تاریخ انتشار
شنبه ۹ تير ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۲۲
کد مطلب : ۴۰۱۱۵۵
یادداشت:
تاجگردون؛ منطق فازی٬ نظریه نسبیت و عدم قطعیت
دکتر ابوذر صالح نسب
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی
در این مقال کوتاه قصد پاسخ به منتقدان دکتر تاجگردون را ندارم بلکه به دنبال کنکاشی علمی در روشها و بینشها و مبانی ذهنی و اندیشههای ایشان هستیم.
همه کسانی که در زمینههای فنی ومهندسی و علوم پایه دارای تحصیلات آکادمیک هستند با مفاهیم منطق فازی ٬نظریه نسبیت و عدم قطعیت آشنا هستند و در اینجا هم قصد درس دادن این مفاهیم نیست بلکه کنکاشی در آنها با هدف تحلیل تاجگردون خواهیم داشت. اما اینکه چه ارتباطی بین این مفاهیم پیچیده علمی و تاجگردون وجود دارد دلیلش نوع روشها و فرآیندهای تصمیم سازی و عملکرد وی است.
عمدتاً ذهنهای ما بر حسب عادت و آموزشهای فراگرفته و شرایط محیطی با منطق کلاسیک و دو ارزشی صحیح و غلط خو گرفته است و تلاش داریم همه استنتاجهایمان را با این منطق نتیجه گیری کنیم. لذا همیشه با دایره محدود دانش و نگاه سیاه و سفیدمان همه چیز را فارغ از اینکه امکان سنجش همه ابعاد یک موضوع برایمان وجود ندارد تحلیل میکنیم. منطق فازی منطبق بر مجموعهای فازی و مبهم که از حضورش در مباحث علمی حدود چهل سالی است میگذرد و با تلاش پرفسور لطفی زاده ایرانی به دایره علم و دانش اضافه گردید با تکیه بر مفاهیمی چون نسبیت و عدم قطعیت امروزه باعث تغییرات بنیادین در تمامی سیستمهای اقتصادی اجتماعی دنیای توسعه یافته گردیدند به دنبال یافتن راهکار برای همه حالاتی هستند که نه سیاه هستند و نه سفید. همه حالاتی که بر اسای عدم قطعیت نه دارای احتمال وقوع صفر هستند و نه احتمال وقوع صد. همه حالات ممکنی پیرامون یک مسئله که امکان بررسی و اندازه گیری همزمانشان وجود ندارد.
اگر همزمان دیدگاههای منتقدین تاجگردون و خودش را تحلیل کنیم خواهیم دید مشکل از روشهای نادرست تحلیل منتقدانش هست فقدان زبانی مشترک و عدم آشنایی آنها با مفاهیمی که دیدگاههای تاجگردون بر آنها استوار است.
بارها در ادبیات منتقدان ایشان دیدیم که نتیجه گیری میکنند تاجگردون دارای شخصیتی پاردوکسیکال است و اینکه آیا اصولگراست اصلاح طلب میباشد یا اینکه آیا همزمان میشود آب هم زلال باشد هم کدر و از این دست مسائلی که با منطق کلاسیک در مورد ایشان نتیجه گیری میکنند.
به راستی اصلاح طلبی و اصولگرایی چیست. آیا میشود این مفاهیم را با مصداقهایی غیرعلمی تعریف نمود!
اما اگر در صحبتها و روشها و فرآیندهای تاجگردون در سیستم تعریف شده اقتصادی اجتماعیاش تآمل کنیم خواهیم دید که تحلیل و فهم تاجگردون نیازمند منطق چند ارزشی و پبچیده فازی است و نه منطق دو ارزشی کلاسیک.
تاجگردون هم در سخن هم در عمل و اجرا بارها تلاش نموده مفاهیم موجود جامعه پیرامونش را از پایینترین سطوح شهرستان تا بالاترین سطوح کشور بازتعریف نماید و بگوید چشمها را باید شست جور دیگر باید دید. بارها شنیدیم مفاهیمی چون اصلاح طلبی و اصولگرایی و گرمسیری و سردسیری و .... به شکل دیگری هم در عمل و هم در سخن به گونهای دیگر از سوی ایشان مطرح گردیده است. واقعیت این است که همه مفاهیم پیرامونی ما مرتباً نیازمند بازتعریف و بازخوانی بر مبناهای روش مند و علمی هستند و برای توسعه نیازمند استفاده از منطق چند ارزشی هستیم. جامعه پبچیده امروز دیگر تاب آوری گفتمانهای یا من یا تو را ندارد و هم من باید باشم و هم تو. واقعیت این است در بین خوب و بد و در بین صفر و یک بی نهایت مفهوم و عدد هستند که به عنوان پارامترهای پیدا و پنهان بر تمامی امور زندگی بشر تآثیرگذارند. دکتر تاجگردون دانش آموخته برنامه ریزی است و به خوبی دریافته است که جامعه امروز نیازمند تصمیم گیریهای چندمعیاره و چند ارزشی هست اما به جای آنکه به زبان آورد٬ رویکرد و برنامههایش را بر این مبناهای علمی قوی بنا نهاده است و خوشبختانه پیامدهای مثبت این نوع نگرشش را به وضوح در تغییرات بنیادی و در همه ابعاد حوزه انتخابیهاش میبینیم.
به قول مولانا
هرکسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
سر من از نالهی من دور نیست
لیک چشم و گوش را آن نور نیست
------------------------
دکتر ابوذر صالح نسب
فعال سیاسی
در این مقال کوتاه قصد پاسخ به منتقدان دکتر تاجگردون را ندارم بلکه به دنبال کنکاشی علمی در روشها و بینشها و مبانی ذهنی و اندیشههای ایشان هستیم.
همه کسانی که در زمینههای فنی ومهندسی و علوم پایه دارای تحصیلات آکادمیک هستند با مفاهیم منطق فازی ٬نظریه نسبیت و عدم قطعیت آشنا هستند و در اینجا هم قصد درس دادن این مفاهیم نیست بلکه کنکاشی در آنها با هدف تحلیل تاجگردون خواهیم داشت. اما اینکه چه ارتباطی بین این مفاهیم پیچیده علمی و تاجگردون وجود دارد دلیلش نوع روشها و فرآیندهای تصمیم سازی و عملکرد وی است.
عمدتاً ذهنهای ما بر حسب عادت و آموزشهای فراگرفته و شرایط محیطی با منطق کلاسیک و دو ارزشی صحیح و غلط خو گرفته است و تلاش داریم همه استنتاجهایمان را با این منطق نتیجه گیری کنیم. لذا همیشه با دایره محدود دانش و نگاه سیاه و سفیدمان همه چیز را فارغ از اینکه امکان سنجش همه ابعاد یک موضوع برایمان وجود ندارد تحلیل میکنیم. منطق فازی منطبق بر مجموعهای فازی و مبهم که از حضورش در مباحث علمی حدود چهل سالی است میگذرد و با تلاش پرفسور لطفی زاده ایرانی به دایره علم و دانش اضافه گردید با تکیه بر مفاهیمی چون نسبیت و عدم قطعیت امروزه باعث تغییرات بنیادین در تمامی سیستمهای اقتصادی اجتماعی دنیای توسعه یافته گردیدند به دنبال یافتن راهکار برای همه حالاتی هستند که نه سیاه هستند و نه سفید. همه حالاتی که بر اسای عدم قطعیت نه دارای احتمال وقوع صفر هستند و نه احتمال وقوع صد. همه حالات ممکنی پیرامون یک مسئله که امکان بررسی و اندازه گیری همزمانشان وجود ندارد.
اگر همزمان دیدگاههای منتقدین تاجگردون و خودش را تحلیل کنیم خواهیم دید مشکل از روشهای نادرست تحلیل منتقدانش هست فقدان زبانی مشترک و عدم آشنایی آنها با مفاهیمی که دیدگاههای تاجگردون بر آنها استوار است.
بارها در ادبیات منتقدان ایشان دیدیم که نتیجه گیری میکنند تاجگردون دارای شخصیتی پاردوکسیکال است و اینکه آیا اصولگراست اصلاح طلب میباشد یا اینکه آیا همزمان میشود آب هم زلال باشد هم کدر و از این دست مسائلی که با منطق کلاسیک در مورد ایشان نتیجه گیری میکنند.
به راستی اصلاح طلبی و اصولگرایی چیست. آیا میشود این مفاهیم را با مصداقهایی غیرعلمی تعریف نمود!
اما اگر در صحبتها و روشها و فرآیندهای تاجگردون در سیستم تعریف شده اقتصادی اجتماعیاش تآمل کنیم خواهیم دید که تحلیل و فهم تاجگردون نیازمند منطق چند ارزشی و پبچیده فازی است و نه منطق دو ارزشی کلاسیک.
تاجگردون هم در سخن هم در عمل و اجرا بارها تلاش نموده مفاهیم موجود جامعه پیرامونش را از پایینترین سطوح شهرستان تا بالاترین سطوح کشور بازتعریف نماید و بگوید چشمها را باید شست جور دیگر باید دید. بارها شنیدیم مفاهیمی چون اصلاح طلبی و اصولگرایی و گرمسیری و سردسیری و .... به شکل دیگری هم در عمل و هم در سخن به گونهای دیگر از سوی ایشان مطرح گردیده است. واقعیت این است که همه مفاهیم پیرامونی ما مرتباً نیازمند بازتعریف و بازخوانی بر مبناهای روش مند و علمی هستند و برای توسعه نیازمند استفاده از منطق چند ارزشی هستیم. جامعه پبچیده امروز دیگر تاب آوری گفتمانهای یا من یا تو را ندارد و هم من باید باشم و هم تو. واقعیت این است در بین خوب و بد و در بین صفر و یک بی نهایت مفهوم و عدد هستند که به عنوان پارامترهای پیدا و پنهان بر تمامی امور زندگی بشر تآثیرگذارند. دکتر تاجگردون دانش آموخته برنامه ریزی است و به خوبی دریافته است که جامعه امروز نیازمند تصمیم گیریهای چندمعیاره و چند ارزشی هست اما به جای آنکه به زبان آورد٬ رویکرد و برنامههایش را بر این مبناهای علمی قوی بنا نهاده است و خوشبختانه پیامدهای مثبت این نوع نگرشش را به وضوح در تغییرات بنیادی و در همه ابعاد حوزه انتخابیهاش میبینیم.
به قول مولانا
هرکسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
سر من از نالهی من دور نیست
لیک چشم و گوش را آن نور نیست
------------------------
دکتر ابوذر صالح نسب
فعال سیاسی