تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۱:۲۸
کد مطلب : ۴۰۰۸۳۱
متن ارسالی:
تاکسیرانی دهدشت و عدم برخورد با مسافربرهای شخصی
متن ارسالی
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی
باید «رانندگی تاکسی» را جزو مشاغل سخت قرار دهند چرا که باید در تمام فصول سال از صبح تا شب در خیابانها رانندگی کنند تا هزینه زندگی را در بیاورند و حتی اگر چند روزی قصد سفر کرده و یا بیمار شوند و نتوانند کار کنند، از مزد آن روز بیبهره میماند!
رانندگی آن هم با تاکسی نه روز میشناسد و نه شب! نه سرما و نه گرما، شغلی برای تمام روزها و فصول! پای درد دل راننده تاکسیها که مینشینید، سختی شغلشان را چنان درک میکنی که در باورت هم نمیگنجد که شرایط کاریشان چقدر سخت است، در کنار هزینه بنزین، روغن، استهلاک تاکسی و.... باید سروکله زدن با هر قشری از مردم را هم اضافه کنید، از دانش آموز گرفته تا پیرمرد، بازنشسته و... اما حالا درد دیگری هم به دیگر دردهای آنها اضافه شده و آن چیزی نیست جز کوچکتر شدن سفره معیشتشان به دلیل جولان مسافربرهای شخصی.
حدود ۵۰۰ تاکسی در سطح شهر تردد میکنند و اگر برای هر راننده، خانوادهای سه نفره را درنظر بگیریم با یک حساب سرانگشتی متوجه میشویم که ۱۵۰۰ نفر معیشت و زندگیشان در گرو فعالیت تاکسی است با این حال رانندگان با تغییر مدیریت شهری نور امیدی در دلشان ایجاد شده بود که شاید فکری به حال وضعیت تاکسیرانی شود که متاسفانه گوچکترین توجهی به این مسئله از جانب شورا و شهردار صورت نگرفت.
کافی است کنار خیابان بایستی و اراده کنی که سوار تاکسی شوی. آن وقت است که در کسری از ثانیه یک مسافر بر شخصی جلوی پایت ترمز میکند.
چیز عجیبی نیست. خیلی عادی است که تاکسیها خالی بروند و مسافربرهای شخصی پر مسافر باشند.
خیلی خوش بینانه به قضیه نگاه میکنیم و بنا را میگذاریم براینکه هیچ وقت مشکلی پیش نیاید و همه مسافران درون شهری با سلا مت کامل به مقصد برسند. حال اگر در این بین خدای نکرده وسیله با ارزش یک مسافر به صورت اتفاقی داخل یکی از این ماشینها جاماند، در این شهر درندشت نه مسافر نشانی از راننده پیدا خواهد کرد و نه راننده نشانهای از مسافرش!
این مساله برای خیلی از ما اتفاق افتاده که گوشی موبایل یا کیف پول یا هرچیز دیگری را براثر بی احتیاطی و حواس پرتی داخل یک ماشین جا بگذاریم. حالا اگر این ماشین تاکسی باشد، قابلیت پی گیری وجود دارد و در نهایت احتمال زیادی وجود دارد کهشی» گم شده پیدا شود. اما در غیر اینصورت باید در اکثر مواقع قید وسیله جامانده را بزنیم و چنانچه مدرک و کارت شناسایی و کارت ملی داخل کیف باشد به دنبال تهیه المثنی آنها باشیم.
اگر خودرو شخصی نداشته باشیم احتمال اینکه هر روز سروکارمان به تاکسی بیفتد زیاد است. اما واقعاً چند نفر از ما هر روز سوار تاکسی میشویم و ماشینهای زردرنگ آشنا را برای رسیدن به مقصد انتخاب میکنیم؟
آیا حاضریم چند دقیقه کنار خیابان بایستیم تا سرانجام یک تاکسی از راه برسد و سوار شویم یا با اولین ماشینی که مسیرش با مسیر ما جور بود همسفر میشویم؟
به نظر میرسد دم دستترین راه اشتغال به کار برای هر قشر جامعه اعم از پیر و جوان مسافرکشی باشد و این شغل یک تنه اشتغال هزاران نفر را در این بخش فراهم کرده است.
اکنون مهاجران، بازنشستگان، از کار افتادهها و حتی معتادان و بزهکاران شغل مسافرکشی با خودروهای شخصی را به آسانی به دست میآورند و نظارت برای ساماندهی آن ضعیف است.
کافی است چند دقیقهای برای رسیدن به مقصد، مسافر یک تاکسی باشید تا گلایههای این قشر را از فعالیت مسافربرهای شخصی بشنوید.
علاوه بر این کافی است که فقط از درب منزل یا محل کار خود خارج شوید و در کمتر از چند دقیقه انواع مسافربرهای شخصی و خصوصی با بوق زدن و توقف در جلوی عابران از آنها میخواهند تا سوار شوند.
فعالیت بیش از حد و غیرقانونی مسافربرهای شخصی، علاوه بر نارضایتی تاکسی داران، مشکلاتی را برای شهروندان نیز ایجاد کرده است و آنان خواستار ساماندهی و نظارت بر فعالیت مسافربرها شدند.
متاسفانه تاکسیرانی و شهرداری و شورای شهر دهدشت تا این لحظه هیچگونه اقدامی جهت برخورد با این مسافربرهای شخصی انجام ندادهاند و جز سکوت هیچ جوابی نداشتهاند.
جالب اینجاست که اعضای شورای شهر روزانه در شبکههای مجازی از اقداماتشان در شهر صحبت میکنند و هر روز یک عملکرد جدیدی انتشار میدهند، ولی حاضر نیستند حتی درباره وضعیت تاکسیرانی و تاکسی داران کوچکترین عکس العملی نشان دهند.
باید «رانندگی تاکسی» را جزو مشاغل سخت قرار دهند چرا که باید در تمام فصول سال از صبح تا شب در خیابانها رانندگی کنند تا هزینه زندگی را در بیاورند و حتی اگر چند روزی قصد سفر کرده و یا بیمار شوند و نتوانند کار کنند، از مزد آن روز بیبهره میماند!
رانندگی آن هم با تاکسی نه روز میشناسد و نه شب! نه سرما و نه گرما، شغلی برای تمام روزها و فصول! پای درد دل راننده تاکسیها که مینشینید، سختی شغلشان را چنان درک میکنی که در باورت هم نمیگنجد که شرایط کاریشان چقدر سخت است، در کنار هزینه بنزین، روغن، استهلاک تاکسی و.... باید سروکله زدن با هر قشری از مردم را هم اضافه کنید، از دانش آموز گرفته تا پیرمرد، بازنشسته و... اما حالا درد دیگری هم به دیگر دردهای آنها اضافه شده و آن چیزی نیست جز کوچکتر شدن سفره معیشتشان به دلیل جولان مسافربرهای شخصی.
حدود ۵۰۰ تاکسی در سطح شهر تردد میکنند و اگر برای هر راننده، خانوادهای سه نفره را درنظر بگیریم با یک حساب سرانگشتی متوجه میشویم که ۱۵۰۰ نفر معیشت و زندگیشان در گرو فعالیت تاکسی است با این حال رانندگان با تغییر مدیریت شهری نور امیدی در دلشان ایجاد شده بود که شاید فکری به حال وضعیت تاکسیرانی شود که متاسفانه گوچکترین توجهی به این مسئله از جانب شورا و شهردار صورت نگرفت.
کافی است کنار خیابان بایستی و اراده کنی که سوار تاکسی شوی. آن وقت است که در کسری از ثانیه یک مسافر بر شخصی جلوی پایت ترمز میکند.
چیز عجیبی نیست. خیلی عادی است که تاکسیها خالی بروند و مسافربرهای شخصی پر مسافر باشند.
خیلی خوش بینانه به قضیه نگاه میکنیم و بنا را میگذاریم براینکه هیچ وقت مشکلی پیش نیاید و همه مسافران درون شهری با سلا مت کامل به مقصد برسند. حال اگر در این بین خدای نکرده وسیله با ارزش یک مسافر به صورت اتفاقی داخل یکی از این ماشینها جاماند، در این شهر درندشت نه مسافر نشانی از راننده پیدا خواهد کرد و نه راننده نشانهای از مسافرش!
این مساله برای خیلی از ما اتفاق افتاده که گوشی موبایل یا کیف پول یا هرچیز دیگری را براثر بی احتیاطی و حواس پرتی داخل یک ماشین جا بگذاریم. حالا اگر این ماشین تاکسی باشد، قابلیت پی گیری وجود دارد و در نهایت احتمال زیادی وجود دارد کهشی» گم شده پیدا شود. اما در غیر اینصورت باید در اکثر مواقع قید وسیله جامانده را بزنیم و چنانچه مدرک و کارت شناسایی و کارت ملی داخل کیف باشد به دنبال تهیه المثنی آنها باشیم.
اگر خودرو شخصی نداشته باشیم احتمال اینکه هر روز سروکارمان به تاکسی بیفتد زیاد است. اما واقعاً چند نفر از ما هر روز سوار تاکسی میشویم و ماشینهای زردرنگ آشنا را برای رسیدن به مقصد انتخاب میکنیم؟
آیا حاضریم چند دقیقه کنار خیابان بایستیم تا سرانجام یک تاکسی از راه برسد و سوار شویم یا با اولین ماشینی که مسیرش با مسیر ما جور بود همسفر میشویم؟
به نظر میرسد دم دستترین راه اشتغال به کار برای هر قشر جامعه اعم از پیر و جوان مسافرکشی باشد و این شغل یک تنه اشتغال هزاران نفر را در این بخش فراهم کرده است.
اکنون مهاجران، بازنشستگان، از کار افتادهها و حتی معتادان و بزهکاران شغل مسافرکشی با خودروهای شخصی را به آسانی به دست میآورند و نظارت برای ساماندهی آن ضعیف است.
کافی است چند دقیقهای برای رسیدن به مقصد، مسافر یک تاکسی باشید تا گلایههای این قشر را از فعالیت مسافربرهای شخصی بشنوید.
علاوه بر این کافی است که فقط از درب منزل یا محل کار خود خارج شوید و در کمتر از چند دقیقه انواع مسافربرهای شخصی و خصوصی با بوق زدن و توقف در جلوی عابران از آنها میخواهند تا سوار شوند.
فعالیت بیش از حد و غیرقانونی مسافربرهای شخصی، علاوه بر نارضایتی تاکسی داران، مشکلاتی را برای شهروندان نیز ایجاد کرده است و آنان خواستار ساماندهی و نظارت بر فعالیت مسافربرها شدند.
متاسفانه تاکسیرانی و شهرداری و شورای شهر دهدشت تا این لحظه هیچگونه اقدامی جهت برخورد با این مسافربرهای شخصی انجام ندادهاند و جز سکوت هیچ جوابی نداشتهاند.
جالب اینجاست که اعضای شورای شهر روزانه در شبکههای مجازی از اقداماتشان در شهر صحبت میکنند و هر روز یک عملکرد جدیدی انتشار میدهند، ولی حاضر نیستند حتی درباره وضعیت تاکسیرانی و تاکسی داران کوچکترین عکس العملی نشان دهند.