کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

یادداشت سیاسی |

پاکدل خطاب به تاجگردون؛ یادتان هست ...

غلامرضا پاکدل

7 آذر 1397 ساعت 21:47

یادتان هست، وقتی در خصوص مغازه‌های شرکت نفت که بنده و همکارانم پیگیرِ اخذ اجاره و نیز انجام فرایند مزایده بودیم، در حضور امام جمعه محترم، رئیس محترم وقت اداره اطلاعات و جانباز قطع عضو! و رییس روابط عمومی وقتِ شرکت، پیشنهاد گردید که از وزیر محترم نفت مجوز اختصاصِ مبالغ اجاره آنها در امورات قرآنی، فرهنگی، آموزشی و ورزشی اخذ گردد، شما استقبال کردید که شخصاً آن مجوز را می‌گیرید ولی وقتی متوجه شدید بعضی از مغازه‌ها در اختیار افراد خاصی از نزدیکانتان هستند، نه تنها آن کار را نکردید، بلکه پیگیر بودید موضوغ اخذ اجاره نیز منتفی گردد؟


جناب آقای تاجگردون
نماینده محترم مردم شریف شهرستان‌های گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی
با سلام و دعای خیر،
 خدا را سپاس که سلامتی خود را باز یافتید. از صمیم قلب از خداوند می‌خواهم سال‌های متمادی برای فرزندانتان پدری کنید و در امورات شخصی موفق باشید، ولی درخصوص فعالیت‌های سیاسی، اجرایی و هر آنچه به عموم مردم یا بخشی از آنها بر می‌گردد، از خدا می‌خواهم که این توفیق را به شما بدهد که کمی تأمل نموده و تجدید نظر نمایید. حداقل تا حدودی به آنچه می فرمائید یا شعار می‌دهید، در عمل پایبند باشید.
در راستای ناگفته‌ها و نقدهایم، دو نقد دیگر بود که می‌بایست، تقدیم محضر مردم و رسانه‌ها می-نمودم که وقتی دچار کسالت شدید، انتشار آنها را متوقف کردم و اکنون که الحمدلله والمِنَّه بهبودی یافته و به عرصه فعالیت برگشته‌اید، قصد داشتم یکی از آنها را منتشر نمایم ولی متن سخنرانی چهارم آذرماه نود و هفتِ شما سبب گردید تا قبل از آنها، فارغ از بحثی که بین جنابعالی و آقای هدایتخواه پیش آمده، که بهتر است توضیحات پیرامون منظورشان توسط خودشان ارائه شده و جنابعالی نیز از احساسات و تعصبات مردم سوء استفاده ننمایید، پاسخی درخصوص دو مورد از فرمایشاتتان درخصوص توجه به اصل بسیج و نیز استقبال از پیشنهادها، خدمتتان عرض کنم.
فرموده‌اید" وقتی می گوییم بسیجی، به ظواهر اوامر نرویم. من از دست اندرکاران هفته بسیج می‌خواهم عمق بسیج را نشان بدهید. " و پیشنهاد نموده‌اید که " در مراسمی از بسیجی با هشتاد ماه جبهه تجلیل شود و یک روز بسیجیان خاطره تعریف کنند." البته ابتدای فرمایشتان خیلی خوب است ولی با مَنِش و عملکرد شما نمی‌خواند. چون اگر به ظواهر بسیج پرداخته نشود و عمق بسیج دیده شود، آن وقت دیگر باید همه مردم را به یک چشم دید، بسیجی‌ها و جانباران و ایثارگران را حرمت کرد و در جایگاه‌ها و مسئولیت‌های در شأن و البته در تخصص و توانشان گمارد و آنها طبعاً با رانت، پارتی بازی، انحصار، دادن امتیازات و فرصت‌ها به افراد خاص مخالفند، آن گاه، آیا شما می‌توانید چنین وضعی را تحمل کنید؟ آن‌ها واقعاً به شعار "ٌزنده باد مخالف من" اعتقاد دارند و اصلاً مخالفی نمی-بینند. آن‌ها معقتد به بسیج هشتاد میلیونی هستند، ولی جنابعالی که ثابت کرده‌اید فقط شعار " زنده باد مخالف من " را سر می‌دهید ولی هیچ مخالفی را بر نمی‌تابید، آیا می‌توانید با این واقعیت بسیج کنار بیائید؟ قطعاً نه. به همین دلیل هم بلافاصله ادامه می‌دهید که از آنها تجلیل کنید و بگویید تا خاطره تعریف کنند، یعنی همان ظواهر! (البته بدون شک در کنار اصل و عمق بسیج، ظواهر آن هم عالیست). ولی جناب آقای تاجگردون: ازکوزه همان برون تراود که در اوست، شما بلافاصله حرف دلتان را زده‌اید، چون در عمل نشان داده‌اید که به عمق اندیشه و آرمان بسیج نمی‌اندیشید. فرموده‌اید: " من بعضی اوقات شک می‌کنم، نکند جبهه‌ای که ما رفتیم جبهه دیگری بود. اصلاً جنگ نبود، چیز دیگری بود. " دقیقاً!!، از شما چه پنهان! ما هم از حرفها و عملکردِ شما شک کردیم، مگر این جانبازان قطع عضو، این فرماندهانِ دوران جنگ با سابقه سالها حضور در جبهه که با بی حرمتی و بدون دلیل و فقط به جرم رأی ندادن به شما برکنار شدند و مورد بی مهری قرار گرفتند و حتی بعضی از آنها را اجازه ندادید و ندادند که کنار زمین فوتبال بنشینند و روحیه بخش و الگوی جوانان باشند، یا آن جانبازی که زیر مشت و لگد قرار گرفت، و هنوز هم دست بردار نیستید و با تمام قوا شمشیر را از رو برایشان بسته‌اید و آخرینشان درنفت که مقداری عادی راه می‌رفت و احتمالاً دیر متوجه شدید که قطع عضو است و پای مصنوعی دارند!! را هم برکنار کردید، در جبهه دیگری می‌جنگیدند؟ فرماندهی گردانهای اجنبی بودند؟ اعضای بدنشان را در جای دیگری و برای دینی غیر از اسلام و انقلابی غیر از انقلاب اسلامی و مملکتی غیر از ایران از دست داده‌اند؟؟ و خیلی جالب است که امروز هم به همین راحتی چشم در چشم مردم اینگونه صحبت می‌کنید و متولیان هفته بسیج را هم زیر سوال می‌برید.
 در قسمت دیگری از فرمایشاتتان فرموده‌اید: " که اگر کسی ایده‌ای داشته باشد بخیل نیستم بیانش می‌کنم. " (زحمت می‌کشید که بیانش می‌کنید.!!) و فرموده‌اید: " اگر کسی ایده‌ای بدهد می گویم این شخص ایده داده و ایده‌اش از من بهتر است " و وانمود کرده‌اید که از پیشنهادها استقبال می‌کنید.
 حتماً خاطرتان هست وقتی که فرمودید، همین جانبازان، رزمندگان و بسیجیان را با افرادی که صرفاً فامیل جنابعالی یا لیدرهایتان بودند عوض نمایم، هر چند نشان می‌داد به اصل مهم تفکیک قوا اعتقادی ندارید، ولی بنده عرض می‌کردم در عملکردشان ضعفی هست؟ هیچ پاسخی نداشتید، فقط می‌فرمودید: " همسوی ما نبوده‌اند و به من رأی نداده‌اند. " پیشنهاد دادم به جای این تسویه حسابها، به فکر توسعه و عمران، تعریف و انجام پروژه‌ها و ایجاد فرصتهای شغلی باشید، بیکاری امان مردم را بریده است. عرض کردم ظرف این چند سال، از محل اعتبارات نفت، فرودگاه هواپیمای جت برای اولین بار در تاریخ استان، زیرگذر، دانشکده نفت، بیمارستان (بی‌بی حکیمه)، بیمارستان جدید نفت،، مجموعه ورزشی شهید فراز، مجموعه ورزشی شهید درخشان، زورخانه شهید نریموسی، زمین چمن و استخرِ انتهای بلوار بعثت، سالن ورزشی و استخر باشت، کاشت هزاران اصله درخت، و دهها پروژه بزرگ و کوچک دیگر انجام شده است، تیم فوتبال هم برای اولین بار به لیگ دسته یک صعود کرده است، یادواره بی سابقه تجلیل از کل رزمندگان استان و رزمایش تاریخی ده هزار نفره برگزار نیز برگزار شده است. حال پروژه‌ها و طرح‌هایی هست، بیایید بجای تسویه حسابهای شخصی و جناحی، آنهم اکثراً با جانبازان قطع عضو و فرماندهان بی‌ادعا و ناشناخته دوران دفاع مقدس و عمل نمودن به شعار " مرده باد مخالف من"، به فکر انجام چنین طرحها و ایجاد فرصتهای شغلی باشیم، نه تنها آن پیشنهاد را نپذیرفتید بلکه دقیقاً به نظر خودتان اصرار ورزیدید؟ که اتفاقاً آن را عملی هم کردید و نتایج اسفبارش را هم دیدید. اگر فقط همین یک پیشنهاد را پذیرقته بودید، امروز مجبور نبودید به‌عنوان بزرگترین دستاوردهای قریب به هفت سال وکالتتان آنهم در کسوت رییس کمیسیون برنامه و بودجه، فقط بهسازی بافت فرسوده و خیابان بلادیان را نام ببرید. البته پتروشیمی را قطعاً بر اساس عادت دیرینه به اشتباه به اسم خودتان مصادره کرده‌اید، چون طرح دوران شما نبوده است. (کمی دقت کنید چقدر دستتان خالی است. در عجبم! هنوز بعضی قلم به دستان جیره خوار، با چه رویی می گویند در بخش عمران و توسعه، عملکرد شما قابل دفاع است، در حالیکه خودتان بعد از نقد سوم بنده همه چیز را پذیرفتید.)
یادتان هست، وقتی در خصوص مغازه‌های شرکت نفت که بنده و همکارانم پیگیرِ اخذ اجاره و نیز انجام فرایند مزایده بودیم، در حضور امام جمعه محترم، رئیس محترم وقت اداره اطلاعات و جانباز قطع عضو! و رییس روابط عمومی وقتِ شرکت، پیشنهاد گردید که از وزیر محترم نفت مجوز اختصاصِ مبالغ اجاره آنها در امورات قرآنی، فرهنگی، آموزشی و ورزشی اخذ گردد، شما استقبال کردید که شخصاً آن مجوز را می‌گیرید ولی وقتی متوجه شدید بعضی از مغازه‌ها در اختیار افراد خاصی از نزدیکانتان هستند، نه تنها آن کار را نکردید، بلکه پیگیر بودید موضوغ اخذ اجاره نیز منتفی گردد؟
 جناب آقای تاجگردون: در نقدهای بنده خصوصاً اولین نامه، پیشنهادات قابل توجهی به شما شد ولی شما به هیچکدام از آنها توجهی نکردید و حتی پس از سه کامنت کاملاً محترمانه ولی منتقدانه، از سوی بنده، دسترسی حقیر را به صفحه اینستاگرامتان که عمومی بوده و حتی تروریسم و صهیونیسم به آن دسترسی دارند، قطع کردید تا نشان دهید چقدر با شنیدنِ صدای منتقدِ واقعی مخالفید. همه می‌دانند شما شیفته بله قربان گفتن و تعریف و تمجیدید. اولین پیشنهاد این است که با این عارضه، مبارزه کنید. (البته چون در تمام نوشته‌هایم سعی دارم انصاف را رعایت کنم، باید عرض کنم فقط بعد از مدتها و پس از ناگفته و نقد سوم، پذیرفتید که دیگر کمتر کارهای دیگران را به نام خودتان مصادره کنید و مدتی است از فرودگاه گچساران، زیرگذر، بیمارستان بی بی حکیمه، دانشکده نفت، آبیار برخی دشتها و بعضی پروژه‌های دیگر به‌عنوان عملکرد خودتان نام نمی‌برید، مثل آخرین گزارش تلویزیونی عملکردتان و همین سخنرانی‌تان، که جای شکر دارد. (البته اگر نام بردن پتروشیمی را اشتباهِ سهوی فرض کنیم). در خصوص توجه به نظرات مخالف و اخذ پیشنهادها، متأسفانه شما هنوز اندر خمِ یک کوچه‌اید. ابتدا شما با نفس خودتان مبارزاتی را شروع کنید.
 مهم‌ترین پیشنهادها بعد از مبارزه با نفس، توجه عملی به شایسته سالاری، شفافیت، تأمین امنیت سرمایه گذاری، اجرای ضابطه و رعایت عدالت نسبی و حتی‌الامکانی در جذبها، وام‌ها، فرصت‌ها و دادن حق به مستحق است که نیک می دانید، شما تاکنون خلاف آنها عمل نموده‌اید و بهترین پاسخ تئوریسنها و هوادارانتان این است که مگر فقط در دوره آقای تاجگردون بوده است؟ یعنی اینکه قبول دارند که در دوره جنابعالی اینگونه هست و سعی و تلاش و افتخارشان این است که مصداقی بیاورند که در دوره‌های قبل هم بوده است. پیشنهاد مهم دیگر توجه به نخبه‌هاست. نه هر کسی را دوست داشتید روی سکو آورده و نخبه معرفی کنید. جناب آقای تاجگردون: شما و مدیرانتان عمدی یا سهوی نخبه‌ها را کشته‌اید. در همین جشن اخیر نخبه‌ها، جای دکتر بهمن کشکولی، دوقلوهای خادم بشیری، بهرنگ اسدی و دهها صاحب رتبه تک رقمی و دو رقمی ونخبه دیگر که به دلیل عدم امکان ذکر نامشان از آنها خاضعانه پوزش می‌طلبم، خالی بود. آن‌هایی که به‌عنوان نخبه معرفی کردیدبه گردِّ پای اینها هم نمی‌رسیدند. بهترین عبارتی را که می‌شود بکار برد این است که شما در عمل و حتی به‌صورت نمادین جای نخبه‌ها را با پخمه‌ها جابجا کرده‌اید. متاسفانه وقتی پشت تریبون قرار می‌گیرید هر چه دلتان می‌خواهد می‌گویید به عبارتی حرفهای قشنگ و ایده‌آل می‌زنید ولی ذره‌ای به عملکردتان فکر نمی‌کنید و نمی‌دانم آیا واقعاً فکر می‌کنید مردم متوجه نیستند؟ لطفاً اگر کسی وسط سخرانیتان بلند نمی‌شود و اعتراض نمی‌کند آنرا به حساب متوجه نشدن مردم فهیم آن حوزه یا پذیرفتن و صحه گذاشتن بر فرمایشاتتان نگذارید، بلکه به‌حساب نجابتشان قرار دهید.
 در نهایت همانگونکه که در یکی از مرقومه‌های قبلی خدمتتان عرض کردم و در ابتدای این مرقومه نیز آورده‌ام، مؤکداً خواهش می‌کنم به این آیه شریفه بیش از پیش دقت فرمایید.
«یا ایهاالذینَ آمَنوُ لِمَ تَقُلونَ مالا تَفعَلون»
--------------------------------
  خیر خواهتان
  غلامرضا پاکدل
 5 /9/ 97
 


کد مطلب: 404920

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/404920/پاکدل-خطاب-تاجگردون-یادتان-هست

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1