آقای «منطقیان» استان را فدای سیاست و احمدی را فدای «کریمی» نکنید

کبنا ؛متن ارسالی
رشته‌ی وحدت چو قوم از دست داد
صد گره بر روی کار ما فتاد...
ورق به راحتی برگشت می‌خورد.
بابا نان می‌داد، ما دست می‌زدیم، ملت شاد می‌شدند.
من جوردیگری می‌نوشتم، تو جور دیگری می‌خواندی،  تاریخ جور دیگری نوشته می‌شد. 
و جغرافیایمان پیشرفت بود نه پسرفت.
استاد ارجمند جناب آقای محمود منطقیان.... اعتدال و اصلاحات به سنگ سخت خورده است.
چند ساعتی بیشتر از جبهه گیری استاد فرزانه جناب آقای «سیدضیاءالدین رضاتوفیقی» علیه استاندار محترم جناب آقای دکتر احمدی نگذشت که بیانیه دوم با لحنی تندتر از سوی جنابعالی استاد گرانقدر بنده صادر شد.
ناراحتی بنده به عنوان عضو کوچکی از جامعه بزرگ جوانان  کهگیلویه و بویراحمد نه از لحن و نه از متن بیانیه جنابعالی بوده است.
ناراحتی بنده از آن بابت بوده است که چرا در طول ۴۸ ساعت گذشته، اصلاحات استان با این همه نویسنده و صاحب قلم صاحب سبک هیچ جوان اصلاحطلب و هیچ صاحب کرسی اصلاحطلبی در استان در دفاع و حمایت از بیانیه‌های شما عالیجنابان قلمی نقش بر کاغذ نکرد.
استاد گرامی جناب آقای منطقیان؛ اگر مشکل دیروز و امروز استاد گرامی حاج کرامت کریمی و امثالهم نام و نشان است.
مشکل دیروز و امروز مردمان کهگیلویه و بویراحمد محروم و درمانده  نان و نوا است.
استاد ارجمند «اگر بی پرده و حجاب قلم می‌زنم برمن جوان خرده نگیرید که درد مشترک امروز من و مردمان شریف استان درد بی درمان پیشرفت و توسعه اقتصادی و اجتماعی است که چهل سال تمام همگان از آن غافل بوده‌اید.
استاد ارجمند جامعه شناس درد امروز کهگیلویه و بویراحمد؛
- درد عمران و آبادی است نه درد تفکر اصول گرایی و اصلاحطلبی.
- درد خودپرستی و نژاد پرستی است نه درد ماندن یا نماندن حاج کریمی‌ها.
- درد بیکاری و بی خانمانی است نه درد بودن یا نبودن احمدی‌ها.
- درد فشار اقتصادی بر گرده مردم و درد اجتماعی است نه درد مدیر شدن یا نشدن فلانی و بهمانی‌ها.
- درد طلاق و اعتیاد و افسردگی و خودکشی و نسل کشی جوانان است نه درد معامله نکردن احمدی با اعضای محترم ستاد روحانی.
- درد برهوت حومه غربی کهگیلویه بزرگ زادگاه من و شما و خیل عظیم جوانان بیکارش است نه درد رئیس شدن عارف یا لاریجانی که دست ما به سایه اشان هم نمی‌رسد.
درد کهگیلویه و بویراحمد است که نه راه دارد، نه در دارد و نه سقفی برای زندگی.
- درد پدران و مادران و زنان و کودکانی است که باید هفته‌ها و ماه‌ها چشم انتظار برگشتن چهره سوخته و زجر کشیده فرزندان و پدرانشان از جبهه‌های عسلویه و هرمزگان و خوزستان باشند.
- درد لبخندی است که ازچهره مردم رفته و درد گریه جوانی است که در کسب حلالی مانده.
آری استاد ارجمند ...
درد کهگیلویه و بویراحمد درد نان و نوا و فرهنگ است.
نه درد نام و نشان سیاسیون بی خیر و بی برکت است.
استاد ارجمند: یقینآ اگر عینک تعصب را از چشم برداریم و منصافانه قضاوت بکنیم باید گفت که خشک مسلکی و تند مزاجی دکتر احمدی، خیر و برکت و عمران و آبادیش بسیار بیشتر از اخلاق مداری دکتر خادمی عزیز بوده است.
استاد ارجمند: ماهیت و فلسفه آمدن دکتر احمدی به استان خودبخود موج انتقادات را از طرف کهگیلویه بزرگ بلند کرد و لرزه بر اندام خیلیها انداخت. واین مسئله کاملاً طبیعی بود چرا که ساکنان فلکه استانداری خوب می‌دانستند در طول دوره ۴ ساله استانداری دکتر خادمی هیچ گلی که مثقالی بوی خوش بدهد بر سر کهگیلویه و بویراحمد نزدند.
خراب تحویل گرفتند و ویرانه تحویل دادند ...
استاد ارجمند؛ انسان‌ها فراموشکارند. آدم‌ها را زیاد جدی نگیرید. مثال تک تک همان آدمهایی که از پله لطف و مرحمت و عنایت شما بالا رفتند و وکیل و رئیس و تهران نشین شدند. و چه زود ما و شما و اصلاحات را پشت گوش انداختند تا خود به نام و نوایی برسند.
جناب آقای منطقیان ...
از آدمها بت و از سیاست بتخانه نسازید. تیشه‌ها تیزند، ابراهیم‌ها هم استوار.
کعبه بسازید، تا دست در دست هم خندان و پای کوبان به دورش بگردیم.
در پایان صمیمانه و خالصانه از حضرتعالی پدر دلسوز و معنوی اصلاحات در کهگیلویه بزرگ تقاضامندم به جای تقابل با نماینده عالی و دلسوز دولت در استان از در خیر تعامل که نیت راستین اصلاحات و اعتدال است قدم بردارید و استاندار محترم را در خدمت رسانی به خلق الله و گوشه گوشه استان تنها نگذارید.
بیا ز شوق محبت در طلیعه مهر
ترانه ساز دل غمگسار هم باشیم ...
با کمال سپاس و تشکر و توفیقات جنابعالی
-------------------------
مصطفی علیپور نژاد
 -------------------------