پاسخ «هدایتخواه» به «محمود منطقیان»؛ در حریر نازک احساسات پناه نگیرید
14 آبان 1396 ساعت 15:52
حمیده هدایتخواه
جناب آقای منطقیان در یادداشتی سراسر احساسی تلاش کردند بر طبل منطق کوبیده و از ساحت کوروش کبیر دفاع کنند، اما از آنجا که پردههای طرد، تازه و نازک احساس گرداگرد کلمات ایشان را فراگرفته بود و صدای نازک احساس و شیفتگیِ فاقد استدلال بر طبل منطق پیشی گرفته بود جز کلمات و حرفهای همیشگی صدایی به گوش منطق و فهم ما نرسید و چون گذشته در نرمی و نازکی احساساتِ عجیب نسبت به کورش کبیر ماندیم.
در این سطور با عبور از جملات اغراق گونه و مشحون از شیفتگی ایشان نسبت به کورش، به بررسی معدود و محدود جملات ایشان که رنگ و بوی تاریخ و منطق داشتند، میپردازیم!
ایشان در فرازی از یادداشتشان میفرمایند: «آیا می دانید، علامه بزرگ محمد حسین طباطبایی در تفسیر بزرگ المیزان جلد سیزدهم با تحقیق و بیان دلایل گویا و روشن کورش بزرگ را همان ذوالقرنین میداند که از نیکان و هدایت یافتگان و مومنان بوده است و برخی تفاسیر دیگر مانند”تفسیر نمونه”نیز بر همین نظراند؟ آیا میدانید که گذر از نگاه علامه و اهل تحقیق و مفسران و داوری روز پسند کردن در نزد اهل خرد پسندیده و منصفانه نیست؟»
جناب منطقیان، چه خوب فرمودید که گذر از نگاه علامه و اهل تحقیق منصفانه نیست! اما آیا ناقص و بریده ذکر کردن دیدگاه علما و اندیشمندان به نحوی که منجر به نتیجه دلخواه ما شود پسندیده است؟ آیا شما نمیدانید قول ذوالقرنین دانستن کورش نه منتسب به علامه طباطبایی که دیدگاه «ابولکلام آزاد» اندیشمند و وزیر فرهنگ هندی است، که علامه از قول ایشان این نکته را ذکر کرده است؟! جناب منطقیان جهت استحضار شما و دیگرانی که سعی میکنند با پناه گرفتن در حریر نرم و نازک احساسات اقوال منطقی و تاریخی را نادیده بگیرند باید بگویم اقوال مفسرین و اندیشمندان در خصوص یافتن ذوالقرنین در تاریخ متفاوت است به نحوی که مستدلترین و فراگیرترین اقوال اسکندر را ذوالقرنین میدانند. این دیدگاه اولین بار در منابع تفسیری از سوی مقاتل بن سلیمان مطرح گردید و پس از آن از سوی دیگر مفسران نیز مورد پذیرش واقع شد. تفسیر فخر رازی نیز از آیه مربوط به ذوالقرنین به اسکندر باز میگردد. شما باید بدانید اولین کسی که بر خلاف باور مشهور مورخان و مفسران ذوالقرنین را کورش دانست، سیداحمدخان بود که ابوالکلام کوشید دیدگاه وی را مستدل کند. نکته جالب توجه این است که دیدگاه وی مخالفان و موافقانی داشته و دارد و عموم اندیشمندان معتقدند نظریه پردازی ابوالکلام درباره شخصیت ذوالقرنین و تطابق آن با کورش، با تلاشهای وی در جهت بازنمایی وحدت ادیان اصیل هماهنگ است.
حال سؤال این است که چرا عده ای بدون در نظر گرفتن مبانی تاریخی، تحقیقی، تفسیری و منطقی سعی در دگرگون کردن حقایق با تکیه بر احساسات دارند؟!
ایشان در فراز دیگر یادداشتشان «آیا این همه کتاب تاریخی که در مورد کورش بزرگ نوشته شده است و نظر مورخان نامداری چون هرودت، گزنفون و کتزیاس یونانی که در شرح احوال او سخنها گفتهاند برایتان کافی نیست تا به وجود شهریاری دادگر در تاریخ ایران و جهان ایمان بیاورید. و زبان به ستایش او بگشایید؟»
جناب منطقیان باید بدانند که دکتر جلال الدین کزازی از محققین برجسته فرهنگ یونانی ارزش تاریخی کتاب هرودت را به کلی منکر شده است و میگوید: «برای هر کس که بر خرد خود بنیاد میکند، کتاب تاریخ هردوت مگر کتابی افسانه ای نیست. از دید من این نیازی به نقد ندارد و یا اگر دارد این نقد باید افسانهشناختی باشد، نه نقد تاریخی. اگر بخواهیم این کتاب را مانند کتاب تاریخی نقد کنیم به اشتباه خواهیم افتاد. ساختار این کتاب افسانهای است ولی گاهی نمودهای تاریخی هم در آن میبینیم.» وی کتاب هردوت را نه تنها اثری تاریخی نمیداند بلکه معتقد است در پارهای زمینهها ضدتاریخی است: «اگر کتاب هردوت ارزشی یافته است در تاریخ برای این است که ما کتابی در آن روزگار نداشتهایم که تاریخ را نشان دهد.» با مناقشاتی که پیرامون کتب تاریخی و حتی نوع روایت در این کتب و تاریخ نویسی داریم چگونه باید مواجه شد جناب منطقیان؟!
دیگر سطور یادداشت جناب منطقیان صرفاً بیان احساسات و شیفتگی ایشان نسبت به این شخصیت بود و تنها چیزی که باقی میماند علامت سوالی بزرگ در کنار احساساتی اینچنین از سوی مردی است که در سیاست مشق میکند و موی خود در این مسیر سپید کرده است! این همه احساسات بیشتر به جوانان تازه بالغ میماند جناب منطقیان.
در آخر میخواهم شما را به چرایی موج احساساتی که در سالهای اخیر نسبت به برخی شخصیتها ارجاع دهم! امواجی که به رشد دوقطبی خطرناک ایرانِ باستان- ایران اسلامی منجر میشوند و من از شما میپرسم که آیا این دوقطبی به نفع ایران معاصر است؟ ایرانِ بزرگ هویتی ملی-اسلامی دارد، پس سعی کنید با هویت واقعی آن همراه شوید نه اینکه به دام دوقطبیهای باطلی بیفتید که ریشه هویت ایران و ایرانی را نشانه گرفتهاند.
کد مطلب: 289691