تاریخ انتشار
دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۵
کد مطلب : ۴۰۴۸۴۱
یادداشت سیاسی |
شکوه پدخندق و بازگشت تاجگردون
سید مصطفی خادمی
۳
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی؛
تاجگردون دو ماه از گچساران به علت بیماری دور بود و این باعث شد تا حرفها و حدیثهای مختلفی شکل بگیرد که مهمترین آنها عدم ورود مجدد به صحنه انتخابات بود، فرضیهای که تا ساعات پایانی عصر شنبه 3 آذر حتی با وجود استقبال روز پنجشنبه اول آذر محتمل به نظر میرسید اما او با صدای رسا در روزهای پسا بیماری سخت و نگران کننده این پالس را به جامعه القا کرد که تاجگردون به این زودیها قرار نیست جای خود را به دیگری بدهد، او چنین به گچساران و باشت رنجور از تبعیضهای گسترده درونی و برونیِ استانی ندا داد که تا رفع تبعیضها، محرومیتها و رساندن این حوزه و به تبع آن استان به یک نقطه امیدوار کننده از پای نخواهد نشست ولو اینکه به مانعی چون بیماری برخورد کند و یا محذوفانِ نزد مردم آنها را یزید خطاب کنند و یا مخالفان درون شهرستانی عزتِ شهرستان را زیرپا بگذارند و به تعبیر او اهانت کننده به رای مردم را به شهرستان دعوت کنند.
تاجگردون حداقل با یک سخنرانی چند دقیقهای در باشت و در سالن پدخندق گچساران برنامههای چندین ماهه مخالفان را بر هم زد تا همچنان دست برتر را داشته باشد گرچه مشکلات عدیده در کشور وجود دارد و این به نقطهای امیدوار کننده برای بازگشت پوپولیسمِ سیاه تبدیل شده است که طراحان برای اجرای آن دست به دامان امثال هدایتخواه شدهاند تا انتخابات گچساران از اکنون وارد فاز جدی شود تا شاهد انتخاباتی جریان گرایانه در زمستان سرد 98 باشیم، زمستانی که ایستاده در غبار این روزهای گچساران در مقابل رقبایی جدی قرار دارد و این بر شیرینی پیروزی شنبه پس از انتخابات میافزاید تا برای دورسوم هم تاجگردون به خود لقب سناتور بدهد هم گچساران و باشت بیش از پیش به توسعه برسند، توسعه و پیشرفتی که در طول 7 سال اخیر رخ داده است باعث شده تا رقبا و مخالفان تاجگردون حداقل نتوانند از درِ مسائل توسعهای شهرستانها به او حمله کنند و این باعث شده تا با قبول بی احترامی به رای بالای مردم در 94 به هر ترتیبی که شده زمستان 98 را به خزان تاجگردون و هواداران او بدل کنند اما تاجگردون در شکوه خندق نشان داد که خود آن چنان محبوب است و کاریزمای قویای دارد که مردم از گرد او پراکنده نشوند چرا که حداقل مردم تاکنون کسی که بتواند حق گچساران را از مرکز استان و حق استان را از مرکز کسب کند پیدا نکردهاند دقیقاً آن چیزی که تاجگردون از رقیبایش خواست که اگر بهتر از من میتوانید عمل کنید بفرمائید و من حاضرم خود به شما کمک کنم چون منافع مردم شهرم و استان بر منافع حزبی و جریانی و سیاسیام ارجحیت دارد.
اما نکتهای که نباید در مورد سخنان تاجگردون در پدخندق فراموش کرد این است که تاجگردون جنگهای درون شهرستانی را هیچگاه به بیرون از شهرستان انتقال نداد کما اینکه مخالفان وی با پا گذاشتن روی اعتبار مردم گچساران از بیرون از شهرستانهای گچساران و باشت میخواهند به هر ترتیب که شده است به قدرت بازگردند حال آنکه بازگشت تاجگردون (شکوه خندق) سدی محکم در برابر بازگشت آنان به قدرت شده است و تاجگردون امروز شیری است که به موقع بیدار میشود و غرش میکند و به موقع آرام به سلطانی خود میرسد و امورات شهرش را انجام میدهد.
بی شک اگر قرار باشد تاریخ گچساران تقسیم شود به دو دوره پیشا و پسا تاجگردون تقسیم میشود و دوره دوم نمایندگی تاجگردون هم به پیشا و پسا خندق تبدیل میشود.
تاجگردون دو ماه از گچساران به علت بیماری دور بود و این باعث شد تا حرفها و حدیثهای مختلفی شکل بگیرد که مهمترین آنها عدم ورود مجدد به صحنه انتخابات بود، فرضیهای که تا ساعات پایانی عصر شنبه 3 آذر حتی با وجود استقبال روز پنجشنبه اول آذر محتمل به نظر میرسید اما او با صدای رسا در روزهای پسا بیماری سخت و نگران کننده این پالس را به جامعه القا کرد که تاجگردون به این زودیها قرار نیست جای خود را به دیگری بدهد، او چنین به گچساران و باشت رنجور از تبعیضهای گسترده درونی و برونیِ استانی ندا داد که تا رفع تبعیضها، محرومیتها و رساندن این حوزه و به تبع آن استان به یک نقطه امیدوار کننده از پای نخواهد نشست ولو اینکه به مانعی چون بیماری برخورد کند و یا محذوفانِ نزد مردم آنها را یزید خطاب کنند و یا مخالفان درون شهرستانی عزتِ شهرستان را زیرپا بگذارند و به تعبیر او اهانت کننده به رای مردم را به شهرستان دعوت کنند.
تاجگردون حداقل با یک سخنرانی چند دقیقهای در باشت و در سالن پدخندق گچساران برنامههای چندین ماهه مخالفان را بر هم زد تا همچنان دست برتر را داشته باشد گرچه مشکلات عدیده در کشور وجود دارد و این به نقطهای امیدوار کننده برای بازگشت پوپولیسمِ سیاه تبدیل شده است که طراحان برای اجرای آن دست به دامان امثال هدایتخواه شدهاند تا انتخابات گچساران از اکنون وارد فاز جدی شود تا شاهد انتخاباتی جریان گرایانه در زمستان سرد 98 باشیم، زمستانی که ایستاده در غبار این روزهای گچساران در مقابل رقبایی جدی قرار دارد و این بر شیرینی پیروزی شنبه پس از انتخابات میافزاید تا برای دورسوم هم تاجگردون به خود لقب سناتور بدهد هم گچساران و باشت بیش از پیش به توسعه برسند، توسعه و پیشرفتی که در طول 7 سال اخیر رخ داده است باعث شده تا رقبا و مخالفان تاجگردون حداقل نتوانند از درِ مسائل توسعهای شهرستانها به او حمله کنند و این باعث شده تا با قبول بی احترامی به رای بالای مردم در 94 به هر ترتیبی که شده زمستان 98 را به خزان تاجگردون و هواداران او بدل کنند اما تاجگردون در شکوه خندق نشان داد که خود آن چنان محبوب است و کاریزمای قویای دارد که مردم از گرد او پراکنده نشوند چرا که حداقل مردم تاکنون کسی که بتواند حق گچساران را از مرکز استان و حق استان را از مرکز کسب کند پیدا نکردهاند دقیقاً آن چیزی که تاجگردون از رقیبایش خواست که اگر بهتر از من میتوانید عمل کنید بفرمائید و من حاضرم خود به شما کمک کنم چون منافع مردم شهرم و استان بر منافع حزبی و جریانی و سیاسیام ارجحیت دارد.
اما نکتهای که نباید در مورد سخنان تاجگردون در پدخندق فراموش کرد این است که تاجگردون جنگهای درون شهرستانی را هیچگاه به بیرون از شهرستان انتقال نداد کما اینکه مخالفان وی با پا گذاشتن روی اعتبار مردم گچساران از بیرون از شهرستانهای گچساران و باشت میخواهند به هر ترتیب که شده است به قدرت بازگردند حال آنکه بازگشت تاجگردون (شکوه خندق) سدی محکم در برابر بازگشت آنان به قدرت شده است و تاجگردون امروز شیری است که به موقع بیدار میشود و غرش میکند و به موقع آرام به سلطانی خود میرسد و امورات شهرش را انجام میدهد.
بی شک اگر قرار باشد تاریخ گچساران تقسیم شود به دو دوره پیشا و پسا تاجگردون تقسیم میشود و دوره دوم نمایندگی تاجگردون هم به پیشا و پسا خندق تبدیل میشود.