تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۵ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۱۷
کد مطلب : ۴۰۳۰۳۲
یادداشت:
دوئل کامرانی؛ منطقیان، گُسل در تفکر اصلاح طلبان
یعقوب درویشیان
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی
این روزها، درحالی که مردم زیرفشار مشکلات اقتصادی لِه میشوند، در تامین معیشت خویش ومعاش خانواده درماندهاند، هیئتهای عزاداری درسوگ پیشوای شیعیان سیاهپوش و سوگوارهستند، جامعهی عوام باهمهی نداری وفقر در تلاش برای آغاز "مِهر"، مهربانی به خرج میدهند، اما؛ جامعهی خواص به سراشیب سقوط و انحطاط افتادهاند و همانند تمام سالیان گذشته با سلب آرامش روانی جامعه، برای به دست آوردن مطالباتِ بر زمین ماندهشان و حتی انتقام گیری از همدیگر با وقاحت تمام به جدالی فرسایشی دست میزنند که این برخوردها و رفتارهای خواص جامعه، آنان را در چشم عموم و افکار عوام سَبُک و بی ارزش جلوه میدهد.
مردم به پای آرمانها و ارزشهای انقلابی و اسلامیشان باصلابت ایستادهاند، سختی هاراتحمل میکنند، با آنکه سفرهی معیشتشان روز به روز، نامرئی تر میشود اما باز هم بیشتراز عدهای به اصطلاح خواص میفهمند و درک میکنند، باشرافت سکوت کرده و با امیدبه آینده، آرامش عمومی را حفظ میکنند.. برعکس عوام؛ این روزها شاهدنابهنجاری ها و خشونتهای کلامی، جبهه گیریهای بی اساس و تزریق روحیهی نفاق در سطح جامعه از سوی برخی خواص خوانده هستیم که علاوه بر روحیهی مردم؛ به ارزشهای نظام و انقلاب نیز خدشه وارد میکنند.
آدمهایی که پشت تریبونها از پایبندی به اصول و اخلاق مداری دم میزنند، خودشان با بی اخلاقی محض، در سایهی دین و به نام ارزشها " بی پاگری" میکنند.
قصد نکوهش و یامحکومیت خواص راندارم زیرا آنان با رفتارها و قلمهایشان، واژهها و مطالباتشان ماهیت خویش را در انظارعمومی به نمایش گذاشتهاند و مردم به عنوان داور وخداوند به عنوان ناظر بر اعمال و کردارشان قضاوت خواهند کرد.
موجِ بداخلاقیهای سیاسی از هفتهی پیش در استان به اکران درآمده و اکنون بانمایش منطقیان کامرانی به نمایشهای جدیدتری میرسیم.
بعداز حضور احمدی نژاددر بهمئی و جبهه گیریهای طیفی و طایفهای اصولگرایان، اینک اصلاح طلبان استان نیز وارد نزاع شدهاند تا آنها که خویش را خواص میخوانند، ماهیتشان برای عوام معلوم گردد و مردم بدانند که باید و باید از اینان تبری بجویند و خودشان برای ساختن آیندهی جامعه دست به انتخابی دیگر بزنند.
احمدی نژاد و احمدی؛ دو گزینهای هستند که باعث نزاع سیاسیون استان شدهاند.
بعد از پناهیها و مبشریها، هدایتخواه و طیب خواه و سایراصولگرایانی که هفتهی گذشتهی با ادبیات خشن و متعفن سیاسی برای هم خط ونشان کشیدند تا مردم به ماهیت تفکرات مسولانهی آنان پی ببرند، اینک نیز منطقیان وکامرانی با ایجاد یک گُسلِ جدید سیاسی، روزهای سیاهی را برای سیاست استان رقم میزنند.
منطقیان و کامرانی، جدالی را آغاز کردهاند که در روزهای آینده شاهد سونامی نوشتارها و گفتارهای طیفی و طایفهای در رسانهها و افکارعمومی خواهیم بود.
منطقیان به بهانهی اولین سال حضوراحمدی بر کرسی استانداری استان، ایشان رابه باد انتقاد گرفته و استاندار را شخصی خودرای و خودبین خوانده؛ معتقد است که احمدی با تمایز بین افراد باعث انشقاق حامیان دولت در استان شده و دور بودن استاندار ازگفتمان ومشورت؛ آسیب بزرگی را برپیکرهی اصلاحات استان وارد میکند.
منطقیان در ادامه، بابیان اینکه عملکرد احمدی باعث شده تا روح انگیزه و نشاط کاری درمیان حامیان دولت از بین برود از بی توجهی به فعالان اصلاح طلب گلایه داشته و عملکرد استاندار را غیر قابل قبول میخواند.
آنچه منطقیان بیان کرده را دربوته نقدوقضاوت نمیگذارم زیرا واکنش کامرانی را جوابی میبینم بر تمام ناکامیها و خشمها و رنجشهای این خواصِ مطالبه گر.
کامرانی به جای نقد و بیان مواضع و دیدگاهش در موردافراد وعقاید آنان؛ به منطقیان میتازد و بابیان اینکه استاندار باتشخیص مدیریتهای جزیرهای و محفلی ومبارزه با بدعتی که با روح انسانی و اسلامی و اصلاحی درتضاد است (کنایه به منطقیان و سیطرهاش بر مهره چینیها) دردی بزرگ را مداوا کرده است، عملاً به منطقیان حمله ور شده است و تلاش میکند تادر برابر محمود صف آرایی نماید.
منطقیان عملکرداستاندار را غیرقابل قبول میخواند ومعتقداست که رفتار احمدی با اصلاح طلبان باعث دلسردی حامیان دولت شده است اما کامرانی در نقطهی عکس میبیندو مینویسد: عملکرد استاندارهمسو باسیاستهای دولت میباشد.
منطقیان انتصابات استاندار را باعث هدررفت زحمات اصلاح طلبان میخواند وکامرانی معتقداست این انتصابات صدق برهمسویی بارئیس جمهورمیباشد.
منطقیان اخرین توصیهاش رفتن استاندار است تا خیرش به جمع کثیرتری برسد، کامرانی اما ماندن احمدی را چاره میداند!!!!
موارد برای قیاس بسیار است اما واقعیت چیست؟
آیا دعوای منطقیان و کامرانی، نگرانی برای بقای اصلاح طلبی است یا مطالبات شخصی؟
آیا دوئل این دو نفر به سود کهگیلویه است یا به زیان آن؟
ابتدا منطقیان باید بداند که: آنان که باید مطالبه گرباشند مردم هستند نه شما که سهمتان را از هراتفاقی در سبد دارید. مردم باید بخواهند و راضی باشند نه شما که مدیرتان منصوب که نشده بلکه معزول هم شده است.
اما کامرانی:
با نوشتن چندسطر بزرگ نمیشوی زیرا خود شما محصول همان تفکر جزیرهای و محفل قسم و قرآنی هستی که همه میدانند. شما نیز نه به صدق بلکه به خشم و رنجش از عدم حمایت منطقیان در انتخابات ۹۴ ازشما موضع گرفتهای و قلم میزنی. شما برای جوانان اصلاح طلب درمان نیستی زیرا با چنگ انداختن با برخی از سران اصلاح طلب استان، جایگاه آنان را تصعیف کردهاید. شناخت جامعه از شما به دوسال نمیرسد و هنوز مناظرات شمادر دانشگاههای استان در یادمان هست، بهتر آنکه کسی برای اصلاحات دل بسوزاند که مادر باشد نه دایه.
نه منطقیان و نه کامرانی و نه سایر آقایانی که خود را پدرخواندهی اصلاحات کهگیلویه میدانند به جوانان کهگیلویه بگوئید که بعد از حاج بهرام تاجگردون، محصول عملگرایی شما در عرصهی اجتماعی وسیاسی چه و یا که بوده است؟
سرمایهی جاودانتان در اصلاح طلبی شهرستان چه بوده است؟
بگذارید اصلاحات نفس بکشد، تغییر کند، رشد کند. دیگر سرمایههای اصلاحات را قربانی خواهشهای نفسانی و مناسبات خانوادگیتان نکنید.
حقتان محفوظ، تلاشهایتان قابل تقدیر اما فصل، فصل کوچ است. شما منفعت طلبان در جزیرههایتان بمانید و بگذارید پرندههای جوان طیف اصلاحات سیمرغ بشوند.
آقایان منطقیان و کامرانی و.... گندم ری و خرمای بغداد باهم نمیرسند. چای نباتتان راکه میل فرمودید، به همان که دارید قانع باشید و جوانان اصلاح طلب را به مسلخ نفرستید.
-------------------------
یعقوب درویشیان
این روزها، درحالی که مردم زیرفشار مشکلات اقتصادی لِه میشوند، در تامین معیشت خویش ومعاش خانواده درماندهاند، هیئتهای عزاداری درسوگ پیشوای شیعیان سیاهپوش و سوگوارهستند، جامعهی عوام باهمهی نداری وفقر در تلاش برای آغاز "مِهر"، مهربانی به خرج میدهند، اما؛ جامعهی خواص به سراشیب سقوط و انحطاط افتادهاند و همانند تمام سالیان گذشته با سلب آرامش روانی جامعه، برای به دست آوردن مطالباتِ بر زمین ماندهشان و حتی انتقام گیری از همدیگر با وقاحت تمام به جدالی فرسایشی دست میزنند که این برخوردها و رفتارهای خواص جامعه، آنان را در چشم عموم و افکار عوام سَبُک و بی ارزش جلوه میدهد.
مردم به پای آرمانها و ارزشهای انقلابی و اسلامیشان باصلابت ایستادهاند، سختی هاراتحمل میکنند، با آنکه سفرهی معیشتشان روز به روز، نامرئی تر میشود اما باز هم بیشتراز عدهای به اصطلاح خواص میفهمند و درک میکنند، باشرافت سکوت کرده و با امیدبه آینده، آرامش عمومی را حفظ میکنند.. برعکس عوام؛ این روزها شاهدنابهنجاری ها و خشونتهای کلامی، جبهه گیریهای بی اساس و تزریق روحیهی نفاق در سطح جامعه از سوی برخی خواص خوانده هستیم که علاوه بر روحیهی مردم؛ به ارزشهای نظام و انقلاب نیز خدشه وارد میکنند.
آدمهایی که پشت تریبونها از پایبندی به اصول و اخلاق مداری دم میزنند، خودشان با بی اخلاقی محض، در سایهی دین و به نام ارزشها " بی پاگری" میکنند.
قصد نکوهش و یامحکومیت خواص راندارم زیرا آنان با رفتارها و قلمهایشان، واژهها و مطالباتشان ماهیت خویش را در انظارعمومی به نمایش گذاشتهاند و مردم به عنوان داور وخداوند به عنوان ناظر بر اعمال و کردارشان قضاوت خواهند کرد.
موجِ بداخلاقیهای سیاسی از هفتهی پیش در استان به اکران درآمده و اکنون بانمایش منطقیان کامرانی به نمایشهای جدیدتری میرسیم.
بعداز حضور احمدی نژاددر بهمئی و جبهه گیریهای طیفی و طایفهای اصولگرایان، اینک اصلاح طلبان استان نیز وارد نزاع شدهاند تا آنها که خویش را خواص میخوانند، ماهیتشان برای عوام معلوم گردد و مردم بدانند که باید و باید از اینان تبری بجویند و خودشان برای ساختن آیندهی جامعه دست به انتخابی دیگر بزنند.
احمدی نژاد و احمدی؛ دو گزینهای هستند که باعث نزاع سیاسیون استان شدهاند.
بعد از پناهیها و مبشریها، هدایتخواه و طیب خواه و سایراصولگرایانی که هفتهی گذشتهی با ادبیات خشن و متعفن سیاسی برای هم خط ونشان کشیدند تا مردم به ماهیت تفکرات مسولانهی آنان پی ببرند، اینک نیز منطقیان وکامرانی با ایجاد یک گُسلِ جدید سیاسی، روزهای سیاهی را برای سیاست استان رقم میزنند.
منطقیان و کامرانی، جدالی را آغاز کردهاند که در روزهای آینده شاهد سونامی نوشتارها و گفتارهای طیفی و طایفهای در رسانهها و افکارعمومی خواهیم بود.
منطقیان به بهانهی اولین سال حضوراحمدی بر کرسی استانداری استان، ایشان رابه باد انتقاد گرفته و استاندار را شخصی خودرای و خودبین خوانده؛ معتقد است که احمدی با تمایز بین افراد باعث انشقاق حامیان دولت در استان شده و دور بودن استاندار ازگفتمان ومشورت؛ آسیب بزرگی را برپیکرهی اصلاحات استان وارد میکند.
منطقیان در ادامه، بابیان اینکه عملکرد احمدی باعث شده تا روح انگیزه و نشاط کاری درمیان حامیان دولت از بین برود از بی توجهی به فعالان اصلاح طلب گلایه داشته و عملکرد استاندار را غیر قابل قبول میخواند.
آنچه منطقیان بیان کرده را دربوته نقدوقضاوت نمیگذارم زیرا واکنش کامرانی را جوابی میبینم بر تمام ناکامیها و خشمها و رنجشهای این خواصِ مطالبه گر.
کامرانی به جای نقد و بیان مواضع و دیدگاهش در موردافراد وعقاید آنان؛ به منطقیان میتازد و بابیان اینکه استاندار باتشخیص مدیریتهای جزیرهای و محفلی ومبارزه با بدعتی که با روح انسانی و اسلامی و اصلاحی درتضاد است (کنایه به منطقیان و سیطرهاش بر مهره چینیها) دردی بزرگ را مداوا کرده است، عملاً به منطقیان حمله ور شده است و تلاش میکند تادر برابر محمود صف آرایی نماید.
منطقیان عملکرداستاندار را غیرقابل قبول میخواند ومعتقداست که رفتار احمدی با اصلاح طلبان باعث دلسردی حامیان دولت شده است اما کامرانی در نقطهی عکس میبیندو مینویسد: عملکرد استاندارهمسو باسیاستهای دولت میباشد.
منطقیان انتصابات استاندار را باعث هدررفت زحمات اصلاح طلبان میخواند وکامرانی معتقداست این انتصابات صدق برهمسویی بارئیس جمهورمیباشد.
منطقیان اخرین توصیهاش رفتن استاندار است تا خیرش به جمع کثیرتری برسد، کامرانی اما ماندن احمدی را چاره میداند!!!!
موارد برای قیاس بسیار است اما واقعیت چیست؟
آیا دعوای منطقیان و کامرانی، نگرانی برای بقای اصلاح طلبی است یا مطالبات شخصی؟
آیا دوئل این دو نفر به سود کهگیلویه است یا به زیان آن؟
ابتدا منطقیان باید بداند که: آنان که باید مطالبه گرباشند مردم هستند نه شما که سهمتان را از هراتفاقی در سبد دارید. مردم باید بخواهند و راضی باشند نه شما که مدیرتان منصوب که نشده بلکه معزول هم شده است.
اما کامرانی:
با نوشتن چندسطر بزرگ نمیشوی زیرا خود شما محصول همان تفکر جزیرهای و محفل قسم و قرآنی هستی که همه میدانند. شما نیز نه به صدق بلکه به خشم و رنجش از عدم حمایت منطقیان در انتخابات ۹۴ ازشما موضع گرفتهای و قلم میزنی. شما برای جوانان اصلاح طلب درمان نیستی زیرا با چنگ انداختن با برخی از سران اصلاح طلب استان، جایگاه آنان را تصعیف کردهاید. شناخت جامعه از شما به دوسال نمیرسد و هنوز مناظرات شمادر دانشگاههای استان در یادمان هست، بهتر آنکه کسی برای اصلاحات دل بسوزاند که مادر باشد نه دایه.
نه منطقیان و نه کامرانی و نه سایر آقایانی که خود را پدرخواندهی اصلاحات کهگیلویه میدانند به جوانان کهگیلویه بگوئید که بعد از حاج بهرام تاجگردون، محصول عملگرایی شما در عرصهی اجتماعی وسیاسی چه و یا که بوده است؟
سرمایهی جاودانتان در اصلاح طلبی شهرستان چه بوده است؟
بگذارید اصلاحات نفس بکشد، تغییر کند، رشد کند. دیگر سرمایههای اصلاحات را قربانی خواهشهای نفسانی و مناسبات خانوادگیتان نکنید.
حقتان محفوظ، تلاشهایتان قابل تقدیر اما فصل، فصل کوچ است. شما منفعت طلبان در جزیرههایتان بمانید و بگذارید پرندههای جوان طیف اصلاحات سیمرغ بشوند.
آقایان منطقیان و کامرانی و.... گندم ری و خرمای بغداد باهم نمیرسند. چای نباتتان راکه میل فرمودید، به همان که دارید قانع باشید و جوانان اصلاح طلب را به مسلخ نفرستید.
-------------------------
یعقوب درویشیان