کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

پاسخ به یادداشت آقای استاندار دست مریزاد:

چرا سید رضا عسکری؟!  

متن ارسالی

28 مرداد 1397 ساعت 18:18

اما وا اسفا آن‌هایی که از سر وظیفه مندی، مسؤلیت شناسی و اقتضای تکلیف فریاد می‌زنند توسط شعبان‌ها و شبلی‌هایی چون شما سنگ می‌خورند، انگ می‌خورند و به باج خواهی متهم می‌شوند.


متن ارسالی
بعد از انتشار مطلب «در پاسخ به افاضات سید رضا عسکری؛ آقای استاندار دست مریزاد» یکی از مخاطبان مطلب زیر را در پاسخ  به آن نوشته است که از نظر خوانندگان می‌گذرد؛

 در سال اخیر یادداشت‌های زیادی درموردش نوشته شد؛ عمدتاً نویسندگانی که به او پرداختند لحنشان با بغضی شدید و ادبیاتشان خالی از ادب بود؛
بخشی از این نفرت یقیناً به صراحتش و بخش دیگر به پایبندی‌اش به مسیر اصلاح طلبی بر می‌گردد.
که به مذاق عده‌ای خوش نمی‌آید.
آن‌ها تا زمانی اصلاحطلبی را می‌پسندند که به تایید نامشان و تامین منافعشان ختم شود؛ به تعبیر دیگر تعریفشان از اصلاحات و خاصه اصلاحطلبان آن جریانی است که از آن منتفع شوند و آن اشخاصی که باعث این منفعت شوند و جزء این را بر نمی‌تابند چه خاتمی باشد چه میرحسین یا سید ضیا و سیدرضا! مهم تامین مافع آن‌هاست؛ سیدرضا سی و دو سه سال است که فعالیت سیاسی اصلاح‌طلبانه دارد، هیچگاه دور نشد نه از تشکیلات و نه از یاسوج؛ از حزب مشارکت با اصلاحات بود، تا ۸۸ و وقایع پس از آن و زندان و تا جریان اعتدال
و دولت تدبیر.
رئیس ستاد در یاسوج بود و بعد از آن با دیدن زوال روز افزون امیدهای مردم که حاصل کج روی‌های دولت تدبیر وامید بود از سر دغدغه مندی و احساس مسؤلیت همچون رضا توفیقی به نقد بی پرده دولت پرداختند که اگر این دوستان نویسنده‌مان واقعاً از اصلاح‌طلبان ستاد روحانی باشند باید به پاس این موضع، که ناشی از احساس تکلیف نسبت به رای مردم و تلاش سایر اصلاح‌طلبان برای روحانی بود، به جای تخریب نامه، تقدیرنامه می‌نوشتند؛
 به اعتقاد این حقیر بخشی از اصلاح‌طلبان خسته از اصلاح‌گری درحال حاضر آینده این جریان را با سکوتشان فدای مطامع شخصی و گروهی می‌کنند که هم شرافت تاریخی‌شان از بین می‌رود و هم مهمترین پشتوانه جریان که همان سرمایه اجتماعی است. از آنجایی که این دوستان حاشیه امنشان نباید به خطر بیفتد و یقیناً مارا هم متهم می کنند لازم است یادآور شوم.
نویسنده نه ازحمایت «ناقدان قدرت» به دنبال «نان» است ونه از پاسخ به نویسنده‌ای بی نام به دنبال «نام»؛ بلکه تنها وظیفه‌ای اخلاقی وانسانی درقبال دفاع از انسانهای خوب برای خود قائل است، زیرا سکوت در برابر بی حرمتی‌ها، هتاکی هاوعدول از حدود انصاف واخلاق جز تایید گوینده ونویسنده و وتحریک وبه خطا رفتن شنونده وخواننده نیست!
 پس بر هرانسان آگاهی ازجامعه سیاسی که دغدغه اصلاحگری دارد، فرض و واجب است دربرابر این هتاکی‌ها وبی حرمتی‌ها وتلاشهای محرز برای به حاشیه راندن انسانهای خوب بی تفاوت نباشد وموضع صریح داشته باشد؛
البته ما برخلاف این دوستان هتاک، کسی را عاری ازقصورنمیدانیم و ساحت قدسی برایش تعریف نمی‌کنیم.
این توهین نامه و نوشته را برایند تفکر یک جمع می‌دانم، جمعی شامل دومجموعه «دغل» کاران و «هوچی» گران که صبح تاشب بر سر هم می‌زدند وازمناطق سرد تا گرم استان را شامل می‌شوند.
جمعی که تنها نقطه وفاق و اشتراکشان از میدان به در کردن توفیقی وعسکری است.
یکی می‌نویسد، آن دیگری نشر می‌دهد، یکی گل می‌فرستد ودیگری لایک؛ اما چرا؟!
شما که قدرت دارید، نماینده مجلس دارید، رسانه‌های زیاد دارید وقلم به دستان همه چیز نویس؛
چرا یک جلسه معمولی توفیقی یا عسکری چنین آزارتان می‌دهد و به نقطه جوش می‌رسید؟!
چرا یک نقد ملایمشان در دفاع از مردم نسبت به دولت ودر نقدقدرت، چنین شمارا به هتاکی وفحاشی وامی‌دارد؟!!
دوستان عصبی و فحاشم باید صراحتاً به شما بگویم، شما دقیقاً همانگونه هستید که به نظر می‌رسید، شبلی‌هایی برای سنگ پراکنی به حلاج‌ها!!
 آن زمانی که دولت برای حفظ مشروعیت وتداوم موجودیتش ستادهای استان وشهرستان رابه توفیقی وعسکری واگذارکردآیا انتظاریک مشورت خیرخواهانه یا یک نقد اصلاحگرایانه نداشت!
وقتی عسکری‌ها وتوفیقی ها شهروندان بی تفاوت را به مشارکت سیاسی ترغیب می‌کردند وآنهارا وادار به موضع گیری درمسائل ملموس اجتماعی می‌کردند، وعده امید، کار، خروج از رکود، فرار از تورم، آزادی وبازگشت به قانون می‌دادند، وقتی می‌گفتند تغییر درجمهوری اسلامی از صندوق رای می‌گذرد، امروزه به ظن شما چه وظیفه‌ای درقبال مردم دارند؟
سکوت؟؟!!
چه نقشی درقبال «بحران اعتماد» گسترده در جامعه دارند؟!
اصلاح‌طلبانی که هزاران آرمان و امید از بطن شعارهای پرطمطراق اخلاقی، سیاسی وحقوق بشری بیرون آوردند آیا تنها وظیفه‌شان هدایت گله وار توده‌ها به قربانگاه امروزی بود؟
آیا وظیفه دیگری ندارند؟
آیا وقت فریاد زدن نیست؟
آری دوستان من، شاید شما و دوستانتان برخلاف مردم در آسایش و خوشی زندگی می‌کنید، مانند آن دسته از اصلاحطلبان که رسالت خود ومطالبات مرم فراموش کردند به عافیت طلبی روی آوردند و از مواهب دولت بهره وافی می‌برند وگرایش به سکوت وانفعال منفعت طلبانه دارند.
اما وا اسفا آن‌هایی که از سر وظیفه مندی، مسؤلیت شناسی و اقتضای تکلیف فریاد می‌زنند توسط شعبان‌ها و شبلی‌هایی چون شما سنگ می‌خورند، انگ می‌خورند و به باج خواهی متهم می‌شوند؛
باج خواهی؟!!
برایم سوال است به راستی کسی که درمقابل این همه کژی، کجی، ناتوانی، خیانت وبدعهدی سکوت می‌کند باج خواهی کرده یا کسی که بی پرده قدرت را نقد می‌کند و خود را سیبل حملات قدرت به دستان مجلس نشین و دولتمردان می‌کند؛
او باج سکوتش را می‌گیرد.
یا این باج فریاد؟!!
 نه دوستان من؛ آن چیزی که باج دارد سکوت است نه فریاد!!
-------------------------
پارسانیک فطرت


کد مطلب: 402360

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/402360/چرا-سید-رضا-عسکری

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1