه نیست چه ضرورتی بر انجام مناظره است.
مناظره در مورد خطوط قرمز از پیش برنده و بازندهاش مشخص است هر چند در عالم نظر و گفت و گو چنین کلماتی فاقد معنا هستند اما وجود دارند پس اگر قرار است مناظره ای باشد باید این مناظره تخصصی و آماری باشد و در حیطه وظایف مشترک دو طرف مناظره نه برای کسی که از ابتدا خود را بهشتی میداند و رقیبش را جهنمی.
مناظره تاجگردون و هدایتخواه به جای آنکه در مورد مفهوم بیعت باشد بهتر است راجع به نتایج و دست آوردهای دوران نمایندگی این دو باشد. هر دو نماینده دو شهرستان بزرگ بودهاند، هر دو دو دوره نماینده بودهاند، هر دو صاحب نفوذ و ارتباط در میان طیف سیاسی حاکم بودهاند، پس این دو باید بر این نکته تمرکز کنند که در طول دوران نمایندگیشان برای حوزه انتخابیشان چه دست آوردهایی داشتهاند. چه حمایتی از نیروی انسانی حوزه انتخابیه خود داشتهاند و مسائلی از این دست.
وقتی با مبناهای هدایتخواه از همان قبل از دوم خرداد تاکنون محمد خاتمی و حتی تاجگردون افرادی غیر انقلابی هستند اگر هزاران ادله هم آورده شود که تاجگردون رزمنده بوده است، تاجگردون برادر شهید بوده است، تاجگردون توسط مردم انقلابی گچساران انتخاب شده است باز هیچ تاثیری در نظر و نگاه هدایتخواه نخواهد داشت.
مناظره هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد و آقای هدایتخواه از همین حالا پیروز این مناظره است چون کسی جرات نظر مخالف دادن در مورد صحبتهای هدایتخواه را ندارد و باید آنها را تأیید کرد. کاش هدایتخواه به جای اینهمه اتهام زدن به دیگران به سوالاتی پاسخ میداد که به خود او مربوط هستند و یا در مورد نحوه عملکردش در دوران نمایندگیاش است و یا حرفهایی که از موضع قدرت می زند پاسخ گو میبود.
البته ما هیچ انتظار پاسخ گویی از هدایتخواه نداریم کسی که نه تنها حاضر نشد مسئولیت ساخت خانه بزرگش در جوغوره را بپذیرد و بلکه برای آن بر بقیه منت گذاشت محال است روزی به افکار عمومی توضیح دهد که در دوران نمایندگیاش چه کارهایی که میتوانست انجام دهد ولی با سیاسی کاری انجام نداد و حالا نیز بعد از پنج دوره حاضر نیست صحنه انتخابات را ترک نماید.
اما فارغ از دنیای مناظره و حرف درمانی آنچه برای مردم مهم است عمل و عملکرد نماینده است. عملی که امروز با مقایسه اوضاع گچساران و بویراحمد کاملاً روشن است و تفاوت حرفهای هدایتخواه با عمل گرایی تاجگردون واضح است.
با این وجود ما نمیتوانیم از جانب تاجگردون تصمیم بگیریم قطعاً او با وجود همه محدودیتها و بیماری که این روزها با آن دست و پنجه نرم میکند حرف برای گفتن خواهد داشت اما او نباید برای حرفهای اینچنینی زیاد وقت صرف کند بلکه همان کارهای عمرانی و بودجه ای خود هزاران حرف و پاسخ دارند که مردم بهتر آنها را متوجه میشوند.
-------------------------
ایرج بخت